حكایت پیوستن طیب حاج رضایی به هیأت ابوالفضلی‌های باغ‌ فردوس

هیأت جوانان اسلامی متوسلین به حضرت ابوالفضل (ع) معروف به ابوالفضلی‌های باغ‌فردوس، توسط یكی از هفت برادر مشهور تأسیس شد و بعدها معروف‌ترین لوطی‌های تهران یعنی طیب حاج‌ رضایی و حسین رمضون‌ یخی عضو آن شدند.
«هفت كچلان» لقب برادران «حاجی عباسی» بود. 5 تن از این برادران به خاطر واگیر شدن بیماری‌ «گری» در تهران در دهه 10 شمسی، همزمان دچار ریزش موقت مو شدند و اعضای محل به آنها این لقب را دادند.
 
*هفت برادر، هیأت تأسیس می‌كنند
حاج محمد حاجی عباسی در سال 1318 كه تنها 23 سال سن داشت، همراه با 6 برادر دیگرش (حاج عباس، حاج غلام، حاج صفر، حاج شعبان، حاج احمد و حاج محمود) هیأت جوانان اسلامی متوسلین به ابوالفضل (ع) را بنا گذاشت و چون این هیأت در محله باغ ‌فردوس تهران بود، بعدها به ابوالفضلی‌های باغ‌‌فردوس معروف شد. البته یك شهرت دیگر داشت و آن، هیأت هفت‌برادران بود.
هفت ‌برادران به همراه برادر كوچك‌ترشان كه به خاطر كمی سن در آن روزها جزو بانیان هیأت نبود، برای زنده نگاه داشتن یاد پدر مرحومشان حاج مهدی حاجی عباسی و ترویج اخلاق اسلامی در محله‌ای كه به خاطر سیاست‌های غلط پهلوی، ارزش‌های دینی در حال كمرنگ شدن بود، هیأت را بنا گذاشتند و استاد اكبر منوچهری (پسر عمه هفت‌برادران) و استاد نعمت (داماد خانواده حاجی عباسی) و تعدادی از بستگان، دوستان و اهالی محل، اعضای اولیه هیأت را تشكیل می‌دادند.
حسن حاجی عباسی، فرزند ارشد حاج صفر حاجی عباسی متولی فعلی هیأت است. حاجی عباسی دعوت ما را برای بیان شرح حال و سرگذشت هیأت می‌پذیرد و در حسینیه این هیأت به گفت‌وگو می‌نشینیم. حاجی عباسی با تعصب بسیار نسبت به ابوالفضلی‌های باغ‌فردوس صحبت می‌كند و با تأكید بر اینكه پدر و عموهایش اولین هیأت محله باغ ‌فردوس در خیابان مولوی را تأسیس كرده‌اند، می‌گوید: «هیأت از زمان تأسیسش در سال 1318 شروع به فعالیت‌های پنهانی‌ و برگزاری مجالس زیرزمینی كرد؛ تا اینكه پس از رفع ممنوعیت‌ها، اولین بیرق هیأت در سال 1322 دوخته شد و به همین دلیل برخی تأسیس این هیأت را در سال 22 عنوان می‌كنند.»

*خانه‌ای كه حسینیه شد
جلسات اولیه در زیرزمین خانه پدری «هفت‌‌برادران» در خیابان مولوی، محله باغ فردوس، كوچه شهید خرمی، انتهای بن‌بست چیت‌سازی برگزار می‌شد. جایی كه هم اكنون مكان حسینیه ابوالفضلی‌ها در آن احداث شده است.
البته به خاطر ممنوعیت عزاداری در سال‌های نخست، امكان برگزاری جلسات در سطوح گسترده نبود. به همین دلیل جلسات در ایام مشخصی برگزار می‌شد و اهالی محله باغ فردوس و اعضای هیأت كه از زمان و مكان برگزاری جلسه باخبر بودند، در آن حاضر می‌شدند تا اینكه پس از رفع موانع عزاداری، حاج محمد حاجی عباسی، بانی اصلی هیأت، جلسات هیأت را به خانه خودش برد.
حسن حاجی عباسی می‌گوید: «مرحوم حاج محمد، جلسات را در منزل شخصی خودش در خیابان سِمندی واقع در انتهای خیابان رئیسی عبداللهی برگزار می‌كرد، اما در اوایل سال‌های 50 كه عمویم دچار بیماری و ضعف جسمانی شد، مسئولیت هیأت را به برادر كوچك‌تر خود یعنی مرحوم حاج صفر سپرد و پدرم نیز جلسات را در منزل خودش كه خانه پدریشان نیز بود، ادامه داد.»
حاج صفر عباسی سال 81 از دنیا رفت و پسرش حاج حسن عهده‌دار امور هیأت شد. حسن به همراه برادران و عموزاده‌هایش جسد وی را در محل برگزاری هیأت غسل و پس از مراسم ترحیم، منزل آباء و اجدادی را به حسینیه تغییر كاربری داده و به حسینیه جوانان اسلامی متوسلین به ابوالفضل (ع) تبدیل كردند.
حسن حاجی عباسی انگیزه راه‌اندازی هیأت توسط پدر و عموهایش را اینگونه بیان می‌كند: «بیشترین انگیزه از این كار، داشتن عِرق مذهبی بود. آن زمان هیأت‌ها را جوانمردها راه می‌انداختند و هفت برادران همه در سنین جوانی و نوجوانی از جوانمردهای محل بودند كه دوستان زیادی هم گرد آنها جمع می‌شدند. هیأت پس از راه‌اندازی مورد استقبال جوانان محدوده محله باغ‌فردوس قرار گرفت و اسم و رسم‌دارهای منطقه بازار به این هیأت پیوستند.»

