اختلافات مرزی ایران و ترکیه بر سر مناطق نفت خیز و تاثیر آن در عملکرد شرکت نفت محمدحسن نیا

از جمله مواردی که همواره می توانست اجرای قرارداد دارسی را با مخاطراتی مواجه سازد,مشترک بودن میدان های نفتی در مرزهای ایران و عثمانی بود.


و چون دارسی تصمیم گرفت عملیات حفاری را از کجا شروع کند طبق گزارش آقای برلز دو منطقه توصیه شده بود: یکی در غرب ودیگری در جنوب غربی. نخست محدوده لم یزرعی در منطقه غرب به نام چیا سرخ (کیا سرخ یا چاه سرخ) در نزدیکی خانقین در مرز فعلی بین ایران و عراق انتخاب گردید که این منطقه هنگام جنگ جهانی اول برای سوخت گیری وسایلی که قرار بود کمک ها ی انگلیس و آمریکا را به روسیه برسانند بسیار حیاتی و موثر بود ) و دیگری منطققه شوشتر بود که کتابچی خان اصرار داشت کار از منطقه شوشتر به جای چاه سرخ شروع شود اما علیرغم اصرار کتابچی خان در شروع کار از منطقه شوشتر به جای چاه سرخ , نخست عملیات حفاری از چاه سرخ شروع گردید و چاه سرخ نیز نزدیک قصر شیرین بود جای که آثار وجود نفت را می شد در سطح زمین نیز دید و شاید یکی از دلایل انتخاب چیا سرخ در مرز ایران و عثمانی برای عملیات حفاری نز دیک بودن این مرکز به بغداد و بصره بود . و اداره مرکز ی رینولدز برای کشف نفت نیز در بغداد قرار داشت. و او از طریق تهران و سوریه سفر می کرد و راه ارتباطی او با انگلستان از آن مسیر بود و از مشکلات دیگر که برای عملیت حفاری پیش می آمد این بود که ترک های عثمانی اجازه عبور واگن های پر بار و سنگین حاوی وسلیل حفاری از پل خانقین را نمی دادند .اگرچه این پل از استحکام کافی برخوردار بود اما اظهار می داشتند از هیچ راه دیگری به جز خانقین نباید وارد خاک ایران شوند و به این ترتیب به اشکال مختلف از نفت جنوب ایران باج خواهی می کردند.[1]


با وجود اختلاف مرزی که بین ایران و عثمانی وجود داشت. شاید بتوان عنوان کرد که دولت انگلیس نیز متمایل بود به دلایل مختلفی این اختلافات را حل کند که این دلایل می توانست این باشد که 1- به دلیل این که منطقه مجاور خانقین که دارای منابع نفت و در حدود قلمرو امتیاز دارسی بود از جمله مناطق مورد اختلاف بین طرفین بود 2- مسئله شط العرب که محل تردد کشتی های نفت خیز بود از دیگر مناطق مورد اختلاف بین طرفین محسوب می گردید.ویلسون در سفرنامه خود در این مورد عنوان می کند " کشتیرانی شط العرب که محل تردد کشتی های نفت کش به آبادان که مسلما در آتیه نزدیکی به مناسبت افزایش میزان بهره برداری محصولات نفتی دارای موقعیت مهم و معتبری خواهد شد از هر جهت برای رجال سیاسی لندن حائز اهمیت است و مقامات انگلیسی از هم اکنون صلاح را در این دیده اند که به دعاوی دولت ترکیه و مستندات پیمان ارزنه الروم سر وصورتی داده و تکلیف قطعی آن را روشن کنند . اینجانب راجع به اوضاع و احوال منطقه نزدیک خانقین اطلاعات کافی و کاملی نداشتم ولی بوضع شط العرب و نواحی مجاور به خوبی آشنا بودم."[2]


اما این که چگونه روسیه و انگلیس میدان نفت زهاب را از ایران تجزیه کردند به این صورت بوده است در کمیسیون سرحدی 1259-1263 -1269و1293که از طرف نمایندگان نمایندگان ایران و عثمانی تشکیل گردید و نمایندگان روس و انگلیس نیز به عنوان واسطه حضور داشتند, نتایج قطعی از این کنفرانس ها به دست نیامد ولی از سال 1293 ه. ش. که آلمان در امپراتورسی عثمانی نفوذ پیدا کرد و امتیاز ساختن راه آهن بغداد و راه آهن تا سرحدات آذربایجان را گرفتند و از شوال 1323 تا ذیقعده 1330 در مدت مرگ مظفر الدین شاه و اعطای مشروطیت عثمانی ها به تدریج تا کنار دریاچه ارومیه را اشغال کردند و قرارداد 1907 نیز یکی از دلایل آن اتحاد آلمان و عثمانی بود که در نتیجه این اتحاد خاورمیانه به دست آلمان ها می افتاد و جنگ 1914 احتراز ناپذیر به نظر می رسید . امپراتوری روسیه که از این دست اندازی نگران به نظر می رسید .برای تجدید حدود ایران با بابعالی مشغول مذاکره گردید. ودر سال 1330 که جنگ جهانی اول در پیش بود و دولت روسیه برای استحکام قفقازیه در برابر نقشه های آلمان و عثمانی راضی به تعیین خطوط مرزی گردید . لذا به اصرار دولت های واسطه دولتین ایران و عثمانی نمایندگان خود را مشخص کردند. آقای نصر الله خلعتبری اعتلاالملک که آن وقت در وزارت امور خارجه ایران مدیر اداره عثمانی بودند در ذیحجه 1329به نمایندگی دولت ایران تعیین شده وبه اسلامبول رفتند و در مدت نه ماه به دستور اجانب با نمایندگان عثمانی به تبانی و بحث پرداختند .اما نتیجه ای حاصل نشد. همین که دو دولت روسیه و انگلستان که به عنوان دولت های واسطه بودند از نتیجه مذاکرات نا امید شدند در بیستم رجب 1330 در لندن , سفارت روس و وزارت خارجه انگلیس به سفیر عثمانی یادداشتی داده و تقاضا کردند که به فوریت قشون عثمانی ولایات و نواحی ایران را که اشغال کرده است , تخلیه نماید و خطوط مرزی با ایران را هر چه زودتر معین کرده و از طفره رفتن بپرهیزد و در13 شوال1330سفارتین روس و انگلیس در تعقیب یادداشت بیستم رجب که در لندن داده بودند, شرحی به بابعالی نوشته و بهموجب اسنادی که به مدت هفتاد سال گرد آمده خطوط سرحدی ایران را مطابق استاتوکو تعیین کرده و تقاضای پایان دادن به اختلافات را نمودند.در ذیقعده 1330 تحت فشار پطرزبورغ عثمانی ها ایران را تخلیه کردند ولی برای تعیین خط سرحدی دفع الوقت می کردند و بالاخره پس از نه ماه که از تاریخ یادداشت لندن می گذشت سعید حلیم پاشا وزیر امور خارجه امپراتوری عثمانی در نهم ربیع الثانی 1331به مسیو دوگیرس سفیر کبیر روس در اسلامبول نوشت که با تعیین خطوط سرحدی به این شرط موافقت می نمایند که طرف ذهاب زمین های نفت خیز ایران به آن ها واگذاربشود و به استثنای قصر شیرین آن هم به خاطر قراردادی که دولت روس با دولت آلمان دارد و در مورد راه آهنی است که که از آذربایجان به ذهاب می کشند و قصر شیرین آخرین ایستگاه آن است , بقیه سرزمین های شمال و جنوب باید به دولت عثمانی داده شود.[3]


در این زمینه سفارت روس در جواب مسائل عنوان شده به باب عالی می نویسد : در مساله ذهاب مضمون مراسله باب عالی را به اطلاع پطرزبورغ رسانیدم هر جوابی که رسید ابلاغ خواهد شد . ولی به عقیده سفارت اعلیحضرت اپراتور روس تقاضای باب عالی برای صلح و آسایش آینده سرحدات غیر مکفی است و اگر نواحی شمال و جنوب ذهاب به عثمانی واگذار گردد. فصر شیرین از خاک ایران جدا خواهد ماند و اگر تنگ گرا به دست عثمانی بیفتد برای رفتن از قصر شیرین به ایران باید از خاک عثمانی عبور کرد علاوه بر آن نواحی مزبور که مابین رود الوند و مندلیج واقع می باشند مسگن ایلات سنجابی و کلهر است که همه آن ها شیعه هستند .دیگر آن که برای دولت ایران مشکل است زمین های نفت خیز چیا سرخ را به یک کمپانی انگلیسی امتیاز داده سالیانه منافع بسیار عاید خزانه ایران می شود به دولت عثمانی واگذار نماید و در13جمادی الاول نیز سفارت روس طی نامه ای دیگر به بابعالی می نویسد : در تعقیب یادداشت 19 ربیع الثانی نظریات دولت متبوعم را راجع به سرحدات ذهاب و نواحی شمالی و جنوبی آن به اطلاع می رسانم راجع به زمین های نفت خیز چیاسرخ دولت روس در نزد دولت ایران وساطت خواهد کرد که آن ناحیه را به دولت عثمانی واگذار کنند و به شرطی که حقوق و امتیازات مربوط به انگلیس در آن جا محفوظ بماند . به موجب امر پطرزبورغ اصولی که تحدید حدود از آن قرار خواهد بود ذیلا به اطلاع می رسد 1- مفاد ماده سوم معاهده ارزنه الروم راجع به حفظ استاتوکو همه جا منظور خواهد شد مگر در ذهاب 2- راجع به خط سرحدی سیروان و مندلیج بطوری که با محمود شوکت پاشا مذاکره شده نظریات عثمانی قبول خواهد شد یعنی نفت میدان که در طرف راست آن نفت واقع است به دولت عثمانی واگذار خوهد گردید.[4]


در همان زمان دستگاه دیپلماسی ایران نیز فعال بوده و طی نامه های که اداره گمرکات در14 ژوییه به وزارت مالیه ایران نوشته ضمن اطلاع داشتن از کمیسیون چهارجانبه جهت تعیین مرز ایران و ترکیه و چگونگی قار گرفتن روستای چیاسرخ در تقسیم بندی جدید می آورد "به موجب اطلاعات واصله کمیسیون سرحد عثمانی و ایران مقررداشته است که قریه سیاه سرخ در آتیه ضمیمه خاک عثمانی خواهد بود البته بر آن وزارت جلیله پوشیده نیست که کمپانی نفت انگلیس و ایران امتیاز نامه از دولت ایران راجع بع استشفاع چشمه نفت خیز قریه مزبوره در دست دارد و سفارت فخیمه انگلیس اخیرا اظهار داشته است در صورتی هم که چشمه منفرد جزء خاک عثمانی بشود معذالک این نقطه مرکز اعمال تجارتی و داد و ستد کمپانی خواهد بود .در خاتمه یادداشت خود خاطر نشان می کند که با وجود تغییر سرحد کمپانی کما فی السابق از حقوق صادره و وارده معاف خواهد بود . این نظریه مطابق هیچیک از فصول امتیاز نامه نیست , زیرا امتیازنامه مزبور فقط از آزادی خروج مواد استخراجیه و معافیت ورود آلات و ادوات لازمه که مورد احتیاج و استعمال کمپانی است گفتگو می نماید . حال به این ترتیب از حضور مبارک مستدعی است در مساله فوق امعان نظر فرموده و اداره گمرکات را از تصمیم قطعی هیئت محترم وزراء مستحضر فرمایند تا این اداره نیز از عهده جواب سفارت فخیمه انگلیس برآید زیاده است جسارت نمی ورزد.[5]


