اسنادي از حزب ملل اسلامي
اسنادي كه در پي ميآيد، از جمله سندهايي است كه از ساواك دربارة «حزب ملل اسلامي» به دست آمده و «برنامه حزب ملل اسلامي» نام گرفته و در سه قسمت تنظيم شده است.
قسمت اول «اصول كلي» اين حزب را نشان ميدهد. 65 اصل اين برنامه به سياستهاي كلي حزب پرداخته است.
قسمت دوم، «مواد تنظيمي» حزب ملل اسلامي است كه به منزله روشهاي اجرايي فعاليت اين حزب است.
قسمت سوم «شرح مواد تنظيمي» است كه به توضيح قسمت پيشين پرداخته است. البته اين قسمت، تنها به شرح سه ماده از مواد بيست و پنجگانه تنظيمي حزب پرداخته است و مابقي شرح مواد تنظيمي در اسناد يافت نشد.
براي سهولت مطالعه پژوهشگران و علاقمندان، ضمن آن كه اصل اسناد به چاپ رسيده، متن سندها نيز حروفچيني شده است. در حروفچيني سندها، غير از رعايت اصول ويرايشي، كلمهاي حذف و يا تغيير داده نشده، مگر آن كه اصل آن در پاورقي آمده است.
آنچه در پي ميآيد، متن حروفچيني شده سندها، به همراه اصل سندهاست.
برنامه حزب ملل اسلامي
بسمالله الرحمن الرحيم
اصول كلي
اصل (1) ـ حزب ملل تابع قوانين اسلامي است و قوانيني كه مخالف اسلام است قابل اجرا نخواهد بود.
اصل ( 2 ) ـ مبناي كلي قانون قرآن، سنت، دليل عقلي و اجماع است.
اصل ( 3 ) ـ زمينهاي مسلمان نشين جزء لاينفك دولت اسلامي است.
اصل ( 4 ) ـ حزب ملل داراي مرامي فكري و انقلابي است:
الف ) فكري است زيرا تمام جهانيان را به طور عموم و مساوي دعوت نموده و آنان را به يك ملت واحدي تبديل ميكند.
ب ) انقلابي است چون ميخواهد اجتماع نويني براساس فلسفه اسلام بنا كند.
سياست داخلي
اصل ( 5 ) ـ كميته مركزي حزب ملل مرجع اعلاي دولت اسلامي ميباشد و رياست عاليه آن با رهبر حزب است.
اصل ( 6 ) ـ عزل و نصب رهبر حزب از اختيارات كميته مركزي است.
اصل ( 7 ) ـ چنانچه مجلس مردم و يا مجلس بزرگان عدم رضايت خود را از سياست جاريه حكومت اسلامي اعلام نمود كميته مركزي بر عهده خود ميشناسد كه دلايل عدم رضايت هر يك از مجلسين را بررسي و سياست جاريه حكومت اسلامي را توجيه نمايد. در صورتي كه اين عدم رضايت مرتفع نگردد كميته مركزي رهبر حزب را تغيير خواهد داد.
اصل ( 8 ) ـ پارلمان دولت اسلامي از دو مجلس تشكيل شده است:
الف ) مجلس مردم: اعضاي اين مجلس بر حسب احتياج كم و زياد ميشوند و براي مدت دو سال مستقيماً از طرف كليه مسلمانان اعم از زن و مرد انتخاب ميشوند.
ب) مجلس بزرگان: دو سوم اعضاي آن مستقيماً از طرف مردم براي مدت 6 سال انتخاب ميشوند و بقيه را كه اعضاي دايمي هستند كميته مركزي حزب تعيين ميكند.
اصل ( 9 ) ـ از شرايط عضويت مجلس بزرگان اجتهاد و عدالت است.
اصل ( 10 ) ـ هر قانوني پس از تصويب در مجلس بزرگان اجرا ميگردد.
اصل ( 11 ) ـ پارلمان دولت اسلامي مقنن قانون نيست بلكه وظيفه آن نظارت بر كليه برنامهها و رساندن خواستههاي مردم به دولت است.
اصل ( 12 ) ـ دولت اسلامي فعاليت كليه احزاب را غير مجاز ميشمرد.
