كميته انقلاب سرخ ايران و جمهوري گيلان در اسناد وزارت خارجه آمريكا
در 14 ژوئن، كالدول ظهور گروه جديدي را گزارش ميكند: «در ارتباط با مشكلاتي كه بلشويكها در ايران به وجود آوردهاند مفتخرم به ضميمه اين نامه ترجمه يادداشت ادواري وزارت خارجه ايران در مورد اشغال خاك ايران توسط بلشويكها، و نيز مذاكرات دولتين ايران و روسيه شوروي در اين باره را ارسال نمايم. اوضاع به قدري نامعلوم است كه هيچ كس نميتواند رفتار بلشويكها را پيشبيني كند و آنها نيز سخت مورد سوءظن هستند. همچنين ترجمه دو تلگرامي كه از سوي «كميته انقلاب سرخ ايران» در رشت، به سفارت ما رسيده، براي شما ارسال ميشود. محتواي اين تلگرامها آشكار بوده و نيازي به توضيح ندارد. با اين حال هنوز نميتوان به اين «اعلام استقلال» در گيلان اهميت چنداني داد و بعيد به نظر ميرسد كه اين جنبش آنچنان پيشرفتي داشته باشد كه بتواند اثر جدي برجاي بگذارد.» اولين تلگرام كميته انقلاب سرخ ايران در تاريخ 12 ژوئن 1920 به سفارت آمريكا رسيد: «سفارتخانههاي آمريكا، فرانسه و ديگر نمايندگان و سفراي خارجي در تهران! به نام ملت ايران، كميته انقلاب سرخ ايران، كه در هجدهم رمضان 1338 (6 ژوئن 1920) به پاخاسته است، با اعلام دولت موقت جمهوري در ايران، نظام شاهنشاهي را منسوخ اعلام ميكند. با كمال احترام از سفارت محترم شما تقاضا ميشود اين مسئله را به اطلاع دولت خود و ديگر سفراي خارجي در پايتخت برسانيد. (امضا) كميته انقلاب سرخ ايران.» دومين تلگرام از اين قرار است: «اعلاميهاي براي سفارتهاي محترم آمريكا، فرانسه و ديگر مقامات و سفراي خارجي حاضر در تهران؛ پس از آغاز جنگ جهاني، دولت انگلستان به منظور عملي كردن اهداف نامشروع خود از طرق ظالمانه، بيطرفي ايران را زير پا گذاشته و نيروهاي نظامي انگليسي را به خاك ايران وارد كرد. بنابراين سلطنت و ملت ايران را به سمت فساد و انحطاط سوق داد. در پاسخ به شكايات بيشمار مردم ايران، دولت انگلستان صريحاً متعهد شد كه پس از جنگ بينالملل، ايران و مردم آن از شر سربازان انگليسي خلاص خواهند شد. جنگ پايان يافت و صلح رسماً برقرار شد، اما در غياب مجلس، فشار و محدوديتهاي تحميل شده بر مردم ايران بيشتر شد؛ در پايتخت و ديگر مناطق و استانها حكومت نظامي اعلام كردند. آنها توافقنامه شرمآوري با كشور ما منعقد كردند كه اساساً مخالف خواستههاي ملي ما است. علاوه بر اين آنها مانع شدند كه در جمع بشر دوستان، اعتراض خود را آشكار كرده و فرياد مردم ستم ديده ايران را به گوش همه برسانيم. به نام تمامي مردم ايران، شوراي جمهوري ايران، قبل از آمدن به تهران، در گيلان دولت جمهوري اعلام كرده است و تمام توافقنامهها و قراردادهايي را كه پيش از تشكيل پارلمان جمهوري در پايتخت ميان دولتين ايران و انگلستان منعقد شده و يا منعقد خواهد شد، رد كرده و آنها را غيرقانوني و كأن لم يكن اعلام ميكند. (امضا) كميته انقلاب سرخ ايران.»
كالدول در 16 ژوئن 1920 مينويسد: «اوضاع سياسي ايران همچنان نامشخص و مبهم است. نيروهاي بلشويكي كه در انزلي مانده بودند، رشت را تصرف كردهاند. ارتش انگلستان تا قزوين عقبنشيني كرده است و در مورد مقاومت در برابر پيشروي احتمالي بلشويكها مردد است. دولت ايران هم طبق معمول مردد و ناتوان است. ساكنين استان ساحلي گيلان به پيروي از مردم تبريز اعلام استقلال كردهاند؛ اما تبريز تحت كنترل تشكيلاتي است كه مخالف بلشويكها هستند... رئيسالوزرا از شاه خواسته به منظور فايق آمدن بر مشكلات و برقرار ساختن آرامش، اختيارات كامل و بدون قيد و شرط به او بدهد.»