این سند به خوبی به دیپلماسی انگلستان در قبال حمایت از شرکت نفت ایران و انگلیس حتی در صورت جدا شدن منطقه چاه سرخ از ایران را می پردازد و نشان می دهد که انگلیسی ها که در آن زمان در پی خرید سهام شرکت نفت ایران و انگلیس بودند و قرارداد دریاداری با شرکت نفت ایران و انگلیس نیز در آستانه انعقاد بود به چه صورت دولت ترکیه را ملزم می کردند که حتی در صورت اختلافات مرزی ایران و ترکیه نباید به برنامه های شرکت نفت ایران وانگلیس و وفاد معاهده دارسی خدشه ای وارد شود. کالاهای وارداتی مورد نیاز شرکت نفت ایران و انگلیس نیز در مناطق ترکیه همانند ایران , می بایست از پرداخت گمرکی معاف می بود. و در این بین نه تنها نشانی از حمایت دولت انگلیس از قلمرو جغرافیایی ایران وجود ندارد , بلکه انگلیس و روسیه همچنان که در ادامه به آن پرداخته می شود در پی سیاست های منطقه ای و جهانی خود بودند و ایران را وجه المصالحه خود قرار داده بودند.


سر جرارد لوتر متخصص نفت طرحی برای درج در پرو تکل سرحدی تهیه کرد و توسط شارژدافر انگلیس به دولت عثمانی داد و پروتکل سرحدی به این ترتیب در 17 ذی الحجه 1331 در اسلامبول به امضاء رسید : حدود سابق ایران با خاک عراق مطابق معاهده ارزنه الروم و استاتوکو از رود الوند از نقطه کانی بز تقریبا به خط مستقیم به طرف شمال نزدیک نقطه برنجی برود به سیروان می رسد . این خط سرحدی علاماتی است که در سال 1287هجری قمری که ناصر الدین شاه به عتبات عالیات مشرف می شد , در طول مرز گذارده اند که پس از آن خط دولت عثمانی به شلیک توپ و مراسم پذیرایی مبادرت کند و چنانکه در نقشه ملاحظه می شود دولت های واسطه از قراواخانه اول کوه آق داغ خط سرحدی را به سمت مشرق به قریه ( قوره تو ) بردهاند و از آن جا تا تنگ حمام وسط رودخانه قوره تو را سرحد قرارداده به طرف شمال برده اند و ناحیه ای را که به امضای آقای نصر الله خلعت بری اعتاء الملک نماینده ایران که دول واسطه به رایگان وبه دلخاه خود از ایران جدا کرده اند در حدود 48 فرسخ مربع وسعت دارد و در ارتفاع 4800 متر از سطح دریا کوه آهنگران واقع است . محل چیا سرخ مرکز نفت در کنار رودی قراردارد که به کردی ( چم چیا سرخ ) می گویند. چهار کیلومتر به طرف شیب رودخانه روستای کان شیر است که هیجده کیلومتر با قصر شیرین فاصله دارد و خط سرحدی ایران و عثمانی مطابق معاهده ارزنه الروم یک سلسله کوه کوتاهی است, معروف به آق داغ که تا چیا سرخ 24 کیلومتر فاصله دارد و سر حد حقیقی ایران و عراق آن جا بوده است.[6]


نکته جالب اینجاست که معدن نفت چیا سرخ را انگلیسی ها کشف نکردند بلکه هزاران سال به این طرف از آن محل ایرانی ها نفت استخراج می کردند . مسیو دمرگان فرانسوی در سال 1307 ه.ق ده سال پیش از امتیاز نفت دارسی در سفرنامه خود می نویسد « در چیا سرخ چاهی است که هفت متر عمق دارد , دنه آن شش متر و انتهای عمق آن سه متر و نیم است که با سه نردبان هفت متری پایین می روند و نفت بیرون می آورند و به قصر شیرین از قرار یک من یک تومان می فروشند.»[7]


اما جدا شدن چاه سرخ از ایران بر طبق عهدنامه منعقد شده در مکیسیون چهار جانبه, برای گمرکات ایران نیز مشکلاتی را ایجاد کرد . از جمله وزارت مالیه در نامه به هیات وزراء در تاریخ 30 برج اسد 1332 ضمن مطلع کردن هیات وزراء از این که روستای چیا سرخ جزو خاک عثمانی شده است عنوان می کند که راجع به قریه سیاه سرخ واقع در قصر شیرین و چشمه نفت آن جا که کمیسیون سرحدی ایان و عثمانی قرار داده اند ضمیمه خاک عثمانی بشود و امتیاز چشمه های نفت آن جا سابقا به کمپانی انگلیس و ایران داده شده است و از سفارت انگلیس دراین خصوص یادداشتی به اداره گمرکات فرستاده شده است که ملاحطه و جواب قطعی سفارت را معلوم فرمایند اینک سواد یادداشت مزبوره به ضمیمه سواد مراسله گمرگ لفا تقدیم می شود تا هر طور مقرر فرمایند به اداره گمرک اعلام گردد.[8]


در این مکتوب به خوبی نقش سفارت انگلیس در اداره گمرکات ایران در مورد مناطق مورد اختلاف ایران و ترکیه نشان داده می شود و مشخص می سازد که سفارت انگلیس در ضمن حمایت از شرکت نفت ایران و انگلیس به تمامی موارد و مشکلاتی که ممکن بود مانع گسترش شرکت نفت ایران وانگلیس گردد, حساسیت نشان داده و در جهت رفع این موانع تلاش می نمود . اما هیات وزراء به دلایل مختلف به وزارت مالیه در مورد درخواست سفارت انگلیس در مورد گمرکات جواب نمی داد و نامه های ارسالی از وزارت مالیه به هیات وزراءو پی گیری این وزارت خانه به خوبی این موضوع را نشان می دهد. از جملهدر نامه مبوط به تاریخ 6محرم 1332از وزارت مالیه به هیات وزراء آمده است « راجع به قریه سیاه سرخ واقعه در قصر شیرین و چشمه نفت آنجا که کمیسیون سرحدی ایران و عثمانی قرارداده اند ضمیمه خاک عثمانی بشود در تایخ 30 برج اسد نمره 3109برحسب مشروحه اداره گمرک که متضمن سواد یادداشت سفارت انگلیس بود از وزارت مالیه به آن مقام منیع شرحی عرض شده و تا به حال به زیارت جواب نایل گردید چون مجددا اداره گمرک مطالبه جواب و تعیین تکلیف را خواسته اند این است . مخصوصا تمنی می شود که زودتر تصمیم هیات وزراء را در این مسئله مرقوم فرمایند که باداره مزبور اعلام گردد.[9]


از دیگر موارد مهم در مورد مسایل مرزی و نفت اثراتی بود که شرکت نفت ایران و انگلیس می توانست در تخریبمنابع آبی و محیط زیست مناطق نفت خیز داشته باشد و چون شط العرب و اروند رود مرز مشترک ایران و عثمانی بوده است . لذا مسایلی چون آلوده شدن آب شط العرب به نفت می توانست مورد اعراض دولت دولت عثمانی قرار گیرد و در ایت زمینه گزارشی در 22 مه 1913برابر با 15 جوزاء1331به وزارت فواید عامه رسیدکه تا حدودی نشان دهنده همین مسایل است . در این گزارش چنین آمده است « تلغرافی از وزارتخارجه به سفارت رسیده بود این است که سواد آن را با جوابی که داده است تقدیم می دارد ترجمه کاغذ کمپانی نفط را که در جواب وزارتخارجه انگلیس نوشته ملاحظه می فرمایید از وزارتخارجه انگلیس هنوز به سفارت کبری جواب داده نشده منتظرند که از محمره خبر برسد آنوقت جواب بدهند رییس کمپانی اظهار می کرد که راضی نخواهند شد که دولت عثمانی کمیسیون بفرستد و جواب سفارت را در این جا خودشان می دهند و تعجب می کردند از این که گفته شود نفط در عبادان آب شط العرب را مخلوط به نفط کرده مگر اینکه بگویند کمپانی سر لوله نفط را منتقل به شط العرب کرده و تمام نفطی را که از مسجد سلیمان به عبادان می رسد توی شط می رود و الا ممکن نیست در حمل اینقدر نفط روی آب ریخته شود که آب شط را که مثل دریایی است ضایع کند.[10]


به دنبال این مشکلات و آلوده شدن آب شط العرب به نفت, سفیر عثمانی در لندن به کمیسر شرکت نفت ایران وانگلیس موضوع را خبر داده و سفیر کبیر عثمانی در لندن هم با وزارتخارجه انگلیس این موضوع را مطرح کرد و از وزارت خارجه انگلیس به شرکت نفت ایران و انگلیس نوشته شد که فرستادن کمیسیون به شط العرب لازم نیست و عملیات شرکت نفت در آبادان موجب این نخواهد شد که آب شط العرب به نفت آلوده گردد و وزارت خارجه انگلیس نیز به کنسول خود در خرمشهر دستور داد تا تحقیقات لازمه در این زمینه به عمل آورند و جواب آن به لندن فرستاده شود تا به سفارت عثمانی جواب مذکور داده شود.[11]


همانطور که در این نامه مذکور گردید , مسایلی چون آلوده شدن راه های آبی مشترک بین ایران و عثمانی و به خطر افتادن سلامت حیات مردمان ساکن در کنار این رودهایی که در مجاورت لوله کشی نفت شرکت نفت ایران و انگلیس قرار داشتند . همواره و در هر لحظه ممکن بود اشکالات زیادی در توسعه شرکت نفت در سال های یاد شده به وجود آورد و سفرای عثمانی و ایران در لندن در صورت پیش آمدن چنین حوادثی به دولت انگلیس و دفتر شرکت نفت در لندن و گلاسکو اعتراض می کردند و شرکت نفت نیز می بایست به اعتراض های آن ها در جهت رفع مشکل پاسخ می داد.


