تربیت نسوان فارس
پیدایی این تفکر که تربیت مادران آگاه و باسواد ضرورت اولیه برای پرورش فرزندان متعهد و دانا و پرتلاش است، بهخودیخود یک گام بلند در تاریخ معاصر ایران بهشمار میرود که باعث ظهور مدارس دخترانه ملی و دولتی در ایران پس از مشروطه شد. در یک مقایسه آماری، روند تاسیس و تجهیز مدارس دخترانه دولتی که از مشروطه آغاز شده بود، در دوران رضاشاه به رکود و کندی کشیده شد و علیرغماینکه نوگرایی و آزادی زنان در ایران معاصر به سیاستهای فرهنگی رضاشاه نسبت داده میشوند، زیربناییترین حق اجتماعی زنان در دوران رضاخان، یعنی حق تحصیل، در مقایسه با مدت محدود پس از پیروزی مشروطه تا سال 1304، رشد چندانی نداشت.
قبل از جنبش مشروطیت در تهران و شهرستانها، مدرسه به شیوه جدید برای دختران وجود نداشت. تنها از تاسیس مدرسهای بهنام پرورش در 1321.ق توسط طوبی رشدیه در تهران نام برده شده است، که آنهم چند روز بیشتر دوام نیاورد و توسط ماموران دولتی بسته شد.[i] پس از پیروزی مشروطیت، در تهران مدارس ملی دخترانه توسط زنان آگاه و علاقمند به تحصیل دختران تاسیس شدند.[ii] روند تاسیس این مدارس کمابیش تا سالهای پس از جنگ جهانی اول ادامه یافت. پس از اتمام جنگ جهانی اول، نصیرالدوله (بدر)، وزیر معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه، دستور تاسیس مدارس دولتی پسرانه و دخترانه را صادر کرد. براساس این دستور، ده مدرسه دولتی دخترانه در تهران تاسیس شدند.[iii] تا پایان عصر قاجار تعداد دانشآموزان دختر در مدارس ملی و دولتی تهران روبهافزایش بود.[iv]
در شیراز و فارس، سابقه تاسیس مدارس دخترانه به سالهای پس از جنگ جهانی اول بازمیگردد. در روزنامههای این دوره شیراز، مقالات متعددی درخصوص اشتیاق برخی زنان به تاسیس مدارس و تربیت دختران به چاپ رسیدهاند که اهمیت فراوانی دارند. این روزنامهها تاکید میکردند که دختران «مادران فردا» و «تربیتکننده فرزندان»[v] هستند و ضروری است برای سوادآموزی آنان مدارس دخترانه تاسیس شوند. آنان معتقد بودند «فقط با جهالت، عفت و عصمت باقی نمیماند»[vi] و «افزایش آگاهی و دانش زنان مغایر با مسائل اسلامی نیست»[vii] ضمنا آنها تاکید میکردند روحانیون باید خودشان عهدهدار تاسیس مدارس دخترانه شوند تا مطمئن شوند خلاف شرع در مدارس رواج نمییابد.[viii]
در 1337.ق/1298.ش روزنامه فارس مقاله نسبتا مفصلی را منتشر نمود که ضمن بحث درباره باسوادشدن دختران و تاسیس مدارس برای آنها، دختران ایرانی را به سه دسته تقسیم نموده است:
1ــ گروهی شامل نودوهشتدرصد دختران که برای تربیت آنها گذراندن تحصیلات شامل خواندن و نوشتن فارسی، حساب، ورزش، فن خانهداری، آشپزی و خیاطی لازم بود.
2ــ گروه معدود دختران مرفه که از تحصیلات عالیه در تهران یا اروپا برخوردار بودند.
3ــ دخترانی که برای بهدستآوردن معاش و تحصیل میخواستند آموزش ببینند. البته نویسنده مقاله مذکور تاکید میکند هنوز موقع آن نرسیده، یعنی مملکت هنوز آنقدر پیشرفت نکرده است که زنی بهعنوان وکیل یا دکتر یا سایر مشاغل در ادارات دولتی استخدام شود.
