حجاب در گستره تاریخ

حکمت حجاب
حجاب ریشه در باورها و ارزش های ما دارد و رعایت پوشش ، به ویژه در میان بانوان ، ایجاد مصونیت برای جلوگیری از عوارض منفی ، مفاسد و ابتذال است .
زن از دیدگاه اسلام ، شخصیتی شایسته دارد و می تواند مدارج کمال را طی کرده ، به مراتب عالی انسانیت بار یابد ، دامن زن ، مدرسه بشر است و ترقی مردان ، بدون زنان ، ناممکن . اصلاح جامعه ، در گرو پارسایی ، حیا و حجاب بانوان خواهد بود . جایگاه والای این گوهر گرانبهای آفرینش ، می طلبد که در صدف پوشش قرار گیرد تا ارزش هایش حفظ گردد .
خانم « فاطمه دولان » ، استاد مسلمان انگلیسی زبان در ایران ، گفته است : « حجاب باعث می شود که زن ، ارزش خود را از حد یک کالای تجارتی و یا وسیله ای برای بهره دهی ، بیش تر بالا ببرد و هم خود برای خویش ارزش قائل شود و هم جامعه را وادار به احترام کند . » 1
در نقطه مقابل ، عرضه زیبایی ها و مواضع تحریک آمیز بدن زن ، به طمع شهوت مردان ، دامن می زند و آن ها را به کانون جدی خطر مبدل می سازد و آرامش و امنیت را از زن سلب می کند . به علاوه ، خودنمایی و حضور همراه با تحریک ها در صحنه های اجتماعی ، امکان دارد نظام خانواده را تهدید کند ؛ چرا که مردان متأهل ، با توجه به غریزه تنوع طلبی ، ممکن است از گرایش به همسر خود بکاهند و همین امر ، پیوند های عاطفی خانواده را در موجی از آشفتگی قرار می دهد .

نخستین پوشش

گذشته از دلیل های عقلی و نقلی که برای حفظ پوشش زن وجود دارد ، مدارک ، مؤید آن است که حجاب ، از آغاز آفرینش ، یک امر طبیعی و فطری است . در روایت ها آمده است که حضرت آدم علیه السلام و حوا ، پس از یک توقف کوتاه در بهشت ، در کوهستانی در سرزمین هند پیاده شدند ، و پس از پایان دوری از هم ، دیدند که برهنه اند و از این بابت ناراحت بودند . خداوند ، دستور داد یکی از هفت جفت قوچی که از بهشت به ایشان بخشیده شده بود قربانی کنند ؛ سپس حوا پشم آن را رشت و با دست یاری آدم ، از تابیده های آن ، جامه ای بلند برای وی و یک پیراهن و روسری جهت خودش بافت . بدین وسیله ، آن دو از عریانی و شرمندگی رهایی یافتند . 2

پوشش دختران ساسانی

هنگامی که سه تن از دختران کسرا ، شاه ساسانی را به عنوان اسیر ، نزد خلیفه دوم آوردند ، آن سه با پوشش و نقاب ، سیمای خود را پوشانیده بودند و خلیفه دستور داد تا حجاب از چهره برگیرند و بدین گونه ، خریداران ، آنان را دیده و پول بیش تری به پایشان بریزند . دوشیزگان ایرانی از برهنه کردن سر و صورت خودداری کردند و نماینده خلیفه را با مشتی که بر سینه اش زدند ، از خود دور ساختند . خلیفه با مشاهده این وضع ، عصبانی شد و خواست با تازیانه آنان را آزار دهد . در آن حال ، حضرت علی علیه السلام ، به خلیفه فرمود : در رفتارت با دشمن مدارا کن ؛ از رسول اکرم صلی الله علیه وآله شنیدم که فرمود : بزرگ و شریف هر قومی را که خوار گردیده ، گرامی دارید . 3
در ایران باستان ، پوشش ، به عنوان امری والا تلقی می شده است . ویل دورانت می نویسد : زمان داریوش ، زنان ، پرده پوشی را رعایت می کردند و زنان طبقه های بالای اجتماع ، جرأت نداشتند جز با تخت روان روپوش دار ، از خانه بیرون آیند . در نقش هایی که از ایران باستان بر جای مانده ، هیچ زنی دیده نمی شود . 4 این نکته ها ، از سخت گیری ایرانیان نسبت به حجاب حکایت می کند . البته ویل دورانت ، دچار این اشتباه شده و یادآور گردیده است ارتباط عرب با ایران ، از دلیل های رواج حجاب در قلمرو اسلام بود . 5

