اميرمحمدابراهيم خان علم (شوكتالملك دوم) - ويژگيهاي دوران شوكتالملك دوّم

اميرابراهيم خان علم معروف به شوكتالملك يكي از مهمترين افراد دودمان علم بهشمار ميرود. وي در سال 1259ش/ 1298ق متولد شد و در سال 1323ش/ق1364 در سن 64 سالگي بر اثر بيماري قلبي درگذشت. او در طول حياتش و بهويژه از زمان اولين انتصابش به حكومت قاينات در سال 1323ق/1905م شاهد تحولات بسيار زيادي در قلمرو ايران و ديگر ممالك جهان بوده است و در برخي از مهمترين تحولات اين دوران شخصآ نقشهاي زيادي ايفا كرده و جايگاه ويژهاي در تحولات سياسي اين دوران به دست آورده است. در واقع ميشود گفت در زمان محمدابراهيم خان علم تحولات سياسي ـ اجتماعي عظيمي در ايران صورت گرفته كه قبل از آن تاريخ ايران سابقه و يا قرينه مشابهي نداشته است.
محمدابراهيم خان علم دوران سلطنت چهار تن از پادشاهان سلسله قاجار (ناصرالدين شاه، مظفرالدين شاه، محمدعلي شاه، احمدشاه) و دو پادشاه از سلسله پهلوي (تمام دوران رضاشاه و اوايل سلطنت محمدرضا شاه) را درك كرد و در اغلب اين دوران مناصب مهم سياسي ـ اداري را عهدهدار بود. دقيقآ به دليل ايفاي نقشهاي حساس و مهم بود كه او بهعنوان يكي از رجال بااهميت در تاريخمعاصر ايران شناخته شده است.
در دهههاي نخست تولد محمدابراهيم خان علم در ايران دورهاي آغاز شده بود كه اصطلاحآ به عصر امتيازات در تاريخ ايران معروف شده است. در اين دوره نفوذ دو كشور روسيه تزاري و انگلستان در جنبههاي مختلف سياسي، اقتصادي ... در ايران گسترش چشمگيري يافت و متقابلا حكومت قاجاري در مقابل همسايگان زورگو و قدرتمندش كاملا خلع سلاح شده و به زانو درآمده بود. در زمان كودكي محمدابراهيم خان علم، حركت مردمي و ضد استعماري رژي در ميان اقشار مختلف مردم به وجود آمده، و پردهاي از اولين جرقههاي قدرت مردم در برابر استبداد داخلي و استعمار خارجي به نمايش گذاشته شده بود. حركت ضد رژي در سال 1307ق/1889م در واپسين سالهاي حكومت طولاني ناصرالدين شاه (1313ـ1364ق/1895ـ1944م) رخ داد. در اين زمان اميرعلم خان سوم، حشمتالملك اول، پدر محمدابراهيم خان علم آخرين سالهاي عمر و حكمرانياش را سپري ميكرد.
حركتهاي آزاديخواهي و عدالتجويانه در اوايل نوجواني محمدابراهيم خان علم در ايران در حال شكلگيري و گسترش يافتن بود. او توانست يكي از نمودهاي عدالتخواهي را در شكل قهرآميز آن در سال 1313ق/1895م كه با ترور ناصرالدين شاه توسط ميرزا رضا كرماني شكل گرفته بود، مشاهده كند.
محمدابراهيم خان علم در دوره سلطنت مظفرالدين شاه قاجار (1313ـ1324ق/1895ـ1906م) بهويژه شاهد اقدامات رقابتآميز گستردهاي ميان برادرانش علياكبر خان حشمتالملك حكمران سيستان و محمداسماعيل خان شوكتالملك حكمران قاينات بود. بنابراين در اين زمان محمدابراهيم خان علم به راحتي ميتوانست دستهاي نهان و آشكاري را كه به اين رقابتها و دشمنيهاي خانوادگي و ديگر دسيسههاي منطقهاي دامن ميزد، مشاهده و شناسايي كند، و همچنين تا حدود زيادي به دستهبنديهاي سياسي داخلي و بينالمللي در مناطق شرق كشور (عمدتآ در سيستان و قاينات) آگاهي يابد.