نویسنده مقاله مذکور، در کل سه شغل را پیشنهاد میکند که زنان میتوانند پس از تحصیل بهدست آورند:
1ــ واردشدن به مدارس اطفال و تعلیم آنان
2ــ طبابت: زنان میتوانستند به مدارس طب در تهران وارد شوند و پس از اتمام تحصیلات طبابت کنند
3ــ مربیگری: بهاینمعناکه فرد پس از گذراندن دورهای دوساله، میتوانست بهعنوان مربی خانگی زنان و کودکان خانوادهها را تربیت کند.
در نهایت نویسنده مقاله بهدستآوردن علوم عالیه را برای زنان نهتنها غیرلازم بلکه مضر دانسته است. وی با خاطرنشانساختن میزان مرگ و میر اطفال در آن زمان، لازم میداند دختران ایرانی دورهای از تعلیمات مدرسهای و حفظالصحه منزل و سواد مختصر فارسی را فراگیرند و پیشنهاد داده است یکی از اهالی بانفوذ و ثروتمند شیراز اینگونه مدارس را بنا کند تا دختران، باسواد و خوب تربیت شوند و ازاینطریق بتوانند ضمن کسب موفقیت در زندگی شخصی، باعث رشد و ترقی کشور شوند.[ix] درواقع باید گفت آنچه به عنوان تحصیل زن در جامعه ایرانی ــ البته عمدتا در شیراز ــ مطرح شد، نه برای بهدستآوردن تحصیلات عالیه و یا داشتن استقلال مالی بلکه برای تربیت فرزندان و زنان خانواده و اداره صحیح امور خانه بود.[x]
علیرغم تمایل زنان و مردان آن عصر به تاسیس مدرسه برای دختران، پس از تاسیس اولین مدرسه دخترانه در شیراز (مدرسه بنات) برخی گروههای مذهبی در واکنش شدید به این مساله به مدت یک هفته بر منابر حاضر نشدند.[xi] اما با وجود تمام این مخالفتها، مدرسه مذکور بهتدریج به حیات خود ادامه داد و در مدت اندکی پس از آن، در شیراز و برخی شهرهای فارس مدارس دیگری نیز برای دختران تاسیس شدند. مدارس دخترانهای که در واپسین روزهای سلطنت قاجار در شیراز ایجاد شدند، به قرار زیر هستند:
تاسیس مدارس دخترانه در دوره قاجار
1ــ مدرسه بنات: در سال 1338.ق/ 1299.ش با مدیریت مخلوقه خالقی تاسیس شد و مخارج مدرسه را تعدادی از صاحبمنصبان قشون جنوب میپرداختند.[xii]
2ــ مدرسه تربیت بنات (تربیت نسوان): در سال 1338.ق توسط ملاعلیرضا تاسیس گردید. وی قبلا مدرسه پسرانهای را تاسیس کرده بود. درواقع پیش از تاسیس مدرسه دخترانه، همسر وی دختران را آموزش میداد تااینکه سرانجام مدرسه دخترانه تاسیس گردید.[xiii]
3ــ مدرسه عفتیه (دولتی): این مدرسه در سال 1339.ق توسط سکینه عفتآغازی تاسیس شد و مشوق او در این کار میرزا رحمت (رئیس معارف فارس) بود.[xiv]
4ــ مدرسه فاطمیه: حبیبه عظیمی در سال 1339.ق آن را تاسیس کرد.[xv]
5ــ مدرسه ادب بنات ملی: در سال 1339.ق توسط بیگم آغاشیوا تاسیس شد.[xvi]
6ــ مدرسه عصمتیه: در سال 1339.ق تحتنظر محمد خوشنویسزاده به مدیریت حیاء خوشنویسزاده تاسیس شد.[xvii]
7ــ مدرسه ناموس: در سال 1303.ش عالمتاج ناموس آن را تاسیس کرد و مدیریت آن را طلعت مجتهدی برعهده داشت.[xviii]
8ــ مدرسه احتجابیه (بدر): این مدرسه در سال 1344.ق/ 1304.ش توسط خانمی بهنام خلیلی تاسیس گردید.