*لوطی‌ها در ابوالفضلی‌های باغ‌فردوس
در دهه 20 شمسی، دو تن از لوطی‌های وقت تهران به نام‌های طییب حاج‌رضایی و حسین اسماعیل‌پور معروف به حسین رمضون یخی، در دهه اول ماه محرم دسته عزاداری به راه می‌انداختند. شاهدان، این دو دسته را جزو طولانی‌ترین دسته‌های عزاداری عنوان می‌كنند، در این حال هم طیب و هم حسین رمضون یخی به هیأت ابوالفضلی‌های باغ فردوس پیوستند و در برنامه‌های آن شركت كردند.
دلیل آن هم پیش‌قدم شدن هفت‌برادران برای رفع شر از محله بود كه اگر دیرتر اقدام می‌كردند، ممكن بود بین جوانان منطقه مولوی اختلاف جدی بیفتد. حسن حاجی عباسی می‌گوید: «طیب و حسین رمضون یخی جزو لوطی‌ها و بزن‌بهادر‌های محله بودند. هر چند حرف‌های بسیاری پشت سرشان گفته می‌شود؛ اما این دو در عین حال كه نمی‌خواستند از قافله اسم و رسم و جاهلی عقب بمانند، یاری‌رسان و كمك حال آدم‌های ضعیف و بی‌بضاعت هم بودند. به هر حال در اوایل سال‌های 30 بین این دو اختلافی می‌افتد و نزاعی سخت بین افرادشان رخ می‌دهد و ادامه نزاع ممكن بود به فاجعه و كشته شدن چند تن بینجامد كه هفت برادران به همراه برادران طاهری و برادران رستمی با دعوت از هر دوی آنها مجلس آشتی‌كنان را در هیأت ابوالفضلی‌ها بپا می‌كند و چون طیب و حسین رمضون یخی علاقه‌مند به اهل بیت (ع) بودند، به احترام اهل بیت (ع) اختلاف‌ها را كنار گذاشته و دوستی عمیقی بینشان ایجاد می‌شود.»

