تاریخچه شهرداری

پیشینه تاریخی آذربایجان:
آذربایجان قبل از اینکه به نام کنونی آن خوانده شود به«ماد خرد» یا ماد کوچک معروف بود که قسمتی از سرزمین ماد بزرگ را تشکیل می داد و هنگام حمله اسکندر به ایران نام آتروپاتن و سپس آتروپاتکان را به خود گرفت و علت آن ظهور سردار دلیری بنام آتروپات در این خطه بود که در برابر اسکندرمقدونی به مقابله بر خاسته و توانسته قسمت شمالی این سرزمین را ازسلطه اسکندر محفوظ نگه دارد. در تجزیه نام آتروپاتکان یا آتور پاتگان که نام اولیه آذر بایجان بوده آتر یا آتور یعنی آذر یا آتش – پات بمعنی پاد یا نگهبان،کان یاگان نیز پسوندی است که در آخر نامهای بسیاری از شهرها یا روستاهای ایران آمده است. نام آتروپاتگان در طول زمان به آذرآبادگان و سپس به آذر بایگان تبدیل شد. و پس از حمله عرب و تسلط اعراب به سرزمین ایران حرف «گ» به «ج» تبدیل و آذر بایگان را به آذربیجان نامیدند که در طول زمان به آذر بایجان تبدیل شد.
و در نهایت در سال 1311 شمسی در زمان حکومت رضا شاه آذر بایجان به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم شد و ادارات دولتی ارومیه از تبعیت ادارات تبریز خارج گردیدند ومسقیماً با مرکز کشور مرتبط شدند
 
پیشینه تاریخی ارومیه:
قدمت موجودیت شهر ارومیه به هزاره های اول قبل از میلاد مسیح می رسد. در منابع آشوری (هزاره اول قبل ازمیلاد )از دژی بنام «آرمانیت» «ارومیاته» صحبت شده که به نظر برخی از مورخین در جایگاه شهر کنونی ارومیه واقع بوده است.
با توجه به شواهد تاریخی معلوم می شود قدمت ارومیه به قبل از حکومت مادها می رسد. وجود برخی از آثار باستانی در اطراف این شهر مانند تپه های گوی تپه ، کردلر، جم جم ، ساوالان ، احمد ، بنای مسجد جامع ، بنای سه گنبد ، کلیسای ننه مریم هریک دلیلی بر تاریخ کهن این شهر باستانی می باشد به استناد مدارک سفالی مکشوفه از کف پناهگاه مقابل دهانه اصلی بازار ارومیه واقع در کنار خیابان عسگر آبادی که در سال 1366 در اثنای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران احداث گردیده قدمت شهربه هزاره اول میلاد مسیح می رسد. از این محل سفالهای نوع قرمز و خاکستری بدست آمد که با سفالهای مکشوفه از تپه حسنلو مشابهت دارد.
در زمان احداث زیر گذر عطائی مجدداً مدارک سفالی متعلق به قرون 8-7 هجر ی و کمی پائین تر از آن خمره های مواد غذائی مربوط به قرن 6 هجری نزدیک به محل پر از شن و ماسه که معمولاً بستر یک رودخانه دائمی بوده بدست آمد.
پروفسور مینورسکی شرق شناس معروف که در مورد کشور ایران تحقیقات و مطالعات عمیقی دارد راجع به شهر ارومیه چنین می نویسد :« در جاهای مختلف مخصوصاً نقاط نزدیک شهر و تراء ( گوگ تپه – دیگاله – ترمنی – احمد – ساوالان – دیزه تپه ) اشیاء قدیمی بدست آمده است».
از تحقیقات پروفسور مینورسکی که نقل گردید معلوم می شود در جلگه ارومیه در حدود دو هزار سال قبل از میلاد مسیح آبادی وجود داشته و تمدن ساکنین آن ناحیه تحت تأثیر تمدن ملت وان بوده است.
سرزمین ارومیه از روزگار گذشته به علت موقعیت مهم جغرافیایی و واقع شدن در کنار کشورهای بزرگ روسیه تزاری و امپراطوری عظیم عثمانی سابق و در حال حاضر هم مرز بودن با تعدادی از جمهوری های تازه استقلال یافته اتحاد جماهیر شوروی سابق و ترکیه و عراق شاهد پیش آمدها و حوادث گوناگونی بوده است.
شهر ارومیه را می توان به باغی شبیه قلب انسان تشبیه کرد که ساختمان عمارات میانی آن را در خلال باغات پربار و مراتع سر سبز چون نگین در بر گرفته اند و بی سبب نیست که در گذشته آن را «دارالنشاط» لقب داده اند. آب و هوای آن معتدل و به علت مجاورت با در یاچه نسبتاً مرطوب می باشد و دارای زمستان کمی طولانی است.
این منطقه سبز و خرم در کنار دریاچه ارومیه بقولی زادگاه زرتشت پیامبر می باشد. سرداران نامی ایل افشار ساکن این ناحیه زیبا طی چهار قرن دوران سلطنت سلاطین صفویه ، افشاریه ، زندیه و قاجاریه در اغلب جریانات تاریخی کشور و جنگهای متعددی که با خارجیان و گردنکشان داخلی در زمانهای گذشته بعمل می آمد همواره سهم بزرگ و نقش اساسی داشته اند و در جریان پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران از جمله شهرهایی بود که در به اوج رسیدن نهضت انقلاب خمینی که با رشادتها و جان فشانی های جوانان رسید نقش حیاتی ایفاد نمود در جریان جنگ تحمیلی و در دفاع از مرزهای این سرزمین جوانان زیادی را تقدیم ایران اسلامی نمود.
شهر ارومیه از جمله شهرهایی است که فصول چهارگانه با شرایط جوی متفاوت را می توان به صورت مجزا مشاهده نمود که این امر نشانگر جلوه هایی از تنوع آب و هوایی در این منطقه زیبا می باشد.
فرهنگ و آداب و رسوم ارومیه:
شهر ارومیه با قدمت چند هزار ساله دارای آداب و رسوم و از فلکلور بسیار غنی برخوردار است تا جایی که با کمی تعمق در کتب تاریخی می توان به ریشه معنوی آن دست یافت . آداب و رسوماتی که با گذشت هزاران سال سینه به سینه برای نسلی دیگر منتقل گردیده است، به صورت مختصر اشاره می گردد.
1.         سمنو : پخت سمنو از جوانه گندم در فصل رویش جوانه ها در بهار که همواره بصورت دسته جمعی ودریک جمع صمیمی صورت می گیرد.
2.         آب چهارشنبه سوری : آوردن آب از چشمه های طبیعی در صبح آخرین چهارشنبه سال و با هدف آغاز سال جدید با طهارت و پاکی و آشامیدن از آن به نیت برآورده شدن حاجات و رفع مشکلات در سال جدید همواره جلوه هایی از این رسم زیبا می باشد.
3.         شب یلدا: در آخرین شب پائیزی طولانی ترین شب سال همانند سایر شهرهای ایران ولی به گونه ای زیباتر را می توان مشاهده نمود. شبی که با جمع شدن اعضای خانواده در خانه ریش سفید با خوردن نقل بیدمشک ارومیه و حلوای گردو ارومیه کام خود را شیرین و از انگورهای آویخته در انبار خانه که هنوز طراوت خود را حفظ کرده با میهمانان پذیرائی و نقل از خاطرات گذشته بزرگداشت این رسم را دو چندان می نماید.
4.         مراسم جشن و عروسی: این جشن نیز علیرغم تحولات فرهنگی در منطقه چهره خود را حفظ نموده است. حضور افراد فامیل در منزل داماد و آوردن خنچه از خانه عروس در شب حنا بندان و جشن توسط بیگ و ریش سفید مجلس زیبایی این رسم را دو چندان می کند چرا که حفظ جایگاه ریش سفید و بزرگ در خانواده و طایفه نزد این قوم ( آذری ) بسیار عزیز است .
 