تنها شهرستان فارس که پس از شیراز در عصر قاجار به تاسیس مدرسه دخترانه اقدام نمود، شهرستان آباده بود که مدارس زیر در آنجا تاسیس شدند:
1ــ مدرسه تربیت ملی اناث: که ظاهرا در سال 1290.ش توسط طلعت آباده تاسیس گردید.
2ــ مدرسه زنهاریه: در سال 1303.ش توسط یاور اماناللهخان تاسیس شد و مدیریت آن را خانم روحانیه بر عهده داشت.
تاسیس مدارس دخترانه در دوره پهلوی اول
در دوره رضاشاه تاسیس مدارس توسط زنان با توجه به زمینههایی که در دوره قاجار ایجاد شده بود، تداوم یافت. بسیاری از مدارسی که در سالهای نخستین قدرتگیری رضاشاه در فارس و بهویژه در شیراز فعالیت میکردند، سعی مینمودند آموزش دختران را برمبنای شیوههای آموزشی جدید پیش ببرند. مدارس این دوره درواقع همان مدارس تاسیسشده در عصر قاجار بودند که اینک صرفا بر تعداد دانشآموزان و مقاطع تحصیلیشان میافزودند.
از جمله مجلات فعال در امر زنان، مجله عالم نسوان بود که ناشران و نویسندگان آن زن بودند. در برخی شمارههای این مجله پس از مقایسه وضعیت زنان در کشورهایی نظیر فرانسه، انگلیس، سوئد، ژاپن، چین و هند، تاکید شده است که لیاقت و شایستگی زنان در امور مختلف و بهویژه در مسائل اجتماعی به خودشان بستگی دارد؛ چنانکه بهعنوانمثال زنان متکدی هند خودشان را مسئول بدبختی خودشان میدانند؛ در چین در کنار زنانی که ریاست بانک و یا مقامات بالای اداری را برعهده دارند، زنان بسیار ترسویی نیز هستند که حتی از اینکه بهتنهایی در خیابانها رفتوآمد کنند، میترسند؛ در ژاپن زنان علیرغم مخالفت مردان، مشاغلی نظیر روزنامهنگاری، نویسندگی، پلیس و... را برعهده دارند؛ در سوئد برخی زنان با جامعه ملل در ارتباط هستند؛ و در فرانسه و انگلیس هنوز برخی زنان حقوق اجتماعی خود را کاملا بهدست نیاوردهاند،[xix] نظیر این مقالات که مقایسهای بین زنان ایران با زنان سایر نقاط جهان بود، تازگی نداشت بلکه در مجلات عصر قاجار مانند «زبان زنان» و «جهان زنان» نیز مقالاتی درج میشد که همگی بهمنظور آگاهیبخشیدن به زنان ایران از طریق مقایسه و شناخت بیشتر وضعیت و شرایطشان به انتشار مطالب میپرداختند. نکته قابلتوجه اینکه در فاصله سالهای 1305 تا 1309.ش مجلات در مقالاتشان از زنان باسواد میخواستند با تخصیص سه ساعت وقت در هفته، به زنان بیسواد خواندن و نوشتن تعلیم دهند و اظهار میکردند برای این کار به ساختمان و تجهیزات و یا به بودجه و کمک مالی و غیره نیازی نیست.[xx] بهعبارتی آنها راههای عملیتری را برای آموزش و باسوادکردن زنان میجستند و نوعی جدیت برای باسوادکردن زنان شکل گرفته بود. مهمتراینکه این تفکر و تلاش برای عملیکردن آن، کاملا توسط زنان انجام میشد.