اقوام دیگر

پوشش در میان ادیان و اقوام پیش از اسلام و پس از آن نیز سابقه دارد ؛ گویا گرایش درونی ، انسان را به نوعی حجاب فرامی خوانده است . در اصول اخلاقی تلمود آمده است : اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت ، چنان که مثلاً بی آن که چیزی بر سر داشت به میان مردم میرفت و یا در خیابان عام نخ می رشت یا بر هر سنخی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم می کرد ، همسایگانش ، می توانستند سخنان او را بشنوند ، در آن صورت ، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه ، او را طلاق دهد . 6
در میان هندوها نیز حجاب رایج بوده است . ویل دورانت یادآور می شود : رسم حجاب ، با ایرانی ها به هند آمد .شوهران برای حفظ زنان ، پرده نشینی را چنان گسترش دادند که یک زن نجیب و محترم ، می توانست روی خود را صرفاً به شوهر و پسرانش نشان دهد و در ملأ عام ، باید با روبنده سنگینی آمد و شد کند که صورتش را پوشیده دارد ؛ حتی پزشک معالج اگر می خواست نبض بیماری را بگیرد ، زن می بایست پشت پرده بنشیند . 7 در اروپای قدیم نیز رد پایی از حجاب وجود داشته است ، زنان توان گران ، تاج های زرین با روسری های زربفت می پوشیدند یا گیسوانشان را با نوارهای زرین می بافتند ؛ اما زنان با آزرم و محجوب ، دستمالی از پارچه های لطیف به سر می افکندند و در زیر چانه گره می زدند . 8

وجوب حجاب

همان گونه که اشاره کردیم ، رعایت پوشش در میان اقوام و قبیله ها ، پیش از اسلام رواج داشته ؛ اما این پدیده ، فراگیر نبوده و مشکل طبقاتی به خود گرفته و بخشی از ضرورت های دینی تلقی نمی شده و به عنوان یک فرهنگ ریشه دار ، خود را بروز نداده است . از برخی روایت ها برمی آید که رواج پوشش کامل ، پس از فرمان الهی و کلام وحی می باشد . در روایتی از یکی از همسران رسول اکرم صلی الله علیه وآله می خوانیم که وی گفته است : من برتر از زنان انصار ندیدم ؛ همین که آیه های سوره نور نازل شد ، یک نفر از آنان دیده نشد که هم چون گذشته بیرونآید ؛ سر خود را با روسری های مشکی می پوشانیدند . 9 از آیه های قرآن کریم هم برمی آید که وجوب حجاب برای بانوان ، براساس صراحت قطعی وحی است و این که برخی از تحلیل گران به غلط پنداشته اند پوشش از عادت ها و رسم های دوره عباسی است ، پذیرفتنی نیست .
از سیره عملی زنان رسول اکرم صلی الله علیه وآله ، فاطمه زهرا سلام الله علیها و دیگر بانوان مسلمان صدر اسلام برمی آید که این افراد ، چادر را به عنوان یک اولویت پوشش ، به کار می بردند و اگر مجموعه قراین بر وجوب این نوع پوشش دلالت نداشته باشد دست کم بر اولویت و استحباب آن نسبت به دیگر عوامل دلالت دارد . در هر حال ، اسلام حجاب را به عنوان لطف و عنایتی از سوی خداوند متعال ، واجب کرد و مسأله تحمیل ، محدودیت و خشونت ، هرگز مطرح نیست . زنی که حجاب را رعایت کند ، علاوه بر آن که نشانه ای از دیانت ، ایمان و تقوا را با خود دارد ، توانسته نوعی ابهت در خویشتن به وجود آورد و از این راه ، با حفظ پوشش ، در مسایل اجتماعی و سیاسی مشارکت کند ، در ارزش و قدرت تأثیر حجاب همین بس که استعمارگران ، هرگاه خواسته اند بر اختناق خود در جامعه بیفزایند و به حیله های خود دست یابند ، از این ویژگی بانوان در هراس بوده و خواسته اند این دژ استوار را که ضامن ایمان ، عفاف و پاک دامنی و عامل گسترش فضیلت در جامعه اسلامی بوده ، از میان بردارند یا به نحوی آن را کم اهمیت جلوه دهند . هرجا که استعمار و استبداد موفق شد ، زنان را از این عنصر سازنده و رشد دهنده جدا کند ، نخست ، موفق شده اند زن را از هویت اصیل خود بیگانه و از ارزش ها تهی کنند تا بتوانند تبلیغات وارداتی را بپذیرند و از فرهنگ با اصالت خود دست بردارد و سپس ، نقشه های خود را به اجرا درآورده اند . در نهضت های اسلامی ایران ، در انقلاب اسلامی ایران ، در انقلاب الجزایر و در مبارزه های بعضی مسلمانان در اقصی نقاط جهان ، این بانوان بوده اند که با حفظ حجاب ، در عرصه های سیاسی حضور یافته اند و در ضمن ، به تقویت نیروی مردان پرداخته اند .

