بررسی چند سند از مجموعه اسناد کابینه کودتا
کودتای سوم حوت 1299 از رویدادهای با اهمیتی در تاریخ معاصر ایران بهشمار میآید که باید از جنبههای گونانگون مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.در مورد چگونگی شکلگیری کودتا و نقش دولتهای بیگانه در پیدایش آن،سخنان بسیاری رفته و هنوز هم به نظر میرسد که باید بیشتر مورد مطالعه و تحقیق قرار گیرد.همچنین زندگینامههای دو عامل سرشناس کودتا یعنی رضا خان میرپنج و سید ضیاء الدین طباطبایی،بارها در ایران و به زبان پارسی به چاپ رسیده است.البته جای تعجب نیست اگر دربارهء رضا خان میرپنج[رضا شاه بعد]اسناد و مدارک و شرح احوال بیشتری به چاپ رسیده باشد.به نظر میرسد که برای تجزیه و تحلیل تاریخی این رویداد معاصر،واجب باشد که اسناد و مدارک دولت کودتا نیز مورد بررسی پژوهشگران قرار گیرد.ازاینرو نگارنده که حدود سیصد برگ از اسناد کابینهء مزبور را در اختیار دارد، ضمن موضوعبندی کلیهء اسناد،چند سند مهم این مجموعه را نیز به علاقهمندان معرفی مینماید.
مجموعهء این اسناد را میتوان به هشت موضوع اساسی بخش کرد:
-بخش نخست:اسناد مربوط به گرفتار شدگان سیاسی.
-بخش دوم:اسناد مربوط به مطبوعات سراسر کشور.
-بخش سوم:اسناد مربوط به لغو قرارداد 1919 ایران و انگلیس.
-بخش چهارم:اسناد مربوط به انحلال پلیس جنوب.
-بخش پنجم:مصوبات هیأت دولت.
-بخش ششم:اسناد مربوط به خلع سلاح عمومی.
-بخش هفتم:اعلامیههای صادره دولت کودتا.
-بخش هشتم:اسناد مربوط به وضعیت اقلیتهای دینی در دولت کودتا.
لازم به یادآوری است که دستهای از این اسناد در آرشیو سازمان اسناد ملی ایران نگهداری میشود که نشانی آنها در پایان این نوشتار آورده شده است.
بخش نخست:
بخش نخست این مجموعه که در حدود هفتاد برگ سند است،اختصاص دارد به نامههای دستگیری،آزادی،شفاعت،توصیه و ضمانت که به نام افراد گوناگونی از مراجع مختلف صادر شده است،یا بالعکس.در این بخش،از سندهای مربوط به سیاستمدارانی سرشناس مانند:
مستشار الدوله،نصرت الدولهء فیروز، قوام السلطنه،سالار فاتح،مشار الدوله و غیره گرفته تا اسنادی از چهرههایی گمنام همچون بقال و نانوا و...وجود دارد که به نوعی دچار گرفتاری سیاسی شدهاند.از بهترین استاد این بخش میتوان توصیهنامهء میرزا علی اکبرخان دهخدا را که خطاب به رئیس دولت کودتا نگاشته،نام برد.او در این نامه خواستار آزادی برادرش میرزا یحییخان شده که چندی هم رئیس مالیهء قزوین بوده است.این نامهء به خط و امضای خود مرحوم استاد علی اکبر دهخدا میباشد.از موضوعات مهم این بخش، چندین سند مربوط به مستشار الدوله است که از آنها بخوبی میتوان به درگیری و اختلاف بین رضا خان و سید ضیاء الدین از همان اوایل پیروزی کودتا پی برد. اولین نامه،تاریخ 26 حوت[اسفند]1299 را دارد که به مهر و امضای سید ضیاء و خطاب به تشکیلات حکومت نظامی، چنین نوشته شده است:
[سند شماره 1]
حکومت نظامی طهران
لازم است مقرر دارید قزاقهایی که در خانهء آقای مستشار الدوله هستند از آنجا رفته معترض ایشان و خانوادهشان نبوده و چون قصد دارند به شمیران تشریف ببرند یک دو نفر قزاق یا ژاندارم به خدمت ایشان بگماید.