از دیگر مسایلی که همواره از ابتدای انعقاد قرارداد دارسی برای عملیات حفاری نفت جنوب ایجاد مشکل می کرد این بود که گروه حفاری با توجه به قرار داشتن برخی میادین نفتی در مرزهای مشترک مجبور بودند از مرزهای ایران گذشته و به عثمانی وارد شوند و مامرین عثمانی نیز از بابت این کار از حفاران حق العبور می گرفتند و این مهم را می شود در گزارشی از وزارت معادن که به تاریخ 9 شهر رمضان المبارک 1319 است به خوبی مشاهده کرد . در این گزارش آمده است « ...موافق اظهار مقرب الخاقان موسیو رینولدز مهندس باشی معادن نفت جنوبی ایران اعمال تفحص و تجسس مشارالیه در معادن کرمانشاهان در قصر شیرین و سر حد دولتین علیتین ایران و عثمانی واقع است و با این ملاحظه ناچار است که از سرحد عبور ومرور نماید و هر دفعه عبور مشار الیه و اجراء او مامورین تذکره حق العبور مطالبه کنند و موجب اشکال کار او شده محض تسهیل و پیشرفت امور مشار الیه که حسب القرارداد باید از طرف دولت علیه همه قسم همراهی و تسهیل امورات این کمپانی را فراهم نمایند لازم است از طرف جناب مستطاب اجل اکرم امجد عالی قد غن شود حکم کلی به عنوان مباشرین تذکره داده شود که موسیو رینولدز و اجزاء او از ادای حق تذکره بکلی معاف باشند و تا موقعی که برای اعمال آن معدن در آن حدود کار می کنند این حق از آن ها مطالبه نشود متمنی است که حکم مزبور را مقرر فرمایند و نوشته برای مخلص بفرستند که به نزد مسیو رینولدز بفرستند...»[12]


این گوشه ای از مشکلات می باشد که ممکن بود هر آن برای کروه حفاری در ابتدای کار به وجود آید و گروه حفاری کار خود را از چاه سرخ در مرزهای مشترک ایران و عثمانی شروع کرده بود, نتوانندبه نحو شایسته عملیات حفاری را ادامه دهند.


ایلات و عشایری که در مرزهای مشترک ایران و عثمانی زندگی می کردند , همواره میتوانستند یک عامل تهدید برای عملیات گروه حفاری دارسی و در ادامه شرکت نفت ایران و انگلیس باشند و در برخی از موارد نیز مهندسین یا کارگران شرکت نفت به عناوین مختلف از مرز ایران گذشته و به عثمانی وارد می شدند و با کمک های همین روسای قبایل بی نظمی هایی را در خاکعثمانی به وجود می آوردند که مورد اعتراض دولت عثمانی قرار می گرفت و دولت عثمانی نیز این موضوع را با دولت ایران در میان می گذاشت و خواستار این بود که نگذارند کارگران شرکت نفت جنوب ایران به کمک ایلات وارد خاک ایران شوند . از جمله این موارد نامه ای است که از سفارت دولت عثمانی در تهران در 19 ذی الحجه 1320 ه.ق. به دولت ایران نوشته شده که در این نامه چنین آمده است «... از قراریکه بابعالی بر طبق تلگرافخانه های ولات جلیله بغداد و مشیریت اردوی ششم همایونی بسفارت کبری اشعار کرده می نویسد( سوارهای منسوب به شیرخان رئیس عشیرت سنجابی به معیت یک نفر انگلیسی که در معدن نفت قصر می باشد در آمده و همان سنجابی ها آن جا را محل قشلاق خودشان قرار داده اند به مسافت سه ساعتی داخل حدود تجاوز نموده و بقراولخانه کانی بز که پنج ساعت مسافت دارد و در قطار نام تپه رفته از سنگ در بالای تپه مزبور رکز علامتی کرده و موقومین در حال عودت به خاکایران نموده مامرین عثمانی همین که این حالت رکز علامتی را دیده رقته علامت مزبور را معدوم کرده اند و معلوم نگردیده که سوارهای مزبور با یک نفر انگلیس بداخل حدود خاقانی در آمد و رکز علامت مزبور را کرده اند چه مقصود داشته اند ولی حرکات سوارهای مزبور موجب سوء تاثیر اداره موقعیه و و عثمانیه شده و از رفتن آن متبصرانه در حدود گردش می نمایند ) لهذا دوستدار موافقت اشعار تابعان ار آن خان جلالتماب خواهشمند است حکو موکد سریع شرف صدور یابد که مرتکبین را از این رفتار ناهنجار که جالب نطر دقت است ممنوع فرمایند و به تنبیه و تادیب آن ها بپردازند و تدبیری اتخاذ فرمایند که بعد ها سوارهای مزبور نتوانند تحرکاتی که منافی مناسبات حسنه بین الدولتین است بپردازند و از نتیجه اقدامات دوستدار را مستحضر فرمایند تا باب عالی را قرین اطلاع دارند همواره احترامات فایقه را تجدید می نماید...»[13]


اما والی کرمانشاه نیز در 28 محرم 1321 طیق فرمانی که از سوی دولت مرکزی ایران در مورد تحقیق در باره نامه سفارت دولت عثمانی از او خواسته شده, به نامه دولت مرکزی ایران این چنین جواب می دهد.« سواد کاغذ سفارت عثمانی را که ارسال فرموده بودند دیدم از قراری که تحقیقات لازمه به عمل آمد معلوم شد در دو سه ماه قبل از باش شهبندری کرمانشاهان نیز مراسله رسمی به همان تفصیل بر طبق تلگراف ولایت و مشیریت به حضرت اجل علاءالدوله دام اقباله العالی اظهار حضرت معزی الیه تحقیقات محلیه به عمل آورد و معلوم گردیده است که یک نفر از اجزاء معدن نفت برای کاری که داشته به مندلیج رفته و در مراجعت از میان مراتع عشیره سنجابی عبور کرده یک نفر سوار سنجابی به همراهی او به قصر آمده و در هیج جا نصب علامتی نکرده و این مساله حقیقتی نداشته لهذا همین بباش شهبندری جواب داده اند و محتملاست که به وزارت جلیله خارجه هم اطلاع داده باشند بالجمله رکز علامت در تپه قطار و اراضی کانی بز نشده و همانطور که خود حضرت مستطابعالی مرقوم فرموده اند اراضی کانی بز از خاک مقدسه دولت علیه ایران و محل اختلاف نیست علی اتحقیق کانی از اراضی متمه دولت علیه ایران و مراتع ایلات وعشایر است و در این مورد ابدا نصب علامت نشده ولکن چون خاک مقدسه است ایلات هر نوع تصرفی که بخواهند مینمایند.»[14]


همانطور که از نامه فوق بر می آید اختلافات مرزی و نامشخص بودن وضعیت مناطق مرزی از مشکلاتی بوده است که همواره می توانست در عملیات گروه حفاری دارسی وقفه ایجاد کند و مشکلات سرزمینی و ییلاق و قشلاق عشایر نیز بر این اختلافات می افزوده است و نقش ایلات و عشایر در مرزهای ایران و عثمانی و ایجاد اختلافت بین ایران و عثمانی فقط متعلق به ابتدای سده بیستم نبوده است بلکه ریشه تاریخی دارد . ولی در عصر کشف نفت مباحث بیشتری از آن ها در اسناد وجود دارد.


چشمه های مشترک نفت در مرزهای ایران وعثمانی از دیگر مسایل مهم و موارد اختلاف بین طرفین بوده است و علاوه بر شرکت نفت ایران وانگلیس که در ایران و عثمانی در پی گرفتن امتیاز نفت بوده است افراد دیگری نیز در پی این بودند که امتیاز نفت را از دولت عثمانی در مناطق نفتی مشترک اخذ کنند و در نامه ای که از وزارت خارجه ایران در تاریخ 22رجب 1329 به وزارت فواید عامه نوشته شده است , ایت موضوع به خوبی تشریح شده است و در این نامه آمده است « کارپرداز بغداد کتبا و تلگرافا اظهار داشته است در راس حدود ایوان و مندلیج عثمانی چشمه های نفت مشترک هست به این طور که چشمه های مشرق و شمال که 35 چشمه است مال ایران است و چشمه های مغرب و جنوب مال عثمانی است عبد اللطیف نام مشغول گرفتن امتیاز آن از باب عالی است ایالت بغداد شش نفر مهندس فرستاده است سرحد مندلیج در ایران که چشمه ها را معاینه نمایند یقین است طوری اقدام خواهند کرد که چشمه نفت ایران را هم ببرند ) وزارت امور خارجه مراتب را به وزارت جلیله داخله اشعار نموده است که سریعا بحکومتی کرمانشاهان و سزدار مظفر ایلخانی کلهر امر بدهد که مامورین عثمانی را از مداخله و عملیات چشمه های نفت ایران... عمل خواهند فرمود»[15]


وزارت امورخارجه همچنین این موضوع را وزارت داخله در میان می گذارد و اقدام لازم را در جهت جلوگیری از ورود مامورین عثمانی و مداخله آن ها در چشمه های نفت ایران خواستار می گردد و در این یادداشتی که به تاریخ 22رجب 1329 از اداره عثمانی وزارت امورخارجه به وزارت داخله نوشته شده آمده است « سابقا از چشمه های نفت ایوان ایران مفاد تلگراف کارپردازی اول بغداد را به استحضار خاطر محترم آن وزارت جلیله رسانیده یود و حالا هم یک فقره راپرت کتبی کارپردازی به وزارت خارجه رسیده است که مضمون آن را عینا درج می نماید ( تلگرافا عرض کرده ام در راس حدود ایوان ایران و مندلیج عثمانی چشمه های نفت مشترکه هست باینطور که چشمه های نفت مشرق و شمال که 35 چشمه هست مال ایران است و چشمه های نفت مغرب و جنوب مال عثمانی است عبد اللطیف نام مشغول گرفتن امتیاز آن از بابعالی است ایالت بغداد ششنفر مهندس فرستاده است بسرحد مندلیج ایوان که چشمه ها را معاینه نماید یقین است طوری اقدام خواهند کرد که چشمه های نفت ایران را هم ببرند ) اهمیت این امر در نزد آن وزارت جلیله پوشیده نیست و اگر فی الجمله غفلتی از طرغ مامورین سرحدیه کرمانشاه بشود ضرر بزرگی بدولت ایران عائد خواهد شد و لازم است در تکمیل اوامیکخه سابقا بعهده حکومت کرمانشاهان صادر فرموده اند تلگراف فوری به حکومت محلیه و سردار مظفر مخابره فرمایند که مامرین عثمانی را از مداخله و عملیات در چشمه های نفت ایران ممانعت نمایند و اگر غفلت و مسامحه بشود اقدامات و تشبثات بی نتیجه و ثمر خواهد بود مراتب را به وزارت فوائد عامه هم اخطار نموده است که اقدامی که لازم است بفرمایند »[16]


این سند به خوبی نشان می دهد که دیپلماسی ایران در قبال شرکت نفت ایران وانگلیس یک دیپلماسی کاملا فعال بوده است و مناطق مرزی و چشمه های نفتی همواره مورد توجه دو دولت ایران و عثمانی بوده است و حساسیت ویژه ای نسبت به آن وجود داشته است و دولت ایران و دیپلماسی این کشور همواره از ورود مامورین عثمانی به چشمه های مناطق نفتی جلوگیری می کرد و اداره عثمانی وزارت امورخارجه طی نامه ای به کارپرداز ایران در بغداد که نقش فعالی در رساندن اخبار مربوط به چشمه های نفتی مشترک به وزارت امور خارجه داشته است در مورخه 22 رجب 1329 می نویسد« لایحه نمره 166 جنابعالی در خصوص چشمه های نفت ایران ملاحظه شد همانوقت که تلگراف جنابعالی رسید به وزارت داخله اظهار و بحکومت کرمانشاهان امر داده شد که مامورین عثمانی را از عملیات در چشمه های نفت ایران مانع شوند. حالا مجددا شرح لایحه فوق را بوزارت معزی الیها و وزارت فوائد عامه اعلام نمود که بالمسارعه اقدامات لازمه بفرمایند البته سفارت کبری اسلامبول را هم از این مسئله مسبوق نموده اید امید است با مراقبت مامورین سرحدی کرمانشاهان مشکلاتی تولید نشود »[17]