موقعیت جغرافیای و بافت جمعیتی شهر ارومیه:
شهرستان با 871204 نفر جمعیت (برابر با آمار سرشماری نفوس و مسکن 1385) وبا 5898 کیلومتر مربع وسعت در فاصله º45 ´4 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ º37 ´33 دقیقه عرض شمالی از مبداء خط استوا در داخل جلگه ای بطول 70 کیلومتر و عرض 30 کیلومتر قرار گرفته است. این شهرستان با مساحتی بالغ بر 5251 کیلومتر مربع حدود ده درصد از مساحت کل استان را به خود اختصاص داده است . این شهرستان از شمال به شهرستان سلماس، از جنوب به شهرستان نقده و مهاباد و از شرق به دریاچه ارومیه و از غرب به مرز ایران و ترکیه محدود شده است.
شهرستان ارومیه از نظر تقسیمات کشوری دارای پنج بخش ، بیست دهستان ، پنج شهر و 615 آبادی است. شهر ارومیه مرکز شهرستان ارومیه ونیز مرکز استان آذر بایجان غربی است. که در فاصله 18 کیلومتری دریاچه ارومیه واقع گردیده است .
      وجه تسمیه ارومیه:
         ارومیه مرکب از دو واژه می باشد اولی کلمه اور Ur که در زبان مردم بین النهرین باستان به معنی شهر و میه Miyeh در زبان آشوری به مفهوم آبها. شهر ارومیه در مکاتبات اداری تا اواخر دوره قاجار ارومی نیز نامیده شده است.
در سالهای اولیه حکومت رضاشاه به جهت همکاری رضا شاه با کشورهای اروپایی و سیاست دروازه های بازی که در پیش گرفته بود شهرهای ایران همراه با ساماندهی امورات آموزشی ، بهداشتی و رفاهی دچار دگرگونی هایی شد که هیات دولت وقت به جهت تحولات پیش آمده در شهرهای ایران به منظور نگه داشتن رضا شاه تعداد 28 قصبه و شهر از جمله ارومیه به نام شاه و اعضای خاندان پهلوی تغیر نام داد و بر اساس تصویبنامه یاد شده رسماً از شهریور ماه سال 1314 شمسی نام ارومیه به رضائیه تبدیل شد. و نهایتاً با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 مجدداً رضائیه به نام اولیه خود ارومیه تغییر نام داد.
 
بلدیه ارومیه
 از زمان سلطنت نا صرالدین شاه قاجار مخصوصاً آغاز نهضت مشروطه طلبی جهت نظافت کوچه ها ومعابر و تامین روشنایی آنها ونصب فانوس در گذرگاهها وخیابانهای شهرهای بزرگ کشور بتدریج اداراتی بنام(بلدیه)تشکیل گردید . علاوه بر تامین نظافت و روشنایی شهر، امر نان وگوشت و ارزاق عمومی مردم نیز که همیشه یکی از ابتلائات عمده اولیای شهرها بود بعهده مسئولین بلدیه واگذار شد.
در زمان جنگ جهانی اول (18-1914میلادی)ریاست بلدیه شهر ارومیه با حسین خان جهانگیری معروف به بیگلربیگی یکی از محترمین اعیان شهر بود،وی با وجود فقدان وسایل نسبت به امور شهر توجه فراوان داشت.
در زمان حکومت اعتمادالدوله تمام کوچه های بزرگ وکوچک وخیابانهای شهر با سنگهای کوچک وگرد، به رنگ کبود که از رودخانه شهر چائی می آوردند وپیاده روها با سنگهای بزرگ مسطح که از معادن نزدیک شهر بدست می آمد سنگفرش گردیده روشنائی محلات وکوچه ها سروصورتی پیدا کرد در آن زمان (موقع جنگ جهانی اول وقبل از انقلابات رضائیه)این شهر بسیار زیبا و معمور بوده است.
 
ساختمان شهرداری
در زمان سلطنت رضا شاه نام بلدیه به کلمه زیبای شهرداری تبدیل شد واین اداره با تشکیلات جدیدی کلیه امور شهر از قبیل نظافت خیابان سازی توسعه معابر ارزاق ونظارت در نرخ آنها، تامین آب وبرق را بر عهده گرفت.
شهرداری رضائیه ابتدا ساختمان مناسبی نداشت ، در زمان سلطنت رضا شاه قطعه زمین واقع در ضلع جنوب غربی میدان بزرگ شهر انتهای خیابان امام امروزی جنب ستاد لشگر جهت شهرداری تخصیص داده شد ودر آن دو دستگاه ساختمان بزرگ بنا گردید که از ساختمان مشرف به میدان ادارات استانداری وشهرداری استفاده می کردند و ساختمان داخل باغ محل سکونت استانداران آذربایجان غربی بود.کلیه اجتماعات بزرگ شهر در سالن وسیع شهرداری رضائیه برگزار می شد.
درمطالعات بعمل آمده مشخص گردید که شخص رضا شاه با ورود خود در سال 1307 هجری شمسی به شهر ارومیه شخصاً دستور احداث بناهای اطراف میدان ایالت را صادر نمود.
مکان یابی فضاهای اطراف میدان که شامل شهربانی ، شهرداری وستاد لشگر بوده است. که توسط خود رضا شاه صورت گرفته است و زمان ساخت بنای شهربانی دو سال بعد از ساختمان شهرداری یعنی حدوداً سال 1309 هجری شمسی می باشد.بناهای شهرداری وشهربانی که مکمل حرکت ساخت و ساز فضای کالبدی اطراف میدان است که توسط طراحان آلمانی نقشه آن ترسیم و توسط معماری بنام مشهدی محمد حسین معمار معروف به «ملا اوستا» بنا نهاده شد. این شخص با وجود نداشتن تحصیلات دانشگاهی در اصول فنی معماری مهارت کامل داشت بطوری که این فرد در اجرای نقشه های شهرسازی آن دوره تأثیر بسزایی داشت و بطور کلی می توان گفت مرحوم ملا اوستا زحمات قابل توجهی برای عمران و آبادی شهر ارومیه کشیده است.
از مهمترین رویدادهای تاریخی که در اطراف این بنا روی داد می توان به واقعه بمباران پادگان توسط ارتش روسیه در حمله متفقین به ایران (30 شهریور 1320 هجری شمسی) اشاره کرد که در اثر این حادثه ناگوار قسمتی از نمای جنوبی این بنا تخریب شد. که بازسازی و مرمت دوباره این بنا توسط دو نفر یکی بنام «اوستا مجبور» و دیگری توسط یک استاد کار ارمنی انجام گرفته است. از آنجایی که بنای ساختمان توسط متخصصین آلمانی تهیه شده فرم پلان بصورت عقابی با بالهای گشوده طراحی شده است. در پیروی از این اصل طراح مجبور به رعایت تقارن نسبت به محور عرض شده و نیز قسمتهایی از پلان بنا با زاویه 45 درجه طراحی نموده است. مصالح عمده بکار رفته در این بنا آجر، چوب و سنگ بوده است و ملات بکار رفته در آن شفته آهک می باشد.بنا کلاً تیرچوبی میباشد .
موقعیت استراتژیکی ارومیه به عنوان یک شهر مرزی بعلاوه اوضاع نا آرام این شهر در آستانه حکومت باعث گردید تا رضا شاه توجه خاصی نسبت به این منطقه داشته باشد . شکل گیری میدان ایالت(میدان انقلاب) با هیبتی کاملاً حکومتی – نظامی خود به نوعی بیان کننده نماد اقتدار و قدرت حکومت وقت، از طریق عناصر شهری بوده است.
 