چنانکه گفته شد، مدارس دخترانه دوره پهلوی اول ــ در سالهای نخستین این دوره ــ عمدتا همان مدارس تاسیسشده در دوره قاجاریه بودند اما در این دوره بر تعداد دانشآموزان و مقاطع تحصیلی اضافه شد. دروسی نظیر ورزش و ژیمناستیک که در عصر قاجار در کنار دروس دیگر قرار داده شده بودند، در این دوره با جدیت بیشتری تعلیم داده میشدند.[xxi] در سایر نقاط فارس، تاسیس مدارس دخترانه تقریبا از سال 1307.ش به بعد شروع شد.
مدارس دخترانه شیراز که در عصر پهلوی اول تاسیس شدند:[xxii]
1ــ مخدرات: تاسیس 1312.ش، مدیر: کوکبالشریعه مویدی
2ــ دوشیزگان پهلوی: تاسیس 1314.ش، موسس و مدیر: پروین مارشال پیرغیبی
3ــ هدایت: تاسیس 1314.ش، مدیر: شمسالملوک ذوالقدری
4ــ دوشیزگان پارس: تاسیس 1314.ش، مدیر: نفیسه حقنویس
5ــ افتخاریه: تاسیس 1314.ش، مدیر: خدیجه سلطانی
6ــ مختلط فرح: تاسیس 1314.ش، موسس و مدیر: کبری یلدایی
7ــ علوی: تاسیس 1315.ش، مدیر: سکینه جباری
مدارس دخترانه تاسیسشده در شهرستانهای فارس (در دوره پهلوی اول):
1ــ شهرستان جهرم:[xxiii] دبستان دولتی دخترانه، تاسیس 1307.ش
2ــ شهرستان فسا:[xxiv] دبستان دولتی دخترانه، تاسیس 1307.ش
3ــ شهرستان کازرون:[xxv] دبستان دولتی دخترانه، تاسیس 1307.ش
4ــ شهرستان اصطهبانات:[xxvi] دبستان دولتی دخترانه، تاسیس 1307.ش
5ــ شهرستان نیریز:[xxvii] دبستان دولتی دخترانه، تاسیس احتمالا 1315ــ1314.ش
6ــ شهرستان لار:[xxviii] دبستان دولتی دخترانه، تاسیس 1314.ش
نتیجه
زنان فارس در عصر قاجاریه به منظور تاسیس مدارس دخترانه و باسوادکردن آنان تلاش مستمری انجام دادند. در نگاهی عمیقتر به عملکرد زنان شیراز درخصوص تاسیس مدارس دخترانه، درمییابیم اساس فعالیت آنان برمبنای این اعتقاد و تفکر انجام میگرفت که برای تربیت فرزندان و نسل آینده، به مادر آگاه و باسواد نیاز است. آنان علیرغم مدت کوتاه دوران پس از جنگ جهانی اول تا پایان سلطنت قاجاریه، بیشترین فعالیت را در تاسیس مدارس ملی در مقطع ابتدایی از خود نشان دادند. با قدرتگیری رضاشاه، فعالیتهای زنان شیراز و فارس ادامه یافت. ابتدا بر تعداد دانشآموزان دختر و سپس بر تعداد مدارس افزوده شد. اما نکته قابل توجه این است که مدارس عصر پهلوی اول عمدتا ادامه همان عملکرد مدارس عصر قاجار بودند که باید شکلگیری آنها را از نتایج مشروطیت دانست. تعداد مدارس دخترانهای که در عصر پهلوی اول ایجاد شدند، در مقایسه با عصر قاجاریه، بهرغم فضای سیاسی متفاوت، رشد چندانی نداشت؛ ضمنآنکه فزونی تعداد مدارس ملی نسبت به مدارس دولتی در دوره رضاشاه همچنان حفظ شد؛ بدینمعناکه برتری با مدارس ملی بود. در شیراز و فارس در دوره رضاشاه بر تعداد دانشآموزان دختر و مقاطع تحصیلی اضافه شد. این مقاطع تحصیلی منحصر به مقطع ابتدایی نبودند بلکه بهتدریج مقطع متوسطه نیز به آن اضافه گردید. از 1314.ش به بعد، بر تعداد مدارس دخترانه شیراز افزوده شد. در مجموع با توجه به فضای متفاوت سیاسی و اجتماعی دورههای قاجار و پهلوی اول، در دوره قاجار تحتتاثیر جریان مشروطیت، اساس و پایه تاسیس مدارس دخترانه در فارس ریخته شد و در دوره رضاشاه صرفا همان روندی که در دوره قبل پایهگذاری شده بود، تداوم یافت.