در این مکتوب می شود به خوبی به نقش کارپردازی بغداد و مطلع کردن وزارت امور خارجه از اقدامات صورت گرفته در مورد اختلافات ارضی بین ایران و عثمانی به خوبی پی برد و به نقش کارپردازان در دیپلماسی ایران در مورد مساله نفت اشاره کرد که این کارپردازان با توجه به موقعیتی که در کشورهای مختلف داشتند , ریز ترین و دقیق ترین اخبار را به وزارت خارجه مخابره می کردند تا دستگاه دیپلماسی ایران در جریان امور مختلف مربوط به نفت قرار گیرد.[18]


از جمله این گزارشات ارسال شده از کارپردازی اول بغداددر تاریخ 14 جمادی الاولی 1330گزارشی به این عنوان است « والی بغداد دو سه روز قبل بامر اسلامبول بطرف یعقوبیه و شهربان حرکت کرده و از آن جا بطرف حدود مندلیج و بدره و باغسایی خواهد رفت اینطور مذکور می شود که برای کشف چشمه های نفت در خاک هست خواهد رفت قصبه سومار که ملک طلق ایران و در چهار فرسخی مندلیج واقع و جزو خاک ایران است. البته بعرض حضور مبارک رسیده هشت سالا قبل عثمانی ها شبانه عسکر و سواره عشایر جمع کرده هجوم برعیت و ملک سومار نمودند زراعات آنجا را آتش زده و ما حصل رعایای آنجا را غارت کرده و مدعی شدند که سومار از اراضی متنازع فیه است و کومه سنگی که حد فاصل مابین حدود طرفین است خراب وبا زمین مساوی کردند و در همان موقع تفصیل آن بوزارت جلیله خارجه و سفارت سنیه عرض شده و بجایی منتهی نشد و به همان حال ماند از سفارت هم کاری نکردند عجالته رفتن والی بغداد بانحدود و حدود بدره دور نیست برای همین تشبثات باشد شاید برای آنکه یک نوع تصرفی شده باشد بسومار هم برود در هرحال فدوی رفتن بغداد را به آن صفحات بتوسط مامور کارپردازی مندلی بجناب امیر جنگ والی پشتکوه اطلاع داده که مراقب حدود خود باشد تا چه نتیجه دهد و شنیده شد برای همراهی خود در این سفر محمود پاشا رئیس عشایر جاف عثمانی و مصطفی پاشای باجلان که سال هاست در خانقین ساکن است احضار کرده محمود پاشا معذرت خواسته و نیامده است والی مصطفی پاشا اطاعت کرده رفته است محض استحضار خاطر مبارک جسارت بعرض نمود»[19]


نکته جالب در مورد تعیین مرزها این بود که اگرچه طبق کمیسیون چهارجانبه بسیاری از عشایر و قبایل مناطق نفت خیز از خاک ایران جدا می شدند , اما مردم آن می بایست از تصمیمات دولت ایران تبعیت کنند و این مهم را می شود در گزارشی که مربوط به وزارت امورخارجه ایران است و تاریخ آن جمادی الثانی 1332 می باشد به خوبی مشاهده کرد. در این گزارش آمده است « عباسقلیخان نواب امروز از طرف وزیر مختار انگلیس اظهار می داشت که چون قسمتی از مراتع قشقایی عشایر کرمانشاهان بدولت عثمانی ترک خواهد شد لازم است بروسای عشایر سنجابی و باجلان و شرف باغی دستور اعمل فوری داده شود که اگر چه اراضی آن ها بدولت عثمانی تعیین می گردد ولی در رفتار خودشان مشمول دولت ایران خواهند بود و در این تغییر در تعهداتی که نسبت به کمپانی نفت دارند تغییر پیدا نخواهد شد مامرین روس و انگلیس سعی می کنند از دولت خود یخواهند که حقوق مرتع زراعت آن ها را در اراضی که به عثمانی ها واگذار می شود منظور کنند اگر سوء رفتار از آن ها ناشی و یا خللی به مصالح کمپانی نفت وارد شود عثمانی عذر خوبی خواهد داشت که آن ها را از حقوق خودشان محروم دارد و همینطور به نایب الحکومه قصر باید دستور العمل داده شود مطابق اضهارات نواب تلگرافی هم از آقای اعتلاءالملک بوزارت امورخارجه رسیده که مراتع قشلاقی سنجابیها بدولت عثمانی واگذار خواهد شد سنجابی ها این نکته را درک کرده حسیات خوب نشان نمی دهند بایالت جلیله غرب هم این مسئله خاطر نشان و تلگراف شده بود که سنجابی ها را از هرگونه رفتار خلاف منع و موعظه نمایند حالا در موضوع اظهار وزیر مختار انگلیس هر طور که رای مبارک مقتضی است امر فرمایید از همان قرار اقدام شود.»[20]


این سند به خوبی معضلی را که تعین مرزها برای عشایر و قبایل در مناطق نفت خیز در مرزهای ایران و عثمانی به وجود می آورد , اشاره دارد و نشان می دهد که قبایل کوچ رو به خاطر مسایل ییلاق و قشلاق به خاطر مناطق نفتی و پیامدهای استخراج نفت در آن زمین ها با چه مشکلاتی مواجه می شدند و در صورت از دست دادن مناطق ییلاقی و قشلاقی خود ممکن بود شغل خود را از دست بدهند و در این بین مراتع قشلاقی سنجابی ها به دولت عثمانی واگذار می گردید و از طرف دیگر نیز سنجابی ها تحت فشار بودند که نسبت به این تصمیم هیچ گونه اعتراضی انجام ندهند.


پس از مشخص شدن مرزهای طرفین تا مدتها بعد هنوز نقشه ای که کمیسیون چهار جانبه برای حدود مرزها مشخص کرده بودند به ایالت کرمانشاه نرسید تا حاکم آن جا بتواند بر طبق آن محل دقیق مرزها را تشخیص دهد.[21]


از طرف دیگر وزارت فواید عامه در تاریخ 13 برج اسد 1332از وزارت امورخارجه می خواهد تا راجع به اراضی نزدیک قصر شیرین و نیز نقشه و توضیحات لازم به وزارت فوائد عامه فرستاده شود تا حدود اراضی برطبق کمیسیون جدید رسما مشخص گردد و راجع به معادن نفت مشترک وزارت فوائد عامه بتواند اطلاعات لازم را به کمیسر دولت ایران در شرکت نفت ایران و انگلیس بدهد.[22]


بالاخره کمیسر تجدید حدود دولت ایران در 3رمضان 1332به وزارت خارجه ایران مذاکرات کمیسیون چهارجانبه را ارسال می کند و از وزارت امور خارجه می خواهد که صورت این مذاکرات را به سفارت های دولت ایران در اسلامبول , پترزبورگ و لندن بفرستد تا این سفارت خانه ها نیز از تصمیمات اخذ شده در مورد خطوط مرزی ایران مطلع گردند.[23]


اما انگلیسی ها در کمیسیون تجدید حدود دولت ایران چه پیش از موافقتنامه چهار جانبه و چه بعد از آن دخالت زیادی داشتند و به خاطر معادن چاه سرخ دست به هر اقدامی می زدند .این مهم را می شود در گزارشی که کمیسیون تجدید حدود ایران در 23رجب 1332 به وزارت امورخارجه ایران فرستاد , مشاهده کرد . در این گزارش این گونه آمده است « آنچه استنباط می شود عثمانی ها حاضرند استاتوکوی قدیم ذهاب را به ایران واگذارنمایند مشروط باینکه آب سومار به آنها داده شود ولی از انگلیس ها ملاحظه دارند که در خصوص معادن نفت چقا سرخ اشکال تراشی کنند به تقریبی آگر صلاح بدانند این مسئله با انگلیسی ها وارد مذاکه شده آن ها را حاضر برای قبول این معاوضه فرمایند اگر انگلیس ها مضایقه نداشته باشند گمان میکنم عثمانی حاضر بر این معاوضه می شوند صرفه اصلاح دولت هم اقتضای این معاوضه را دارد . امر امر مبارک[24]
منابع:
- آرشیو اسناد ملی ایران , سند شماره 3-240004829 .
- آرشیو اسناد ملی ایران, سند شماره 5-240004829
- آرشیو اسناد ملی ایران , سند شماره 389- 240005738
- آرشیو اسناد ملی ایران, سند شماره 495- 240005738
-اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 17-4-23-1319ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 2-13-18-1321ق.
-اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 5-13-18-1321ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 2-79-11-1329ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 3-79-11-1329ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 5-79-11-1329ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 6-79-11-1329ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 1-20-43-1330 ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 135-1-38-1332 ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 377-1-38-1332ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 378-1-38-1332ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 464-1-38-1332ق.
- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 552-1-38-1332ق.
سند شماره 1
Minestre de mines
نشان تاج و شیر و خورشید
وزارت معادن
9شهر رمضان المبارک 1319


فدایت شوم موافق اظهار مقرب الخاقان موسیو رینولدز مهندس باشی معادن نفت جنوبی ایران اعمال تفحص و تجسس مشارالیه در معادن کرمانشاهان در قصر شیرین و سرحد دولتین علیتین ایران و عثمانی واقع است و با این ملاحظه ناچار است که از سرحد عبور و مرور نماید و در هردفعه عبور مشارالیه و اجراء او مامورین تذکره حق العبور مطالبه می کنند و موجب اشکال کار او شده است محض تسهیل و پیشرفت امور مشارالیه که حسب القرارداد باید از طرف دولت علیه همه قسم همراهی و تسهیل امورات این کمپانی را فراهم نمایند لازم است که از طرف جناب مستطاب اجل اکرم امجد عالی قدغن شود حکم کلی به عنوان مباشرین تذکره داده شود که موسیو رینولدز مهندس باشی و اجزاء او از ادای حق تذکره بکلی معاف باشند و تا موقعی که برای اعمال آن معدن در انحدود کار میکند این حق از آن ها مطالبه نشود . متکمنی است حکم مزبور را مقرر فرمایند نوشته برای مخلص بفرستید که برای نزد موسیو رینولدز بفرستند. زیاده عرض ندارد.
17-4-23-1319 ق
سند شماره 2
سفارت کبری
دولت علیه عثمانیه
نومره 21 عمومی 6 خصوصی
19 ذی الحجه 1320
جناب جلالت و سالتمابا کفایت و کفالت نصابا فخامت و مناعت انتسابا دوستان استظهارا مشفقا معظما شهنشاه