محمدابراهيم خان علم در اين دوره شاهد رفتارها و كاركردهاي ناهمدلانه و رقابتآميز برادران حكمرانش نسبت به حكومت مركزي ايران بود كه نهايتآ در اواخر سلطنت مظفرالدين شاه منجر به فراخواني و احضار آنها به تهران شد. حكومت مركزي كه در اين زمان شاهزاده عينالدوله را در رأس هيأت دولت آن قرار داده بود بنابه دلايل مختلف حكمرانان سيستان و قاينات را به تهران احضار كرد كه به نظر ميرسيد مسائل مالي و سياسي به ترتيب انگيزههاي اصلي اين فراخواني بوده باشد، بهويژه اين كه  خود محمدابراهيم خان علم بهعنوان نماينده برادرش محمداسماعيل خان شوكتالملك، قبل از سفر اجباري او به تهران، به تهران رفت و با حضور خود در مركز توانست به سهولت در جريان تحولات سياسي قرار گيرد.
ورود محمدابراهيم خان علم به تهران در سال 1323ق/ 1905م مقارن با آغاز تحولات سياسي ـ اجتماعي بود كه نهايتآ در سال 1324ق/ 1906م منجر به وقوع انقلاب مشروطيت در ايران شد. اقامت او در اين دوران در تهران تا حدود زيادي وي را در جريان رقابتهاي روسيه و انگلستان در صحنه سياست داخلي و خارجي كشور قرار داد. در اين زمان محمدابراهيم خان علم توانست بهطور جدّيتر و كاملتر قدرت و ميزان نفوذ هر يك از كشورهاي روسيه و انگلستان را در ايران ارزيابي كند.
در واقع عملكرد سياسي محمدابراهيم خان علم در طول حيات سياسياش به دنبال شناخت و تجربياتي بود كه وي پيش از اين در اوايل زمامدارياش در ايالات شرقي كشور و با حضورش در مركز كسب كرده بود. تجربيات عملي وي در زد و بندهاي پيچيده عالم سياست براي او بسيار راهگشا بود.
با داشتن چنين آگاهيها و تجربياتي بود كه محمدابراهيم خان علم شوكتالملك دوم اندكي قبل از وقوع انقلاب مشروطيت در ايران از سوي حكومت مظفري، كه در رأس دولتآن عينالدوله قرار داشت، حكمانتصاب بهحكمراني منطقه قاينات را دريافت كرد.
مهمترين واقعه سياسي ـ اجتماعي ايران در اين دوره پيروزي انقلاب مشروطيت ايران بود. اين انقلاب در سال 1324ق اتفاق افتاد. در اين زمان به دليل رقابتهاي قدرتهاي بزرگ در سطح جهاني و بينالمللي، كه در طبقهبندي سياسي ـ نظامي اين زمان تحت عنوان صلح مسلح از آن ياد شده است، در پي به توافق رسيدن روسيه و انگلستان بر سر پارهاي از مسائل جهاني و منطقهاي در سال 1907م/ 1325ق، يعني تقريبآ يك سال پس از پيروزي انقلاب مشروطيت، ايران چون گوسفندي قرباني شده، ميان اين دو كشور تقسيم ميشود. محمدابراهيم خان علم در اين دوره شاهد تحولات بسيار سريع در درون هيئت حاكمه رژيم مشروطهي ايران و وقوع كودتاي محمدعلي شاه است. از ديگر وقايع اين زمان وقوع جنگ جهاني اول و كشيده شدن ايران به صحنه جنگ است. در طي اين جنگ تقريبآ تمام مناطق ايران از سوي ارتش كشورهاي متفق و نمايندگان سياسي ـ اطلاعاتي آنها اشغال شد و در اين ميان به ويژه نقش خاندانهاي متنفذ محلي نظير خاندان علم و شخص محمدابراهيم خان علم در قبال اين جريانات بسي مهم جلوه مينمود. به