سید ضیاء الدین طباطبایی
[مهر و امضا]
کلنل کاظمخان حاکم نظامی تهران در همان روز،نامهء شمارهء 3931 را برای رضا خان فرمانده دیویزیون قراق نوشته و دستور رئیس الوزرا را به او منعکس نموده است:
[سند شماره 2]
مقام محترم ریاست دیویزیون قزاق اعلیحضرت همایونی و فرمانده کل قوا دام اقباله سواد دستخط نمره()حضرت اشرف اعظم آقای رئیس الوزرا دامت عظمته نسبت به آقای مستشار الدوله برای استحضار خاطر مبارک لفا تقدیم میگردد، مقرر فرمایید دو نفر قزاق معین نمایند که در معیت آقای مستشار الدوله به شمیران بروند و در خدمت ایشان باشند.
اما رضا خان میرپنج فرمانده قزاق در اسخ به دستور رئیس الوزرا،بعد از سه روز نامهء تندی به این شرح به حکومت نظامی میفرستد:
[سند شماره 3]
حکومت محترم نظامی
در جواب مراسلهء نمره 3931 اظهار میدارد که از مأمورین دربخانه آقای مستشار الدوله اطلاعی نداشته و قزاقی هم برای خدمت معزی الیه به شمیران فرستاده نخواهد شد.
رئیس دیویزیون قزاق اعلیحضرت اقدس همایونی و فرمانده کل قوای نظامی
رضا
[مهر و امضا]
بخش دوم:
همانطور که همگان میدانند،در همان روز کودتا طبق مادهء چهارم اعلامیه منتشر شده رضا خان رئیس دیویزیون قزاق، فعالیت کلیهء روزنامهها و مطبوعات تعطیل اعلام شد.اسناد این بخش،عموما دستور توقیف،اجازهء فعالیت،تقاضاهای مدیران جراید و توصیهنامههای گوناگون را در بر دارد.بیست سند از این بخش طی مقالهای به نام«بیست سند منتشر نشده از دورهء خاموشی مطبوعات»در شمارهء قبلی گنجینهء اسناد(سال سوم-دفتر چهارم- زمستان 1372،ص 71)توسط این جانب به چاپ رسیده است.اینک نیز سند اجازهء تأسیس جریدهء هفتگی«قرن بیستم»که از سوی رئیس الوزرای کودتا به میرزادهء عشقی داده شده معرفی میگردد:
[سند شماره 4]
ریاست وزرا نمره 1136 به تاریخ 24 برج حمل 1339 وزارت جلیلهء معارف و اوقاف
به آقای میرزادهء عشقی اجازهء طبع و نشر یک جریدهء هفتگی،مصور،اجتماعی، سیاسی،ادبی،اخلاقی به نام قرن بیستم داده شده است.بدیهی است از طرف آن وزارت جلیله امتیاز روزنامهء مزبور به ایشان داده خواهد شد که شروع به انتشار آن نمایند.
[مهر و امضا]
بخش سوم:
در این بخش اسناد مربوط به لغو قرارداد 1919 ایران و انگلیس موضوعبندی شده است.نامهء زیر که به خط و امضای مشیر معظم وزیر پست و تلگراف کابینهء سید ضیاء الدین است،جهت معرفی ارائه میگردد:
[سند شماره 5]
در جلسهء 13 حوت پیچی ئیل 1299 به اتفاق آراء هیئت وزراء تصویب و تصمیم نمودند معاهدهء 9 ماه اوت 1919 الغاء گردد و وزارت امور خارجه به سفارت انگلیس اطلاع دهد.