اصل ( 13 ) ـ تمام مردها در سن (19) سالگي بايد يك دوره خدمت سربازي كه مدت آن دو سال تمام است ببينند مگر آن كساني كه مشغول به ادامه تحصيل هستند.
اصل ( 14 ) ـ ولايات متحده اسلامي با رعايت محيط و اصول جغرافيايي و استراتژيكي به ولايات تقسيم ميگردد و هر ولايتي داراي يك شماره بخصوصي است.
اصل ( 15 ) ـ رئيس جمهور هر ولايت مستقيماً از طرف مردم آن براي مدت چهار سال انتخاب ميشود.
اصل ( 16 ) ـ رهبر حزب ملل ميتواند رئيس جمهور هر ولايت را از پست خود عزل و امر به تجديد انتخابات بنمايد.
اصل ( 17 ) ـ تمام ولايات در اجراي برنامههايي كه در مركز طرحريزي شده و همچنين در امور داخلي مستقل هستند مگر در امور نظامي كه مستقيماً تابع فرماندهي مركز ميباشند.
اصل ( 18 ) ـ وزراي ولايات متحده اسلامي از طرف رهبر حزب تعيين ميگردند.
سياست خارجي
اصل ( 19 ) ـ يكي از بزرگترين هدفهاي دولت اسلامي تحقق صلح جهاني است و اين خود يكي از شعارهاي حزب ملل است.
اصل ( 20 ) ـ حزب ملل هميشه از حقوق ملل ضعيف پشتيباني ميكند.
اصل ( 21 ) ـ ما در پيمانهاي خارجي خود سياست استوار را پيش ميگيريم.
اصل ( 22 ) ـ سياست حزب ملل براساس دوستي و صلح برقرار است و استعداد آن را دارد كه با تمام ملل جهان پيمان دوستي برقرار كند.
اصل ( 23 ) ـ سياست حزب ملل بر اساس [اصول] ضد استعماري است و هميشه ميكوشد ملتها را از يوغ استعمار نجات دهد.
اصل ( 24 ) ـ رژيم مرتجع و پوسيده امپرياليسم سبب تضييع حقوق كارگران است لذا ما مسلمانها ميكوشيم از راه مسالمتآميز زنجير بردگي تودههاي كارگر را پاره كنيم.
اصل ( 25 ) ـ سياست حزب ملل بر اصل عدم دخالت در امور داخلي كشورهاي ديگر است زيرا حق انتخاب مرام و نظام سياسي هر مملكت بستگي به خواست و تصميم مردم آن مملكت دارد.
اصل ( 26 ) ـ ما مسلمانها تمام تصادمات با ديگران را از راه سياست مسالمتآميز حل و فصل ميكنيم.
اصل ( 27 ) ـ سازمان ملل متحد وقتي ميتواند حقوق ملتهاي ضعيف را تأمين نمايد كه از نفوذ شرق و غرب مصون باشد، به همين علت حزب ملل ميكوشد با از بين بردن اين نفوذ، به سازمان ملل جنبه همگاني بدهد.
سياست اقتصادي
اصل ( 28 ) ـ حكومت اسلامي مالكيت فردي و حق عمومي را محترم ميشمرد.
اصل ( 29 ) ـ مسأله زمينهاي مزروعي غصبي و مجهول المالك، بسته به نظريه و تصويب مجلس بزرگان است.
اصل ( 30 ) ـ زمينهايي كه متعلق به حكومت اسلامي است طبق قراردادي بين كشاورزان تقسيم ميشود.
اصل ( 31 ) ـ در زميني كه دو سال در آن كشت نشود اختيارش از مالك گرفته شده و به كسان ديگر كه بخواهند زراعت كنند داده ميشود.
اصل ( 32 ) ـ حكومت اسلامي با وسايل جديدي كه در اختيار زارعين ميگذارد بر ميزان محصول هر سال ميافزايد.
اصل ( 33 ) ـ حكومت اسلامي طي برنامهاي ميكوشد تا زراعت و صنايع را دستهجمعي نمايد.
