زندگي ، انديشه و آثار محمد باقر کمره اي (1284 - 1374)

چکيده: محمد باقر خميني کمره‌اي (فرزند محمد) () متولد سال 1323 ق (درروستاي ورآباد خمين‌) از علماي مشهور و از نويسندگان بنام دهه بيست به بعد است که‌افزون بر قلم زدن در عرصه دين و سياست ديني‌، و نيز ترجمه متون کهن حديثي به فارسي‌، درباره مسائل و مباحث اجتماعي و سياسي از ديدگاه اسلام نيز فعال بود و مي کوشيد تا هماهنگ با زمان از اسلام يک دين سياسي و اجتماعي راهگشا براي دشواري‌هاي جهان ‌معاصر ارائه دهد. اين مقاله به بررسي زندگي، انديشه و آثار او مي پردازد.
محمد باقر خميني کمره‌اي (فرزند محمد) (2) متولد سال 1323 ق (درروستاي ورآباد خمين‌) از علماي مشهور و از نويسندگان بنام دهه بيست به بعد است که‌افزون بر قلم زدن در عرصه دين و سياست ديني‌، و نيز ترجمه متون کهن حديثي به فارسي‌، درباره مسائل و مباحث اجتماعي و سياسي از ديدگاه اسلام نيز فعال بود و مي کوشيد تا هماهنگ با زمان از اسلام يک دين سياسي و اجتماعي راهگشا براي دشواري‌هاي جهان ‌معاصر ارائه دهد.
مرحوم کمره‌اي که تا سال 1374 ش در قيد حيات بود، در اصل از همشهري‌ها و همدوره‌اي‌هاي امام خميني بود که پا به پاي ايشان در حوزه درس آيت الله حائري در اراک وسپس قم تحصيل کرد؛ اما حوالي سال 1308 قم را به قصد تحصيل در عتبات ترک کرده راهي‌نجف شد و در آنجا نزد آيات‌: سيد ابوالحسن اصفهاني‌، ميرزا حسين نائيني و محمد حسين‌ اصفهاني به تحصيل در فقه و اصول پرداخت‌. وي همزمان به مطالعه آثار عربي منتشره در بلاد عربي به خصوص در زمينه¬هاي اسلامي علاقه‌مند بود، چندان که به سرعت خود را با شرايط آنها نزديک کرد و آثاري به همان قلم در عتبات تأليف و به چاپ رساند. گويا درست در ايامي که رضاشاه از ايران رفت‌، به کشورش بازگشت و در تهران ساکن شد. چنان که از زندگينامه وي به دست مي‌آيد اقامت وي در تهران در سال 1320 ش بود. وي به سرعت دست به کار فعاليت‌هاي علمي و نگارشي و مطبوعاتي زد و تا سال 1324 چندين اثر از خود به چاپ رساند.(3)
شرح حالي که مرحوم واعظ چرندابي در سال 1324 ش در مقدمه يکي از آثار مرحوم‌ کمره‌اي براي ايشان نوشته است و قاعدتا بايد بر اساس اطلاعاتي باشد که از خود او گرفته مي‌تواند گاهشماري دقيقي در باره دوران زندگي وي تا اوان اقامت او در تهران باشد. عبارت ‌چرندابي چنين است‌:
]ايشان‌[ در سال 1323 هجري قمري (1284 ش) در ولايت «کمره‌» ميان يک خانواده علمي به دنيا آمده و در آغوش محبّت مادري که دلش از مهر خداوند و عشق اسلام‌ لبريز بوده پرورش يافته‌، و پدري دانشمند و پاکدل به نام آشيخ محمد باسعي وافر به تعليم وتربيت او پرداخته‌، ايزد پاک قريحه سرشار و فکر تابناکي به وي ارزاني داشته که با عشق به ‌تحصيل دانش‌ها همدوش و توأم بوده و در هيجده سالگي پس از اتمام مقدمات و مقدار کافي ‌سطوح فقه و اصول که پيش پدر دانشمندش ياد گرفته بود، به عنوان ادامه تحصيلات خود به ‌سوي اراک رهسپار و پس از شش ماه اقامت در آنجا به طرف بلده طيّبه قم که از مراکز علميه ‌مهمّه به شمار است‌، مهاجرت نموده و تا سال 1347 در آن صفحات سکنا گزيده و از اساتيد وقت ويژه حضرت آيه‌َ الله حاج شيخ عبدالکريم حائري (قدس سره‌) (1355 – 1276ق) در زمينه فقه و اصول استفاضه بسزا کرده تا موفق به تحصيل اجازت اجتهاد گرديده‌، و در طي ‌توقّف‌، رشته فلسفه و رياضيات را نيز از اساتيد مبرّز تعقيب نموده و قريب يک سال هم دراصفهان محضر درسي و خصوصي حجت الاسلام مسجد شاهي ـ نويسنده کتاب نقد فلسفه ‌داروين‌ ـ را درک و از مصاحبت جمعي از علماي نخبه و دانشمندان متنوع آن سامان برخوردارگشته‌، و در اين هنگام بوده که به تا‌ليف کتب فقه و اصول و به تنظيم کتب و مقالات اجتماعي‌پرداخته‌، کتابي به نام «فوائد ربيعيه‌» در حل‌ّ مشکلات مسائل فقه و اصول‌، و کتابي به نام «ايقاظ البشر» در علم اجتماع و فلسفه نشوء و ارتقاء، و کتابي به نام «السيف المشهر في تحقيق اسم المصدر» به ‌رشته تأليف و نگارش درآورده‌، تا سال 1349 قمري (مطابق 1308 شمسي‌) محض تکميل ‌تحصيلات خود عازم عتبات عاليات گرديده و در حوزه‌هاي علمي نجف اشرف که‌ بزرگترين مراکز علميه به شمار مي‌رود، حضور به‌هم رسانيده و از محاضر مشاهيرمدرسين اين دارالعلم استفاده شايان نموده تا سال 1312 خورشيدي به اخذ اجازات اجتهاد ازمجتهدين والا مقام آن خطّه پاک نيز نايل آمده است‌.
سپس سفري به ايران کرده و وسايل حج را فراهم آورده و از راه جَبَل به مکه معظّمه ‌تشرّف جسته و چند ماه در مکه و مدينه توقف نموده و به حفظ قرآن پاک و تکميل اطلاعات‌اسلامي خويش پرداخته و بعد از هشت ماه به نجف اشرف برگشته و به تأليف کتاب نفيس‌الدين في طور الاجتماع‌ و کتاب فروع الدين‌ آغاز و به تدريس علوم مختلفه اشتغال ورزيده و اکثراوقات خود را در زاويه‌هاي مسجد سهله و کوفه بسر برده و اين دو کتاب نامبرده‌، از برکات‌اين گوشه خلوت به حساب رفته و تا سال 1319 شمسي هجري (به جز از سفري که در طي‌اين مدت به خراسان رخ نموده‌) در عتبات عاليات رحل اقامت افکنده است و يک دوره کامل‌ در اصول فقه تنظيم نموده است‌.(4)
درباره وي دوران تحصيل او در اراک و قم‌، اشاراتي در خاطرات آقاي مسعودي خميني‌ هست‌. از جمله آن که وي اهل ورآباد خمين بوده است‌. همچنين ايشان از قول امام خميني ‌نقل کرده است که فرمودند: در اراک که بودم درس رسائل‌ را خدمت استادي تلمّذ مي کردم‌. منتها بعضي روزها به درس نمي‌رفتم و خودم مطالعه مي‌کردم و بدون نياز به استاد متوجه مي‌شدم که منظور کتاب چيست‌. آقاي ميرزا محمدباقر کمره‌اي هم به قدري استعداد داشت که ‌بدون شرکت در درس و به صورت مطالعه شخصي مطالب کتاب را درک مي‌کرد و حتي ازخود استاد هم بهتر مي‌فهميد». (5)
مرحوم کمره‌اي در مقدمه کتاب فقه فارسي‌ خود اجازات اجتهاد خويش را از مراجع وقت عينا آورده است‌. اين اجازات از آيات‌: ابوالحسن اصفهاني‌، ميرزا حسين نائيني‌، شيخ محمد حسين اصفهاني معروف به کمپاني‌، و حاج آقا ضياء عراقي از علماي نجف است‌. دو اجازه ‌هم يکي از حاج شيخ عبدالکريم حائري و حاج شيخ ابوالقاسم کبير قمي از مراجع وقت قم ‌آورده‌اند. دو اجازه ديگر يکي از مرحوم آقا محمدرضا مسجد شاهي و آقا ميرزا محمد صادق ‌اصفهاني از مراجع وقت اصفهان در آنجا به چاپ رسانده‌اند. ايشان هم متن عربي و برابر آن ‌ترجمه فارسي را طي صفحاتي چند در مقدمه جلد اول فقه فارسي آورده‌اند. در پايان آيت‌الله کاشاني هم متن آن اجازات را تأييد کرده اند.