مشیر معظم
[امضا]
بخش چهارم:
در این بخش اسناد مذاکرات انحلال پلیس جنوب موضوعبندی شده است. جالبترین اسناد این بخش،گزارش کلنل فریزر به رئیس الوزرا دربارهء تشکیلات پلیس جنوب است.از مهمترین اسناد مزبور یکی هم صورتجلسهء هیأت دولت در سوم فروردین ماه 1300 خورشیدی است که مشیر معظم آن را تنظیم و امضا نموده است. از مطالعهء این سند درمییابیم که ابتدا دولت انگلیس تصمیم گرفته است که تشکیلات پلیس جنوب را منحل نماید:
[سند شماره 6]
ریاست وزراء در جلسهء سوم حمل تخاقویئیل 1300
نظر به این که دولت انگلیس مصمم شده است تشکیلات تأمینیه موسوم به پلیس جنوب ایران را که از چند سال به این طرف در ایلات فارس و کرمان تأسیس نموده،منحل نماید و نظر به اینکه لزوم استقرار امنیت در نقاط مختلفهء مملکت ازدیاد قوای ژاندارمری دولتی را قویا ایجاب میکند و نظر به اینکه اگر قوای مزبوره منحل گردداز طرفی افراد آن که تمام اشخاص کارآزمودهء جنگی باشد بیکار و از طرف دیگر رشتهء انتظامات چند ایالت مهمهء مملکت متلاشی خواهد گشت و در آتیه با صرف میلیونها و مدتی وقت ممکن است امنیت و آسایش را اعاده داد و برای جلوگیری از انحلال آن،مذاکرات و اقداماتی قبلا از طرف حضرت آقای رئیس الوزراء شده و در جلسات سابق هیئت وزراء هم مذاکره در اطراف این مسأله شده بود،اینک هیئت وزراء به اتفاق آراء تصویب نمودند که با دولت انگلیس مذاکرات لازمه به عمل آید تا تشکیلات تأمینیهء مزبورهء فوق با مهمات آن به دولت علیهء ایران منتقل گردد و صاحب منصبان انگلیسی و هندی آن از خدمت خارج و تشکیلات آتیهء این قوه مطابق تشکیلات ژاندارمری دولتی و دستور العمل دولت علیه[؟]شود.مقرر شد این تصمیم دولت علیه را وزارت امور خارجه در ضمن مراسله[ای]به سفارت انگلیس اطلاع دهد.
مشیر معظم
بخش پنجم:
این بخش شامل اسناد مصوبات هیأت دولت است که در انتهای اوراق،امضای اعضای هیأت دولت به چشم میخورد. برای نمونه سند زیر معرفی میگردد:
[سند شماره 7]
هیئت وزراء نمره 12943 به تاریخ 30 برج حوت 1339
در جلسهء 22 حوت پیچیئیل 1299 هیئت وزرا قرار شد کمیسیونی مرکب از آقایان مفصلهء ذیل تشکیل یابد که در تحت ریاست آقای منصور السلطنه قوانین راجع به عدلیه را ترتیب دهند تا پس از آنکه از روی دقت قوانین مزبوره حاضر شد به هیئت وزرا پیشنهاد و تنفیذ گردد.
آقای منصور السلطنه
آقای زکاء الملک
آقای حاج سید نصر الله
آقای میرزا محمد قمی
آقای شیخ محمد بروجردی
آقای میرزا علی قمی
آقای شریعتزاده
[امضای سید ضیاء و شش وزیر دیگر]
بخش ششم:
دولت کودتا از همان روزهای اول استقرار،اقدام به خلع سلاح عمومی نمود. اسنادی چند در این موضوع وجود دارد که مهمترین آن اعلامیهایست منتشرشده به تاریخ یازدهم اسفند 1299 برای عموم مردم.به دنبال این اعلان عمومی،از طرف صنف اسلحهفروش تهران شکایتهای بسیاری به هیأت دولت رسید،تا سرانجام قرار شد که دولت در ازای ضبط هر قبضه اسلحه،مبلغی ماهانه به اعضای صنف اسلحهفروش پرداخت نماید.اینک متن اعلامیهء خلع سلاح عمومی:
[سند شماره 8]
اعلان بر حسب امر و اشاره بندگان حضرت مستطاب اشرف آقای رئیس الوزراء دامت شوکته برای اطلاع عامه به نشر این اعلان اقدام و به عموم اهالی دار الخلافه مواد چهارگانهء ذیل اخطار و اعلام میگردد:
مادهء اول-نظر به اینکه حکومت نظامی در شهر دار الخلافه حکمفرماست، به استثنای طبقات نظامی،عموم صاحبان اسلحه از اسلحهفروش و غیره مکلفند که اسلحهء موجوده در حجرات و امکنه و منازل خود را به انضمام فشنگ بدون فوت وقت به کمیساریای محلی خود تسلیم و قبض چاپی که تهیه شده است دریافت نمایند.