اصل ( 34 ) ـ حكومت اسلامي ميكوشد تا ولايات متحده اسلامي را صنعتي ساخته و هر چه زودتر به جهش اقتصادي برساند.
اصل ( 35 ) ـ كليه معادني كه در زمينهاي غير شخصي وجود دارد حق همگاني بوده و به وسيله حكومت اسلامي بهرهبرداري ميشود و چنانچه معدني در زمين ملكي فردي پيدا شود صاحب ملك ميتواند از آن بهرهبرداري كند.
اصل ( 36 ) ـ كليه صادرات و واردات تحت نظر حكومت اسلامي است.
اصل ( 37 ) ـ تجارت و زياد كردن ثروت محدود است به حدود قوانين اسلام.
اصل ( 38 ) ـ كليه بانكهايي كه در رفاهيت مردم و وضع اقتصادي دخالت دارند ملي شده و بر وجوه پرداختي و دريافتي، سود و كارمزد تعلق نميگيرد.
اصل ( 39 ) ـ حكومت اسلامي حافظ حقوق كارگران است و روابط كارگر و كارفرما را شديداً كنترل نموده و از هرگونه ظلمي جلوگيري ميكند.
اصل (40 ) ـ ساعات كار و مزد كارگران طبق اصول فني تعيين ميشود.
اصل ( 41 ) ـ حكومت اسلامي ضامن كار كارگران است و اين مشكل را با ايجاد كارخانجات مدرن مرتفع ميسازد.
اصل ( 42 ) ـ حكومت اسلامي موظف است طي برنامهاي، موجباتي در امر ازدواج بنمايد تا هر كارگري [و] كشاورزي بتواند به اين وظيفه اجتماعي اقدام كند و چنانچه بعضي از كارگران و كشاورزان و يا ساير طبقات به علت ضعف مالي قادر به ازدواج نباشند بر حكومت اسلامي است كه مخارج ازدواج آنان را بپردازد.
اصل ( 43 ) ـ حكومت اسلامي ملزم است مسكن كارگران و كشاورزان راتهيه نمايد.
اصل ( 44 ) ـ در آغاز تشكيل حكومت اسلامي يك پنجم تمام ثروتها گرفته ميشود؛ مگر آن ثروتهايي كه خمسش داده شده و يا اصولاً خمس بر آن تعلق نميگيرد.
اصل ( 45 ) ـ ماليات طبق قوانين اسلام گرفته شده و با نظر حكومت اسلامي قابل تغيير است.
اصل ( 46 ) ـ ماليات امور دفاعي به نسبت درآمد گرفته ميشود و تنها مصرف آن براي تقويت نيروهاي ولايات متحده اسلامي است.
اصل ( 47 ) ـ يك پنجم درآمدهاي خالص به وسيله حكومت اسلامي گرفته شده و به مصارف مخصوص آن ميرسد.
اصل ( 48 ) ـ از آن ثروتهايي كه زكات شاملشان ميشود طبق قوانين اسلام زكات گرفته ميشود.
اصل ( 49 ) ـ مالياتي به اضافه زكات، از كساني كه در زمينهاي خراجيه زراعت ميكنند گرفته خواهد شد.
اصل ( 50 ) ـ بودجه ولايات متحده اسلامي بايد به تصويب كميته مركزي برسد.
اصل ( 51 ) ـ حكومت اسلامي ملزم است زندگاني آن كساني را كه درآمدشان از خرج ساليانه كمتر است تأمين سازد.
اصل ( 52 ) ـ آن كساني كه قادر به كار نيستند و سرپرستي هم ندارند حكومت اسلامي براي آنها دارالعجزههايي ايجاد ميكند و اين مشكل را رفع ميسازد.
برنامه قضايي
اصل ( 53 ) ـ در مركز ولايات متحده اسلامي وزير دادگستري وجود دارد كه از طرف مجلس بزرگان انتخاب ميگردد.
اصل ( 54 ) ـ وزير دادگستري بايد از قضات عاليرتبه بوده و نظر رئيس حكومت اسلامي با انتخاب مجلس بزرگان توأم باشد.
اصل ( 55 ) ـ هر ولايتي در امور قضايي مستقل بوده و قضات آن از طرف قاضي عالي ولايت انتخاب ميشوند.