انجمن شهر:
 پس از تصویب قانون انجمن های شهرداری انجمن شهر رضائیه نیز در دوران سلطنت پهلوی تشکیل گردید. محل انعقاد جلسات انجمن در یکی از تالارهای ساختمان شهرداری بود وعموم مردم می توانستند در جلسات انجمن بدون دخالت در مذاکرات بعنوان تماشاچی شرکت نمایند. حسین افشار نماینده اسبق رضائیه در مجلس شورای ملی چند دوره ریاست انجمن شهر را بر عهده داشته آقایان ابرهیم سپهر، چنگیز خان اقبالی، حاج یدالله امیر نظمی افشار، احمد ترابی ،آقا خانی،اغلب عضویت انجمن شهر را بر عهده داشتند.
 
حصار دور شهر:
 از قدیم دور شهر ارومیه حصار محکمی کشیده شده بود وتا اوائل سلطنت سلسله پهلوی قسمتهای زیادی از حصار مزبور دیده می شد .سابقاً قلعه ارومیه یکی از قلاع مستحکم آن نواحی بوده ،بطوریکه در بحث تاریخ به تفصیل مذکور شد برای اولین مرتبه در قرن سوم هجری صدقه بن علی اطراف شهر ارومیه دیوارها کشیده و قلعه و برج وباروی محکمی ساخت وخندق عمیقی دور آن کند.از این پس در زمانهای مختلف حصار دور شهر و برجها مرمت و تجدید بنا گردید. بطوریکه در زمان کریم خان زند آزادخان افغان قلعه ارومیه را مستحکم نموده خزائن و اهل عیال خود را در آنجا گذاشته بود که آقا محمد حسن خان قاجار شهر را محاصره نموده قلعه را گشوده به آنها دست یافت.
 
دروازه ها:
 برای ورود به شهر در هشت نقطه از حصار ارومیه هشت باب دروازه ساخته شده بودند ، اطراف دروازه ها برج ها واستحکامات مناسب ومحل های محکم جهت مدافعین دروازه ها تعبیه شده بودند. بیرون دروازه خندق عمیقی کنده بودند که درمواقع ضروری محصورین شهر خندق ها را اب می بستند تا مانع ورود مهاجمین به شهر گردند. که بعدها به تدریج این خندق ها پر شده است.
اسامی دروازه های شهر ومحل آنها بدین قرار بوده:
دروازه یورد شاه                                        واقع در جنوب شهر تقریباًدر محل میدان استانداری
نوگچر                                                     در انتهای خیابان نوگچرسمت جنوب غربی شهر
بالو                                                         انتهای خیابان مطهری کنونی سمت غربی شهر
توپراق قلعه                                              اول راه بندر گلمانخانه
بازار باش                                                به فاصله چند صد متر از بنای تاریخی سه گنبد درسمت جنوب شرقی شهر
ارک                                                         جنب عمارت معروف سردری در جنوب شهر
عسگر خان                                               در قسمت غربی شهر بین دروازه های نوگچروبالو
هزاران   اول جاده مهاباد سمت شرق
متاسفانه اکنون حتی یکی از این دروازه ها نیز نگهداری نشده است وتمام آنها پس از نفوذ تمدن غربی به این نواحی جهت نوسازی شهر بدون توجه به حفظ میراث گذشتگان خراب گردیده است.                                                               
 
شهرداران ارومیه
اسامی شهرداران ارومیه از بدو تأسیس شهرداری تا 1357 :
آقای قیاس وند
آقای بهادر
آقای سمیعی
 آقای چنگیز خان اقبالی
آقای حسین مستشاری
آقای یداله سریع القلم
آقای هادی پیرنیا
آقای رحمت اله خان اقبالی
آقای حسین پیمایی
آقای میرزا خلیل وهاب زاده
آقای شجاع نظام لطفی
آقای مشیرزاده مؤیدی
آقای حبیب اله مدنی
آقای باقر نظمی
آقای عباسقلی خسروی افشار
آقای حمید معزی
آقای احمد رئیسی
آقای مهندس شاهسونی
آقای آقاخانی
آقای حسین فتوره چی
آقای عین الهی
آقای حسین فتوره چی (باردوم)
آقای جواد وکیلی زاده
آقای غلامعلی قاسمی
آقای جواد وکیلی زاده(باردوم)
تیمسار فریدون افشار
 
اسامی شهرداران ارومیه بعد از انقلاب اسلامی (1357 به بعد)
آقای مهندس مهدی باکری (فرمانده شهید و سرافراز لشکر 31 عاشورا )
آقای رضا بنی هاشمی
آقای میر قدیر ساداتی
آقای فریدون انتظاری
آقای عبدالحسین طاهر مرام
آقای علی اشرف نیا
آقای محمد علی صمدی
آقای نصرت صمدزاده
آقای کریم فروزان
آقای کشت پور
آقای نقی کریمی
آقای عبدالهی
آقای چنگیز اکبری
آقای ابراهیم بازیان
آقای علیرضا عصمت پرست
 
برخی از مشاهیر ارومیه :
سرمایه های واقعی یک سرزمین نه منابع و معادن آن که دانشوران و عالمان آن دیار می باشند. شهر ارومیه نیزاز این نعمت و موهبت برخوردار بوده و در عرصه علم و ادب و معرفت گوهر های درخشان و گرانبهایی در دل خود پرورده است. ذیلاً به اختصار نام و یاد چند تن از این فرهیختگان آورده می شود و با این توضیح که به مدلول «اثبات شیء موجب نفی ما ادی نمی شود » اشاره به این بزرگان دلالت بر نفی یا کم رنگ دانستن جایگاه علمی دیگر اساتید و ادبا و فضلای این دیار ندارد و محدود بودن صفحات این نوشتار مانع اشاره و یاد کردن از دیگر گرامیان می شود.
 