*طیب، اولین شهید باغ فردوس
طیب حاج‌رضایی جزو عیاران منطقه بازار بود. از دارا می‌گرفت و به ندار می‌داد. در كنار این كارها همیشه دسته عزاداری‌اش زبانزد خاص و عام بود. همه كارهایش را در ماه محرم و صفر تعطیل می‌كرد و از یك جاهل به یك عزادار سیاه‌پوش تبدیل می‌شد.
پس از آغاز نهضت امام خمینی (ره) در خرداد 42 و راهپیمایی‌ مردم تهران در 15 خرداد، رژیم پهلوی كه آبرو و حیثیتش را در خطر می‌دید، از طیب می‌خواهد تا بگوید كه از امام (ره) برای راه‌اندازی راهپیمایی و ایجاد غائله‌ پول گرفته است كه طیب در پاسخ می‌گوید: «من نه این سید را دیده‌ام و نه این كار صورت گرفته و نمی‌توانم جواب مادرش زهرا (س) را بدهم.»
برای او حكم اعدام صادر می‌كنند. حجت‌الاسلام سیدابوالقاسم شجاعی در بیان خاطره‌ای می‌گوید كه فخری خانم، همسر طیب، یك صبح تا غروب در زندان از شوهرش می‌خواهد تا به حرف عمال رژیم گوش دهد تا خلاصی یابد، اما طیب از این كار او عصبانی و ناراحت می‌شود و مردانگی خود را زیر پا نمی‌گذارد. تا اینكه در تابستان سال 42 طیب حاج‌رضایی را به دلیل صداقت و راستگویی اعدام می‌كنند.
حسین اسماعیل‌پور، معروف به حسین رمضون یخی، رقیب طیب در محله باغ فردوس و محدوده بازار بود. هر چند خط سیاسی او با طیب یكی نبود، اما او نیز چند بار مانع از بی‌حرمتی به مذهب شده بود.
حاجی عباسی می‌گوید: «یك بار می‌خواستند در محله دولاب، جنب یك مسجد، سینما احداث كنند. متولی امر هم وزارت هنر وقت بود كه آقا شیخ میرهرندی، امام جماعت مسجد كه دستش از همه جا كوتاه بود، نزد حسین رمضون یخی رفته و اقدام به گلایه از روند موجود می‌كند. حسین رمضون یخی به همراه چند تن از جوانان ورزشكار محل از جمله مرحوم ابوی حاج صفر حاجی عباسی به آنجا می‌روند و بنای در دست احداث سینما را تخریب می‌كنند و چند روز آنجا حضور می‌یابند تا جنب مسجد، سینمایی احداث نشود. گزارش به شخص شاه می‌رسد و محمدرضا شاه نیز پس از شنیدن نام «حسین رمضون یخی» دستور می‌دهد كه سینما را در مكان دیگری احداث كنند.»
حسین رمضون یخی، یك بار ناخواسته به كمك شاه آمده بود. در جریان حوادث سیاسی سال‌های 30 تا 32 كه زمان پاگیری مصدق برای كاستن قدرت شاه بود، توده‌ای‌ها و كمونیست‌ها گرد مصدق جمع آمده بودند و خطر این می‌رفت كه كشور به دست كمونیست‌ها و توده‌ای‌ها بیفتد. جوانان آن زمان نزد آیت‌الله كاشانی رفته بودند كه این مرجع عالیقدر زمان با هشدار به حكومت افراد مخالف دین، آنها را علیه جریان می‌شوراند. حسین رمضون یخی، به مقابله با توده‌ای‌ها می‌پردازد و در این بین شاه بهره می‌برد.
حسن حاجی عباسی می‌گوید: «جوانان، باستانی‌كاران و لوطی‌ها اگر حضوری در جریان واقعه 28 مرداد داشتند به خاطر حمایت از سلطنت نبود؛ بلكه در راستای دوستی با اعضای مسلمان و دفاع از دین و برخورد با توده‌ای‌ها و كمونیست‌ها بود.»
به هر حال آنچه خواندید، تفاوت اندیشه‌های دو تن از افراد تأثیرگذار بر رفتار جوانان در محدوده بازار تهران بود كه یكی به خاطر حمایت از نهضت امام خمینی (ره) و نپذیرفتن بدنامی برای رهبر انقلاب اسلامی، به شهادت می‌رسد و دیگر به خاطر قرار گرفتن در بازی‌های سیاسی، نام و نشانی از خود باقی نمی‌گذارد.
اعدام طیب در سال 42 هیأت‌های تهران را تحت تأثیر قرار می‌دهد و معنی دیگری به جوانمردی می‌بخشد.

*باستانی‌كاران در هیأت ابوالفضلی‌های باغ‌فردوس
حاج صفر حاجی عباسی نیز از جوانان اسم و رسم دار و معروف بازار در زمان طیب بود. او برادر سوم هفت كچلان است و از سال 50 تا 81 كه فوت شد، امور هیأت را به مدت 31 سال در دست داشت. حاج صفر نقش مهی در آشتی معروف طیب و حسین رمضون یخی و به واسطه آن خاموش شدن آتش درگیری گسترده در محله باغ‌ فردوس داشت. این پیشكسوت باستانی‌كار، تقدیرنامه، نشان پهلوانی و حكم زنگ خود را از فدراسیون ورزش‌های باستانی دریافت كرده بود.
حاج صفر، مدتی میاندار زورخانه «نیرو شادی» ـ كه قدمت فعالیتش به بیش از 100 سال می‌رسد ـ بود و به همین دلیل، بخشی از مراسم ترحیم او در این زورخانه برگزار شد.
داستان‌های بسیاری از فعالیت‌های ورزشی و مذهبی حاج صفر حاجی عباسی در نشریات پهلوانی و ورزش‌های باستانی‌ نقل شده و اعضای محله به واسطه كارهای خیر او احترام زیادی برای بازماندگانش قائل هستند.
حاج صفر به همراه دیگر برادرانش، اعضای فامیل، برادران طاهری، برادران رستمی، برادران بهرامی و حاج غلام فخار برنامه‌های هیأت را پیش می‌برد.