مادهء دویم-6 روز بعد از نشر این اعلان کلیهء اسلحههای موجوده که قبلا به کمیساریای محلی تسلیم نگشته باشد بدون دادن قبض اخذ و ضبط دولت علیه خواهد شد.
مادهء سوم-هرگاه یک ده روز از تاریخ نشر این اعلان بگذرد و صاحبان اسلحه در اجرای مواد این اعلان خودداری و تخلف نموده باشند علاوهبر اخذ و ضبط اسلحه، مرتکب به مجازاتهای سخت حتی ممکن است محکوم به اعدام شود.
مادهء چهارم-به مأمورین نظمیه و قوای تأمینیه حق داده شده و میتوانند در هر موقع امکنه و منازلی را که مورد سوء ظن واقع شود،ورود و تفتیش نمایند.
تبصره-تفنگهای ساچمهزنی و شکاری از مواد فوق مستثنی و برای حمل آن باید در این فاصله از ادارهء نظمیه جواز تحصیل نمایند.
یازدهم حوت پیچیئیل 1339
رئیس کل تشکیلات نظمیه و حاکم نظامی شهر طهران مأمور اجرای مواد فوق هستند[حاشیه:در حاشیه مادهای با شمارهء 2 افزوده شده که پس از آن کلیهء شمارهها تغییر کرده است.]
2-در قبض[؟]و نوع تفنگ و مقدار فشنگ تصریح خواهد شد.
بخش هفتم:
در بخش هفتم مجموعه اسناد،چند اعلامیه از دولت کودتا گردآوری شده است. مشهورترین این اعلامیهها،اعلامیهء معروف رضا خان میرپنج است با عنوان«حکم میکنم»که در روز کودتا چاپ و بر دیوارهای شهر تهران نصب شد.اینک متن آن اعلامیه:
[سند شماره 9]
[علامت شیر و خورشید]
حکم میکند:
مادهء اول-تمام اهالی شهر طهران باید ساکت و مطیع احکام نظامی باشند.
مادهء دوم-حکومت نظامی در شهر برقرار و از ساعت هشت بعداز ظهر غیر از افراد نظامی و پلیس مأمور انتظامات شهر کسی نباید در معابر عبور نماید.
مادهء سوم-کسانی که از طرف قوای نظامی و پلیس مظنون به مخل آسایش و انتظامات واقع شوند فورا جلب و مجازات سخت خواهند شد.
مادهء چهارم-تمام روزنامجات- اوراق مطبوعه تا موقع تشکیل دولت به کلی موقوف و بر حسب حکم و اجازه که بعد داده خواهد شد باید منتشر شوند.
مادهء پنجم-اجتماعات در منازل و نقاط مختلفه به کلی موقوف،در معابر هم اگر بیش از سه نفر گرد هم باشند با قوهء قهریه متفرق خواهند شد.
مادهء ششم-تمام مغازههای شراب و عرقفروشی،تئاتر و سینما توگرافها و کلوپهای قمار باید بسته شود و هر مست دیده شود به محکمه نظامی جلب خواهد شد.
مادهء هفتم-تا زمان تشکیل دولت تمام ادارات و دوایر دولتی غیر از ادارهء ارزاق تعطیل خواهد بود.پستخانه،تلفونخانه و تلگرافخانه هم مطیع این حکم خواهند بود.
مادهء هشتم-کسانی که در اطاعت از مواد فوق خودداری نمایند به محکمه نظامی جلب و به سختترین مجازاتها خواهند رسید.
مادهء نهم-کاظمخان به سمت کماندانی شهر انتخاب و معین میشود و مأمور اجرای مواد فوق خواهد بود.