1.         شیخ ابوبکر یزدانیار اورموی:
 محل فعلی دبستان نوید فتح سابق ارومیه ، قبلاً گورستانی بوده به نام شیخ ابوبکر در سمت جنوبی قبرستان، گنبد کوچک و مخروبه ای قدیمی به عارفی بنام حسین بن علی ، ملقب به شیخ ابوبکر منسوب است که قبرستان نیز بنام او نامگذاری شده است . تاریخ وفات شیخ ابوبکر در روی سنگ مزار «ثلاث و ثلاثین وثلاث مائه» 333 هجری قمری نوشته شده است . وی از عرفای قرن سوم و چهارم هجری بوده و در فاصله سالهای 240 -333 زندگی می کرده است. «اقتباس از تاریخ عمومی آذر بایجان ، احمد کاویانپور»
2.         صفی الدین اورموی:
 صفی الدین اورموی فرزند یوسف ابن فاخر به سال 613 هجری قمری در شهر ارومیه به دنیا آمد. او از شاخص ترین اساتید در علم موسیقی بوده که بعضی از آثار مکتوبش به زبانهای دیگر ترجمه شده است.وی از ترکیب قانون و رباب ساز جدیدی بنام «نزهه» اختراع نموده است . استاد دکتر برکشلی رئیس وقت کمیته ملی موزیک ایران در کنگره جهانی که به سال 1340 برگزار شد در باره صفی الدین اورموی می گوید پایه موسیقی شرق بر تعدیلی است که صفی الذین اورموی از گام موسیقی ایران از پرده بندی تنبور فراشان وارد نموده است . لذا این کنگره به یاد این دانشمند موسیقی و آهنگساز ایرانی آغاز می گردد صفی الدین اورموی به سال 693 در گذشت.
 
3.         حسام الدین چلبی
از معروفترین شخصیتهای منسوب به ارومیه که در سال 622 هجری قمری در خاندان اورموی در شهر قونیه به دنیا آمد . و بنا به نقل تذکره نویسان ،مشوق اصلی مولانا در سرودن مثنوی حسام الدین بوده است که به خدمت مولانا رسید و به او ارادتی عظیم یافت و به اتباع و افراد جوانمردان دستور داد هر چه از حطام دنیوی به دست می آورند وقف مولانا سازند. مولانا نیز نسبت به او عنایتی خاص داشت و حسام الدین در نظرش بسیار گرامی بود از مقدمه مثنوی و آغاز دفترهای چهارم پنجم و ششم این علاقه و دلبستگی به وضوح آشکار است که حسام الدین در نظر مولانا چه مقامی بلندی داشته است. مولانا در مقدمه مثنوی ، حسام الدین را مفتاح خزاین عرش و امیر کنونی فرش و بایزید وقت و جنید زمان خوانده و در سر آغاز دفتر چهارم مثنوی می گوید:
ای ضیاءالحق حسام الدین تویی/که گذشت از مه به نورت مثنوی
همت عالی تو ای مرکجا/ می کشد این را خدا داند کجا
گردن این مثنوی را بسته ای/ می کشی آن سوی که دانسته ای
مثنوی را چون تو مبداء بوده ای/ گر فزون گردد تو اش افزوده ای
(مثنوی معنوی دفتر چهارم ابیات 1-5)
به اتفاق روایات نقل شده :چون چلبی ملاحظه کرد که یاران مولانا بیشتر به قرائت آثار عطار و سنایی مشغولند و اثر مشتمل بر دقائق آداب و سلوک از طبع مولانا تراوش نکرده است. شبی مولانا را در خلوت یافت و درخواست نمود کتابی به طرز منطق الطیر یا الهی نامه به نظم در آورد: مولانا فی الحال از دستار خود کاغذی که مشتمل بر 18 بیت آغازین مثنوی بود بیرون آورد و به حسام الدین داد و پس از این به نظم مثنوی پرداخت که بصورتی شگفت انگیز مولانا مثنوی را می سرود و حسام الدین آن را می نوشت به گونه ای که گاه تا سحرگاهان ادامه می یافت . با اتمام دفتر اول وقفه ای حدوداً دو ساله در سرودن و انشای مثنوی پدید آمد که پس از آن دفتر دوم و سایر دفاتر شش گانه مثنوی به عنوان یکی از گرامی ترین و با ارزش ترین تراوشات فکری بشریت و بصورت مطلق جامع ترین و ژرف ترین منظومه فارسی عرفانی سروده شد . مصاحبت مولانا و حسام الدین پانزده سال طول کشید که آن شیخ کامل و این مرید مستعد به افاضه و استفاضه مشغول بودند.
4.         قطران:
برخی از تذکره نویسان او را اصالتاً اورموی دانسته اند . حاجی خلیفه در کتاب معروف کشف الظنون قطران را از اهالی ارومیه می داند که در جوانی عازم تبریز شده و در آن شهر رحل اقامت افکنده .استاد سعید نفیسی نیز قطران را اورموی دانسته و نوشته است :قطران ابن منصور اورموی تبریزی که اصلاً از مردم ارومیه بوده و از بزرگان شعرای درجه دوم ایران است و در سال 465 رحلت کرده...
از اشعار او می توان به قصیده معروف زلزله تبریز اشاره کرد که در ابیاتی از آن می گوید:
ای به بالا بلدی آزادان / آرزوی دلی و رنج روان
تنم از عشق تو نوان و نزار/ دلم از رنج تو نژندو نوان
آرزوی جوان و پیری تو وز / تو دایم به درد پیرو جوان
5.         محدث اورموی :
به سال 1283 شمسی در شهر ارومیه به دنیا آمد و تحصیلات مقدماتی را در زادگاه خود فرا گرفت . پس از اتمام تحصیلات مقدماتی و فرا گرفتن ادبیات فارسی به تکمیل معلومات خود پرداخت و ادبیات عرب و سایر علوم دینی را فرا گرفت و سپس برای بهره گیری از حوزه علوم اسلامی مشهد که در آن ایام از رونق بالایی برخوردار بود به آن شهر عزیمت نمود و چهار سال در آن حوزه به فراگیری علوم اسلامی پرداخت . پس از آن در تهران به استخدام وزارت فرهنگ در آمده به تبریز رفت و در دبیرستان نظام به تدریس پرداخت و در سال 1320 دوباره به تهران بازگشته و در کتابخانه ملی به عنوان رئیس بخش مخطوطات به فعالیت فرهنگی و خدمت خود ادامه داد.در سال 1335 به دعوت دانشکده معقول و منقول به آن دانشکده رفت و به تدریس مشغول شد و در سال 1342 از دانشکده منقول و معقول (الهیات فعلی) دکترا گرفت و تا سال 1347 که باز نشسته شد ، در آن دانشکده به تدریس پرداخت .
محدث اورموی در سال 1358 هجری شمسی به علت سکته قلبی از دنیا رفت و در جوار آرامگاه ابوالفتوح رازی آرام یافت . مجموئه آثار اورموی 35 تصحیح و تالیف می باشد که معروفترین آنها تصحیح شرح فارسی غررالحکم ودررالکلم عبدالواحد آمدی با شرح آقا جمال خوانساری می باشد که تدوین سخنان حضرت علی (ع) می باشد و در 7 جلد گرد آمده است و دوم تفسیر شریف لاهیجی از دیگر آثار محدث اورموی می باشد.
6.         سراج الدین اورموی :
از علمای عهد آباقاآن در سال 594 هجری قمری بدنیا آمد و در سال 682 چشم از جهان فرو بست. وی اواخر عمر در قونیه به سر برد و آن ایام مقارن با حیات وحضور مولانا در قونیه بود. نقل شده است که در اوایل شیخ سراج الدین منکر مقام مولانا بود و پس از مدتی انکارش به اقرار انجامیده در شمار ارادتمندان مولانا آمد و موقع وفات مولانا در تششیع جنازه او شرکت داشته و قصیده ای سروده که از ابیات آن این دو بیت می باشد:
کاش آن روز که دریای تو شد خار اجل/ دست گیتی بزدی تیغ هلاکم بر سر
تا در این روزجهان بی تو ندیدی چشم / این منم بر سر خاک تو که خاکم بر سر
از سراج الدین آثار متعددی بر جای مانده است که عبارتند از:
مطالع الانوار که شرح عدیده ای بر ظان نوشته انداز جمله شرح قطب الدین محمد رازی از دانشمندان معروف قرن هشتم ، مناهج، بیان الحق ، لطافت الحکمه و...
سراج الدین مدتها قاضی القضات قونیه بوده است و صاحب کتاب روضات الجنات در وصف او نوشته اند « القاضی سراج الدین محمد ابن ابی بکر ارموی صاحب کتاب المطالع فی منطق و کان من فضله اهل زمانه».
7.         طرزی افشار:
از شعرای اواسط قرن یازدهم هجری، معاصر شاه صفی و شاه عباس ثانی که در منطقه طرزلو به دنیا آمد و سالها بعد به شهر اصهفان رفته و مدتی نیز در آن شهر اقامت گزیده است وی راجع به مسافرتش به اصفهان می نویسد :
از بلده قزوین به صفاهان سفریدم/ بی خرجی و بی اسب خرامان سفریدم
یاران سفریدند به جمعیت و من هم/یک قافله با حال پریشان سفریدم
دیوان طرزی افشار به همت محمد تمدن در سال 1307 به چاپ رسیده و بعد در سال1338 تجدید چاپ شد .از اشعار طرزی افشار :
مبادا که از ما ملولیده باشی/ حدیث حسودان قبولیده باشی  
چو درس محبت نخواندی چه سود ار/ فروعیده باشی اصولیده باشی
برو طرزیا زلف خوبان به چنگت/ زمانی بیفتد که پولیده باشی
 