آثار تأليفي وي در نجف‌
وي در نجف برخي فعاليت‌هاي نوشتني داشته است‌. از آن جمله يکي فصل الخصومة فيالورود و الحکومة‌ است که روي جلد آن از مؤلف چنين ياد شده است‌: «العلاّمة حجة الاسلام‌ الحاج ميرزا محمد باقر». ضميمه آن رساله ديگري با عنوان «فوائد اصولية و رسالة في ‌تحقيق اسم المصدر». تاريخ چاپ اين کتاب 1354 در مطبعة الراعي در نجف اشرف است‌. (6)
اما اثر مهمي که در اين سالها از وي در نجف‌، توسط همان مطبعة الراعي چاپ شده‌، کتاب‌ «الدين في طور الاجتماع‌» است که در دو جلد منتشر شده است‌. روي جلد آمده است‌: «الدين‌ في‌ طور الاجتماع‌»، يبحث عن فلسفة الاجتماع العام و نظام الدين في الاسلام‌. تأليف الميرزا محمد باقر الخميني العراقي‌. سال چاپ کتاب 1356 ق (1316ش) است‌. اين کتاب به زبان عربي نوشته ‌شده و از نثر آن چنين معلوم مي شود که نويسنده کاملا به عربي وقت عراق تسلط داشته وکتابش را بسيار سليس و روان تأليف کرده است‌. بخش اوّل از مجلد اوّل آن 148 صفحه‌ وزيري و بخش دوم از مجلد اوّل 176 صفحه در همان قطع است‌. (7) براي شناخت انديشه‌هايوي مروري بر مهم‌ترين عناوين اين کتاب داريم‌:
مجلد اوّل کتاب شامل 12 مقاله و يک خاتمه است با اين عناوين‌:
المقالة الاولي‌: في تشخيص ماهية الاجتماع و بيان حقيقة الوحدة في الجمعية‌.
الثانية‌: في روح الاجتماع و انه کيف يجري في عروق الافراد.
الثالثة‌: في تشخيص روح الاجتماع في النظام الديني‌.
الرابعة‌: في بيان ناموس العصبيّة و القومية و قصوره في تنظيم صلاح البشر.
الخامسة‌: في ناموس الوطنية و بيان خسران ابناءها المغرورين بها.
السادسة‌: في تفسير يا ايها الناس‌: انّي رسول الله اليکم جميعا.
السابعة‌: في نظام المدنية مرهون بالشعوبية العلمية‌.
الثامنة: تشخيص موضوع الشرافة و الامتياز الاجتماعي‌.
التاسعة‌: العضو العاطل مضرّ بالمجتمع‌.
العاشرة‌: ناموس النماء الاجتماعي‌.
الحادية عشر: ناموس الارتزاق الاجتماعي‌.
الثانية عشر: العشق الصادق و الدعوي الکاذبة‌.
الخاتمة : نظام الاصناف‌.
مجلد دوم اين کتاب با عنوان «سِفْرُ النبوات» شرحي است از سيره انبياء در اصلاح‌. وي با اشاره به دشواري‌هاي فکري پديد آمده در قرن بيستم و آثار منفي آن در ايجاد پراکندگي واختلاف مي‌نويسد: و قد وضعنا کتابنا «الدين في طور الاجتماع‌» تبشيرا لهذا الاتجاه الفکري‌العام الساري في قلوب الملل المتفرّقة و تبيانا لمجري الحياة العامّة الّتي يسير الکون اليهابعوامل شتي شديدة التأثير في ميدانها و خصّنا قسما منها بشرح سيرة الانبياء و رجال الاصلاحا لعام و سميناه سفر النبوات (مقدمه ص 7).
نثر کتاب به همين شکل تا به آخر ادامه يافته و نشان مي دهد که مؤلف توان بالايي درنگارش به عربي روز داشته است‌. وي در مقدمه جلد دوم شرح مي‌دهد که مجلد اول را درسال 1354 ق ( 1314ش) چاپ کرده و سال بعد آن به سفر حج مشرّف شده و از صحراي نجد به استشمام‌ فضاي روحاني و ملکوتي حرمين پرداخته و اکنون در بازگشت‌، مجلد دوم را تقديم کرده‌است‌. وي مي گويد که پس از ديدن حرمين و آثار اسلامي فراوان در آنجا اکنون شوق بيشتري‌ در انتشار اين جزء دارد. بخش مفصّلي از مجلد دوم در سيره حضرت محمد (ص‌) است‌. درادامه از تاريخ زندگي مسيح (ع‌) و پس از آن از زندگي حضرت موسي (ع‌) سخن گفته شده‌است‌. يک بخش از اين مجلد (صص 98 - 105) هم اختصاص به حجاب النسوان دارد که بحث روز بوده است‌.#
از آنچه گذشت‌، چنين به دست مي آيد که تا اين زمان وي آثاري در نجف نوشته بود که ‌نشان
مي¬داد در فضاي فکري جديد قرار گرفته وعلاقه‌مند بوده است تا در جريان احياي‌افکار ديني در ايران که با رفتن رضاشاه وضعيت مناسبي در آنجا پديد آمده بود، نقشي فعال برعهده گيرد. به همين دليل بود که به محض ورود به تهران‌، همکاري خود را با جريان‌هاي اسلامي نوين آغاز کرد و با افراد و تشکل‌هاي مختلف به همکاري پرداخت‌. اين زمان نام او رانه تنها در زمره نويسندگان مرتب مجله آيين اسلام مي‌بينيم بلکه در بسياري از نشريات ديگرسهمي ارجمند از وي را ملاحظه مي کنيم‌. وي در اين سالها چندين کتاب را نيز نوشت که آقي ‌چرندابي شرح آنها را در سال 1324 چنين مي‌نويسد:
1 ـ فوائد ربيعيه‌، ناتمام‌.
2 ـ ايقاظ البشر.
3 ـ اصول الفوائد الغرويه‌، دوره کامل‌.(8)
4 ـ حاشيه بر مکاسب شيخ انصاري‌ (قدس سرّه‌).
5 ـ حاشيه بر کفايه‌.
6 ـ العناوين و المباحث‌، فقه استدلالي عربي مطهّرات‌.
7 ـ الدين في طور الاجتماع‌.
8- فصل الخصومه في الورود و الحکومه‌ به پيوست السيف المشهر (چاپ نجف‌).
9- روحانيت و اسلام‌ که داراي چندين بخش است و اسلام را از نظرهاي مختلف مورد بررسي‌قرار داده و در نتيجه ثابت مي¬کند که دين پاک اسلام براي برآوردن نيازمنديهاي‌ جهان امروزي کفايت مي‌نمايد. (9)

ترجمه «کتاب الحسين (ع‌)» عبداللّه عَلايلي‌
يکي از کارهاي علمي کمره‌اي ترجمه کتاب تاريخ الحسين (ع‌) از عبدالله العلايلي‌، نويسنده و اديب معروف مصري است‌. علايلي اين کتاب را در دوراني نوشت که جهان عرب‌ در التهابات سياسي خاصي بسر مي‌برد و زمينه براي نشر برخي از حقايق تاريخ اسلام آشکارشده و آثاري با گرايش معتدل سنّي در مصر پديد آمده بود.
مرحوم کمره‌اي کتاب علايلي را در دو مجلّد ترجمه کرد. جلد نخست آن که در کاظمين ترجمه شد با نام همّت بلند، پرتوي از زندگاني حسين بن علي‌ (ع‌) بود که ترجمه کتاب سموّ المعني في‌سموّ الذات‌، اشعّة من حياة الحسين‌ بود. اين کتاب توسط کتابفروشي و چاپخانه مرکزي چاپ شد و روي جلد از مترجم به نام «محمد باقر خميني‌» ياد شده بود. تاريخي که در انتهاي مقدمه‌آمده است 22 جمادي الثانيه سال 1359 ق (1319 ش‌) در کاظمين است‌.
جلد دوم اين کتاب با نام تاريخ حسين بن علي عليه السلام بود که توسط شرکت سهامي چاپ فرهنگ ايران در سال 1324 چاپ شد و مرحوم واعظ چرندابي تبريزي مقدمه‌اي در شرح حال مرحوم کمره‌اي بر آن نوشت‌.
مي‌دانيم که کتاب علايلي به لحاظ ادبي بسيار دشوار و اديبانه نوشته شده بود و ترجمه آن‌ به فارسي جز از کسي که تسلط بر آن داشت ممکن نبود. با اين حال روشن است که ‌نمي‌توانست فارسي بسان نثر عربي چندان اديبانه باشد. يک نمونه چنين است‌: جاني از آن تن‌ پاک در هوا پريد که تا هميشه با آن دورنماي هراس آور خود ستمکاران را شکنجه کند، و يک ‌خواب‌هاي هولناکي در سر جفاکاران پديد آرد. ناله‌هايي از آن گلوي بريده برآمد و عالم غيب آنها را در بر گرفت تا براي کر کردن گوش مستبدان اندوخته باشد. شيون‌هايي بلند شد که‌شب آنها را پاسباني کرد تا يک جنجالي چون آواز زنجير بلند کند و دل گمراهان را جا کن کند. (10)

