ديدار نيكسون از ايران و پذيرايي شاه از وي (زندگي سياسي شاه- سياست خارجي- بعد از كودتاي 28مرداد- روابط با امريكا و اروپا)
شماره صفحه:200 عنوان مطلب: ديدار نيكسون از ايران و پذيرايي شاه از وي
شاه با دقت هر چه تمامتر خود را آماده اين ملاقات كرده بود حتي بيش از افرادي كه نيكسون قبلا فرستاده بود به جزئيات پرداخته بود. اصرار ورزيده بود كه موتور سيكلت سواراني كه قرار بود نيكسون را از فرودگاه به كاخ ببرند نه يكبار بلكه دو بار تمرين كنند آن هم در شب، تا اختلالي در امر عبور و مرور ايجاد نشود. ميگفتند كليه اشخاص سرشناس تهران از جمله نخست وزير و وزير دربار و اعضاي سفارت امريكا به جز شاه و ملكه دو شب را صرف رفتن به فرودگاه و ايستادن در محل توقف هواپيما و دست دادن با كساني كه نقش نيكسون و همسرش را ايفا ميكردند و پياده و سوار شدن به اتومبيلها و بازگشت به شهر نمودند. شاه يك شام رسمي به افتخار رئيس جمهوري و همراهانش داد. شامي نسبتا كوچك با معيارهاي دربار پهلوي با 140 مهمان از جمله بسياري از اعضا خاندان پهلوي و انبوه خاويار و ودكا و شرابهاي عالي و شامپاني. در زير نور دوربينهاي تلويزيون، نيكسون نطق بيمزه سرهم بندي شدهاي ايراد كرد و آن را با يك شوخي از قول پرزيدنت آيزنهاور به پايان رساند كه ميگفت« رهبران سياسي موفق قابليت آن را دارند كه با بالاتر از خودشان ازدواج كنند». بعدها كيسينجر نوشت كه شاه به محض شنيدن اين سخنان « با غم و اندوه به
شماره صفحه:201 دور دست خيره شد». .... نيكسون ضمن مذاكرات تاكيد كرد كه هر اقدامي كه شاه ميكند درست است و بايد بيش از پيش از اين كارها بكند. او شاه را از اينكه فرمانروايي سرسخت است ستود و از وي خواست كه كنترل خليج فارس را در دست بگيرد و هيچ گاه مثل آن «مرد ديوانه» يعني مصدق شيرهاي نفت را نبندد. ايالات متحد به او متكي است و او تجسم دكترين نيكسون به شما ميرود. طبق يك روايت نيكسون عملا به شاه گفت «از من حمايت كن». شايد غير منتظره ترين كار از سوي رهبر بزرگترين دموكراسي جهان اين بود كه نيكسون به خاطر شيوهاي كه شاه ايران را اداره ميكند به او تبريك گفت. او ظاهرا از شاه خواست كه به «ليبرالهاي ما كه به حقوق بشر چسبيدهاند اعتنا نكنيد». بنابراين به نظر شاه بايد چنين رسيده باشد كه نيكسون اعمال ساواك را تصويب ميكند. قدر مسلم
شماره صفحه:202 اينكه او هيچ مخالفتي با شيوههاي ساواك نكرد. شاه خوشحال بود كه سرانجام سياستمداري و قدر و منزلت او را به رسميت شناختهاند و خوشحال تر بود كه نقش ژاندارم خليج فارس بر عهدهاش واگذار شده است. در عوض سه چيز تقاضا كرد: اولا سازمان سيا به او كمك كند تا به كردها در قيام ديرينهشان عليه عراق كمك نمايد. ثانيا ايالات متحد عده زيادي كارشناس فني نظامي برايش بفرستد. ثالثا و از همه مهمتر اينكه او نه تنها بتواند مسلح شود بلكه اجازه غير محدود بيابد كه هر نوع جنگ افزار پيشرفتهاي را كه در زرادخانه امريكا موجود است خريداري كند. شاه مخصوصا در اين خصوص اصرار ميورزيد زيرا پنتاگون در تحويل هواپيماهاي جنگنده شكاري «اف-14) و «اف-15) مورد تقاضاي او تاخير كرده بود. ايالات متحد معمولا كمك نظامي خود را با قيودي همراه ميكند كه دولت دريافت كننده كمك آن را غير قابل قبول مييابد. پارهاي از كارمندان سفارت امريكا در تهران با شاه موافق بودند كه پنتاگون در تامين نيازهاي تسليحاتي او تعلل ميكند. از سوي ديگر سال ها بود كه مطالعات پنتاگون به اين نتيجه رسيده بود كه هر گونه تهديدي به مرزهاي شمالي و غربي ايران را ميتوان با پيشرفت و آموزش تدريجي ولي دائمي نيروهاي مسلح برطرف كرد نه با انتقال ناگهاني آخرين تكنولوژي نظامي امريكا به ايران.