حمله مزدوران شاه به دانشگاه تهران
اول بهمن 1340 به دنبال اعتراض دانشجويان دانشگاه تهران به تعطيلي مجلس شوراي ملي، كماندوهاي رژيم پهلوي تحت فرماندهي سروان منوچهر خسروداد با دستور مستقيم شاه به دانشگاه تهران يورش برده و صدها تن از دانشجويان و اساتيد را مورد ضرب و شتم قرار داده، مصدوم و مجروح ساختند و بسياري از وسايل آموزشي و آزمايشگاهي و كتب و منابع مطالعاتي را نابود ساختند. گفته ميشد حدود 600 تن از آسيبديدگان راهي بيمارستان شدند.
اين حادثه تاسفبار و شرمآور، موجبات خشم و نارضايتي دانشجويان و دانشگاهيان و گروههاي مختلف سياسي مذهبي مخالف حكومت را فراهم آورد حتي دكتر فرهاد رئيس وقت دانشگاه تهران طي اعلاميهاي شديداللحن، ضمن محكوم ساختن اين حادثه ناگوار، از رياست دانشگاه استعفا داد. با اين احوال بعضي آگاهان به امور برآنند كه موضوع حمله وحشيانه به دانشگاه تهران توطئه دربار براي ساقط كردن دولت علي اميني بود چرا كه اميني از سوي آمريكا به عنوان رقيب شاه براي انجام اصلاحات مورد نظر كندي در نظر گرفته شده بود و معتقدند كه در اين واقعه، شاه و دربار و بخشهايي از اعضاي رهبري جبهه ملي (كه از مدتي قبل با دربار، تماسهايي محرمانه گرفته و وعدههايي به آنها داده شده بود) هماهنگ با يكديگر عمل كردهاند. گفته ميشد، سپهبد تيمور بختيار، اسدالله رشيديان و فتحالله فرود ضمن هماهنگي با دربار در سازماندهي و اجراي طرح اين عمليات، نقش قابل توجهي داشتهاند.علي اميني نخستوزير وقت كه مدعي بود فقط پس از حمله كماندوها به دانشگاه و فجايع صورت گرفته از جريان حادثه مطلع شده است، هرگونه دخالت دولتش را در اين واقعه تكذيب كرد و عناصر فئودال و جبهه ملي را عامل اين حادثه دانست و 15 تن از رهبران جبهه ملي و اسدالله رشيديان و فتحالله فرود (عناصر وابسته به دربار) را كه در آن واقعه دخيل ميدانست، بازداشت كرد و سپهبد تيمور بختيار رئيس ساواك نيز از كشور تبعيد شد. در پيامد اين حادثه، چنان كه دلخواه شاه و دربار بود، اميني تضعيف شد و بهانهاي به دست شاه داد تا آمريكاييان را به بركناري مهره موردنظرشان از منصب نخستوزيري متقاعد سازد.