کتاب «روحانيت و اسلام»
يکي از کارهاي بديع کمره‌اي نگارش کتابي با نام روحانيت و اسلام‌ بود. اين اثر را بايد يکي‌از نخستين آثاري دانست که در باره نظام سياسي اسلام در دوره جديد و پس از آغاز حرکت احياگري دين در دوره پس از رضاخان نوشته شده است‌. اثر ياد شده همزمان شرحي از فقه ‌سياسي و اقتصادي اسلام است که مؤلف ضمن آن تلاش مي‌کند تا پايه‌هاي حکومت اسلامي‌ را در اين بخش ها روشن سازد. اين کتاب در دو جلد و با همّت انجمن تبليغات اسلامي‌منتشر شد. (11)
به طور کلي مي توان موضوع اين کتاب را شرح نظريه اسلام در باب حکومت اسلامي وارکان آن دانست‌. عنواني که به بخش نخستين داده شده اين است‌: اسلام و جهان قرن بيستم‌. مقدمه کتاب توسط باني انجمن تبليغات اسلامي يعني شهاب پور نوشته شده و ضمن آن ازآيت الله محمد باقر کمره‌اي به عنوان يکي از «مجتهدين و مفکّرين بزرگ شرق و مصلحين‌اجتماعي و ديني و مفاخر اسلامي و ايراني‌» ياد شده است‌. چنان که ايشان اشاره کرده کساني‌ تصور مي‌کنند «اسلام دين کوتاهي است‌» يا به تعبير امروز حداقلّي‌. برخي هم چنان گمان مي‌بردند که «قوانين سياست و اجتماعيش به يک دوره مخصوص يا به يک جمعيت مخصوص‌ نظر داشته است‌». اين کتاب براي پاسخگويي به اين گمان‌هاي باطل و با اين هدف نوشته شده‌است که «عموميت اسلام و دستورات آن را مُبرْهَن و ثابت نمايد و کاملا روشن کند که‌ تشريعات و قوانين اسلام براي همه کس و همه وقت بوده‌» و «اسلام‌، يکتا ديني است که ‌مي‌تواند پاسخ به همه سؤالات معقول جامعه بشري بدهد». «اسلام همه مشکلات زندگاني‌بشر امروز را زير نظر داشته‌، اسلام در همه اين مشکلات چاره‌جويي کرده و بهترين راه را نشان داده‌» است‌.
براي نشان دادن محتواي اين کتاب بهتر است مهم‌ترين عناوين آن را بياوريم‌:
تشکيلات کشوري جهان‌؛ احساسات روحاني بشر؛ بشر از احساسات روحاني خود چه ‌نتيجه مي¬گيرد؛ مشکلات مجتمع بشري‌؛ برنامه اجتماعي اصلاحي براي اسلام در حل اين‌ مشکلات‌؛ راه توليد نشاط در تاريخ اسلام‌؛ ريشه‌هاي نظام مدني و اخلاقي اسلام‌؛ تابلو کليات قانوني اسلام‌؛ تاثيرات سرمايه داري در جامعه بشر؛ نظريه اسلام در مسلک سرمايه‌داري و اصلاح آن‌؛ در اختصاص زناشوئي و تشکيلات خانوادگي‌؛ برنامه جامع اسلام در رفع‌اين مفاسد؛ محاکمه راجع به بانوان در نظر اجتماعي اسلام‌؛ قانون مدني اسلام با فرزند؛ عفت‌در نظر اسلام‌؛ اسلام و تشکيلات آن‌؛ تشکيلات فرهنگي و برنامه آن در اسلام‌؛ تشکيلات جنگي در اسلام‌؛ آغاز جنگ بدر؛ تشريع قانون آموزش و پرورش نظامي‌.
ادامه اين عناوين بحث تفصيلي مؤلف را از نظام نظامي‌گري در اسلام بر اساس تاريخ‌ جنگهاي پيامبر (ع‌) را ارائه مي‌دهد. اين مجلد 268 صفحه ادامه پيدا مي¬کند.
مجلد دوم در باره نظام اقتصادي و قضايي اسلام است که فهرست مطالب آن در پايان جلداول آمده و از مطالعه کنندگان مجلّد اوّل خواسته شده است تا نظرشان را نسبت به آن مطالب پيش از چاپ جلد دوم ارائه دهند. گفتني است که مجلد دوم به عنوان بخش دوم از جلد اول‌چاپ شده و من اطلاعي ندارم که مجلدي به عنوان مجلد دوم از آن منتشر شده است يا نه‌.عناوين مهم اين مجلد که عمدتا اقتصادي و قضائي است چنين است‌:
اهميت اقتصاد در تاريخ جهان‌؛ آزادي ارز بازار؛ جريان و گردش ثروت‌؛ گردش سرمايه ‌و پول‌؛ اعتبار و تعهد؛ تشکيلات اقتصادي در اسلام‌؛ تشکيلات فرمانداري و کارگزاري درحکومت اسلامي‌؛ تشکيلات عمران و آبادي در اسلام‌؛ قوه قضائيه در اسلام‌؛ مجازات و کيفردر اسلام‌.
در بخش تشکيلات عمران و آبادي‌، با اشاره به سيره پيامبر(ص‌) در تأسيس حکومت درمدينه و مراحل آن‌، يکي از ارکان آبادي را تشريع قانون هجرت دانسته و ذيل آن مي‌نويسد:هجرت در اسلام رمز مدنيّت و تشکيل اساس عمران و آبادي است‌. پيغمبر اسلام خواست‌عربان بيابانگري که پايه زندگاني خود را روي صحرانوردي قرار داده و دسته‌هاي چادرنشين‌ خانه به دوش به وجود آورده بودند و دنبال چراگاه‌هاي باران‌گير به هر سو مي دويدند و برايچاه و چشمه آب و مرتع و گياه بيابان خون همديگر را مي¬ريختند و غارت‌گري و چپاول را يکتا پشتيبان زندگاني و فضيلت مردانگي خود مي‌دانستند، گرد يکديگر جمع شوند و ده و شهر بسازند و قبايل مختلفه با هم بياميزند تا خوي بيابانگردي از مغز آنان بيرون رود وتعصب ايلي از سر آنان بدر شود و به جاي آن يک عاطفه خيرخواهي مطلقي که نتيجه ‌پرورش دين است جاي‌گير و زندگي آنها به کارهاي اجتماعي و صنعتي و پيشه‌وري و بازرگاني که مبادي تمدن است بپيوندد. (12)

تلاش براي ترويج فقه فارسي مستدل‌
يکي از کارهاي کمره‌اي پس از بازگشت به ايران‌، آن هم در شرايط حساس کشور که دين‌زير فشار گروه‌هاي کمونيست و لائيک‌، نگارش فقه فارسي با مدارک آن بود. شهاب پور بنيانگزار انجمن تبليغات اسلامي و چاپ کننده اين کتاب‌، در مقدّمه مجلّد اوّل اين کتاب‌ نوشته است‌: عده‌ بسياري از مسلمانان هستند که در اثر پيش¬آمدهاي زندگي نتوانسته‌اند معلومات ديني کافي اکتساب کنند و روي اين اصل مقلّد مجتهدين بزرگ گريده‌اند، ولي ميل ‌دارند علاوه بر اين‌، اصل و ريشه مسائل را نيز بدانند... اما از آنجا که وقت و موارد خاص‌زندگي آنها اجازه نمي‌دهد که تحصيلات ديني کافي انجام دهند، مي‌خواهند از طرف مجتهديني که به معلومات آنان اطمينان کافي حاصل است‌، کتبي نوشته شود که مسائل ديني يافقه اسلامي را با ذکر مدارک گوشزد نمايد و چون در رساله‌ها اين منظور عملي نشده و به علاوه چنين کتبي کمتر در عالم اسلام نگارش يافته است‌، همه تشنه و مشتاق آن هستند.
عنواني که مرحوم کمره‌اي بر اين کتاب سه جلدي گذاشت‌، چنين بود: «فقه فارسي با مدارک‌، فروع دين و نصوص احکام‌».
مجلد اول آن در باب نجاسات و مطهّرات است که در ابتداي آن اجازات علمي مؤلف ازمراجع وقت نجف و قم و اصفهان درج شده است‌. اين مجلد شامل 144 صفحه است‌. مجلد دوم اين کتاب شامل مباحث کتاب صلات تا خمس است که در 392 صفحه چاپ شده وتاريخ اتمام نگارش آن 13 بهمن 1322 ش (هفتم صفر 1363) مي‌باشد. مجلد سوم آن ويژه‌ حج و عنوانش رهنماي حج است‌. عنواني که روي صفحه نخست کتاب آمده و به جز کلمه ‌رهنماي حج بقيه شرح محتواي آن‌، چنين است‌: رهنماي حج و مناسک مفصل‌ به ضميمه تاريخ وجغرافياي مکه معظمه ومدينه طيبه و مسائل امر به معروف و نهي از منکر و جهاد و تولي‌ وتبري ، جلد سوم‌، فقه فارسي با مدارک فروع دين و نصوص با مدارک فروع دين و نصوص‌ احکام تأليف اعلم الفقهاء و المجتهدين آية الله کمرئي‌، نشريه فوق العاده انجمن تبليغات‌اسلامي با شرکت آقاي نورياني مدير روزنامه آئين اسلام‌. بهاء 65 ريال و با جلد مرغوب 80ريال‌. چاپخانه سروش‌.
اين کتاب در 272 صفحه در تاريخ حرمين و فقه حج است و در نوع خود، آن هم در آغاز دوره احياي دينداري در ايران‌، کاري بکر و بديع بوده است‌. نقشه ها و تصاوير چندي هم درباره اماکن مقدسه در اين کتاب آمده است‌. نورياني مدير نشريه آيين اسلام‌ بود و آشکار است‌که نوعي همکاري و هماهنگي ميان عناصر مذهبي و انديشمندان ديني اين دوره وجود داشته‌است‌.