رئیس دیویزیون قزاق اعلیحضرت اقدس شهریاری و فرماندهء کل قوا (رضا)
بخش هشتم:
اعلام حکومت نظامی از سوی دولت کودتا،فعالیت مذهبی اقلیتهای دینی ایران را نیز دچار اختلال کرد.در این بخش اسناد بسیاری وجود دارد که نمایندگان اقلیتهای دینی از حکومت نظامی،خواستار صدور مجوز جهت گردهمایی و انجام فرایض مذهبی خود شدهاند.به دو سند زیر توجه شود:
[سند شماره 10]
متولیان نمازخانههای ارامنه طهران به تاریخ 27 برج حمل 1300 مطابق ماه آوریل 1921
مقام محترم کماندان حکومت نظامی طهران دام اقباله
خاطر محترم را مستحضر میدارد که بر حسب معمول و آداب مذهبی ارامنه همه ساله مراسم تعزیت و سوگواری قتل حضرت مسیح[را]به عمل میآورند. بنابراین در شب جمعه 9 برج ثور سه ساعت از شب گذشته تا مقارن صبح عموم ارامنه باید به نمازخانه رفته رسوم مذهبی خود را به انجام برسانند.لهذا متمنی است کتبا اجازه فرمایند اعلانی در این خصوص به زبان ارمنی منتشر نماییم که عموم ارامنه بتوانند آزادانه در آن شب مذکور به نمازخانههای دروازه قزوین و دروازه شاه عبد العظیم رفته رسوم مذهبی خود را به جا بیاورند و ضمنا به عموم کمیساریا و مأمورین نظم شهر و پلیس و قزاق قدغن فرمایید که در آن شب ممانعت و مزاحمت از عبور و مرور ارامنه در شهر ننمایند. زیاده منتظر اجازهء کتبی میباشیم.
از طرف متولیان نمازخانههای ارامنهء طهران
نایب رئیس[امضا]
منشی[امضا]
آدرس:دروازه قزوین نمازخانهء ارامنه
[سند شماره 11]
مقام منیع حکومت نظامی تهران دامت شوکته
چون شب یکشنبه آینده عید بزرگ روسها است و ما مجبوریم در نمازخانهء پامنار که مال روسها است اجتماع کنیم و به او راد و ادعیه مشغول شویم لازم است که از مقام محترم اجازه میخواهد که در شب مزبور در نمازخانه اجتماع نموده اجرای آیین مذهبی خود را نماییم.و کلیه اشخاصی که در آنجا جمع میشوند از زن و بچه 50 نفر زیادتر نخواهند بود. مستدعی است قدغن بفرمایید مأمورین پلیس و حکومت نظامی جلوگیری نکنند. در خاتمه احترامات فائقه تقدیم میدارد. 8 ثور 1300
ناظر نمازخانه[امضا]نایب خلیفهء نمازخانهء روسها[امضا]توضیح:اجتماع از ساعت 8 بعداز ظهر تا ساعت 3 بعد از نصف شب در نمازخانه خواهد بود.
[حاشیه]:
8 ثور فورا
سواد مراسلهء مزبوره به ادارهء نظمیه فرستاده شود.و بنویسید بهطوری که راجع به اجتماع در نمازخانههای ارامنه در شب عیدشان در تحت نمره()دستور داده شده است اقدام و با یک مواظبت و مراقبت مخصوص با نزاکتی مجلس را در تحت انتظامات مأمورین خود خاتمه بدهید.
اما به غیر از اسناد موضوعی هشتگانهء فوق،اسناد پراکندهء بسیاری نیز از عملکرد کابینهء کودتا در دست است که هرچند ممکن است این اسناد به نظر ساده و بیاهمیت جلوه کنند،اما نزد فرزانگان و پژوهشگران از اهمیت فراوانی برخوردارند.
چرا که این اسناد به ظاهر بیاهمیت،نشان دهندهء اوضاع اجتماعی دورهء کودتا و مشکلاتی است که تودههای مردم با آن دست به گریبان بودهاند.از این مجموعهء جالب،چندین سند برگزیده شده که میباید سند اول را با اسناد بعدی سنجیده تا اهمیت موضوع آشکار گردد.سند اول مربوط است به صدور مجوز برای شاهزاده داراب میرزا جهت دایر کردن مجلس قمار،بدین شرح:
[سند شماره 12]
پلیس اونیفرمه
راپورت نمره 242
طهران 21 برج حمل 1300/1339
موضوع راجع به مجلس قمار
متن راپورت
مقام محترم ریاست پلیس اونیفرمه
شاهزاده داراب میرزا ساکن بریکار که قمارباز است در ساعت 10 صبح به کمیساریا آمده و مشروحهای از حکومت نظامی طهران آورده که مرقوم داشتهاند شاهزادهء مزبور بعضی از روزهای دوشنبه و جمعه را مهمان خصوصی دارد ممانعت ننمایید.در این خصوص از مشار الیه تحقیقات شفاهی شده معلوم میشود فردا را که دوشنبه است جمعی را دعوت کرده و قمار دارد،اطلاعا معروض داشت که هر نوع مقتضی است و مقرر فرمایند رفتار شود.
