آیت الله بروجردی، شاه و اصلاحات ارضی از زبان حبیب الله عسگر اولادی

 در اواخر دهه 1330 شمسی، آیت الله بروجردی مانع از اجرای اصلاحات ارضی توسط محمدرضا شاه شد.

حبیب الله عسگراولادی در کتاب خاطرات خود، درباره کشمکش شاه و آیت الله بروجردی بر سر اصلاحات ارضی می نویسد: " در همان سال ها { ی پایانی دهه 1330 } یکی دو مقاومت نسبتاً غیرعلنی از جانب حضرت آیت الله العظمی بروجردی علیه حکومت پهلوی ظهور پیدا کرد. موضوع همان اصلاحات ارضی و تصوراتی بود که شاه از خطر کمونیست ها، مبنی بر اینکه ممکن است طرفداران شوروری یک انقلاب کارگری یا طرفدارن چین یک انقلاب کمونیستی در ایران به راه بیاندازند، داشت.
 
این نگرانی او را وادار کرد که به سراغ اصلاحات ارضی برود و برای همین فکر کرده بود که باید اول مراجع تقلید را در این باره قانع کند زیرا بدون رضایت حوزه های علمیه یا حداقل سکوت آنها نمی توانست این مساله را پیش ببرد.
 
برای همین وقتی با لطایف الحیل موضوع را به محضر آیت الله بروجردی عرض کرده بودند، تا آن جا که من شنیدم و به خاطر دارم، ایشان فرمودند: " ایشان ( شاه ) چه کاره اند که این کار را بکنند؟ ایشان یک مقام غیر مسئول اند در قانون اساسی. اگر که سلطنت شان بر اساس قانون اساسی است، قانون اساسی ایشان را یک مقام غیر مسئول می داند. "
 
یک مرحله دیگر آمدند و به ایشان گفتند: " در بعضی از کشورهای اسلامی این کار شده است. نقل است که ایشان فرمودند: " در آن جاها اول راجع به حاکم فکر کرده اند، دوم این سلطنت را کنار گذاشتند و جمهوری کردند. "
 
همین موضع گیری های آیت الله بروجردی باعث شد رابطه بین مرجع تقلید و محمدرضای خائن تیره شود. "