اندیشه تحریم در دوران پهلوی
شاید وقتی مرحوم میرزای شیرازی فتوای تحریم تنباکو را صادر میکرد تا از این طریق با تهاجمات پیچیده سیاسی، فرهنگی و اقتصادی استعمار انگلیس و ذات تهاجمی تمدن جدید غرب مقابله کند، هیچگاه تصور نمیکرد که روش تحریم در مبارزه، بعدها به عنوان اندیشهای کاملا کارآمد بخش مهمی از تاریخ معاصر ایران و پارهای از کشورهای زیر نفوذ استعمار را تحت تأثیر قرار دهد.
اکنون به راحتی میتوان معنای این اظهارات پارهای از کارگزاران سیاستهای نظام استبدادی پادشاهی در ایران و روشهای غرب را در غارت منابع ملی این کشور درک کرد که بعد از نهضت تنباکو گفتند: دخالت اضطراری میرزای شیرازی در امر سیاست گرچه برای حفظ استقلال مملکت و نگه داری از تجاوزات بیگانگان بسی سودمند بود ولیکن بذری در مزرعه روحانیت پاشیده شد که معلوم نیست چه حاصلی برویاند و چه نتیجه در آینده برای سیاست و روحانیت این مملکت داشته باشد و کدام دست قوی بتواند این خلط و مزج را بر هم زده و هر یک از سیاسیون و روحانیون را به ادای وظیفه خود وادارد. (1)
گفتمان رسمی غرب تحت عنوان تجدد و ترقی و اصلاحطلبی آمده بود که تکلیف سیاست در شریعت را جدا کند اما میرزای شیرازی با پیوند زدن یک عمل سیاسی ـ اقتصادی به اعتقادات مسلمان نشان داد که فهم مسلمانان و عالمان اسلامی از نسبت سیاست و شریعت سنخیتی با فهم مسیحیان و پدران کلیسا ندارد.
دلداگان به غرب تبیلغ میکردند که امتزاج سیاست و شریعت نه تنها دامان شریعت را لکهدار بلکه اساس سیاست را هم متزلزل میسازد. (2)
اما مجتهدان شیعی با پیوند زدن آسمان سیاست به ریسمان شریعت نشان دادند که مرحوم صدرالمتألهین بیربط هم نگفته بود که: سیاست هیچ راهی ندارد مگر اینکه در ظل شریعت قرار گیرد. زیرا اینها مانند روح و جسد هستند در یک کالبد. سیاست عاری از شریعت مانند جسدی است که روح در وی نباشد... نهایت و غایت سیاست، اطاعت از شریعت است و سیاست برای شریعت مانند عبد است نسبت به مولای خود که گاهی از وی اطاعت میکند و گاهی معصیت و نافرمانی میکند. پس اگر سیاست از شریعت اطاعت کرد، ظاهر عالم مطیع و منقاد باطن عالم میگردد و محسوسات در زیر سایه و ظل معقولات قرار میگیرد و اجزا به جانب کل حرکت میکند. (3)
چرا این پیوند ضروری است؟ چون آن کسی که از طرف رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیابت داشت باید بتواند ضبط سیاستی که وظیفهاش نگاهداری فضای زندگی برای مسلمانان است بنماید. (4)
اگر یک رهبر دینی اختیار این را نداشته باشد که فضای زندگی پیروان آن دین را در مقتضیات زمان حفظ کند و آنها را در مقابل حوادث واقعه به اتخاذ تصمیم درست رهنمون شود، آن دین چگونه دینی در ارتقای زندگی مادی و معنوی پیروان خود خواهد بود؟ استعداد مذهب شیعه در انطباق با مقتضیات زمان، رمز کارآمدی تعلیمات فقهای ما در عصر مقابله همه جانبه با حضور دین در زندگی اجتماعی مسلمانان است.
اندیشه تحریم در تاریخ سیاسی ایران یکی از روشهایی است که فقهای شیعه بارها از آن برای حفاظت از فضای زندگی مسلمانان بهره گرفتند. (5) نان خود بر سفره مردم خوردن، به نعت خویش منت از دیگری بردن، خانه همسایه سوختن و چراغ اجانب برافروختن و جامه خویش دریدن و کلاه بیگانه دوختن نه کار عقلا است. (6)
این شعار اساسی و اصلی اندیشه تحریم در تاریخ معاصر ایران بود که در سختترین شرایط به یاری استقلال، آزادی و امنیت سیاسی و اقتصادی جامعه در مقابل تهاجمات دولتهای بیگانه آمد و تمامیت ارضی ایران را در دوران تهاجم ایدئولوژیک غرب علیه دنیای آزاد حفظ نمود.
آنچه در این مقاله عرضه میشود گوشه دیگری از مبارزات علمای دینی و مردم ایران در مقابله با جریانات وابسته به نظام صهیونیستی و لیبرالیستی غرب است که قبل از نهضت امام خمینی تلاش میکردند به نوعی دست مسلمانان را از شاهرگهای حیاتی سیاسی و اقتصادی کشور کوتاه کنند. این اسناد نشان میدهد که علمای دین همیشه با بیداری کامل همه حرکات جریانهای منحرف وابسته به بیگانگان را زیر نظر داشته و اجازه نمیدادند فضای زندگی مسلمانان آنچنان آلوده به سیاسیهای استعماری گردد که دیگر امکان پیدا کردن راه چاره برای آن میسر نباشد. از حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای سید هادی خسروشاهی در ارسال این مقاله به فصلنامه پانزده خرداد سپاسگزاریم.