8.         میرزا علی عسگر آبادی:
از واعظان و عالمان معروف ارومیه به سال 1282 هجری قمری در روستای عسگر آباد ارومیه به دنیا آمد و به تحصیل علوم دینی مشغول گردید و پس از اخذ درجه اجتهاد به وعظ و ارشاد مردم پرداخت . در دوران مشروطه مجبور به مسافرت به استانبول گردید و در آنجا نیز با وعظ و تبلیغ به نشر و بسط معارف دینی پرداخت. وی از عالمان و روحانیونی بود که دغدغه وحدت و همدلی بین مسلمین را داشت و از تاثیر کلام بالایی برخوردار بود . همچنین مرحوم عسگر آبادی برای اولین بار اجازه داد مسجد اقامه نمازش (مسجد بازارباش) به میز و نیمکت آراستند و مستمعین اعم از مسلمان وحتی غیر مسلمان بدون کوچکترین ممانعت پای سخنانش نشسته و از مواعظ او بهره مند گردیدند . وی در سال 1376 هجری قمری دار فانی را وداع گفت.
9.         فخرالاسلام اورموی:
میرزا محمد صادق فخرالاسلام ، از نستوریهای اورموی بود که نخست در کلیساهای شهر به تبلیغ مسیحیت می پرداخت و سپس به دین اسلام گرایش پیدا کرد و تحصیل علوم دینی را پی گرفت. و پس از شانزده سال تحصیل و اخذ درجه اجتهاد درحوزه نجف به ارومیه مراجعت نموده و به وعظ وارشاد مردم پرداخت.معروفترین اثرفخرالاسلام
«انیس الاعلام فی نصره السلام» در ده جلد می باشد که در آن به اثبات حقانیت دین اسلام پرداخته است . مجموعه آثار او آنگونه که در ریحانة الادب آمده است عبارتند از :
انیس الاعلام فی نصرت الاسلام و الرد النصاری، بهان المسلمین، بیان الحق والصدق المطلق
تعجیز المسلمین ،خلاصه الکلام فی افتخار الاسلام وجوب الحجاب و حرمه الشراب
 
 
10.       دهقان، علی:
به سال 1289 هجری شمسی در شهر ارومیه دیده به جهان گشود و پس از اتمام دورة تحصیلات متوسطه به استخدام وزارت فرهنگ آن زمان درآمده و مشغول تدریس می شود.پس از مدتی استعفا داده و جهت ادامه تحصیل به تهران رفته و در رشتة ریاضی و علوم تربیتی فارغ التحصیل می شود.
دهقان پس از اتمام تحصیلات وخدمت نظام وظیفه در وزارت فرهنگ به عنوان معاون اداره کل تعلیمات عالیه مشغول می شود و برای مطالعه در امور فرهنگی و آموزش با ده نفر از دبیران به پاریس و لندن اعزام اعزام می شود و در بازگشت دو جلد کتاب با عناوین « تعلیم و تربیت در کشور فرانسه » و «تربیت معلم» تالیف می کند.
وی در سال 1329 به ریاست فرهنگ آذر بایجان شرقی منصوب می شود و تحولات عمیقی را درآن سازمان پدید می آورد وبا مساعدت شهروندان موجب پیشرفت چشمگیری به لحاظ کیفی و کمی در فرهنگ آن دیار می گردد. وی در سال 1338 به عنوان استاندار گیلان و بعد از دو سال به عنوان استاندار آذر بایجان شرقی منصوب می شود و در سمت استانداری نیز منشـأ خدمات ارزنده ای می شود و به علت اختلاف نظر با مسئولان ، از ادامه خدمت منصرف و در سال 1343 به تقاضای خود بازنشسته می شود . مرحوم دهقان در سال 1381 شمسی به دار بقا رحلت می کند در حالی که نامی نیک و خدماتی ماندگار از خود به جای گذاشته بود.
11.       عرب باغی،سیدحسین:
از علمای شاخص ارومیه در سدة اخیر به سال 1254 هجری قمری در روستای سعید لوی ارومیه دیده به جهان گشود و در دوران خردسالی به شهر ارومیه آمده تحت سرپرستی عمویش قرار گرفت . وی پس از کسب علوم متداول حوزوی در مسجد جامع ارومیه به شهر مشهد عزیمت نمود و هشت سال درآن شهر به ادامه تحصیل در محضر اساتید علوم دینی پرداخت. سپس به شهر نجف رفته و در محضر اساتیدی چون آیت ا... محمد کاظم طباطبائی وآخوند ملا محمد کاظم خراسانی و دیگران به تکمیل معلومات خود پرداخت.از مرحوم عرب باغی آثار متعدد و پرشماری به جای مانده است که تعدادشان به 82 جلد بالغ می شود واز جمله آنها :قواعدالاسلام، ارکان الاسلام، اوامر الاسلام ، نواهی الاسلام و ... می باشد. مرحوم عرب باغی آنگونه که نقل شده است و شاهد بوده اند شخصی به غایت پرهیزگار و وارسته بوده که موقع وفاتش غیر از گلیمی مندرس و چند جلد کتاب و مبلغ ناچیزی وجوه نقد چیزی از وی باز نماند در حالی که مبالغ زیادی از وجوهات در اختیارش بود. وی درسال 1329 شمسی(1369قمری) به دار بقا رحلت نمود .
 