*آغاز فعالیت‌های انقلابی
این افراد در سال 42 و پس از آغاز نهضت امام خمینی (ره) و همزمان با اعدام طیب حاج‌رضایی، دوست و هم هیأتی‌شان به حمایت از این نهضت پرداختند.
هیأت ابوالفضلی‌های باغ فردوس، دوشادوش دیگر هیئات حسینی و مردم انقلابی ایران به خصوص مسجد مظفری با حضور در راهپیمایی‌های سراسری بزرگ و كوچك وفاداری خود به انقلاب را نشان دادند.
اعضای این هیأت در تظاهرات با دادن شعار در حمایت از امام (ره) و مخالفت با شاه، شعارنویسی، توزیع اقلام و مایحتاج زندگی به یاری انقلاب شتافتند و آغاز فعالیت‌های انقلابی گسترده‌شان به اشغال كلانتری 16 و حضور مؤثر در اشغال رادیو در میدان ارگ توسط نسل دوم برادران حاجی عباسی، برادران اسماعیل‌پور، طاهری، هداوند، گنجی، شیرنظر، علی باقری و قاسم آذری‌وند منجر شد.
سنگربندی و نگهبانی از محله باغ فردوس توسط جوانان خاندان حاجی عباسی و بازماندگان اخوان اسماعیل‌پور و جمعی از جوانان محل به سرپرستی رضا ثقفی در درگیری‌های خیابانی در حمایت از انقلاب اسلامی از دیگر فعالیت‌های هیأت ابوالفضلی‌های باغ فردوس بود.
تا اینكه انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید و 8 سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد. اعضای هیأت به پشتیبانی نقدی و غیرنقدی از جبه‌های جنگ پرداختند و با حضور پرشور جوانان خود در صفوف خط مقدم، شهدایی را تقدیم ایران اسلامی كردند.
علاوه بر طیب حاج رضایی، احمد لاجوردی نیز در دوران انقلاب به شهادت رسیده بود و علیرضا خرمی، قاسم داوودی، علیرضا رئیسی عبداللهی، مهدی بابایی و عبدالمجید پاك‌نژاد از شهدای دفاع مقدس این هیأت هستند.

*واعظان و مداحان معروف در هیأت ابوالفضلی‌ها
هیأت باغ فردوس از واعظان معروف بسیاری استفاده كرده است. سیدابوالقاسم شجاعی در مراسم ترحیم طاهر حاج‌ رضایی (برادر طیب) خود را مداح «5 زاری» (5 ریالی) ابوالفضلی‌های باغ فردوس معرفی می‌كند.
شجاعی در آن زمان تنها 12 سال سن داشت. همچنین آیت‌الله ملكی، آیت‌الله آقا سیدعلی نقی تهرانی و حجج اسلام گنج‌منش و حجت قاضی و سیدجعفر امامی، اخوی شهید امامی كه نخست وزیر هژیر را ترور كرده بود، از دیگر واعظان این هیأت بودند. هرچند مرحوم كافی نیز تا قبل از راه‌اندازی مهدیه تهران، در این هیأت منبر می‌رفت و شاه حسین بهاری و حاج حسن گودرزی مداحان هیأت بودند و حاج حسن لواسانی هم در ایام جوانی جلسات را با قرائت قرآن آغاز می‌كرد.
البته این اسامی در سال‌های قبل از انقلاب در هیأت ابوالفضلی‌ها حاضر می‌شدند و پس از انقلاب نیز واعظان و مداحانی مانند حجت سیدان، عباس بختیاری، حسین عشقی، حسین مخمل‌فروش و سرهنگ جواد خسروی از جانبازان جنگ تحمیلی و محسن برزگر از جوانان خود هیأت، وظیفه وعظ و مداحی را به عهده دارند.