[مهر:کمیساریا نمرهء 4 سنگلج]
و اما چند سند بعدی مربوط میشود به دستگیری و بازجویی فردی به نام حاج محمد علی که پیشکار و گکماشتهء حاج میرزا یعقوب امینی بوده است.او به جرم پذیرایی از حاج شیخ عبد الله مازندرانی ملقب به صالح علی شاه-که نمایندهء حاج شیخ محمد حسن گنابادی قطب دراویش گنابادی ساکن تهران بوده-و همچنین برگزاری مراسم نماز جماعت به همراه تنی چند از هم مسلکان خود،دستگیر و زندانی میشود.سند اول،متن گزارش آژان نمره 392 زین العابدینخان است به صاحب منصب کشیک:
[سند شماره 13]
خدمت صاحب منصب کشیک دام اقباله در ساعت 7 بعد از ظهر حسب الامر رفتم به منزل حاجی محمد علی گماشتهء حاجی میرزا یعقوب امینی.موقعی که بنده با اجازه داخل خانهء مشار الیه شد تقریبا بیست نفر اشخاص ذیل در آن جا جمع بودند.اسامی آنها را برداشته و حاجی مذکور را به کمیساریا جلب نمودم و اسامی آن اشخاص از قرار ذیل است:
-حاج شیخ عبد الله مازندرانی
-میرزا مهدی،آدم آقا
-حیدر قلیخان
-میرزا سید احمدخان
-میرزا عبد الله
-آقا میرزا کمال
-غلامحسینخان
-آقا میرزا حسنخان
-آقا محمد حسین
-آقا محمد هاشم
-آقا شیخ حسین دشتستانی
-ملا عباسقلی
-حاجی محمد اسماعیل شیخ المشایخ
-مشهدی حسین علی
-آقا محمد اسماعیل صراف
-آقا میرزا علیخان
-آقا میرزا عبد الحسین
آقا مصطفی
-آقا سید ابو سعید
-آقا شیخ محمود صدر الذاکرین
-آقا میرزا آقاجان
محض اطلاع عرض شد
پس از دستگیری،حاجی محمد علی به ادارهء نظمیه برده میشود و تحت بازجویی قرار میگیرد.اسناد بازجویی او در سه برگ بدین شرح است:
[سند شماره 14]
ادارهء نظمیه طهران
ورقهء استنطاق حاجی محمد علی گماشته حاج میرزا یعقوب امینی
به تاریخ 1 شهر شعبان المعظم ئیل 1339 س-اسم و شهرت خودت را بیان کنید.