در تلگرام 8 جولاي 1920، كالدول توضيحات بيشتري دربارة خطر جنگليها گزارش ميكند:
در سه ماه گذشته بلشويسم پيشرفت قابلتوجهي در شمال ايران داشته است، به خصوص از هجدهم مي، كه بلشويكهاي روسي با حمله به بندرانزلي، نيروهاي انگليسي را تا رشت عقب نشاندند. پس از حمله بلشويكها، از آنجا كه انتظار ميرفت مهاجمان به سرعت به داخل خاك ايران نفوذ كنند، بيشترين ترس و اضطراب بر تهران حكمفرما شد. با اين حال، بلشويكها چند روز در انزلي توقف؛ و هر چيزي را كه قابل حمل بود مصادره كرده و سپس به باكو بازگشتند... عقبنشيني عجولانه انگليسيها از رشت به شدت از اعتبار انگلستان كاست و چند روز بعد نيز رشت را تخليه كرده و به قزوين آمدند. قواي كمكي به سرعت از بغداد عازم قزوين شدند و چنانچه بلشويكها پيشروي كرده باشند انتظار ميرود در قزوين با مقاومت انگليسيها روبهرو شوند. با اين حال، آنها تاكنون تنها رشت و بنادر درياي خزر را اشغال كردهاند... شماري از روسها همچنان در گيلان و مناطق اطراف مستقر هستند. بلشويكها شمار زيادي از ايرانيان مقيم قفقاز را به همراه خود به ايران آوردهاند. همچنين عدهاي كه به همراه جنگليهاي گيلان خود را «كميته انقلاب سرخ ايران» ناميدهاند، در تاريخ 6 ژوئن 1920 در شمال ايران «دولت موقت جمهوري» اعلام كرده و سلطنت را ملغي اعلام كردهاند. اين كميته (كميته انقلاب سرخ) با ارسال تلگرامي به تهران دعاوي خود را عليه انگلستان اعلام كرده است... مقامات دولت مركزي در گيلان مجبور شدهاند اين استان را ترك كرده و به تهران بازگردند.
به نظر ميرسد اوضاع در گيلان آرام و نظم برقرار است. اما گزارشها حاكي از آن است كه دولت مذكور مالياتهاي بسيار سنگيني بر ثروتمندان گيلان تحميل كرده است... آنها تاكنون چندين بار سعي كردهاند با استان انقلابي ديگر ايران، يعني آذربايجان رابطه نزديك برقرار كنند؛ اما از آنجا كه انقلابيون آذربايجان ضد بلشويكي هستند، تا اين ساعت اتحاد نيروهاي دو طرف را رد كردهاند شايد بتوان گفت كه حركت انقلابي در اين دو ولايت از سوي آن عده از ايرانياني آغاز شد كه [قبلاً] مشروطيت را محقق كرده بودند... كوچك خان (كه ظاهراً رهبر دولت جمهوري گيلان است) به همراه ياران جنگلي خود و بلشويكهاي گيلان از قزاقها خواستند خود را تسليم كنند. بخشي از اين قزاقها تسليم شدند، اما عده كثيري از آنها تصميم به جنگ گرفتند. با درگرفتن جنگ، با اينكه در مقابل دويست كشته بلشويكها تنها سي قزاق كشته شدند، در نهايت قزاقها تسليم شده و اكنون در دست نيروهاي بلشويك اسيرند... همزمان با حوادث گيلان، بلشويكها شمار نيروها و ميزان تبليغات خود را در مناطق مازندران، استرآباد و خراسان افزايش ميدهند و حتي شايع شده است كه بلشويكها از سمت شمال شرق به تهران حمله خواهند كرد.
كالدول گزارش خود را اينگونه به پايان ميبرد:
استانهاي انقلابي بيانگر رضايت كامل مردم از سقوط و كنارهگيري وثوقالدوله هستند... مردم ناراضي، دشمني شديدي عليه انگلستان از خود نشان ميدهند و چنانچه انگلستان به برتريطلبي خود ادامه دهد، تا مدتها نميتوان انتظار داشت كه صلح و آرامش به اين منطقه بازگردد. اما از سوي ديگر، انگلستان اعلام كرده است هر تعداد نيرو و هر ميزان تجهيزات كه لازم باشد به كار خواهد گرفت تا اوضاع را تحت كنترل خود درآورد و صريحاً اعلان كرده كه به اشغال نظامي ايران ادامه خواهد داد.