از قراریکه بابعالی بر طبق تلگرافخانهای ولات جلیله بغداد و مشیریت اردوی ششم همایونی بسفارتکبری اشعار شده مینویسد ( سوارهای منسوب بشیرخان رئیس عشیرت سنجابی بمعیت یکنفر انگلیسی که در معدن نفت قصر میباشد در آمده و همان سنجابی ها در زمستان آنجا را محل قشلاق خودشان قرارداده اند بمسافت سه ساعتی داخل حدود تجاوز نموده و بقراولخانه کانی بز که پنج ساعت مسافت دارد در قطار نام تپه رفته از سنگ در بالای تپه مزبور رکز علامتی کرده و موقومین در حال عودت به خاکایران نموده مامرین عثمانی همین که این حالت رکز علامتی را دیده رقته علامت مزبور را معدوم کرده اند و معلوم نگردیده که سوارهای مزبور با یک نفر انگلیس بداخل حدود خاقانی در آمد و رکز علامت مزبور را کرده اند چه مقصود داشته اند ولی حرکات سوارهای مزبور موجب سوء تاثیر اداره موقعیه و و عثمانیه شده و از رفتن آن متبصرانه در حدود گردش می نمایند ) لهذا دوستدار موافقت اشعار تابعان ار آن خان جلالتماب خواهشمند است حکو موکد سریع شرف صدور یابد که مرتکبین را از این رفتار ناهنجار که جالب نطر دقت است ممنوع فرمایند و به تنبیه و تادیب آن ها بپردازند و تدبیری اتخاذ فرمایند که بعد ها سوارهای مزبور نتوانند تحرکاتی که منافی مناسبات حسنه بین الدولتین است بپردازند و از نتیجه اقدامات دوستدار را مستحضر فرمایند تا باب عالی را قرین اطلاع دارند همواره احترامات فایقه را تجدید می نماید... مهر: ناخوانا
2-13-18-1321ق
سند شماره 3


جناب سعادتمابا لایحه شریف نمره 115 خصوصی مورخه دهم ذیقعده واصل است اعزاز گردید اینکه بر طبق اشعار وکیل ولایت بغداد اظهار داشته اند که بکنفر انگلیسی از اجزاء معادن نفت قوره تو به اتفاق چند نفر از سوارهای سنجابی که بمحال باغچه و قطار بعلف چرا آمده اند نمایشی در داخله خاک دولت علیه عثمانی کرده و در تپه از محل موسوم بقطار نصب علامتی کرده اند و این رفتار را مخالف عهود دولتین دانسته اند و قائم مقام خانقین فرستاده آن علامت را محو کرده و سوار دورویه قراردادهاند که متبصرانه در آنجا گردش نمایند که تکررتخطی واقع نشود و از دوستدار خواهش کرده بودند که آنها را از تکرر اینگونه رفتار ممنوع داشته و بجاهخای لازمه نیز تلگرافا استفسار نموده جوابی در اینباب بدهم اولا دوستدار هیچ اطلاعی در اینبای ندارد که شخص انگلیسی که بوده و بماتع سنجابی برای چه مقصود رفته و نصب علامت در تپه های قطار چرا نموده است ثانیا پس از تحقیقات از جاهای لازم و کشف حقیقت امر البته اگر بر خلاف قاعده رفتاری کرده باشند ممنوع خواهد شد ولیکن این مسئله بر جنابعالی پوشیده نباشد که محل موسوم به کانی بز بر حسب قراردادهای وکلای دول اربعه که تعیین حدود دولتین را نموده اند در تحت قانون استاتوقو و در جزو متصرفات دولت علیه ایران و ایجاد قلعه در آنجا در قرب این زمان خارج از رعایت آن قانون بوده است پس اگر عشیرت سنجابی بانمحل برای علف چر رفته باشند از روی حقانیت بوده و رسم آنرا نباید تخطی نهاد اما تپه قطار که بعد تردید و گفتگو جزو خاک دولت علیه و مرتع متصرفی قدیمی سنجابی است ظهور سوار سنجابی در آنجا خبر تازه و خلاف قاعده نبوده که از ولایت بغداد باین شدتانکار کرده اند پیوسته مشعوفم که بوسیله تجدید عوام وداد نموده باشیم . زیاده زحمت است . 11شهر ذی القعده الحرام 1320
21-8-14-1321 ق
سند شماره 4


یادداشت سابق سواد لایحه رسمیه باش شهبندر عثمانی را در باب رفتن یکنفر انگلیس از اجزاء نفت بمراتع سنجابی و ادعای آنها که آن محل جزو خاک عثمانی است ایفاد خدمت ذیشوکت داشته ام فردای آنروز جوابی بباش شهبندری نوشته باطلاع کارگذاری که سواد آنرا محض استحضار خاطر مبارک فرستادم امروز که پست سرحد می رفت شرحی در اینباب برئیس معدن نوشتم و از پگونگی وافعه اشعار کردم و آنها را متنبه ساختم که هروقت همچو کارها و خیال ها دارند اطلاع بدهند و بی گدار به آب نزنند که تولید اشکالی بشود . برئیس سنجابی و باجلان هم نوشتم که حقیقت امر را بنویسند بلکه تکرار کنند و بعد از اینهم پی تحصیل اجازه چنین اقدامهای بی رویه ننمایند آنچه به حدس و قیاس می فهمم عثمانی ها می خواهند آن اراضی را که مرتع هزارساله سنجابیها است و همیشه در تصرف دولت علیه بوده باین حرفها تملک کرده باشند مثل این که دوره نطر علی.... و نقطه کانی بز را که در آن خط واقع است و برحسب قرارداد وکلای دول اربعهکه باتفاق مرحوم میرزا جعفرخان مشیرالدوله آمده تجدید حدود دولتین را نموده اند . مانند این مراتع در تحت قاعده استاتوقو باشد . همچنین محال شمیران که در تصرف عثمانی هاست آنها محال شمیرانرا که حق دولت ایران است مضبوط نگاه داشته اند و کم کم این محال را که درتصرف دولت ایران است تصاحب می نمایند و حال اینکه تا آنجا را بدولت علیه واگذار ننمایند حق مطالبه این محال را ندارند تا رای عالیه چه اقتضاء فرمایند.
حاشیه سمت راست سند : بان کتابچه تجدید حود میرزا جعفرخان رجوع فرمایید در آنجا صدق عرایض بنده معلوم خواهد شد.
22-8-14-1321 ق
سندشماره 5
نشان تاج و شیر و خورشید
ایالت کرمانشاهان
تاریخ 28 محرم الحرام1321


سواد مراسله سفارت عثمانی را که ارسال فرموده بودند دیدم از قراری که تحقیقات لازمه به عمل آمد معلوم شد در دو سه ماه قبل از باش شهبندری کرمانشاهان نیز مراسله رسمی به همان تفصیل بر طبق تلگراف ولایت و مشیریت به حضرت اجل علاءالدوله دام اقباله العالی اظهار حضرت معزی الیه تحقیقات محلیه به عمل آورد و معلوم گردیده است که یک نفر از اجزاء معدن نفت برای کاری که داشته به مندلیج رفته و در مراجعت از میان مراتع عشیره سنجابی عبور کرده یک نفر سوار سنجابی به همراهی او به قصر آمده و در هیج جا نصب علامتی نکرده و این مساله حقیقتی نداشته لهذا همین بباش شهبندری جواب داده اند و محتملاست که به وزارت جلیله خارجه هم اطلاع داده باشند بالجمله رکز علامت در تپه قطار و اراضی کانی بز نشده و همانطور که خود حضرت مستطابعالی مرقوم فرموده اند اراضی کانی بز از خاک مقدسه دولت علیه ایران و محل اختلاف نیست علی اتحقیق کانی از اراضی متمه دولت علیه ایران و مراتع ایلات وعشایر است و در این مورد ابدا نصب علامت نشده ولکن چون خاک مقدسه است ایلات هر نوع تصرفی که بخواهند مینمایند.
5-13-18-1321 ق
سند شماره 6
نشان تاج و شیر و خورشید
کارپردازی اول دولت علیه ایران در بغداد
تاریخ 14 شهر جمادی الاولی 1330نمره 232


والی بغداد دو سه روز قبل بامر اسلامبول بطرف یعقوبیه و شهربان حرکت کرده و از آن جا بطرف حدود مندلیج و بدره و باغسایی خواهد رفت اینطور مذکور می شود که برای کشف چشمه های نفت در خاک هست خواهد رفت قصبه سومار که ملک طلق ایران و در چهار فرسخی مندلیج واقع و جزو خاک ایران است. البته بعرض حضور مبارک رسیده هشت سالا قبل عثمانی ها شبانه عسکر و سواره عشایر جمع کرده هجوم برعیت و ملک سومار نمودند زراعات آنجا را آتش زده و ما حصل رعایای آنجا را غارت کرده و مدعی شدند که سومار از اراضی متنازع فیه است و کومه سنگی که حد فاصل مابین حدود طرفین است خراب وبا زمین مساوی کردند و در همان موقع تفصیل آن بوزارت جلیله خارجه و سفارت سنیه عرض شده و بجایی منتهی نشد و به همان حال ماند از سفارت هم کاری نکردند عجالته رفتن والی بغداد بانحدود و حدود بدره دور نیست برای همین تشبثات باشد شاید برای آنکه یک نوع تصرفی شده باشد بسومار هم برود در هرحال فدوی رفتن بغداد را به آن صفحات بتوسط مامور کارپردازی مندلی بجناب امیر جنگ والی پشتکوه اطلاع داده که مراقب حدود خود باشد تا چه نتیجه دهد و شنیده شد برای همراهی خود در این سفر محمود پاشا رئیس عشایر جاف عثمانی و مصطفی پاشای باجلان که سال هاست در خانقین ساکن است احضار کرده محمود پاشا معذرت خواسته و نیامده است والی مصطفی پاشا اطاعت کرده رفته است محض استحضار خاطر مبارک جسارت بعرض نمود.
الامر الاجل الاشرف الاعظم العالی مطاع
امضاء: چاکر محمد علی
1-20-43-1330 ق
سند شماره 7
نشان تاج و شیر و خورشید
کارپردازی اول دولت علیه ایران در بغداد
تاریخ 22جمادی الثانی 1319
نمره 166


تلگرافا هم عرض کرده ام در راس حدود ایوان ایران و مندلیج عثمانی چشمه های نفت مشترکه هست ( اینطور که چشمهای نفت مشرق و شمال که 35 چشمه است مال ایران است ) و چشمه های نفت مغرب و جنوب مال عثمانی است عبداللطیف نام را مشغول گرفتن آن از بابعالی است ایالت بغداد شش نفر نهندس فرستاده است بسرحد مندلیج و ایوان چشمه ها را معاینه نماید یقین است طوری عثمانی اقدام خواهد کرد که چشمه های نفت ایران را هم ببرند قابل توجه است . الامر المطاع
حاشیه راست سند: آقای اعتلاءالملک این مساله را بوزارت داخله و معارف و حکومت محلیه صریحا اطلاع بدهید و نتیجه را بخواهید.
6-79-11-1329 ق.
سند شماره 8
وزارت امورخارجه
اداره عثمانی
بتارخ 22رجب 1329
نمره عمومی18022
نمره خصوصی2593
کارتن 11
دوسیه 79
نوع مسوده: وزارت فوائد عامه