همکاري کمره‌اي با مطبوعات ديني‌
اگر قرار باشد فهرستي از مقالات ايشان در مطبوعات ديني دهه بيست و سي گردآوري شود، ليست بلند بالايي خواهد بود. عمده اين مقالات در دهه بيست در آيين اسلام‌ است که ‌ژيش از اين همه اشاراتي به آن داشتيم‌. وي مقالات و سرمقاله¬هايي هم براي نشريه‌ حيات‌ مسلمين که متعلق به مصطفي رهنما بود مي‌نوشت‌. وي همچنين از همکاران نزديک مرحوم‌ حاج سراج انصاري بود و ما به دفعات نام وي را در مجله مسلمين‌ با مديريت مرحوم انصاري‌ ملاحظه مي کنيم‌. ارائه اين ليست‌، مي‌بايست به وقت ديگري موکول شود و با جستجو درمطبوعات ديني نام مقالات وي اعم از تأليف و ترجمه به دست آيد.
علاوه بر مطبوعات‌، وي در مجالس مذهبي هم که توسط انجمن تبليغات اسلامي يا مؤسسات اسلامي ديگر برگزار مي‌شد، شرکت مي‌کرد. از جمله در جشن مبعث در سال‌1323 که با حضور سيد هبة الدين شهرستاني در تهران برگزار شد، محمدعلي خليلي و سپس محمد باقر کمره‌اي سخنراني ‌کردند. (13)
وي در اين سالها تشکّلي هم به عنوان هيئت روحاني منتظم درست کرد و بيانيه‌هايي ازطرف آن در مجله آيين اسلام‌ به چاپ رساند. (14)
مقالاتي هم در همان نشريه تحت عنوان قرآن و تبليغات‌ از وي منتشر شد.

کتاب «هديه عيد نوروز يا عروس مدينه‌»
يک کتاب داستاني با عنوان بالا که به صورت نمايشنامه نوشته شده از آقاي کمره‌اي در دست است که مع الاسف تاريخ چاپ ندارد. روي جلد اين مطالب (اين همه‌) آمده است‌:
مبارزه اسلام با يهود.
تبريک عيد سعيد
بادت بهشت نويد
شکر شکن سخني است‌
درياب «هديه عيد»
جوانان و دوشيزگان بيشتر بخوانند
هديه عيد نوروز يا عروس مدينه‌
يک نمونه از فداکاري و شجاعت در اسلام‌.
به قلم تواناي آقاي کمره‌اي‌
قيمت ده ريال‌.
کتاب شرح چند پرده نمايش و جمعا در 67 صفحه تنظيم شده است‌. اين اثر را بايد يکي ازنخستين متن‌هاي نمايشي ديني در دوره جديد دانست‌. کتاب به کوشش سيد حسن موسوي خادم و حسين عاصي تهراني چاپ شده و اين دو مقدمه‌اي هم با عنوان تذکري به جوانان روشنفکر و اصلاح طلب در دو صفحه نوشته اند. اين دو از شاگردان مرحوم کمره‌اي بوده‌اندکه نامشان را روي آثار ديگر وي هم ملاحظه مي‌کنيم‌. اين کتاب بايد پيش از سال 1371ق که‌در آن سال‌ خصال‌ شيخ صدوق با ترجمه کمره‌اي چاپ شده‌، منتشر شده باشد، زيرا در صفحه ‌پاياني کتاب حاضر به انتشار آن نويد داده شده است‌.

کمره‌اي و ترجمه آثار شيخ صدوق‌
ترجمه متون کهن حديثي شيعه‌، يکي از زمينه‌هاي اصلي کارهاي علمي مرحوم کمره‌اي ‌بوده و در اين باره چندين اثر مهم از شيخ صدوق را به فارسي ترجمه کرده است‌. اين ترجمه‌ها بيشتر پس از سال 1333 ش است‌.
کتاب خصال‌ با ترجمه و شرح فارسي آقاي کمره‌اي به عنوان سومين نشريه مدرسه‌حضرت عبدالعظيم (ع‌) در سال 1375 - 1371 ق (توسط کتابفروشي اسلاميه‌) چاپ شده‌است‌. امالي‌ صدوق هم با ترجمه شيوا و ساده آيت الله کمره‌اي ـ عنواني که روي جلد آن‌آمده ـ از ديگر کارهاي ارزشمند وي است که قاعدتا در همين دهه سي به چاپ رسيده است‌.وي در مقدمه‌، شرحي از روزگاري که در خدمت آيت الله مسجد شاهي در اصفهان بوده‌(سال 1307ش‌) به دست داده است‌.
کتاب کمال الدين و تمام النعمه‌ شيخ صدوق هم با ترجمه مرحوم کمره‌اي و توسط ‌انتشارات اسلاميه به سال 1378 ق (16 تاريخ انتهاي مقدمه 2.1338. ش‌) در دو مجلد به‌چاپ رسيده است‌. مقدمه هفتاد صفحه‌اي اين اثر يکي از نوشته‌هاي با ارزش کمره‌اي است ‌که ضمن آن‌، افزون بر ارائه نگرشي به تاريخ اسلام‌، در باره موضوع کتاب يعني مهدويت و نيز زندگي و زمانه شيخ صدوق مطالب سودمندي ارائه کرده است‌. يکي از مباحثي که وي ‌طرح کرده طرح نقش تحقق حکومت اسلامي بر اساس مطالبي است که در روايت مهدويت ‌در باره يک حکومت ايده آل ارائه شده است‌. عنواني که وي به اين بخش داده چنين است‌: ترکيب نقشه اصلاح کتاب و سنت در تجديد حکومت اسلامي‌. (15)
کمره‌اي همچنين ده مجلد از بحار الانوار را شامل مجلدات «السماء و العالم‌» با عنوان ‌آسمان و جهان‌ ترجمه کرده است‌.
از ديگر ترجمه‌هاي مرحوم کمره‌اي ترجمه کتاب نفس المهموم و نفثة المصدور از مرحوم‌ حاج شيخ عباس قمي است که مقتل امام حسين (ع‌) است‌. اين اثر هم توسط کتابفروشي ‌اسلاميه در سال 1379 ق (1339ش) به چاپ رسيده است‌. گويا مترجم نام اين ترجمه را رموز الشهاده‌ گذاشته و اخيرا با نام در کربلا چه گذشت به چاپ رسيده است‌. مرحوم کمره‌اي کتاب الغارات‌ ابواسحاق ثقفي (م 283) را هم به فارسي درآورد که در سال 1356 ش توسط فرهنگ‌ اسلام در تهران به چاپ رسيد. يکي ديگر از ترجمه‌هاي معروف مرحوم کمره‌اي ترجمه‌ کتاب اصول کافي‌ است که که در چهار مجلد شامل متن عربي با ترجمه فارسي است‌.