*عزاداری با قرآن، ندبه و توسل
مجالس این هیأت با قرائت قرآن آغاز و با سخنرانی، روضه خوانی و سینه زنی ادامه می‌یابد و البته برخلاف هیأت‌های قدیمی حضور در بازار تهران در برنامه‌های كاری آنها قرار ندارد.
حاجی عباسی می‌گوید: «ما تا سال 60 مثل دیگر هیأت‌ها در روزهای تاسوعا و عاشورا در بازار حاضر می‌شدیم اما با توجه به كهولت سن اعضای بزرگتر از آن زمان در روزهای تاسوعا در بیت مرحوم آیت‌الله تهرانی كه امام جماعت مسجد بازار بود، حاضر می‌شویم و در روز عاشورا نیز به بازار عباس‌آباد در خیابان مولوی برای عزاداری می‌رویم. همچنین در شام غریبان امام حسین (ع) دسته عزاداری به سمت منازل شهدای هیأت ابوالفضلی‌های باغ‌فردوس حركت می‌كند. همچنین در یكی از شب‌های ایام مسلمیه در حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) دسته می‌رویم و به سینه‌زنی می‌پردازیم.»
از روزی كه هیأت تنها با حدود 30 نفر اعلام موجودیت كرد، تا امروز كه 350 عضو ثابت و همیشگی دارد و حتی برنامه‌های شب‌های خاص با حضور 700 نفر برگزار می‌شود، در تمام 70 سال فعالیت آن، جلسات هفتگی شب‌های چهارشنبه برگزار شده‌ است. ابتدا دعای ندبه قرائت می‌شد، اما حالا دعای توسل می‌خوانند و فقط از سه شنبه آخر سال تا سیزده فروردین ماه به خاطر برگزاری مراسم سنتی ایرانی و تعطیلات نوروزی، جلسات هیأت برگزار نمی‌شود.
همچنین ابوالفضلی‌های باغ‌فردوس در دو دهه اول ماه محرم، 5 شب آخر ماه صفر، 3 شب فاطمیه دوم، 3 شب قدر در ماه رمضان، اعیاد شعبانیه، ایام شهادت‌ها و اعیاد شیعی اقدام به برگزاری مراسم‌های عزاداری و یا جشن میلاد می‌كنند و براساس سنتی كه چند دهه ادامه پیدا كرده است، نمازگزاران مسجد مظفریه در باغ فردوس، صبح روز عید فطر، بعد از افطار و صرف صبحانه در هیأت ابوالفضلی‌‌ها به سمت مسجد رفته و نماز عید فطر را می‌خوانند.

*خیرینی بدون تشكیلات صندوق تعاونی
هیأت جوانان اسلامی متوسلین به ابوالفضل (ع) تشكیلاتی به نام صندوق تعاونی ندارد؛ اما تعدادی خانواده محروم و بی‌بضاعت را با اعطای مقرری ماهانه زیر پوشش خود دارد. همچنین به فراخور ماه‌های رمضان و ایام عید نوروز، بخشی از مایحتاج زندگی، خواربار و مواد غذایی و پوشاك به بی‌بضاعتان محل توزیع می‌شود و همچنین یك وعده در هفته حدود 400 نفر از افراد بی‌بضاعت محله باغ‌فردوس اطعام می‌شوند.
اینها تمام توان اعضای هیأت در دستگیری از افراد ضعیف و محروم جامعه به تبعیت از اسلاف و پدران خود است.
هیأت ابوالفضلی‌ها یك حسینیه نیز در مشهد دارد. مرحوم داوود دیسناد، ناظم وقت هیأت، در سال 57 حسینیه‌‌ای را در خیابان خسروی‌نوی ‌مشهد جنب حسینیه كویتی‌ها خریداری كرد كه دهه اول ربیع‌الاول و ایام میلاد امام رضا (ع) میزبان اعضای هیأت است.
در طول سال نیز این حسینیه در اختیار دیگر هیأت‌های حسینی كه از تهران عازم مشهد می‌شوند، قرار می‌گیرد. همچنین دوبار در سال نیز به آسایشگاه عام‌المنفعه تبدیل می‌شود و هربار به مدت 3 روز میزبان بیماران روانی است كه از سوی آسایشگاه‌های روانی برای زیارت به مشهد منتقل می‌شوند.
حسینیه هیأت جوانان اسلامی متوسلین به ابوالفضل (ع) در خیابان مولوی، باغ فردوس، كوچه خرمی، انتهای بن‌بست چیت‌سازی قرار دارد.