تاسيس پيمان بغداد- انتقاد خروشچف از شاه

18 فوريه 1955يك پيمان نظامي و دفاع مشترك ميان تركيه و عراق به امضاء رسيد كه بعدا انگلستان، پاكستان و ايران هم به آن پيوستند. پس از حذف سلطنت از عراق در سال 1958 و خروج عراق از آن پيمان، اين اتحاديه نظامي به سازمان پيمان مركزي «سنتو» تغيير نام داد. سازمان پيمان مركزي در راستاي استراتژي دولت آمريكا مبني بر ايجاد حلقه اي از اتحاديه هاي نظامي وابسته به غرب پيرامون شوروي و چين (و اصطلاحا: كانتينمنت) به وجود آمده بود.

با همين هدف، در جنوب شرقي آسيا نيز «سيتو» كه ظاهرا يك اتحاديه دفاع مشترك بود به وجود آمده بود و پيش از همه آنها؛ ناتو ـ كه با وجود فروپاشي بلوك شرق و شوروي (و برخلاف تعهد دو جانبه) نه تنها باقي مانده است بلكه در حال گسترش است؟!. در آن زمان، پاکستان با عضویت در سنتو و سیتو و ترکیه در سنتو و ناتو حلقه های متصله این زجیر بودند.


 چندي است که ولاديمير پوتين - مرد نيرومند روسيه فدراتيو تلويحا از طرح پنهاني «كانتينمنت» تازه غرب انتقاد و اشاره به انتقامگيري مي كند. در دوران حکومت جورج دبليو بوش هم برخي از سياسيون واشنگتن سخن از گسترش ناتو تا عراق و افغانستان و آن سوي اين دو كشور به ميان آورده بودند و .... مورخان معارضه تازه غرب با روسيه را که هنوز (جز مشاهده دو نمونه اش در اوکراين و گرجستان و نيز مقدمات استقرار شبکه ضد موشکي آمريکا در لهستان و جمهوري چک) علني نشده است از زماني مي دانند که کوزوو با کمک غرب از صربستان جدا شد.

18 فوريه 1959 و در چهارمين سالروز تاسیس پیمان بغداد نيكيتا خروشچف رهبر وقت شوروي شاه را با اشاره به عضويت ايران در پيمانهاي نظامي غرب و متحد شدن با آمريكا بر ضد شوروي، شديدا مورد حمله و نكوهش قرارداد و گفت كه شاه، ايران را به صورت ابزاري در دست آمريكا قرار داده و اين كشور را به پايگاه آمريكا مبدل ساخته كه شوروي نمي تواند در قبال چنين وضعيتي بي اعتنا بماند. وي ضمن انتقاد از شاه، مفاد قرارداد سال 1921 ايران و روسيه را به وي ياد آور شد و گفت كه از بيم همين قرارداد، انگلستان در طول سالهاي ملي شدن نفت ايران نتوانست دست به حمله نظامي بزند و مناطق نفتخيز ايران را تصرف كند. در پي اين انتقاد، جنگ راديويي دوكشور شدت يافت.