کارپرداز بغداد کتبا و تلگرافا اظهار داشته است در راس حدود ایوان و مندلیج عثمانی چشمه های نفت مشترک هست به این طور که چشمه های مشرق و شمال که 35 چشمه است مال ایران است و چشمه های مغرب و جنوب مال عثمانی است عبد اللطیف نام مشغول گرفتن امتیاز آن از باب عالی است ایالت بغداد شش نفر مهندس فرستاده است سرحد مندلیج در ایران که چشمه ها را معاینه نمایند یقین است طوری اقدام خواهند کرد که چشمه نفت ایران را هم ببرند ) وزارت امور خارجه مراتب را به وزارت جلیله داخله اشعار نموده است که سریعا بحکومتی کرمانشاهان و سزدار مظفر ایلخانی کلهر امر بدهد که مامورین عثمانی را از مداخله و عملیات چشمه های نفت ایران... عمل خواهند فرمود.
امضاء: ناخوانا
2-79-11-1329 ق.
سند شماره 9
وزارت امورخارجه
اداره عثمانی
بتاریخ 22 رجب 1329
نمره عمومی 18023
نمره خصوصی 2592
کارتن 11
دوسیه 79
نوع مسوده : وزارت داخله


سابقا از چشمه های نفت ایوان ایران مفاد تلگراف کارپردازی اول بغداد را به استحضار خاطر محترم آن وزارت جلیله رسانیده یود و حالا هم یک فقره راپرت کتبی کارپردازی به وزارت خارجه رسیده است که مضمون آن را عینا درج می نماید ( تلگرافا عرض کرده ام در راس حدود ایوان ایران و مندلیج عثمانی چشمه های نفت مشترکه هست باینطور که چشمه های نفت مشرق و شمال که 35 چشمه هست مال ایران است و چشمه های نفت مغرب و جنوب مال عثمانی است عبد اللطیف نام مشغول گرفتن امتیاز آن از بابعالی است ایالت بغداد ششنفر مهندس فرستاده است بسرحد مندلیج ایوان که چشمه ها را معاینه نماید یقین است طوری اقدام خواهند کرد که چشمه های نفت ایران را هم ببرند ) اهمیت این امر در نزد آن وزارت جلیله پوشیده نیست و اگر فی الجمله غفلتی از طرغ مامورین سرحدیه کرمانشاه بشود ضرر بزرگی بدولت ایران عائد خواهد شد و لازم است در تکمیل اوامیکخه سابقا بعهده حکومت کرمانشاهان صادر فرموده اند تلگراف فوری به حکومت محلیه و سردار مظفر مخابره فرمایند که مامرین عثمانی را از مداخله و عملیات در چشمه های نفت ایران ممانعت نمایند و اگر غفلت و مسامحه بشود اقدامات و تشبثات بی نتیجه و ثمر خواهد بود مراتب را به وزارت فوائد عامه هم اخطار نموده است که اقدامی که لازم است بفرمایند.
امضاء: ناخوانا
3-79-11-1329 ق
سند شماره 10
وزارت امور خارجه
اداره عثمانی
بتاریخ 22 رجب 1329
نمره عمومی 81479
نمره خصوصی2521
نوع مسوده: کارپرداز بغداد


لایحه نمره 166 جنابعالی در خصوص چشمه های نفت ایران ملاحظه شد همانوقت که تلگراف جنابعالی رسید به وزارت داخله اظهار و بحکومت کرمانشاهان امر داده شد که مامورین عثمانی را از عملیات در چشمه های نفت ایران مانع شوند. حالا مجددا شرح لایحه فوق را بوزارت معزی الیها و وزارت فوائد عامه اعلام نمود که بالمسارعه اقدامات لازمه بفرمایند البته سفارت کبری اسلامبول را هم از این مسئله مسبوق نموده اید امید است با مراقبت مامورین سرحدی کرمانشاهان مشکلاتی تولید نشود.
امضاء: ناخوانا
5-79-11-1329 ق.
سند شماره 11
وزارت امور خارجه
اداره عثمانی
بتاریخ 2 ع1 1331
نمره عمومی 19966
نمره خصوصی4264
کارتن43
دوسیه 72
نوع مسوده: تلگراف
پاک نویس کننده: حسن 29 صفر1331


کارگذاری مهم خارجه کرمانشاهان از سفارت عثمانی کتبا اظهار میدارند یکصد سوار و بیست نفر پیاده از عشایر زنگنه دولو چهار گله مواشی عشیرت زرگوش را نهب و تا دره نفت استقامت نموده و به خاک ایران گذشته اند تفصیل این مسئله چیست دره نفت متعلق به ایران است یا عثمانی و آیا فعلا در تصرف عثمانی هاست یا سرحدداران ایران و عشیرت زرگوش اگر عجالته در قزل رباط مسکن دارند چون اصلا از عشایر ایرانند چه وقت به خاک عثمانی مهاجرت کردند از صمصام السلطنه رئیس عشیرت سنجابی و سایر مامورین سرحدی کرمانشاهان درست توضیح خواسته وزارتخارجه را مسبوق نمایید.
امضاء : ناخوانا
27 صفر1331
4-72-43-1330 ق
سند شماره 12
22مه 1913
St james club
PICCA DILLY . W.
ورود 15 برج جوزا 1331
نمره 8


تلغرافی از وزارتخارجه به سفارت رسیده بود این است که سواد آن را با جوابی که داده است تقدیم می دارد ترجمه کاغذ کمپانی نفط را که در جواب وزارتخارجه انگلیس نوشته ملاحظه می فرمایید از وزارتخارجه انگلیس هنوز به سفارت کبری جواب داده نشده منتظرند که از محمره خبر برسد آنوقت جواب بدهند رییس کمپانی اظهار می کرد که راضی نخواهند شد که دولت عثمانی کمیسیون بفرستد و جواب سفارت را در این جا خودشان می دهند و تعجب می کردند از این که گفته شود نفط در عبادان آب شط العرب را مخلوط به نفط کرده مگر اینکه بگویند کمپانی سر لوله نفط را منتقل به شط العرب کرده و تمام نفطی را که از مسجد سلیمان به عبادان می رسد توی شط می رود و الا ممکن نیست در حمل اینقدر نفط روی آب ریخته شود که آب شط را که مثل دریایی است ضایع کند.زیاده جسارت نمیکند. عبد النبی
389-240005738
سند شماره 13
بعد از ملاقات با کمپانی این جواب ذیل به وزارت جلیله خارجه....شده 20 مه 1913


درباب اظهارات سفیر عثمانی راجع بکمپانی نفط کمیسر مذاکره و مطلع شده که سفیر کبیر عثمانی در لندن هم بوزارتخارجه انگلیس همین اظهارات را نموده و از وزارتخارجه انگلیس بکمپانی نوشته شده و آنها جواب دادهاند که فرستادن کمیسیون ابدا لازم نیست و آن ها یقین دارند که عملیات کمپانی در عبادان اسباب این نخواهد شد که آب شط را مخلوط نفط کند وزارتخارجه انگلیس به قونسول در محمره و کمپانی به نماینده خود تلگراف و تحقیقات نموده اند منتظر جواب هستند که بعد از وصول آن بسفارت عثمانی جواب داده شود جواب سفارت عثمانی را هم در طهران ... تحقیق فرمایند تا از اینجا اطلاع داده شود که جواب وزارتخارجه انگلیس به سفارت عثمانی با جوابیکه در طهران داده میشود یکجا باشد.
390- 240005738
سند شماره 14
نشان تاج و شیر و خورشید
مورخه جمادی الثانی 1332
راپورت


عباسقلیخان نواب امروز از طرف وزیر مختار انگلیس اظهار می داشت که چون قسمتی از مراتع قشقایی عشایر کرمانشاهان بدولت عثمانی ترک خواهد شد لازم است بروسای عشایر سنجابی و باجلان و شرف باغی دستور اعمل فوری داده شود که اگر چه اراضی آن ها بدولت عثمانی تعیین می گردد ولی در رفتار خودشان مشمول دولت ایران خواهند بود و در این تغییر در تعهداتی که نسبت به کمپانی نفت دارند تغییر پیدا نخواهد شد مامرین روس و انگلیس سعی می کنند از دولت خود یخواهند که حقوق مرتع زراعت آن ها را در اراضی که به عثمانی ها واگذار می شود منظور کنند اگر سوء رفتار از آن ها ناشی و یا خللی به مصالح کمپانی نفت وارد شود عثمانی عذر خوبی خواهد داشت که آن ها را از حقوق خودشان محروم دارد و همینطور به نایب الحکومه قصر باید دستور العمل داده شود مطابق اضهارات نواب تلگرافی هم از آقای اعتلاءالملک بوزارت امورخارجه رسیده که مراتع قشلاقی سنجابیها بدولت عثمانی واگذار خواهد شد سنجابی ها این نکته را درک کرده حسیات خوب نشان نمی دهند بایالت جلیله غرب هم این مسئله خاطر نشان و تلگراف شده بود که سنجابی ها را از هرگونه رفتار خلاف منع و موعظه نمایند حالا در موضوع اظهار وزیر مختار انگلیس هر طور که رای مبارک مقتضی است امر فرمایید از همان قرار اقدام شود.
امضاء: ناخوانا
135-1-38-1332 ق
سند شماره15
نشان تاج و شیر و خورشید
وزارت امور خارجه
مورخه 9 رجب 1332
نمره: 1313
استخراج رمز از کرمانشاه


مستر ریت رئیس معدن نفط از قصر بقونسول انگلیس تلگرافی در موضوع آمدن عساکر عثمانی بمعدن مخابره نموده که عینا درج می شود یک مفرزه عسکر عثمانی از خانقین مامور برای حفظ معدن نفطچقا سرخ باجلان – از آبقوره تو شدند. رئیس باجلان میگوید امری از فرمانفرما در باب حدود جدید نرسیده خواهشمندم تا زحمتی تولید نشده دستورالعمل فرستاده شود که از پانزدهم ماه مه تعیین سرحد جدید جای حرف است مستر ریت قونسولگری مراتی را بایالت اظهار داشتند ایالت جلیله انتظار تنظیمات وزارتجلیله را دارند. نمره 452 معاضد الملک
3353-1-38-1332 ق
سند شماره 16
نشان تاج و شیر و خورشید
وزارت امورخارجه
مورخه 18 رجب 1332
نمره 364
استخراج رمز از اسلامبول


برحسب شکایت کمیسیون در عذم تخلیه خان گرمله و عذر عدم تخلیه چیاسرخ باتفاق سفرا جدا اقدامات قرار تخلیه آن داده شد که دولت علیه هم جدا امر تخلیه چیاسرخ را بدهد اقدامات فوری فرمایید نمره 37
محمود
حاشیه پایین صفحه: اطلاعات جهت اقدامات لازم بشود اقدام نمایید.
355-1-38-1332 ق
سند شماره 17
وزارت امور خارجه
اداره عثمانی
بتاریخ 10 شوال1332
نمره عمومی 8625
نمره خصوصی1054
کارتن 38
دوسیه 1
پاکنویس کننده: حسن 7شوال 1332
وزارت فواید عامه