 
12.       ابوالبر راضی:
شیخ نجم الدین ابوالبررضی از علما و عرفای قرن هفتم ارومیه می باشد و مزارش در شهر ارومیه ،کوچه ای بنام اولیا در خیابان شهید مدنی واقع شده است . آنگونه که از نوشته های سنگ مزار وی استنباط می شود وی عالمی جامع در فضل و تقوی بوده است و در علوم عقلی و نقلی صاحب نظر بوده و همچنین از خطی زیبا وچشم نواز برخوردار بوده است . وی در سال 701 هجری قمری وفات نموده است است . دو بیت از خطوط سنگ مزار ابوالبر که خوانا هستند عبارتند از :
ضریح امام الجامع الشیخ ذوالفضل/ امام التقی و تاج فی وصفه عقل
سعید شهید سالک ناسک / فنون علوم العرف و العقل والنقل
13.       اورموی ، شمس الدین
شمس الدین ابو عبدا.. محمد ابن حسین معروف به قاضی عسگر اصالتاً اورموی و مقیم مصر بوده وی در فقه واصول سرآمد بوده وفقه را از شیخ صدرالدین حمویه آموخت . از آثار او شرح المحصول و فرایض الوسیط می باشد . وی در سیزدهم سال 650 هجری قمری در گذشت.
14.       اورموی تاج الدین
ابو احمد محمدبن حسین قاضی از شاگردان فخر رازی و در علوم عقلی در مرتبه والایی واقع بود. وی در بغداد سکونت داشت و در مدرسه شرفیه تدریس می کرد و قبل از حمله تاتار به سال652 هجری قمری وفات نموده است.
وی آثار متعددی تالیف نموده است که از جمله آنها« الحاصل والمحصول» درعلم اصول می باشد که در سال 616 آن را به اتمام رسانده است.
بنا به نوشته ابن الفوطی در حوادث الجامعه تاج الدین بیشتر از هشتاد سال عمر کرده و ابن ابی الحدید معتزلی شارح نهج البلاغه قصیده طویلی در مرثیه او و عبدالحمید خسرو شاهی سروده که دو بیت آن عبارتند از :
رحل الارموی عنا رحیلا / زاده فیه علمه بالوجود
اغفلت بعده العلوم و ضاقت/ طرق الفقه عن سلوک المرید
 