اصل ( 56 ) ـ شرايط حق قضاوت به عينه همان شرايطي است كه اسلام دراين مورد مقرر داشته است.
اصل ( 57 ) ـ نظارت مستقيم بر امور قضايي ولايات و همچنين رسيدگي به شكايت مردم از قضات ولايات و نيز انتخاب و عزل قاضي عالي هر ولايت با وزير دادگستري ولايات متحده اسلامي است.
برنامه فرهنگي
اصل ( 58 ) ـ مقامات فرهنگي حكومت اسلامي ملزم هستند تمام مراحل تحصيلي را به طور مجاني در اختيار مردم بگذارند و در اين امر استثنايي براي زن و مرد نيست.
اصل ( 59 ) ـ مقامات فرهنگي حكومت اسلامي با تأسيس آزمايشگاههاي بزرگ و دانشگاههاي متعدد و ايجاد دبستان و دبيرستانهاي فراوان در تمام نقاط ولايات متحده اسلامي، بيسوادي را ريشه كن و نابود ساخته و سطح علمي را با سرعت زياد بالا ميبرند.
اصل ( 60 ) ـ از طرف كميته شبكه محصلين، تعليماتي به مقامات فرهنگي داده ميشود كه به موجب آن محصلين به يك شخصيت اسلامي تبديل گردند.
اصل ( 61 ) ـ علم تربيت و روانشناسي در برنامه زنها يكي از مواد مهم خواهد بود.
اصل ( 62 ) ـ حكومت اسلامي برنامههايي تنظيم ميكند كه به موجب آن تمام زنها و مردها بتوانند تا دوازده كلاس تحصيل نمايند.
اصل ( 63 ) ـ هر پيشامدي كه مخل ادامه تحصيل باشد حكومت اسلامي آن را رفع ميسازد.
اصل ( 64) ـ يك نوع از ورزشهايي كه خوي سلحشوري را در روحيه مردها قوي ميسازد در برنامه آنان گنجانيده ميشود.
اصل ( 65 ) ـ تمام محصلين ضمن برنامه درسي، از كلاس نهم تا دوازدهم بايد تعليمات جنگي را فرا گيرند.
بسمالله الرحمن الرحيم
مواد تنظيمي حزب ملل
ماده ( 1 ) ـ حزب ملل فردي نيست و در هر محيط و زماني به كار خود ادامه ميدهد.
ماده ( 2 ) ـ تمام مردان و زنان مسلمان جهان كه كمتر از شانزده سال نداشته باشند ميتوانند به عضويت حزب ملل درآيند.
ماده ( 3 ) ـ كلاسهاي تعليمي و تنظيمي زنان از مردان مجزا است.
ماده ( 4 ) ـ هر عضوي كه خيانت از او سرزند جزايش مرگ است.
ماده ( 5 ) ـ تشخيص خيانت و نوع آن با كميته مركزي است.
ماده ( 6 ) ـ تمام اعضاي حزب بايد انضباط كامل داشته باشند و در صورت تخلف از رتبه حزبي آنان كاسته خواهد شد.
ماده ( 7 ) ـ هيچ يك از اعضاي حزب حق افشاي نام افراد حزبي را ندارد.
ماده ( 8 ) ـ هر يك از اعضاي حزب ملزم است حق عضويت بپردازد مگر آن كساني كه به علت ضعف مالي قادر به پرداخت نباشند.
ماده ( 9 ) ـ اعضاي كميته مركزي هميشگي هستند مگر در موارد بخصوصي كه با تصويب رهبر حزب و دوسوم اعضاي كميته مركزي تجديد و تبديل در آن ممكن است.
ماده ( 10 ) ـ عزل و نصب رهبر حزب مستقيماً به وسيله كميته مركزي به اكثريت آرا صورت ميگيرد و معاونان احتياطي را خود رهبر حزب از ميان اعضاي كميته مركزي برميگزيند.
ماده ( 11 ) ـ رهبر حزب پس از عزل و يا استعفا يكي از اعضاي كميته مركزي خواهد شد.