دو کتاب «کانون حکمت قرآن‌» و «کانون عفت قرآن‌»
کتاب کانون حکمت قرآن‌ تفسير سوره لقمان است که وي براي برخي از شاگردان خود که‌ نامشان هم روي صفحه اوّل کتاب آمده‌، يعني ابوالقاسم کريمي و حسن موسوي خادم و آقاي ‌حسين عاصي ارائه مي‌کرده است‌. روي همين صفحه نخست آمده است‌: به هزينه جمعي ازمسلمين و علاقمندان شاه عبدالعظيم‌. در مقدمه اين اثر، مطالبي هم در باره روحانيت واصلاح وضعيت آن آمده و گفته شده است که ما در سال 1321 نشريه‌اي با عنوان دستور اتحاد روحانيين‌ چاپ کرديم و اين مطالب را در آن گفتيم‌. سپس مي افزايد: خلاصه اين نشريه تمرکزبودجه و تزويع آن بر مشاغل از روي يک اساسنامه منظم بود. روي اين زمينه روحانيت يک اداره منظمي مي‌شود که تمام افراد آن به عنوان کارمند حقوقي مي‌توانند به انجام وظايف ‌مربوطه خود قيام کنند (کانون حکمت قرآن‌، ص يج‌).
مقدمه ياد شده که در سال 1323 ش نوشته شده است به تفصيل بحث از احياگري دين را درعصر جديد دنبال کرده‌، روي نقش روحانيتي که دقيقا با مباني دين آشنا بوده و گرفتار مشکلي ‌نباشد، تأکيد کرده است‌. وي در باره برخي از به اصطلاح مبلغان ديني‌، يعني دوره ¬گردهاي قرآن خوان يا کساني از پهلوانان زورخانه ها که قرآن را روي بازوي خود مي¬بندند با تندي‌ ياد کرده مي نويسد: آنها از گدايان کوچه‌نشين و دوره‌گرد که قرآن را با وضع ننگين حمايل‌ کرده يا روي دست گرفته و گاهي آواز خود را با لهجه درست يا غلط و نغمه خوب يا منکر به ‌تلاوت آن بلند مي کنند، شروع مي شوند و دسته قرائت خوانان‌ِ مجلس‌ِ فاتحه و سر قبور و دنبال اينها دسته‌اي داش‌هاي زورخانه و پهلوان يزديها (که قرآن‌هاي کوچک را روي بازوها مي¬بندند) دنبال آنها بچه‌هاي نُنُر و عزيز مادر که براي حفظ و حراست مامان جانش براش‌ خريده دنبال اينها مطبعه‌چي‌ها و کتابفروش‌ها و... تا برسد به بنگاه‌هاي راديوي دوَل جنگجو و محارب ... همگي عَلَم قرآن را به سينه مي‌زنند و در شمع قرآن مي‌چرخند، ولي نه ديده‌اي‌دارند که از نور قرآن استفاده کنند و... (16)#
وي در اين مقدمه مفصل براي ارائه يک نمونه مبلغ خوب يا به قول خودش نابغه عصرشروع به بيان شرح حال زندگي سيد جمال الدين اسدآبادي مي‌کند که به نوشته وي « يکي ازستارگان تاريخ با عظمت قرآن است‌». اين بحث که در حدود سي صفحه به طول مي‌انجامد شرحي از زندگي سيد جمال و مسائل دوران اوست که وي بيان کرده و در پايان خود را ادامه‌ دهنده برنامه‌ها و طرح‌هاي او مي‌داند. يکي از آن طرح‌ها ارائه يک تفسير خوب و زنده ازقرآن است که نمونه‌اش همين تفسير سوره لقمان است‌.
کتاب کانون عفت که تفسير سوره يوسف است و در قالب 84 جلسه تدريس و سپس‌ تدوين و ضمن 285 صفحه به چاپ رسيده‌، گويا مجلدي بعدي کتاب کانون حکمت ‌مي‌باشد. روي جلد آن نوشته شده است‌: دهمين نشريه مدرسه سيار حضرت عبدالعظيم (ع‌) و در چاپخانه موسوي تهران چاپ شده که البته سال چاپ آن در جايي از کتاب نيامده است‌.نويسنده در مقدمه شرح داده است که مدّت‌ها اين متن آماده بود، امّا وسائل طبع و نشر آن‌فراهم نبود تا آن که آقاي سيد ابوالقاسم کريمي فرزند مرحوم سيد محمدتقي صدر المحدثين ‌همّت کرده آن را به چاپ رسانده است‌.

فعاليت‌هاي سياسي کمره‌اي در نهضت ملي‌
علي القاعده‌، کمره‌اي بايد وي يکي از روحانيون فعال در جريان رخدادهاي نهضت ملي‌باشد. تا اين زمان که اين مطلب را مي نويسم‌، از چند موردِ اين فعاليت‌ها آگاهم‌. يکي اشاره‌اي‌است که خود وي به قانون اصلاح انتخابات توسط دکتر مصدق و موضعگيري خودش با انتشار يک بيانيه در قبال آن دارد که شرح آن ذيلا خواهد آمد. ديگري رساله‌اي است در 32صفحه با عنوان رساله انتخابات‌. (17)
اين رساله که تاريخي در ابتدا و انتهاي آن نيست‌، مي‌تواند مربوط به انتخابات مجلس‌هفدهم باشد که گويا وي براي مجلس کانديدا شده است‌. در نخستين عبارت آن چنين مي‌خوانيم‌: «بنده هيچ طمع و رغبتي در وکالت نداشته و ندارم‌، زيرا آن کساني که با افکار ونوشته‌هاي من‌ِ بنده آشنا هستند، مرا بسيار بزرگتر از يک وکيل مي شناسند». به نظر وي کسي ‌شايسته وکيل شدن است که مردم دنبالش بيايند، نه آن که خود دنبال آن بدود: « کساني که به ‌تک و دو مي¬افتند و با بند و بست‌هاي نامشروع و به وسيله زور و زر و فريب وکيل مي‌شوند يا زبانم لال به توسط بيگانگان‌، که چه عرض کنم‌؟».
وي سپس از اين عناوين سخن گفته است‌:
منظور از انتخابات‌، تشکيل حکومت ملي است‌. آزادي در اجتماع‌. تشکيلات در حکومت ملي (در اينجا از لزوم وجود سازمان‌ها و تشکيلات در يک حکومت ملي‌ سخن مي‌گويد). انقلاب مشروطيت‌. کودتاي 1299 (وي مي نويسد: اين کودتا با همه عيوبي که داشت ‌حسن اثرش اين بود که حکومت ايران را از غلاف کهنه و صخيم شاهزادگان و خاکهاي ‌وابسته بيرون کشيده و در محيط عمومي ملت آورد. وي مشکل عمده اين دوره را براي تحقق ‌سازمان‌ِ قانوني‌، که در پي مشروطه پديد آمده بود، شرکت نفت انگليس و اخلال بيگانگان مي‌داند.) انقلاب سوم (که اين بار بايد با انتخابات فراهم شود).
کناره گيري و نفاق دو پهلو (در اينجا از قاعدين سخن مي گويد).
علت اصلي کناره گيري‌. جلب نفع شخصي‌. رل نفاق دو پهلو بازي مي¬کند.
نفوذ خوانين و عمده ملاکين‌. (در اينجا از اقدام مالکين براي آوردن مردم بر سر صندوقها انتقاد شده و مي‌نويسد: راستي چه لذّتي دارد که انسان در يک محيط گوسفندي زندگي کند ومثل گرگ خود را بر جان و عقيده يک مشت مردم نادان فرمانروا داند. وي اين بحث را مفصّل‌تر از ساير مباحث آورده است‌.)
رأي فروشي‌. (در اينجا ضمن بحث در باره آيت الله کاشاني مي نويسد: کوشش آيت الله‌ کاشاني در انتخابات دوره پانزدهم منجر به گرفتاري ايشان و همراهان گرديد. بنده شرف مصاحبت ايشان را داشتم و در اين سفر بيشتر به حُسن‌ِ نيّت و ثبات قدم و دلسوزي وي براي‌ملت و کشور پي بردم و تا مدتي که در زندان با ايشان همراه بودم‌، از روي جوش و خروش‌ مي‌فرمودند تقصير من چه بوده است که با اين وضع فجيع مرا گرفتار و زنداني کرده‌اند). مداخله دولت وقت‌.
فصل دوم‌: پايه‌هاي حکومت ملي و اصلاحات پارلماني‌:
واحدهاي اجتماعي و احزاب (در اينجا شرحي از اهميت وجود احزاب در نظام پارلماني‌به دست داده است‌). پيش قراولان انتخابات (در اينجا از شرايط يک وکيل سخن گفته است‌).
مبارزات معقول انتخابات‌. اعلام خطر و انقلاب سوم‌.
اينها عناويني است که در اين رساله انتخاباتي آمده است‌.
در سالهاي پس از کودتاي 28 مرداد، علي القاعده کمره‌اي مانند بسياري ديگر در لاک خود خزيده و صرفا به کار ترجمه متون ديني پرداخته است‌. همان گونه که گذشت امالي‌ و خصال‌ وکمال الدين‌ صدوق و تعدادي ديگر در فاصله سالهاي 1335- 1338 ترجمه و نشر شده‌اند.آخرين کار علمي ـ سياسي وي که در آغاز شروع جريان اصلاحات در سال پاياني دهه سي ‌بوده‌، مقالاتي است که در باره شرکت بانوان در انتخابات نوشته و شرح آن در ادامه آمده است‌.
نکته ديگر در باره فعاليت‌هاي وي در جريان نهضت ملي‌، شرکت او در کنفرانس صلح‌ وين در سال 1331 است که متمايلان به جنبش چپ به آن روي خوش نشان دادند. در اين‌ کنفرانس يک روحاني ديگر با نام علي اکبر برقعي هم شرکت کرد که سبب برهم ريختن ‌موقعيت وي در قم و تبعيد او از اين شهر با توصيه آيت الله بروجردي شد. اين کنفرانس قرار بود در سال 1339 نيز تشکيل شود که نشد. کمره‌اي که در اين سال‌، مقالاتي در اين باب در نشريه تجدد نوشته بود، آنها را در جزوه‌اي فراهم آورد و تصويري از خود را در حال ‌سخنراني در کنفرانس قبلي‌، در ابتدا و انتهاي آن درج کرد. وي در مقدمه مي‌نويسد: «من درکميته تدارک شرکت در اين کنگره جهاني به عنوان يک مفرد و صاحب نظر در امر صلح‌ جهاني شرکت کردم‌. اظهار صلح¬جويان و پرمعناي من اعضاي اين هيئت تدارک را به خود جلب کرده بود و من در سال 1331 در کنگره جهاني صلح وين شرکت کردم‌، فعاليت صادقانه ‌و افکار درست و عميق من در اين کنگره متشکل از 85 ملت جهان تأثير بسزائي کرد و درنتيجه‌،
1. مرا به عنوان چهارمين شخصيت آسيا و هفتمين شخصيت جهان معرفي کردند.
2. مرا به عضويت شوراي جهاني صلح مفتخر ساختند».
اين مقالات همگي در باره کنفرانس عالي صلح و اهميت آن در تأمين صلح جهاني است‌.متن اين مقالات به هيچ روي جنبه مذهبي ندارد و صرفا از زاويه ديد سياسي به مسأله صلح ‌پرداخته شده است‌. تاريخ انتشار مقالاتي که در اين کتابچه آمده از 25 فروردين ماه 39 تاتيرماه 1340 مي¬باشد.