تهاجم فرهنگی ، علیه فرهنگ حجاب

حجاب ، در فرهنگ کشورهای اسلامی و به ویژه ایران از جایگاه بلندی برخوردار است و دشمنان همواره تلاش کرده اند بین حجاب و اصل دین ، جدایی ایجاد کنندو سپس با همین دست آویز ، در چندین سرزمین مسلمان ، تهاجم فرهنگی و اسلام زدایی را با رویارویی با حجاب آغاز کرده اند .
استعمار گران ، در ایران رضاخان ، در افغانستان امان الله خان و در ترکیه ، کمال آتاترک را برگزیدند تا در این کشور ها به اسلام زدایی پرداخته و فرهنگ وارداتی غرب را جایگزین آن کنند .
آتاترک ، در سال 1924 م ( 1343 ه ش ) در ترکیه دستور داد آن چه مربوط به اسلام است ، از برنامه های درسی ترکیه حذف شود . وی در لباس زن و مرد ،اتحاد به وجود آورد و کشف حجاب را همه جای این سرزمین رسمی کرد و هم اکنون نیز ترکیه ، متأسفانه در همان مسیر گام برمی دارد ؛ به نحوی که رعایت حجاب در برخی مراکز آموزشی ، به ویژه دانشگاه ها و نیز مراکز اجرایی و اداری ، ممنوع است . امان الله خان هم در افغانستان کوشید ، مقاصد استعماری را پیاده کند ولی با ایستادگی مردم مسلمان این سامان ، موفقیتی به دست نیاورد و اهداف شومش ناکام ماند . رضاخان با حمایت انگلیس در 17 دی ماه سال 1314 ه.ش ، کشف حجاب را رسمی و اجباری کرد و فرزندش ، این روز را جشن ملی اعلام کرد و این دو جرثومه خلاف و استبداد ، همه امکانات کشور را برای گسترش فرهنگ بی حجابی و ابتذال درایران ، به کار گرفتند . قیام گوهرشاد با حضور اقشار مردم مشهد ، به رهبری عالمان و نیز اعتراض شیخ محمدتقی بافقی در قم ، ازجمله ایستادگی ها در برابر این حرکت بود .

پی نوشت ها :

1. مجله زن روز ، شماره 994 .
2. این ماجرا در طبقات ابن سعد ، ج اول و نیز سیره النبی ، ص 18 آمده است .
3. حجاب در اسلام ، قوام الدین وشنوی ، ترجمه احمد محسنی گرگانی ، ص 60 .
4. تاریخ تمدن ، ویل دورانت ، ج 1 ، ص 434 .
5. همان ، ج 11 ، ص 112 .
6. همان ، ج 4 ، ص 461 .
7. همان ، ج اول ، ص 565 .
8. همان ، ج 6 ، ص 367 .
9. تفسیر کشاف ، ج 3 ، ص 231 .