در جواب مرقومه محترمه آن وزارت جلیله نمره 539 راجع باتفاقاتیکه در موضوع ارضی مجاور قصر شیرین و معادن نفط آنجا خواسته بودند با نهایت احترام زحمت افزاست که هنوز از کمیسیون سرحدی خریطه حدود کرمانشاه نرسیده پس از رسیدن نقشه و راپرت کافی البته توضیحات لازمه در موضوع مسائل فوق داده خواهد شد.
امضاء: ناخوانا
5شوال 1332
377-1-38-1332 ق
سند شماره 18
نشان تاج و شیر و خورشید
وزارت فائد عامه
نمره 539
مورخه 13 برج اسد 1332
ضمیمه ندارد
وزارت جلیله امورخارجه


در مسئله تحدید حدود بین ایران دو عثمانی لازم است راجع به اراضی مجاور قصر شیرین و غیره و نقشه و توضیحات لازمه به وزارت فوائد عامه فرستاده شود تاحدود جدید در اراضی و نواحی مزبوره رسما و تحقیقا معلوم شده در خصوص معادن نفط و غیره به کمیسر دولت اطلاعات لازمه داده شود. امضاء: ناخوانا
مهر: وزارت فوائد عامه
378-1-38-1332 ق
سند شماره19
نشان تاج و شیر و خورشید
کمیسر تجدید حدود دولت علیه ایران
مورخه 3شهر صیام 1332
نمره 360
مقام منیع وزارتجلیله امور خارجه


در لف راپورت نمره 297 سواد صور مجالس را با نمره 49 تقدیم داشته است اینک نیز سواد و صور مجالس تا نمره شصت تقدیم شد که خاطر مبارک از مذاکرات کمیسیون کاملا مستحضر شده و سواد آنرا بسفارتهای دولتعلیه در اسلامبول و پطرزبورغ و لندن ارسال فرمایید.
امضاء: ناخوانا
مهر اعتلاء الملک
464-1-38-1332 ق
سند شماره 20
ترجمه مراسله ایست که از بابعالی بسفارت کبری نوشته شده است.


از مفتش اردوی چهارم و ریاست کمیسیون تجدید حدود تلگرافا اشعار میشود قریه خان گرمله را تخلیه نموده مامورین عثمانی در مقابل این در اشغال منطقه معادن نفت انگلیس از طرف مامرین رسمیه ایران دوچار اشکالات می باشد خواهشمند است که اعطای امر قطعی حکومت متبوعه عالی را دایر به تخلیه منطقه مزبور از محل های مقتضیه استعلام و سریعا اقدام فرمایید بدینوسیله تایید مودت و مخالفت مینماید.
470-1-38-1332 ق
سند شماره 21
وزارت امورخارجه
اداره تحریرات عثمانی
بتاریخ شعبان المعظم 1332
کارتن38
دوسیه 1
پاکنویس کننده حسن 19 شعبان 1332
کرمانشاهان
کارگذاری خارجه


کارپرداز بغداد تلگراف می کند اسباب مهندس کمیسیون فنی ایران را اداره بغداد سر بسته بیستم ژون توسط محمود... عربان چی نزد مستر کپتان ویلسن رئیس کمپانی کار فصر فرستاد که از آنجا به کرمانشاه بفرستد . تحقیق کنید اسباب های مزبوره در کدام منطقه معطل شده در سرعت اتصال آن ها بکرمانشاهان تشبثات لازمه نموده وصول را فورا اطلاع دهند .
امضاء: ناخوانا
17 شعبان 1332


حاشیه پایین سند : چون امضای این تلگراف بتاخیر افتاده بود و در این ضمن راپورت دیگر از کارگذاری کرمانشاهان رسید که اسباب ها به کرمانشاهان رسیده و همراه یکنفر از اعضای کمیسیون انگلیس بساوجبلاغ فرستاده می شود ارسال این تلگراف لازم نیست بنابراین همین قسم ضبط میشود. 2 رمضان 1332
526-1-38-1332 ق.
سند شماره 22
نشان تاج و شیر و خورشید
وزارت امورخارجه
مورخه 2 رمضان 1332
نمره 485
استخراج رمز آقای اعتلاء الملک


مساحت تقریبی مراتع سنجابی از نفط در بسی و کانی بز تقریبا هفتصد کیلومتر مربع است باغچه داغ که از سفارت عثمانی استعلام شده است معلوم نیست چه مقصود از این استعلام دارند منتها باغچه داغ مراتع سنجابی نیست و آنچه بنظر میاید از قید لفظ باغچه داغ سفارت نه دشت آب بخش را در نظر گرفته و نه نفط در بسی را بهر حال اهمیت آب و زمین سومار بیشتر از آن است که با مراتع سنجابی مفایسه شود. 24 شعبان از.... نمره 342 اعتلاء الملک
551-1- 38- 1332 ق
سند شماره 23
نشان تاج و شیر و خورشید
کمیسیون تجدید حدود دولت علیه ایران
مورخه 23 رجب 1332 ...
نمره 29
مقام منیع وزارتجلیله امور خارجه


آنچه استنباط می شود عثمانی ها حاضرند استاتوکوی قدیم ذهاب را به ایران واگذارنمایند مشروط باینکه آب سومار به آنها داده شود ولی از انگلیس ها ملاحظه دارند که در خصوص معادن نفت چقا سرخ اشکال تراشی کنند به تقریبی آگر صلاح بدانند این مسئله با انگلیسی ها وارد مذاکه شده آن ها را حاضر برای قبول این معاوضه فرمایند اگر انگلیس ها مضایقه نداشته باشند گمان میکنم عثمانی حاضر بر این معاوضه می شوند صرفه اصلاح دولت هم اقتضای این معاوضه را دارد . امر امر مبارک
امضاء: ناخوانا
552-1 38- 1332 ق
سند شماره 24
سواد راپورت محرمانه سرحدداری زهاب به کارگذاری
محرمانه


سرکار والا شاهزاده محمد باقر میرزا مکتوبی از برای آقای صمصان السلطنه نوشته که مفاد مضمونش این است ( نگرانی نداشته باشید) که ایالت جلیله تشریف فرمانی سرحد نمیشود وجوهات هذه السنه بارس ئیل قصر هم آقای صمصام السلطنه متصرف است یعنی خربزه با عسل ساخت نیز باطنا با رییس گمرک اتحادی فراهم چون خیال گنجه رفتن را دارد مرادش بار بستن خودش است....


از یکنفر محارم خود صمصام درک کرده ایم بتوسط میرزا عبدالله مدیر قصر که باجناق صمصام است و در معدن نفط مستخدم است باطنا با ( مستر ریت ) رئیس معدن قول و قراری در بین دارند و اطمینان از او گرفته در حقیقت خود را. سواد مطابق با اصل است
مهر: ناخوانا
امضاء: محفوظ
2-4-43-1332ق
سند شماره 25


فدایت شوم از بابت ملاقات دیروزی و پاره گفتگوها که شد مخصوصا آدم بمعدن نفت و جاهای لازمه برای کسب اطلاعات فرستادم امروز یوم یکشنبه 29 شهر حال قاصدهای مذکوره مراجعت نمودند اظهار داشتند یکصد و پنجاه نفر سرباز موجودی در معدن نفت است یکصد نفر از مرکز کانی زرد تا قلعه معلم در حدود گذارده اند ششصد نفر هم در خانقین است عجالتا موجودی ایشان در این سه نقطه هشتصد و پنجاه نفر است چنانچه بعد از این برعده ایشان افزوده شود و بیاید همیشه قاصد در کار بعد از کسب اطلاع خبر به جناب عالی می دهم زیاده عرض ندارد خدمات را طالب بنده ایام عزت مستدام
64- 4- 43- 1332 ق
سند شماره 26
نشان تاج و شیر و خورشید
وزارت امورخارجه
مورخه 7 ربیع الثانی 1333
استخراج تلگراف رمز اسلامبول


نمره 200زیارت عرایض که میشود برحسب وعده های شفاهی و کتبی بابعالی است اگر بر خلاف آن امر واقع می شود یا از اتفاقات است که مامرین خبر مینمایند یا از دستور العمل باطنی عثمانیها است در هر صورت قصور از سفارت ابدا نشده و نمیشود تقریبا هر روز به صدر اعظم ویا با وزیر داخله ملاقات می شود و بر وعده های صریح خود هستند و چند روز قبل هم مفاسد این مداخلات را با حضور سفیر کبیر آلمان به وزیر جنگ و وزیر داخله مذاکره و مشکلاتیکه برای دولت به پیش خواهد آمد گوشزد کرده و وعده صریح داد که اوامر لازمه بفرستد دیروز هم به صدر اعظم و وزیر داخله مفصلا مذاکره و اطمینان دادند که ذره سوء قصد در کارهای داخله مملکت یا جمع یک وجب آن خاک نداریم از مسئله سقز و کردستان و خسارت های وارده به لوله های نفط اظهار تاسف کرد و قرار شد اوامر موکده بفرستند در باب شهبندر کرمانشاهان و کردستان قرارداد امر بدهند مجالست سابق باقی شد. 26 ربیع الاول نمره 24
محمود


حاشیه سمت راست سند: اظهار قدردانی از مراقبت و کاردانی احتشام السلطنه نمود و او را تشویق و امیدوار نمایند که وزارت خارجه بیش از پیش در تایید اقدامات او و رفع اختلافات با سفارت اینجا ساعی خواهد بود . نتیجه اوامر موکده در باب تجاوز بعربستان و خسارت آمدن بلوله نفط و غیره را بخواهند درباب شهبندرهای کرمانشاه کردستان از طرف هاشم بیک
4-35-66-1332 ق
سند شماره 27
نشان تاج و شیر و خورشید
وزارت امورخارجه
اداره تحریرات عثمانی
سواد رمز بسفارت اسلامبول
مورخه نهم شهر ع2/بارس ئیل 33
نمره 651
سفارت کبری اسلامبول


نمره 24 رسید.اولیای دولت اقدامات عالی را قدر شناسند میفرمایید صدر اعظم و وزیر داخله اطمینان در عدم مداخله بداخله ایران داده از بابت لوله نفط و اتفاقانت سقز بیان تسف و امر موکد می دهند انتظار میرود امر صادر و این تجاوزلت متروک و بیش از این ایران دوچار ضرر مادی و معنوی نشود و از بابت مامورین کرمانشاهان و کردستان سقط موافقت نگردیده مبادله شدند باز هم انتظار می رود همه روزه از اوضاع آنجا تلگراف بفرمایید که مزید بر تشکرات از حسن مراقبت جناب مستطابعالی شود.
معاون الدوله
امضاء: ناخوانا
سواد مطابق با اصل است
35-66-1332 ق
سند شماره 28
نشان تاج و شیر و خورشید
اداره گمرکات
14 ژوییه 1914= 3 سرطان
نمره 2713
وزارت جلیله مالیه