کمره‌اي در کنار انقلاب سفيد، برابر نهضت روحانيت‌
زمزمه اصلاحات از زمان روي کار آمدن دولت اميني آغاز شد و مطبوعات هم به آرامي‌عرصه‌اي را براي طرح برخي از اين مباحث باز کردند. کمره‌اي سلسله مقالاتي در جريده تجدّد (آذر ماه 1339) در باره جواز بلکه لزوم رأي دادن بانوان نوشت و اين نشان مي‌داد که دراين باره افکار خاصي در سر دارد. اندکي بعد، زماني که شاه به امريکايي‌ها تعهد داد که خوداين اصلاحات را انجام دهد، اميني کنار گذاشته شد.
اين نکته جالب بود که کمره‌اي‌، همشهري و همدرس امام خميني بود و قاعدتا در جريان ‌شروع نهضت روحانيت‌، مي توانست با توجه به سوابقي که در مسائل فکري ـ سياسي داشت‌ به عنوان يکي از ارکان نهضت اسلامي درآيد، اما به عکس‌، در اين مرحله به دفاع از انقلاب سفيد پرداخت و تلاش کرد تا با زبان و قلم آن را توجيه ديني کند. بنا به نقل آقاي مسعودي‌،امام هم از اين بابت اظهار تأسف مي کرد. (18)
اين که چگونه وي از ميان آن هم روحاني و با وجود اختلاف عميق روحانيت و مرجعيت‌ با دستگاه پهلوي‌، وي در کنار دربار قرار گرفت و در برابر نهضت، امري است شگفت که بايد تأمل بيشتري در آن کرد.
دفاع از لوايح شاه در عين حال که مي‌توانست زمينه‌اي در روشنفکري‌ِ ديني کمره‌اي‌ داشته باشد، اما در آن شرايط‌، از يک روحاني با سابقه‌اي مانند کمره‌اي پذيرفتني به نظر نمي‌رسيد و به تعبير ديگر شگفت بود. کمره‌اي در دفاع تا آنجا پيش رفت که يک سخنراني درباره انقلاب سفيد کرد که از راديو پخش شد. اين امر سبب شد تا وي از سوي روحانيون‌انقلابي به شدّت طرد شد و حتي چنان که ادعا شده است يک بار هم از دست برخي از جوانان‌انقلابي کتک بخورد. (19)
اما مهم تر از سخنراني آن بود که کتابچه‌اي درباره انقلاب ششم بهمن نوشت با اين‌ عنوان‌: دفاع از حق ملت مسلمان ايران‌ تأليف‌: حضرت آيت الله آقاي حاج شيخ محمد باقرکمره‌اي‌. در صفحه نخست اين آيت قرآني آمده است‌: «ان‌َّ اللهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْل‌ِ وَالاحْسَان‌»؛ جوهر فرمان خداعدالت و احسان است‌. سپس افزوده شده است‌: ما اکثريت قاطع ملت ايران به پيشنهاد شش ماده‌اي اعليحضرت محمدرضا شاه پهلوي رأي داديم و با ايمان سرشاري از آن دفاع مي کنيم‌.
اين عبارت هم پايين همان صفحه اوّل آمده است‌: تنها اين يک بحث علمي و فقهي است‌. هر مجتهدي اعتراض منطقي و معقول دارد بنويسد و يا تأييد داري بنويسد. اعتراض يا جواب با تسليم بدان و عين تأييد در چاپ دوم منعکس مي‌شود ان شاء الله‌. نشاني‌: شهر ري‌، محمد باقر کمره‌اي‌.
وي پس از يک مقدمه کوتاه درباره لزوم عدالت و اهميت آن‌، ضرورت تشريح درست‌ اصول شش گانه را طرح کرده و بناي بحث را بر آن نهاده است که به صورت ماده ماده آن اصول ‌را مطرح و توضيحاتي از ديد اسلام بدهد. در واقع‌، همان طور که در مقدمه آمده‌، مقصود ازاين نوشته آن است که روشن شود آيا آن شش ماده پيشنهادي با ديانت رسمي اسلام و مذهب جعفري که در قانون اساسي مذهب رسمي کشور قيد شده است‌، موافقت دارد يا نه‌؟
نخستين ماده‌، اصلاحات ارضي است‌. از نظر وي اين که کشاورزان داراي زمين باشند، مصداق روشن عدالت است و در اين حرفي نيست‌؛ اما اين که مالکان ناراضي‌اند و از اين ‌معامله کراهت دارند، از نظر وي اوّلاً بهتر اين است که کراهت نداشته باشند. در مرحله بعدکمره‌اي با پذيرفتن اين که کراهت دارند تلاش مي‌کند تا ثابت نمايد کراهت آنها مانع صحّت‌اين معامله يعني خريد زمين‌هاي آنان و فروش آن به کشاورزان نيست‌. اما اين که چرا کراهت ‌مانع صحّت معامله نيست براي اين که اين مالکان تابعيت ايران را دارند و هر قانوني که دولت ‌ايران وضع کند، بايد بپذيرند: تعهد تابعيت به همين معني است که ملتزم شديد بهر قانوني که‌حکومت ايران وضع کند، براي کاري که در اختيار شماست‌... (ص 10). در اين صورت‌،مردم بايد قانون دولت را بپذيرند.
راه ديگرِ اثبات‌ِ عدم تأثير کراهت مالکان در صحّت معامله‌، تقدّم حقوق عمومي بر حقوق ‌شخصي است‌. به نظر وي تا به امروز، حقوق خصوصي مالکان عمده با حقوق عموم مردم وحق کشور مزاحمت آشکار نداشته ... اما امروز وضع به جايي رسيده که اگر حقوق عمومي ‌مردم رعايت نشود، ملت و کشوري بر جاي نمي ماند (ص 18). وي در اين بحث بارها ازمالکان خواهش
مي¬کند که با کمال رضايت و اشتياق به اجراي اين قانون کمک نمايند.
ماده دوم‌، فروش کارخانجات است که هدف آن تهيه پول براي خريد زمين مالکان و واگذاري آن به کشاورزان است‌. در اين هم ايرادي نيست‌.
ماده سوم شرکت کارگران در سود خالص کارخانجات است‌. خوب «از نظر خدا چه‌کاري از اين محبوب‌تر است که سهمي از خود کارخانه يا درآمدش به کارگراني که نوعا مستحق هستند، پرداخت شود»؟ (ص 23).
ماده چهارم ملي شدن جنگلهاست که وضع آن در فقه شيعه روشن است‌.
ماده پنجم اصلاح قانون انتخابات است‌. وي بحث را با اشاره به لايحه اصلاح قانون‌انتخابات دکتر مصدق آغاز مي‌کند. دکتر مصدق در آن لايحه گفته بود که فقط افراد با سوادحق رأي داشته باشند. کمره‌اي مي نويسد: پس از انتشار آن‌، من بيانيه‌اي در انتقاد از آن منتشر کردم که خلاصه‌اش اين بود. مجلس شوراي ملي بايد اساس يک حکومت ملي باشد.حکومت ملي‌، فشرده هرچه بيشتر آراي مردم کشور است که به وسيله نمايندگان خود در مجلس منعکس مي شود. کشوري که نيمي از مردمش که بانوان هستند حق رأي ندارند، اگررأي منحصر به همان باسوادها باشد، در صورتي که صدي هشتاد و پنج مردم کشور بي¬سوادند و عده سواد¬دار هم بيشتر همان اعيان و اشرافند، حکومتي که در نتيجه آن به وجود آيد يک حکومت اشرافي است با زشت ترين وجهي‌؛ و به حق بايد اين قانون را قانون فساد انتخابات ‌ناميد. کمره‌اي مي‌افزايد، خوشبختانه آن قانون تصويب نشد.
اما آنچه در لوايح جديد تازگي دارد حق رأي براي زنان است که به نظر وي امري درست‌ و صحيح است‌. در اين باره استدلالي که کمره‌اي دارد اين است که دو تصور از مجلس دراذهان هست‌: يکي تسلط سياسي و ديگري وکالت از طرف مردم براي تصرّف در مسائلي که ‌متعلق به خود مردم است‌. به نظر وي‌، کار مجلس‌، همين وکالت در اموال و اموري است که ‌متعلق به مردم و مِلک آنان است و آنان نمايندگان را براي تصرف در اين اموال وکيل کرده‌اند.در اين صورت‌، همان طور که مرد مالک است زن هم مالک است و بر اساس قاعده «الناس ‌مسلّطون علي اموالهم‌» است شامل زن و مرد مي‌شود و بنابرين چرا بايد نمايندگان‌، وکلاي ‌مردها باشند اما وکلاي زنان نباشند؟ به اعتقاد وي‌: انتخاب وکيل در ماهيت خود بيشتر جنبه‌حقوقي دارد تا جنبه سياسي و حقيقت آن اجراء و تدبير و تسلّط هر فردي است در حال و مال‌خود و هر فردي بايد در آن صاحب نظر باشد و زنان هم اين حق را به فطرت و وجدان وقوانين کلي اسلامي دارند (ص 30). به علاوه دليل داريم که زنان در بيعت عَقَبه کُبري‌َ حضور داشته‌اند؛ چنان که زنان در بيعت غدير هم بودند. وي بعد از آن‌، شرحي هم در باره حضور زنان در عرصه‌هاي مختلف از جمله پشت جبهه‌هاي جنگ پيامبر(ص‌) به دست داده است‌. بعد هم مي¬گويد که او سلسله مقالاتي درباره جواز بلکه لزوم شرکت بانوان در انتخابات ‌نوشته که در نشريه‌ تجدد شماره‌هاي 12 تا 127 منتشره از 17 آذر سال 1339 به بعد نوشته که‌هر کس بخواهد مي‌تواند به آن مراجعه کند.
ماده ششم تشکيل سپاه دانش است‌. وضعيت اين ماده هم البته از نظر اسلام روشن است‌.
کمره‌اي در پايان مي‌گويد که در تأييد آنچه گذشت يک تأييد غيبي هم رسيد و آن اين که در 19 دي ماه 1341 که کنگره نمايندگان دهقانان در تهران تشکيل شد، ايشان مشغول خواندن‌قرآن بوده که يک مرتبه به اين آيات از سوره نجم رسيده است‌: «آيا آگاه نشده است بدانچه درصحف موسي است و در صحف ابراهيم با وفاست که هيچ کس گناه ديگري بدوش ندارد؛ راستش اين است که از آن انسان نيست مگر آنچه کوشش کرده‌ «وَأَن‌ْ لَيْس‌َ لِلْاِنسَان‌ِ اِلاّمَاسَعَي. آقاي کمره‌اي اندکي بعد استخاره مي کند که باز آيه 57 سوره يونس مي آيد: «آيا مردم ‌براي شما آمده است پندي از پروردگار شما و درماني براي آنچه در سينه داريد و هدايت و رحمت از براي مومنان‌».
اين استخاره سبب مي شود آقاي کمره‌اي براي مشارکت در کنگره نمايندگان دهقانان ازجاي خود حرکت کند. وقتي به آنجا مي‌رسد که بسيار شلوغ بوده و کارت ورود براي اونمانده است و ناچار بر مي گردد. عصر آن روز به دبيرخانه کنگره مي‌رود و براي روز سوم ‌وقت گرفته‌، ضمن سخنراني کوتاهي همين آيات را مي خواند و «چند کلمه‌اي در تأييد کنگره ‌و تشکر از بانيان آن به عرض حضار محترم‌» مي رساند.(20)
عنوان بعدي وي در اين کتابچه اين است که‌: «چه انتظار مي رفت‌». وي در ذيل اين عنوان‌، با شرح اين که اوضاع مملکت وقتي بهبود مي يابد که به آراي عمومي توجه شود و مردم خود سرنوشت خويش را در دست گيرند، مي‌نويسد، اعليحضرت همايوني به نقيصه توجه کرده‌ «رجوع به آراي عمومي را پي ريزي ‌کردند». سپس مي‌افزايد، من ششم بهمن در شهر ري‌ بودم و ديدم که هيچ گونه تحميل و اکراهي در جلب مردم به پاي صندوق‌هاي رأي به چشم نمي¬خورد. (ص 49) وي گزارشي هم از سفر خمين خود مي‌دهد که در آنجا نيز چنين بود و «از اينجاست که ما مي گوييم اکثريت قاطع و قريب به اتفاق مردم کشور روي اين شش ماده‌ رأي داده ¬اند».
اما عنوان «برخلاف انتظار» اشاره به مخالفت‌هاست که يک دسته‌، شعار اعتراضاتي به‌عنوان سم پاشي دادند و اعتراض کردند که چرا شاه به آراي عمومي مراجعه کرده است‌. کمره‌اي در اينجا باز هم به سيره نبوي استناد مي‌کند که در حديبيه هم که مشکلاتي در باره ‌برخي مسائل پيش آمد، پيامبر (ص‌) دست به تجديد بيعت زد و به آراي عمومي مراجعه کرد! گونه‌اي ديگر از اعتراضات جنبه مذهبي پيدا کرده و «از طرف برخي از علما گفته مي‌شود و بسا به صورت اعلاميه منتشر مي‌گردد و به برخي فقها نسبت داده مي¬شود». ايشان مي‌گويد که‌ من از لحاظ ديني در اين باره شرح دادم و البته «بحث و اظهار نظر علمي و فقهي از اشخاص‌ شايسته و مطلع و فقيه آزاد است و هميشه در تاريخ اسلام نظرهاي اجتهادي مختلف و متضاد وجود داشته‌؛ عقيده‌، خصوص عقيده علمي آزاد و محترم است‌؛ ولي نبايد عقيده علمي را لکه‌دار کرد و ملعبه عوام و مغرضان نمود و به صورت اسلحه بر ضد حکومت وقت و خواست ملتي به کار برد» (ص 52).
اين کتابچه 53 صفحه‌اي با چند پرسش تمام مي شود که‌: آيا صحيح است دل پانزده‌ شانزده ميليون زارع و کارگر را از اسلام دور کنيم‌؟ آيا صحيح است که ما دل همه زنان دنياي ‌امروز را از اسلام دور کنيم‌، براي يک توهّمات و شبهه‌هايي‌؟ تاريخ ختم آن فروردين ماه‌1342 خورشيدي است‌.
نگارش چنين رساله‌اي از يک عالم شناخته شده که تجربه تاريخي دو دهه را در عرصه‌ فعاليت‌هاي رهنگي و مذهبي داشت و در عين حال به لحاظ سنّتي هم با مباني آشنا بود، يک پديده شگفت به حساب مي آيد. بدون ترديد بايد ابراز کرد وي از سياست‌هاي پشت پرده ‌لوايح شاه و دخالت امريکايي‌ها و اهدافشان آگاهي نداشته و تنها کوشيده است آنچه در ظاهر امر مي بيند با داشته ‌هاي علمي خود تطبيق داده‌، با گونه‌اي خاص از مصلحت‌انديشي بحث ‌را به جايي که مي¬خواسته است‌، سوق دهد.