ويژه اين كه  گرايشات انگليسي وي محرز بود و از سوي ديگر طبق قرارداد تقسيم ايران در سال 1907م/1325ق منطقه حكمراني وي در حوزه نفوذ انگلستان قرار گرفته بود. بنابراين انگلستان در بهرهگيري از ياري وي مشكل چنداني نداشت. انقلاب اكتبر 1917/1336ق روسيه شوروي در زمان حيات سياسي محمدابراهيم خان علم رخ داد. اين انقلاب كه در روابط ايران و روسيه شوروي تأثيرات بسيار عميقي برجاي گزارده بود مسائل سياسي، نظامي، اقتصادي مناطق تحت حكمراني محمد ابراهيمخان علم و خاندان او را تحت تأثير قرار داد. محمدابراهيمخان علم از دوران حكومت مستبد قاجاريه، تا قبل از وقوع انقلاب مشروطيت تجاربي اندوخته بود؛ وي در دوره حكومت مشروطه نيز به زندگي سياسي خود با نوساناتي ادامه داد. او در ادامه دوران حياتش شاهد پايان يافتن عصر مشروطهگري ايرانيان در اواخر قرن سيزدهم شمسي و روي كار آمدن رضاخان، سردار سپه، بود. با روي كار آمدن رضاخان عمر سلسله قاجاريه در ايران به پايان رسيده بود. اين جريانات و تحولات سياسي بنابه مصلحتها و خطمشيهاي جديد سياستگزاران و دولتمردان وايتهال  تنظيم و مورد اجرا قرار ميگرفت. در اين ميان و همگام با صورت گرفتن تغييرات سياسي در سطح كلان كشور، نقش خاندان علم به رهبريمحمدابراهيمخان علم شوكتالملكدوم نيز در حالتغيير بود؛ مضافآ اينكه ايفاي نقشقدرتهاي خارجيدرايران وارد مرحله جديدتر و درعين حال حساستري ميشد.
در واقع به رغم برچيده شدن سلطنت قاجاريه، هيچگونه چرخش و يا برخورد غيردوستانهاي از سوي خاندان علم كه در اين زمان محمدابراهيم خان در رأس آن قرار گرفته بود، نسبت به سلسله  جديد پديد نيامد. بنابراين وفاداري خاندان علم نسبت به سلسله قاجاريه بدون اين كه  تحول عمدهاي را پشت سر بگذارد عينآ به خاندان پهلوي برگشت. كه در واقع اين امر از وابستگي اين خاندان به سياست انگلستان در ايران ناشي ميشد. بدين ترتيب با تغيير سياست انگلستان درباره رژيم قاجار و جانشينسازي رژيم جديد پهلوي به جاي آنها محمدابراهيم علم نيز خود را ملزم ديد همين مسير را بپيمايد.
محمدابراهيم خان علم، شوكتالملك دوم، حكمراني محتاط و هوشيار در طي حدود 20 سال سلطنت رضا شاه بود و يكي از خادمان نزديك وي بهشمار ميآمد، و تا جايي كه سياست انگلستان اقتضاء ميكرد با رضا شاه همراهي مينمود. شوكتالملك دوم در زمان سلطنت رضا شاه از تمام اقدامات به اصطلاح توسعهطلبانه و مدرنگري وي حمايت كرد.
محمدابراهيم خان علم به رغم تمام اين تلاشها و همراهيهايش با رضا شاه نهايتآ سقوط و تبعيد مخدوم خود (رضا شاه) را به چشم ديد.
وي توانست وقوع جنگ جهاني دوم و گسترش آن به سوي ايران را نيز مشاهده كند؛ اما قبل از اين كه  جنگ جهاني دوم در سال 1324ش/ 1945م به پايان برسد، وي در سال 1323ش در حالي كه شاهد سپري شدن سه سال از سلطنت محمدرضا بود، در سن 64 سالگي درگذشت.
_____________
. white hall  نام خياباني در لندن كه مركز ادارات دولتي بود.