ماده ( 12 ) ـ چنانچه رهبر حزب به عللي از مركز فرماندهي و كميته مركزي غيبت نمود معاون شماره يك موقتاً تا برگشت رهبر حزب اداره امور حزب را عهدهدار ميگردد و در صورت فوت رهبر حزب، معاون شماره يك تا تعيين رهبر جديد، رهبر حزب خواهد بود.
ماده ( 13 ) ـ اجتماع اعضاي كميته مركزي وقتي صورت رسميت پيدا ميكند كه رهبر حزب و حداقل سه چهارم اعضا حضور داشته باشند.
ماده ( 14 ) ـ تصميمات كميته مركزي وقتي قابل اجرا است كه به تصويب رهبر حزب و اكثر اعضاي كميته مركزي رسيده باشد.
ماده ( 15 ) ـ هيچ يك از اعضاي كميته مركزي و ساير اعضاي حزب ملل مصونيت حزبي ندارند و همگي مانند ساير افراد غير حزبي در مقابل قانون مساوي و مسؤول خواهند بود.
ماده ( 16 ) ـ ستونهاي سازماني حزب را شبكهها تشكيل ميدهند و هر شبكه به ترتيب به: كادر، گروه، دسته، شاخه، واحد و مدرسه تقسيم ميشود.
ماده ( 17 ) ـ اعطاي درجات حزبي و نشانهاي حزبي بايد به تصويب رهبر حزب و اكثريت اعضاي كميته مركزي برسد.
ماده ( 18 ) ـ هر شبكهاي داراي كميتههاي فرعي تنظيمي فرهنگي و اقتصادي است كه همگي تابع كميته شبكه ميباشند.
ماده ( 19 ) ـ برنامههاي تعليمي در كميتههاي فرعي فرهنگي تهيه شده و پس از تصويب آن در كميته مركزي اجرا ميگردد.
ماده ( 20 ) ـ رئيس كميته هر شبكه با دو معاون خود مستقيماً با كميته مركزي مربوطند.
ماده ( 21 ) ـ به طور كلي تمام هزينهها و مخارج حزب بايد به تصويب كميته مركزي برسد.
ماده ( 22 ) ـ تمام احزاب ملل كه در خارج از ولايات متحده اسلامي تأسيس ميگردند تحت نظارت كميته بينالمللي حزب ملل (اتحاد خلق) بوده و تعليمات خود را مستقيماً از اين كميته دريافت ميدارند.
ماده ( 23 ) ـ اتحاد خلق زير نظر مستقيم كميته مركزي اداره ميشود و محل كار آن در مركز ولايات متحده اسلامي است.
ماده ( 24 ) ـ هر شخصي كه بخواهد عضو حزب ملل گردد بايد دوبار سوگند ياد كند:
1) در ابتداي دعوت براي محفوظ داشتن راز؛
2) پس از خواندن برنامه حزب براي باوفا بودن به حزب و اجراي اوامر مافوق؛
ماده ( 25 ) ـ تغيير و تبديل در مادههاي فوق وقتي امكان پذير است كه حداقل به تصويب دو سوم اعضاي كميته مركزي و رهبر حزب برسد.
بسمالله الرحمن الرحيم
شرح مواد تنظيمي
ماده (1) ـ حزب ملل فردي نيست و در هر محيط و زماني به كار خود ادامه ميدهد.
از يك قرن پيش احزابي در نقاط مختلف جهان به دست افرادي كه ابتكار فكري داشتند تأسيس گرديد، بعضي [از] آنها به هدف خود رسيدند و فعلاً اغلب دولتهاي جهان را به طور ظاهر احزاب اداره ميكنند؛ البته اين احزاب در سازمان و تشكيلات و تاكتيك اختلاف دارند. ميتوان آنها را به دو دسته تقسيم كرد:
1) احزاب انقلابي: ـ اينگونه احزاب خواهان تغيير همه جانبه زندگاني عمومي هستند و در راه اين خواسته به زمان و آنچه مقتضيات زمان ناميده ميشود پايبند نيستند. تاكنون كليه احزاب انقلابي جنبه افراطي داشته و روش ديكتاتوري در پيش گرفتهاند؛ علت آن است كه افراد انقلابي داراي روحيهاي خشن و حساس ميباشند و نميتوانند به افكار و انديشههاي ديگران توجه كنند و يا از عقايد خود حتي اندكي عدول نمايند و در نتيجه حكومت فردي و ديكتاتوري به وجود ميآيد. به عنوان مثال احزاب افراطي كمونيست فاشيست و نازي را ميتوان نام برد كه شكل حكومت اين قبيل احزاب تقريباً ديكتاتوري است.