رژيم شاهي مايه تباهي‌ ـ تأييد جمهوري اسلامي‌
قاعدتا مي بايست کمره‌اي پس از نوشتن رساله دفاعيه‌اش از لوايح ششگانه شاه در آغازسال 41 در ميان روحانيون منزوي شده باشد. در حال حاضر من اطلاعي از زندگي پانزده‌ ساله وي تا سال 57 ندارم‌. اما رساله‌اي که از اين اواخر يافتم‌، آن هم با عنوان بالا، در تاريخ‌ دهم دي ماه سال 1357 (2 صفر 1399 و شايد اندکي بعد زيرا مطالبي از اسفند سال 57 هم درآن ديده مي‌شود) چاپ شده است‌. اين رساله در 48 صفحه‌، دادخواستي عليه رژيم سلطنتي خاصه رژيم پهلوي است‌. وي در مقدمه نوشته است‌: از نزديک مرز هشتاد سال عمر نگرانم‌، از اين که درباره سياست و امور کشور و ملت چيزي بنگارم‌، زيرا کسي که به پايان هفتاد سال‌عمر رسد، او را در مجلس شوري براي اظهار نظر و همفکري راهي نيست تا چه رسد که ‌بخواهد تنها براي امور سياسي کشوري رأي و نظري اظهار کند؛ با اين که بيماري درازي هم او را کاسته و خسته کرده باشد. ولي شوريدگي وضع عمومي که براي هر کس مايه نگراني‌است‌، مرا به نگارش اين رساله مختصر وادار کرد و اميد است جوانان صاحب نظر آن رابخوانند و بينديشند.
کمره‌اي بحث را با پادشاهي هخامنشيان آغاز کرده و اساس آن را بر دروغ و تزوير مي‌داند و در اين باره شرحي طولاني ارائه مي‌کند: «در رسوايي نظام شاهنشاهي دوران باستان و پرعظمت ايران‌، داستان استر ـ که شرحش را آورده ـ بسيار آموزنده است و مي‌رساند که چه ‌اندازه تباهي و فساد دارد و چگونه براي يک هوسبازي‌، دچار فرمان‌هاي غيرقانوني و احمقانه شد و با دست خود ريشه اين حکومت‌ِ پهناور را کِرمُو کرد». وي در ادامه شرحي ازمفاسد دولت ساساني را هم به خصوص از زبان مسعودي آورده و مطالبي در باره مزدک و قباد و انوشيروان و قتل عام پيروان مزدک نقل کرده است‌: «کشتار شاهان ساساني از نابغه‌هاي‌ايراني چون ماني و مزدک و سرکوبي از نهضت‌هاي ملي خواستار دموکراسي و قتل عام‌ انوشيروان از مرداني نمونه چون و هرز و يارانش و قتل عام خسرو پرويز از حکما ودانشمنداني که رهبرشان بزرگمهر بود، ايران‌ِ گسترده و پيشرفته آن روز را از اهل فضيلت وفکر تهي کرد و نکيسا پرورد تا در برابر يورش قشون عرب از هم دريد و تار و مار شد و نابودگرديد و پس از خون و خوي يهودي و يوناني‌، خون و خوي عربي هم در ملت و کشور ايران نفوذ کرد» (ص 29).
وي در ادامه از فتح ايران توسط اعراب سخن گفته‌، در عين دفاع از اسلام‌، بر عرب ها و امويان مي‌تازد. دولت هاي بعدي هم حملات خويش را به دانشمندان بنامي چون فارابي‌ها و ابن سيناها و محمد بن زکرياها و حلاج‌ها ادامه دادند تا آن که شاه اسماعيل قيام مردانه‌اي کرد و ايراني پهناور پديد آمد. به هر حال آن چنان که وي نوشته «نتيجه اين بررسي تاريخي اين‌است که رژيم شاهي از همان دوران باستان و در رهگذر هزارها سال گذشته‌، براي ملت ايران ‌يُمني نداشته و مايه افتخار نبوده و نيست‌». (ص 31).
وي در صفحه 33 با تيتر «در اينجا روي سخن با کارتر است‌» مطالبي را در باره انگليسي‌هاو امريکايي‌ها بيان کرده و در واقع نيم‌ نگاهي به سابقه استعمار دارد. در صفحه 40 با تيتر«حکومت اسلامي‌» بحث را ادامه داده و مي نويسد: «امروزه سخن از حکومت اسلامي درميان است و مقصود از آن چيست‌؟ و الگوي آن را از کجا بايد جست‌» وي به صورت سؤال مي‌پرسد که آيا مقصود نظام سعودي است يا مصر يا يمن يا کجا؟ شايد هم مقصود حکومت‌اسلامي به سبکِ صدر اسلام باشد. وي با انتقاد از نگاه باستان‌گرايي در برخي از گرايش‌هاي‌ جديد مي نويسد: من از ديرباز قصد داشتم اين باستان‌گرايي را رو در رو به شاه سابق بگويم ولي هرگز در عمر خود او را نديدم‌».
در صفحه ضميمه اين رساله اشاره به دو مقاله منتشره در روزنامه آيندگان مورخه 9 و 17اسفند عليه حکومت اسلامي کرده و مطالب آن مقاله را مخدوش مي‌داند. وي مي‌نويسد که‌ پاسخي برابر آن براي آن روزنامه فرستاده که آن را چاپ نکرده است‌. در اين شرح کوتاه برخي از اشتباهات نويسنده آن مقاله را يادآور شده و مي¬گويد: حکومت اسلامي يک حکومت جمهوري است که تفسير مي‌شود به حکومت مردم بر خود و يا حکومت مردم بر مردم‌؛ زيرا مقرراتي که نمايندگان مردم به وکالت و نيابت از طرف آنها تصويب مي‌کنند، همان خواست خود مردم است (ص 47).
آخرين جمله در اين رساله که سياه و درشت نوشته شده اين است‌: «رساله‌اي در پاسداري‌ از انقلاب جمهوري اسلامي منتشر مي شود».
نمي دانيم چنين چيزي منتشر شده است يا نه‌. مرحوم کمره‌اي در سال 1374 دار فاني راوداع گفت‌.