پینوشتها
* زهرا حامدی: عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد داراب.
[i]ــ شمسالدین رشدیه، سوانح عمر، تهران، نشر تاریخ ایران، 1362، ص148
[ii]ــ روزنامه ایران نو، 4 شوال 1327، ش3، ص1 و نیز 11 ربیعالثانی 1329، ش5، ص1؛ همچنین رک: زهرا حامدی «نقش زنان در تاسیس مدارس جدید از مشروطیت تا پایان دوره قاجاریه»، فصلنامه سمینار بینالمللی زن در ادوار مختلف تاریخ ایران، بهمن 1381
[iii]ــ سالنامه وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه، 1297.ش/ 1336.ق، ص76
[iv]ــ سند ش 638، ش تنظیم 51007 به نقل از: سهیلا ترابی فارسانی، اسنادی از مدارس دختران از مشروطیت تا پهلوی، تهران، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، 1378، صص102ــ64
[v]ــ روزنامه استخر، 22 شوال 1337.ق/30 سرطان 1298.ش، ش82، سال دوم، ص2
[vi]ــ همان.
[vii]ــ همان.
[viii]ــ همان.
[ix]ــ روزنامه فارس، 19 ذیالقعده 1337، ش46، سال سوم، ص6
[x]ــ همان، 29 رمضان 1337، ش39، سال سوم، ص9
[xi]ــ همان، 25 شوال 1338/ 21 سرطان 1299، ش46، سال چهارم، ص11
[xii]ــ همان، غره ذیحجه 1338/ 25 اسد 1299، ش 2، سال پنجم، ص8؛ سالنامه معارف فارس، 1315ــ1314، شیراز، چاپخانه آفتاب، بیتا، ص48
[xiii]ــ همان، ص48
[xiv]ــ همان، ص49
[xv]ــ همان، ص51
[xvi]ــ همان، ص52
[xvii]ــ همان.
[xviii]ــ همان، ص53
[xix]ــ همان، ص54
[xx]ــ سالنامه معارف فارس، همان، ص73
[xxi]ــ روزنامه استخر، 26 ثور 1303/ 10 شوال 1342، ش 7، سال هفتم، ص2؛ سالنامه معارف فارس، همان، ص74
[xxii]ــ «اخبار ترقی نسوان»، مجله عالم نسوان، بهمن، 1305، ش2، سال هفتم، صص53ــ52
[xxiii]ــ همان، بهمن 1305، ش2، سال هفتم، ص53
[xxiv]ــ همان، اردیبهشت 1309، ش3، سال دهم، ص1 و بسیاری شمارههای دیگر این مجله.
[xxv]ــ سالنامه معارف فارس، همان، فصل دوم، قسمت اناث.
[xxvi]ــ همان، صص56ــ49
[xxvii]ــ همان، صص72ــ69
[xxviii]ــ همان، صص74ــ73؛ همچنین رک: روزنامه استخر، 26 ثور 1303، ش7، سال هفتم، ص2