 
15.       عبدالرشید ادیب الشعرا:
ادیب الشعرا ، عبدالرشید فرزند میرزا محمد شفیع محمود لوی افشار و معروف به میرزا رشید از پرکارترین شاعران ارومیه در قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم می باشد . او در شعر «رشید» تخلص می کرد . مقدمات فارسی و عربی را در محضر محمد رضا مفتی فرا گرفت و سپس با مطالعات شخصی و مستمر در کتابخانه های خصوصی خوانین افشار به مقام بالایی در فضل و دانش رسید.
دیوان وی در بلوای سال 1336 هجری قمری نایاب گردید و اثر منثور او تاریخ افشارریست . وی این تاریخ را در سال 1283 هجری قمری آغاز و در مدت سه سال به اتمام رسانده است.
رشید به زبانهای فارسی و ترکی به شیوایی شعر می سرود وی در مقدمه تاریخ افشار خود را اینگونه معرفی نموده است:
کنون مستمع ای خداوند هوش/   به گفتار منظوم من دار گوش
 در این کشور نظم نامی منم/ ارومی است گنجی، نظامی منم
بسا سالها بگذرد تا چو من / رشیدی پدید آید اندر سخن
16.       اصولی اورموی :
میرزا محمود آقا اصولی فرزند احمد امین شرع و از عالمان طراز اول ارومیه محسوب می شد . وی به سال 1247 هجری قمری متولد ، و پس از اتمام تحصیلات مقدماتی عازم عتبات گردیده در محضر اساتید علوم اسلامی به فراگیری دروس حوزوی مشغول شد. تا اینکه به مرحله اجتهاد رسید و به زادگاه خود برگشت. به دلیل تبحر وتسلط وی در علم اصول ، به اصولی معروف شد . مرحوم اصولی در سال 1329 شمسی پس از مدتها بیماری دار دنیا را وداع گفت.
17.       تمدن :
محمد تمدن به سال 1267 شمسی به دنیا آمد و عمر خود را صرف گسترش علم ودانش وفزهنگ نمود.وی در اغلب کمیسیونهای اداری و انجمنها شرکت می نمود و دراحداث بعضی از مؤسسات ونهادها نظیر پرورشگاه شبانه روزی برای کودکان بی سرپرست نقش داشت . همچنین عضویت در کمیسیون سربازگیری ، ایجاد جمعیت شیر و خورشید سرخ (هلال احمر فعلی) و احداث ساختمان آن از دیگر فعالیتهای تمدن بوده است .همچنین وی دارای چاپخانه ای بنام تمدن بوده است و نخستین کسی است که به سبک نوین در ارومیه ، کتابفروشی دایر نموده است.
تعدادی از آثار منتشر شده تمدن عبارتند از:
تصحیح دیوان طرزی افشار ، محرم نامه ، نوروز نامه، ایران در جنگ بین الملل اول، تذکره بزرگان و سخن سرایان آذر بایجان غربی و.... .
وی در سال 1356شمسی در گذشت.
18.       واله افشار :
حاج میرزا علی معروف به«صدر الذاکرین» فرزند عبدالحسین در سال 1260 هجری قمری در شهر ارومیه چشم به جهان گشود . از فعالیتهای اجتماعی، تحصیلات و جزئیات زندگی واله اطلاع چندانی در دست نیست و با توجه به اشتهارش به صدرالذاکرین می توان حدس زد که عمده کار او موعظه و اندرز مردم و ذکر مناقب و مصائب معصومین بوده است. وی در شعر به «واله» تخلص می کرد و به لحاظ تعلق به قبیله افشار، به واله افشار معروف است.
از واله دو اثر درباره حضرت علی(ع) در دست است که عبارتند از :
        الف- توان و روان : که منظومه ایست در شرح و ترجمه چهل حدیث نبوی در فضایل امیر المومنین (ع)
ب‌-        غدیریه: که تخمیس قصیده مشهور ملا مهر علی خویی با مطلع :
          ها علیٌ بشر کیف بشر/ ربّهُ فیه تجلّی و ظهر
 در بیست نه بند می باشد . وی فرزندی بنام حاج میرزا علی اصغر (1351 – 1320 شمسی) داشته که مانند پدرش طبعی سلیم و ذوقی لطیف داشته و به «محیط» تخلص می کرده است .واله در سال 1330 هجری قمری رحلت نمود
19.       شهید مهدی امینی :
مهندس مهدی امینی در سال 1322 هجری شمسی در شهر ارومیه دیده به جهان گشود . دوران دبستان و متوسطه را در ارومیه و تهران سپری نمود و در سال 1350 وارد دانشگاه علم و صنعت تهران شد . در رشته مهندسی راه و ساختمان به تحصیل پرداخت . وی از دوران دبیرستان به فعالیتهای سیاسی روی آورده و در جریان این فعالیتها مدتی زندانی شد . پس از انقلاب با مدیریت یک شرکت راه سازی در راستای عمران و آبادانی به تلاش پرداخت وبا شروع جنگ در اولین روز جنگ مسئلیت خود را رها کرده و به سپاه ملحق گردید و در سال 1359 با دعوت سپاه به ارومیه بازگشته و فرماندهی عملیات سپاه را به عهده می گیرد. مناطق مهاباد، گوی تپه ومخصوصاً دارلک شاهد ایثارگریهای شهید امینی بوده و هیچگاه جانفشانیهای او را از یاد نخواهند برد.شهید امینی در بیست و هشتم خردارد سال 1360 به شهادت رسید.
20.       شهید حمید باکری :
شهید باکری در سال 1334 هجری شمسی در شهرستان ارومیه دیده به جهان گشود . دوران دبستان ، راهنمایی، و اول دبیرستان را در کارخانه قند و بقیه تحصیلاتش را در دبیرستان فردوسی ارومیه به اتمام رساند. وی در سنین کودکی مادرش را از دست داد و پدرش نیز در سال 1358 در گذشت . همچنین برادر بزرگش به خاطر فعالیتهای سیاسی به وسیله حکومت وقت به شهادت رسیده بود . با فرمان امام مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی ، مسئولیت تشکیل و سازماندهی بسیج را به عهده گرفت و در همین زمان درساده ترین شکل ممکن ازدواج نمود که کل هزینه ازدواج او 500 تومان شد. وی مدتی نیز از سوی جهاد سازندگی مسئولیت بازسازی مناطق آزاد شده کرد نشین در منطقه سرو را به عهده گرفت. سپس مسئول کمیته برنامه ریزی جهاد استان شد و به خاطر اهمیتی که برای جنگ قائل بود همزمان با عملیات فتح المبین به جبهه عزیمت نموده و در عملیات بیت المقدس فرمانده گردان تیپ نجف اشرف بود . همچنین در عملیات مسلم بن عقیل به عنوان مسئول تیپ عمل نمود و سپس به عنوان فرمانده تیپ 9 حضرت ابوالفضل منصوب شد. پس از عملیات والفجر مقدماتی به عنوان جانشین لشگر 31 عاشورا در عملیات والفجر 4،2،1 شرکت نمود.در عملیات والفجر 1 از ناحیه پا و پشت زخمی و بستری شد . در عملیات خیبرهمراه با اولین گروه پیشتاز قبل از شروع عملیات مخفیانه در عمق خاک دشمن پیاده شد و در ساعت 11 شب چهار شنبه سوم اسفند 1362 با بی سیم خبر تصرف پل مجنون را اطلاع داد که پس از شهادتش بنام پل شهید باکری نامیده شد. شهید حمید باکری به همراه یارانش در حفظ آن پل جنگید و در ششم اسفند در همانجا به شهادت رسید.
21.شهید مهندس مهدی باکری
 به سال 1333 هجری.شمسی در شهرستان میاندوآب در یك خانواده مذهبی و باایمان متولد شد. در دوران كودكی، مادرش را – كه بانویی باایمان بود – از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رسانید و در دوره دبیرستان (همزمان با شهادت برادرش علی باكری به دست دژخیمان ساواك) وارد جریانات سیاسی شد.
 پس از اخذ دیپلم با وجود آنكه از شهادت برادرش بسیار متاثر و متالم بود، به دانشگاه راه یافت و در رشته مهندسی مكانیك مشغول تحصیل شد. از ابتدای ورود به دانشگاه تبریز یكی از افراد مبارز این دانشگاه بود. او برادرش حمید را نیز به همراه خود به این شهر آورد.
شهید باكری در طول فعالیتهای سیاسی خود (طبق اسناد محرمانه بدست آمده) از طرف سازمان امنیت آذربایجان شرقی (ساواك) تحت كنترل و مراقبت بود.