به موجب اطلاعات واصله کمیسیون سرحد عثمانی و ایران مقررداشته است که قریه سیاه سرخ در آتیه ضمیمه خاک عثمانی خواهد بود البته بر آن وزارت جلیله پوشیده نیست که کمپانی نفت انگلیس و ایران امتیاز نامه از دولت ایران راجع بع استشفاع چشمه نفت خیز قریه مزبوره در دست دارد و سفارت فخیمه انگلیس اخیرا اظهار داشته است در صورتی هم که چشمه منفرد جزء خاک عثمانی بشود معذالک این نقطه مرکز اعمال تجارتی و داد و ستد کمپانی خواهد بود .در خاتمه یادداشت خود خاطر نشان می کند که با وجود تغییر سرحد کمپانی کما فی السابق از حقوق صادره و وارده معاف خواهد بود . این نظریه مطابق هیچیک از فصول امتیاز نامه نیست , زیرا امتیازنامه مزبور فقط از آزادی خروج مواد استخراجیه و معافیت ورود آلات و ادوات لازمه که مورد احتیاج و استعمال کمپانی است گفتگو می نماید . حال به این ترتیب از حضور مبارک مستدعی است در مساله فوق امعان نظر فرموده و اداره گمرکات را از تصمیم قطعی هیئت محترم وزراء مستحضر فرمایند تا این اداره نیز از عهده جواب سفارت فخیمه انگلیس برآید زیاده است جسارت نمی ورزد. امضاء لاتین: ناخوانا
3-240004829
سند شماره 29
نشان تاج و شیر و خورشید
وزارت مالیه
اداره کابینه
نمره 3109
بتاریخ 30 برج اسد 1332
ضمیمه 1
مقام منیع هیئت وزراء عظام دامت شوکتهم


راجع به قریه سیاه سرخ واقع در قصر شیرین و چشمه نفت آن جا که کمیسیون سرحدی ایران و عثمانی قرار داده اند ضمیمه خاک عثمانی بشود و امتیاز چشمه های نفت آن جا سابقا به کمپانی انگلیس و ایران داده شده است و از سفارت انگلیس دراین خصوص یادداشتی به اداره گمرکات فرستاده شده است که ملاحطه و جواب قطعی سفارت را معلوم فرمایند اینک سواد یادداشت مزبوره به ضمیمه سواد مراسله گمرگ لفا تقدیم می شود تا هر طور مقرر فرمایند به اداره گمرک اعلام گردد.
امضاء: ناخوانا
مهر: وزارت مالیه 1328
5-240004829
سند شماره 30
نشان تاج و شیر و خورشید
وزارت مالیه
اداره کابینه
نمره7225
بتاریخ 10 برج قوس 1332
مقام منیع هیئت وزراء عظام دامت شوکتهم


راجع به قریه سیاه سرخ واقع در قصر شیرین و چشمه نفت آن جا که کمیسیون سرحدی ایران و عثمانی قرار داده اند ضمیمه خاک عثمانی بشود در تاریخ 30 برج اسد بنمره 3109 برحسب مشروحه اداره گمرک که متضمن سواد یادداشت سفارت انگلیس بود از وزارت مالیه به آن مقام منیع عرض شده بود و تابحال بزیارت جواب نائل نگردیده چون مجددا ازاداره گمرک مطالبه جواب و تعیین تکلیف را خواسته اند این است مخصوصا ادعا می شود که زودتر تصمیم هیئت دولت را در اینمسئله مرقوم فرمایند که به اداره مزبور اعلام گردد.
امضاء: ناخوانا
مهر: وزارت مالیه 1328
6-240004829
سند شماره 31
نشان تاج و شیر و خورشید
اداره گمرکات
22نوامبر 1914 = 3 محرم الحرام 1333
نمره6650
وزارت جلیله مالیه


در تاریخ چهارم ژوییه اخیر در تحت نمره (2713) اداره گمرکات مراسله بآنوزارت جلیله انفاذ داشته و تا کنون بوصول جواب آن مفتخر نگردیده است. اهذا محترما از حضور مبارک مستدعی است مقرر فرمایند جواب مراسله مزبوره را که راجع به قریه سیاه سرخ و چشمه نفت آن محل است هرچه زودتر باین اداره ارسال دارند موقعرا مغتنم شمردهو احترامات فایقه را تجدید مینماید.
از طرف رئیس گمرکات
امضاء لاتین: ناخوانا
7-240004829
سند شماره 32
وزارت مالیه
نمره عمومی وارده 7659
درباب قریه سیاه سرخ واقعه در قصر شیرین و چشمه نفت آنجا
نمره عموی صادره 7225
کارتن 78
دوسیه 12
تاریخ مسوده: 3 قوس بارس ئیل 6 محرم 1333
نوع مسوده: مکتوب
تاریخ ارسال 10 قوس
مقام منیع هیئت وزراء عظام دامت شوکتهم


راجع به قریه سیاه سرخ واقع در قصر شیرین و چشمه نفت آن جا که کمیسیون سرحدی ایران و عثمانی قرار داده اند ضمیمه خاک عثمانی بشود در تاریخ 30 برج اسد بنمره 3109 برحسب مشروحه اداره گمرک که متضمن سواد یادداشت سفارت انگلیس بود از وزارت مالیه به آن مقام منیع عرض شده بود و تابحال بزیارت جواب نائل نگردیده چون مجددا ازاداره گمرک مطالبه جواب و تعیین تکلیف را خواسته اند این است مخصوصا ادعا می شود که زودتر تصمیم هیئت دولت را در اینمسئله مرقوم فرمایند که به اداره مزبور اعلام گردد.
امضاء: ناخوانا
مهر دفتر وزارت مالیه, نمره 7
8-240004829
سند شماره 33
نشان تاج و شیر و خورشید
اداره گمرکات
14 اوت 1914= 12 اسد 1333
ضمیمه یکطغرا سواد
وزارت جلیله مالیه


در جواب مرقومه محترمه مورخه هفتم اسد جاری نمره ( 2872) مع التوقیر سوادی بفانسه از یادداشت سفارت انگلیس که در تاریخ چهارم مه اخیر باین اداره ارسال و راجع به قریه سیاه سرخ و چشمه نفت آن محل است جوفا حضور مبارک انفاذ میدارد . زیاده جسارت است .
رئیس کل گمرکات
مهر ورود بکابینه وزارت مالیه , بتاریخ 14 برج اسد 1332, نمره 3110
حاشیه پایین سند: مطلب را با سابقه بهیئت وزراء رجوع نمایید زودتر جواب اداره گمرک داده شود.
11-240004829
سند شماره 34
وزارت مالیه
نمره عمومی وارده 3110
نمره عمومی صادره 3109
کارتن 78 دوسیه 12
تاریخ مسوده: 21 برج اسد بارس ئیل 20 رمضان 1332
در باب قریه سیاه سرخ وافعه در قصر شیرین و چشمه نفت آنجا
نوع مسوده: مکتوب
تاریخ ارسال 30- آ- 1332 جمادی الثانی
مقام منیع هیئت وزراء عظام دامت شوکتهم


راجع به قریه سیاه سرخ واقع در قصر شیرین و چشمه نفت آن جا که کمیسیون سرحدی ایران و عثمانی قرار داده اند ضمیمه خاک عثمانی بشود و امتیاز چشمه های نفت آن جا سابقا به کمپانی انگلیس و ایران داده شده است و از سفارت انگلیس دراین خصوص یادداشتی به اداره گمرکات فرستاده شده بود عین مشروحه اداره مزبوره در آن هیات محترم قرائت و دستور فرمودند سواد یادداشت فرستاده شود که ملاحظه و جواب قطعی سفارت را معلوم فرمایید اینک سواد یادداشت مزبور بضمیمه سواد مراسله سابق گمرک لفا تقدیم می شود. باداره گمرک اعلام گردد.
12-240004829
سند شماره 35
28 ژون 1913
St James CluB
PIcca Dilly
نمره 10
بمقام منیع وزارت فواید عامه


درباب اظهار سفیر کبیر عثمانی بوزارت خارجع که عملیات کمپانی در عبادان آب شط را مخلوط به نفط کرده پس از تحقیقات از محل جوابی که از کمپانی بوزارتخارجه انگلیس داده شد از قراری است که در کاغذ خودشان که سواد آن را تقدیم می دارد ذکر شده و تحقیقات وزارتخارجه انگلیس هم بتوسط کونسول انگلیس در محمره شده با این موافق است و حالا از وزارتخارجه انگلیس بسفارت عثمانی در لندن جواب داده می شود که بموجب تحقیقاتی که بعمل آمده چند اه قبل یک بارح کمپانی نفط که حامل نفط زیادی بوده در شط العرب اتفاقا غرق شده و درماه فوریه برحسب شکایت والی بصره کونسول انگلیس مقیم آنجا بمقام تحقیق بر آمده و معلوم داشت که مختصر مخلوط بودن آب شط بواسطه آن اتفاق فوق العاده بود و در آینده به هیچ وجه اسباب شکایت در آن باب فراهم نخواهد آمد و ممکن نیس نفط از .....توی رودخانه یرود و گویا همان اوقات کنسول انگلیس تحقیقات خود را بوالی بصره اطلاع داده و ایشان را خاطر جمع نموده و حالاآب شط درحالت طبیعی است و تمام عملجات کمپانی از آب شط به مصرف می رسانند در این صورت واضح است که فرستادن کمیسیون برای تحقیق البته لزومی ندارد و خاطر جمع باشند که در آتیه شکایتی از ایالات نخواهد شد مستدعی است مراتب را بوزارتخارجه اطلاع بدهند که سفیر کبیر عثمانی باین مضمون جواب داده شود . زیاده عرض ندارد عبدالعلی
459-240005738
مؤلف: محمدحسن نیا
دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه تهران


________________________________________
[1]- علی یعقوبی نژاد, پیشین, ص49-51.
[2]- ویلسون, پیشین, ص268 .
[3]- خان ملک ساسانی, دست پنهان سیاست انگلیس در ایران, تهران: بابک, 1354, ص74.
[4] - همان , ص75.
[5]- آرشیو اسناد ملی ایران , سند شماره 3-240004829 .
-[6] خان ملک ساسانی , پیشین, ص 76.
[7]- همان, ص 77.
[8]- آرشیو اسناد ملی ایران, سند شماره 5-240004829
[9] - آرشیو اسناد ملی ایران , سند شماره 8-240004829 .
[10]- آرشیو اسناد ملی ایران , سند شماره 389- 240005738
[11] - آرشیو اسناد ملی ایران, سند شماره 495- 240005738
-[12] اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 17-4-23-1319ق.
[13]- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 2-13-18-1321ق.
[14] - اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 5-13-18-1321ق.
[15]- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 2-79-11-1329ق.
[16]- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 3-79-11-1329ق.
[17]- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 5-79-11-1329ق.
[18]- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران, سند شماره 6-79-11-1329ق.
[19]- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 1-20-43-1330 ق.
[20]- اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 135-1-38-1332 ق.
-[21] اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 377-1-38-1332ق.
[22] - اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 378-1-38-1332ق.
-[23] اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 464-1-38-1332ق.
-[24] اسناد بایگانی وزارت امور خارجه ایران , سند شماره 552-1-38-1332ق.