اين مقاله را که تمام کردم و در عين حال به دنبال مطالب ديگري در باره کمره اي بودم کتابي با نام حديث عارفان (تهران، 1383) ديدم که بخشي از آن شرح حال کمره اي و اقتباسي از نوشته هاي وي با مقالات و گفتارهاي ديگر بود. اين کتاب توسط اکبر کشاورز نوشته شده و حاوي برخي از مطالبي است که در اين مقاله نيامده است. مهم ترين آن يک مصاحبه منتشر نشده از وي از سال 1341 است.
در عين حال مطالب زيادي را درباره او به حال خود رها کرده است.
عجالتا اشاره کنم که بر اساس آنچه در آن کتاب آمده درگذشت وي در 5 محرم 1416 برابر با 14 خرداد 1374 رخ داده است.
ان شاء الله متن کامل مقاله حاضر را در کتاب جريان ها و سازمان هاي مذهبي (چاپ ششم) درج خواهم کرد.

پانوشتها:

1- بر اساس خبر روزنامه‌، مجلس سالگرد اول کمره‌اي در تاريخ 1375.3.14 در تهران برگزار شده است‌.
2- در ذريعه (292.8) نسبت او چنين آمده است‌: محمد باقر بن محمد بن محمد رضا بن علي اصغرکمره‌اي‌. همچنين در ذريعه (229.25) از برادر وي با نام محمد حسن‌، خطيب‌، مشهور به شمس الاشراق‌ياد شده و آثاري مانند هفت اختر، سرود عشق و فکر درختان که گويا همه شعر است‌، از او دانسته شده‌است‌.
3- بنگريد: مقدمه کتاب «تاريخ حسين بن علي (ع‌)» علائلي‌، از کمره‌اي‌، ج 2، ص 3 ـ 4.
4- خاطرات آيت الله مسعودي خميني‌، ص 124 آقاي مسعودي در همان خاطرات مطالب ديگري در باره روحيات ايشان نقل کرده‌اند که طالبان مي توانند به همان کتاب (صص 125 ـ 126) مراجعه کنند. نکته‌اي‌ هم به نقل از سيد جعفر شهيدي آمده است که کمره‌اي کتاب «دو گنهکار» را نوشته که بسيار شگفت است‌. در فهرست کتابهاي چاپي فارسي مشار، کتاب «دو گهنکار» از محمدعلي نصيري (تهران‌، 1326) دانسته ‌شده است‌. و باز شگفت آن که بر اساس آنچه در ذريعه (154.8) آمده کتاب دو گنهکار از محمدباقرکمره‌اي دانسته شده و عجيب آن که سال چاپ آن همان سال چاپ کتاب نصيري يعني سال 1326 دانسته‌ شده است‌. در آنچه گفته شده است که اين اثر يک داستان اخلاقي به زبان فارسي است‌.
5- نسخه چاپي آن در کتابخانه مسجد اعظم موجود است‌.
6- دو جلد با هم صحافي شده و نسخه چاپي آن در کتابخانه مسجد اعظم قم موجود است‌. آقا بزرگ ‌(ذريعه‌، 8 . 292).
7- نوشته است‌: اين کتاب در سه مجلد در نجف از سال 1352 تا 1356 چاپ شده است‌.
8- نسخه چاپي در کتابخانه مرعشي موجود است‌.
9- بنگريد به مقدمه چرندابي بر کتاب تاريخ امام حسين (ع‌)، ص 5.
10-تاريخ حسين بن علي (ع‌) ص 254.#
11-عنوان جلد اول با توضيحاتي که روي صفحه نخست آن آمده چنين است‌: روحانيت و اسلام‌، بخش‌نخستين‌: اسلام و جهان قرن بيستم‌، پيشنهاد صلح عمومي دائم‌؛ با اين مقرّرات اسلامي آتش جنگ را تا هميشه خاموش کنيد. نشريه چهاردهم انجمن تبليغات اسلامي‌، فروردين ماه 1323، بهاء چهل ريال و با جلد زرکوب 50 ريال‌. چاپخانه عالي‌.
12-روحانيت و اسلام‌، بخش دوم از جلد اول‌، ص 214.
13-آيين اسلام‌، سال 1323، شماره 20، ص 3).
14-آيين اسلام‌، شماره 30، سال اول‌، 1323.
15-مقدمه کمال الدين‌، ص 60 ج 63.
16-کانون حکمت قرآن‌، ص يه‌.
17-نام کامل کتاب اين است‌: رساله انتخابات‌، اساس حکومت ملي‌. اصلاح مجلس شوري‌. اعلام خطر، انقلاب سوم‌. به قلم آيت الله محمدباقر کمره اي‌. بها دو ريال و نيم‌. طهران‌. چاپخانه عالي‌.
18-خاطرات آيت الله مسعودي‌خميني ، ص 124.
19-بنگريد مقدمه مقالات راشد، ص 27 ج 28.
20-دفاع از حق ملت مسلمان ايران‌، ص 47.