2) احزاب استحفاظي: اينگونه احزاب برنامههاي خودرا طبق محيط و زمان تنظيم ميكنند و ميكوشند تعادل خود را با محيط حفظ نمايند، بنابراين با تغييرات كلي موافق نيستند. مانند احزاب جمهوريخواه و دمكرات در آمريكا و حزب كارگر و محافظهكار در انگلستان و حزب كنگره در هند كه طرز حكومت اين قبيل احزاب دموكراسي است.
اما روش ما در اداره ولايات متحده اسلامي با هيچ يك از دو نوع مذكورموافق نيست. حزب ما مسلماً ضد ديكتاتوري است زيرا اسلام حتي سران حكومت را محدود به حدود قوانين خود ميسازد. تنفر ما از ديكتاتوري تنها مربوط به اين زمان نيست بلكه در همان اوان تأسيس دولت اسلامي به دست پيغمبر ما وجود داشته است. حضرت علي (ع) فرموده : من استبد برايه فقد هلك (هركس در رأي خود مستبد شود هلاك خواهد شد) مولد اين فكر نيز اسلام بوده است.
از طرف ديگر اغلب اصول دموكراسي با مرام ما مغايرت دارد . هدف نهايي رژيم دموكراسي كه اكنون در كشوهاي غربي بيشتر از همه اعمال ميشود، تحقق كامل حكومت مردم بر مردم است و چون پايه حكومت بر اين اصل قرار دارد مردم در هرگونه كاري آزاد و مختارند؛ ربا و احتكار جايز است؛ پيروي از عقايد مخالف عقل و منطق اشكالي ندارد . بروز تفاوتهاي فاحش اجتماعي و پيدا شدن جمعيتهاي منحرف كه دشمن كار و فعاليتند از نتايج استقرار چنين سيستمي است، چنانچه دردموكراسيهاي غربي به وضوح ديده ميشود. اما در مرام ما قوانين اساسي از جانب خداوند صادر شده و همه ملزم به اطاعت از آنند. در اينجا وجود اختلاف بزرگ بين اسلام و دموكراسي مشاهده ميشود. به همين جهت حزب ما در عين آن كه از ديكتاتوري متنفر است نميتواند روش دموكراسي را در پيش گيرد. كليه قوانين ما از اسلام گرفته ميشود و ما بايد بدون چون و چرا آن قوانين را بپذيريم. جنبه ديكتاتوري حزب ملل و به طور كلي اسلام در اين قسمت ظهور ميكند. از سوي ديگر حزب ملل در تطبيق قوانين و تاكتيك اجراي آنها، روش دموكراسي را انتخاب كرده است. بنابراين حزب ملل داراي دو جنبه است:
ديكتاتوري است به اعتبار اين كه قوانين را از اسلام ميگيرد و دموكراسي است بدين معني كه نحوه اداره را به دست تودهها ميسپارد. بدين ترتيب حزب ملل و روشهاي تنظيمي آن از اساس با احزاب ديگر متفاوت است و تنها نامي كه ميتوان بر آن نهاد همان روش اسلامي است.