پس از مدتی حمید را برای برقراری ارتباط با سایر مبارزان، به خارج از كشور فرستاد تا در ارسال سلاح برای مبارزین داخل كشور فعال شود.
شهید مهدی باكری در دوره سربازی با تبعیت از اعلامیه حضرت امام خمینی(ره) – در حالی كه در تهران افسر وظیفه بود – از پادگان فرار و به صورت مخفیانه زندگی كرد و فعالیتهای گوناگونی را در جهت پیروزی انقلاب اسلامی نیز انجام داد.
بعد از پیروزی انقلاب و به دنبال تشكیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد در آمد و در سازماندهی و استحكام سپاه ارومیه نقش فعالی را ایفا كرد. پس از آن بنا به ضرورت، دادستان دادگاه انقلاب ارومیه شد. همزمان با خدمت در سپاه، به مدت 9 ماه با عنوان شهردار ارومیه نیز خدمات ارزنده‌ای را از خود به یادگار گذاشت.
ازدواج شهید مهدی باكری مصادف با شروع جنگ تحمیلی بود. مهریه همسرش اسلحه كلت او بود. دو روز بعد از عقد به جبهه رفت و پس از دو ماه به شهر برگشت و بنا به مصالح منطقه، با مسئولیت جهاد سازندگی استان، خدمات ارزنده‌ای برای مردم انجام داد.
شهید باكری در مدت مسئولیتش به عنوان فرمانده عملیات سپاه ارومیه تلاشهای گسترده‌ای را در برقراری امنیت و پاكسازی منطقه از لوث وجود وابستگان و مزدوران شرق و غرب انجام داد و به‌رغم فعالیتهای شبانه‌روزی در مسئولیتهای مختلف، پس از شروع جنگ تحمیلی، تكلیف خویش را در جهاد با كفار بعثی و متجاوزین به میهن اسلامی دید و راهی جبهه‌ها شد.
شهید باكری با استعداد و دلسوزی فراوان خود توانست در عملیات فتح‌المبین با عنوان معاون تیپ نجف اشرف در كسب پیروزیها موثر باشد. در این عملیات یكی از گردانها در محاصره قرار گرفته بود، كه ایشان به همراه تعدادی نیرو، با شجاعت و تدبیر بی‌نظیر آنان را از محاصره بیرون آورد. در همین عملیات در منطقه رقابیه از ناحیه چشم مجروح شد و به فاصله كمتر از یك ماه در عملیات بیت‌المقدس (با همان عنوان) شركت كرد و شاهد پیروزی لشكریان اسلام بر متجاوزین بعثی بود.
در مرحله دوم عملیات بیت‌المقدس از ناحیه كمر زخمی شد و با وجود جراحتهایی كه داشت در مرحله سوم عملیات، به قرارگاه فرماندهی رفت تا برادران بسیجی را از پشت بی‌سیم هدایت كند.
در عملیات رمضان با سمت فرماندهی تیپ عاشورا به نبرد بی‌امان در داخل خاك عراق پرداخت و این بار نیز مجروح شد.
در عملیات مسلم بن عقیل با فرماندهی او بر لشكر عاشورا و ایثار رزمندگان سلحشور، بخش عظیمی از خاك گلگون ایران اسلامی و چند منطقه استراتژیك آزاد شد.
شهید باكری در عملیات والفجرمقدماتی و والفجر یك، دو، سه و چهار با عنوان فرمانده لشكر عاشورا، به همراه بسیجیان غیور و فداكار، در انجام تكلیف و نبرد با متجاوزین، آمادگی و ایثار همه‌جانبه‌ای را از خود نشان داد.
در عملیات خیبر زمانی كه برادرش حمید، به درجه رفیع شهات نایل آمد، با وجود علاقه خاصی كه به او داشت، بدون ابراز اندوه با خانواده‌اش تماس گرفت و چنین گفت:
 « شهادت حمید یكی از الطاف الهی است كه شامل حال خانواده ما شده است. »
و در نامه‌ای خطاب به خانواده‌اش نوشت:
«من به وصیت و آرزوی حمید كه باز كردن راه كربلا می‌باشد همچنان در جبهه‌ها می‌مانم و به خواست و راه شهید ادامه می‌دهم تا اسلام پیروز شود.»
در مرحله آماده‌سازی مقدمات عملیات بدر، اگرچه روزها به كندی می‌گذشت اما مهدی با جدیت، همه نیروها را برای نبردی مردانه و عارفانه تهییج و ترغیب كرد و چونان مرشدی كامل و عارفی واصل، آنچه را كه مجاهدان راه خدا و دلباختگان شهادت باید بدانند و در مرحله نبرد بكار بندند، با نیروهایش درمیان گذاشت.
بیانات شهید قبل از شروع عملیات بدر :
همه برادران تصمیم خود را گرفته‌اند، ولی من به خاطر سختی عملیات تاكید می‌كنم. شما باید مثل حضرت ابراهیم(ع) باشید كه رحمت خدا شامل حالش شد، مثل او در آتش بروید. خداوند اگر مصلحت بداند به صفوف دشمن رخنه خواهید كرد. باید در حد نهایی از سلاح مقاومت استفاده كینم.
هرگاه خداوند مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند. اگر از یك دسته بیست و دو نفری، یك نفر بماند باید همان یك نفر مقاومت كند و اگر فرمانده شما شهید شد نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم كه این وسوسه شیطان است. فرمانده اصلی ما، خدا و امام زمان(عج) است. اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما وسیله هستیم برای بردن شما به میدان جنگ. وظیفه ما مقاومت تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است.
تا موقعی كه دستور حمله داده نشده كسی تیراندازی نكند. حتی اگر مجروح شد سكوت را رعایت كند، دندانها را به هم بفشارد و فریاد نكند.
با هر رگبار سبحان‌الله بگویید. در عملیات خسته نشوید. بعد از هر درگیری و عملیات، شهدا و مجروحین را تخلیه كرده و با سازماندهی مجدد كار را ادامه دهید.
حداكثر استفاده از وسایل را بكنید. اگر این پارو بشكند، به جای آن پاروی دیگری وجود ندارد. با همین قایقها باید عملیات بكنیم. لباسهای غواصی را خوب نگهداری كنید. یك سال است دنبال این امكانات هستیم.
مهدی در شب عملیات وضو می‌گیرد و همه گردانها را یك یك از زیر قرآن عبور می‌دهد. مداوم توصیه می‌كند:
برادران! خدا را از یاد نبرید نام امام زمان(عج) را زمزمه كنید. دعا كنید كه كار ما برای خدا باشد. از پشت بی‌سیم نیز همه را به ذكر «لاحول و لاقوه الا بالله» تحریض و تشویق می‌كند.
لشكر عاشورا در كنار سایر یگانهای عمل كننده نیروی زمینی سپاه، در اولین شب عملیات بدر، موفق به شكستن خط دشمن می‌شود و روز بعد به تثبیت مواضع در ساحل رود می‌پردازد. در مرحله دوم عملیات، از سوی لشكر عاشورا حمله‌ای نفس‌گیر به واحدهایی از دشمن كه عالم فشار برای جناح چپ بودند، آغاز می‌شود. حمله‌ای كه قلع و قمع دشمن و گرفتن انتقام و قطع كامل دست دشمن از تعرض به نیروها در جناح چپ ثمره آن بود.
پانزده روز قبل از عملیات بدر به مشهد مقدس مشرف شد و با تضرع از آقاعلی‌بن موسی‌الرضا(ع) خواسته بود كه خداوند توفیق شهدت را نصیبش نماید. سپس خدمت حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رسید و با گریه و اصرار و التماس درخواست كرد كه برای شهادتش دعا كنند.
این فرمانده دلاور در عملیات بدر در تاریخ 25/11/63، به خاطر شرایط حساس عملیات، طبق معمول، به خطرناكترین صحنه‌های كارزار وارد شد و در حالی كه رزمندگان لشكر را در شرق دجله از نزدیك هدایت می كرد، تلاش می‌نمود تا مواضع تصرف شده را در مقابل پاتكهای دشمن تثبیت نماید، كه در نبردی دلیرانه، براثر اصابت تیر مستقیم مزدوران عراقی، ندای حق را لبیك گفت و به لقای معشوق نایل گردید.
هنگامی كه پیكر مطهرش را از طریق آبهای هورالعظیم انتقال می‌دادند، قایق حامل پیكر وی، مورد هدف آرپی‌جی دشمن قرار گرفت و قطره ناب وجودش به دریا پیوست.