ج-حاجی محمد علی ولد مرحوم آقا میرزا جان اصفهانی شغل گماشته حاجی میرزا یعقوب امینی منزل کوچهء حمام فیروزهء کوچهء حاجی کاظم خانهء آقا محمد صحاف نمره 1[مهر]
س-اشخاصی که امشب در منزل شما جمع شده بودند برای چه کاری آنجا بودند بیان کنید؟
ج-برای بازدید عید به منزل بنده آمده و تمام این اشخاص از مردهء آقای کونابادی [گنابادی]میباشند.در شبهای جمعه در عرض سال در منزل آقای شیخ عبد الله مازندرانی،در شبهای دوشنبه در منزل حاج میرزا یعقوب امینی،در شبهای سهشنبه از یک ساعت به غروب مانده الی دو از شب گذشته در منزل آقا شیخ محمد حسین[؟]در بازارچهء مروی در کوچه باغ،در شب چهارشنبه در منزل مشیر السلطنه خانهء عضد الملک،در شب پنجشنبه در منزل حاجی محمد آقای دلال اصفهانی،حجرهء ایشان در سرای حاجی ملا علی جنب تکیهء زرگرها کوچهء چاپخانه، خانهء شخصی[مهر]
س-در صورتی که اعلان از طرف دولت شده بود که هرکس مهمانی یا عروسی یا جلسهای بخواهد فراهم نماید قبلا باید به کمیساریای همان محل اطلاع بدهد شما که امشب مجلسی داشتید علت
سید ضیاء الدین طباطبایی
اطلاع ندادن به کمیساریا چه بوده بیان کنید؟
ج-آقا شیخ عبد الله خواستند که امشب بازدید عید بیایند به منزل بنده، خودشان و پسر ایشان[مهر]
س-اشخاصی که در آنجا امشب ورود نموده بودند از کجا اطلاع داشتند که آقا در منزل شما میباشند؟
ج-چون فهمیدند این اشخاص که آقا امشب در منزل بنده میباشند،بدون اینکه بنده دعوت از اینها بنمایم خودشان آمدند و عادت این مردهها این است که بدون دعوت،همین که بفهمند که آقا در کدامیک از منازل این اشخاص میباشد،تماما در آن منزل جمع میشوند برای نماز و روضه [مهر]
س-شما ابتدا اظهار نمودید و گفتید که چون حاج میرزا یعقوب در اینجا نبودند قرار شد که آقا شیخ عبد الله بیایند به منزل بنده،در صورتی که شما اطلاع داشتید چرا اطلاع به کمیساریا ندادید؟
ج-فقد[فقط]دو نفر یا سه نفر که آقا باشد و پسرش و نوکر ایشان؛و این چند نفر ابتدا رفته بودند به منزل آقا شیخ عبد الله سراغ گرفته بودند،چون فهمیدند که در منزل بنده میباشند خودسرانه آمدند به منزل بنده،وقتی که نماز میخواندیم.[مهر]
س-پس اینکه این اشخاص آمدند به منزل شما هنوز مشغول نماز نشده بودید، چرا خبر ندادید؟آن وقت میخواستید خبر بدهید.
ج-چون در شبهای دوشنبه پشت سر آقا نماز میخواندند آمده بودند در منزل بنده،نماز که تمام شد خواستم بیایم به کمیساریا اطلاع بدهم که شما آمدید.[مهر]
س-معلوم است که شما خیال اطلاع دادن نداشتید،و الاّ همان موقع اطلاع به کمیساریا میدادید و ممکن بود که پیش از نماز خبر میدادید.
ج-موقعی که بنده اقتدا به آقا نمودم فقط ما سه نفر بودیم،یکی یکی رسیدند و اقتدا نمودند.[مهر]
س-شما در شبهایی که در جاهای دیگر مجلس داشتید به کمیساریا اطلاع میدادید یا خیر؟
ج-البته به کمیساریاها اطلاع میدهند و من اطلاع نداشتم،و الاّ اطلاع به کمیساریا میدادم.[مهر]
س-سواد و مهر دارید؟
ج-هم مهر دارم،هم سواد دارم[مهر].
خلاصهء کلام آنکه برای درویش بینوا پروندهء قطوری ساختند و سرانجام نیز او را به زندان سپردند:
[سند شماره 15]
حکومت نظامی طهران
تاریخ 22 حمل 1300
دایرهء مجلس
حاج محمد علی را که از کمیساریای نمره 8 به حکومت نظامی اعزام داشتهاند در تحت نظر داشته باشید تا دستور ثانوی داده شود.
[امضا]
[حاشیه]:
تحویل صاحب منصب کشیک داده شد.
[امضا]
راهنمای اسناد:
از سندهای موجود در سازمان اسناد ملی ایران به نشانههای زیر استفاده شده است:
سند شماره 1-655 ظ 1/293001429
سند شماره 2-655 ظ 1/293001429
سند شماره 3-655 ظ 1/293001429
سند شماره 9-653 ظ 1/293001477
سند شماره 10-321 ق 1/293005966
سند شماره 11-321 ق 1/293005966
سند شماره 12-651 ظ 1/293001475
سند شماره 13-651 ظ 1/293001475
سند شماره 14-651 ظ 1/293001475
سند شماره 15-651 ظ 1/293001475