حزب ملل تودهاي
هدف نهايي ما آن است كه تمام تودههاي جهان به عضويت حزب ملل در آيند و كليه اين اعضا در اداره حزب و پيشرفت اجتماع شركت كنند. به اين منظور كميتههاي فرعي فرهنگي شبكهها تمامي افكار و نظريات را با دقت كامل مورد بررسي قرار ميدهند، هر فكر و نظريه كه قابل استفاده باشد در برنامههاي اجرايي قرارداده ميشود. اصولاً حزب ملل تودهاي است بدين معني كه براساس يك فكر كار نميكند بلكه اين توده مردم و افكار آنها است كه چرخهاي سنگين آن را ميچرخاند. ما معتقديم كه قواي فكري و جسمي يك يا چند نفر در هر صورت محدود است و اتكاء به آن سبب پريشاني و از هم پاشيدگي است. بايد همه در پيشرفت حزب ما و اجراي برنامههاي آن تلاش كنند. مردم جهان مانند يك خانوادهاند كه آخرين مأواي آنها حزب ملل است. يعني زندگي براساس فلسفه اسلام آخرين راه چاره دردهاي اجتماعي انسانها است. بالاخره يك وقت، هر زمان كه باشد، تودههاي مردم به سوي حزب ملل روي ميآورند و اين كاخ صلح و صفا و سعادت را در همه جاي جهان بنا ميكنند.
حزب ملل براي نسلها
بشر در هر دوره براي حفظ آرامش و امنيت و تقسيم ثروت رژيمي را به وجود آورده تا خواستههاي خود را برآوَرد. اين خواستهها براساس حقيقت و عدالت بود و دوام و بقاي اجتماع را تضمين ميكرد. ستمگري و عدوان [...] پس از چندي، سبب واژگون شدن رژيمها ميگشت.
هيچ جاي كاوش نبود. زيرا اغلب حقايق وابسته به حقوق همگاني در دادگاه شهوت محكوم ميشد و از سوي ديگر وجود مجهولات بيشمار سبب از ميان رفتن حقوق عده كثيري از مردم ميگرديد. بدين علت هر رژيم پس از چندي در نتيجه تصادم اضداد محكوم به زوال ميشد و با ضربه سهمگين قطب مخالف از ميان ميرفت و رژيم تازهاي با افكار نوين كه مخصوصاً با رژيم قبلي موارد متضاد داشته، جايگزين آن ميشد.
اين جنگ و جدال اضداد، هر زمان افكار گروهي از تودههاي جهان را پريشان ميساخت. تا زمان پيروزي يكي از آنها در دوره ماكزيمم بحران، چه بسا چرخهاي اقتصادي و عمراني كشور از كار ميافتاد و مردم در بدترين شرايط زندگي ميزيستند. حاصل اين تجارب تلخ رژيم ناقصي است كه دموكراسي ناميده ميشود. اين رژيم از درمان دردهاي واقعي تودهها ناتوان است و در موارد بسيار دركار خود درميماند. چرچيل اعتراف ميكند كه رژيم دموكراسي بدترين شكل حكومت است.
اما در قوانين اسلام هيچ موردي نميتوان يافت كه زاده شهوت باشد. هيچ موردي نميتوان يافت كه از جهل سرچشمه گرفته باشد. اين اعتقاد ما است. قوانين ما از منبع فطرت صادر شده و در آنجا نه شهوت و نه جهل يافت نميشود. قوانين ما سعادت بشر را در بردارد و زماني كه همه از اين قوانين اطاعت كنند اضدادي در ميان نخواهد بود كه ايجاد تصادم كند. بدين ترتيب رژيم اسلامي براي هميشه ودر هر مكان ميتواند تودههاي مردم را به آرامش، كاميابي و صلح و صفا يعني تحقق انقلاب كلي هدايت كند.
حزب ملل كه تنها وسيله اين انقلاب است براي تمام نسلهاي انسان جاودان خواهد بود. ما بايد بكوشيم تا همه مردم جهان اين حقيقت را درك كنند. ما بايد كوشش كنيم تا آنان را به افكار انقلاب و تاكتيك وصول به آن آشنا سازيم. امروز بايد طبق تعليمات حزب ملل تربيت شويم تا بتوانيم فرزندان خود را براي اين منظور آماده گردانيم. ابرام و كوشش ما در تعيين سرنوشت آيندگان اثري عظيم دارد.
ما براي ثبات حزب ملل برنامههايي تنظيم كردهايم كه با تطبيق آنها تمام اضداد و در نتيجه تصادمات اجتماعي از ميان ميرود. با حصول چنين موقعيتي نسلهاي آينده از ثمرات انقلاب برخوردار و از بحرانهاي اجتماعي كه زندگي و تمدن آنها را تهديد كند مصون خواهند بود.