دولت هدايت ، دولتی بسیار غيرمحبوب در زمان رضاشاه در اسناد وزارت خارجه آمريكا
دیوید ویلیامسن، کاردار موقت سفارت آمريکا، در 15 دسامبر 1927 مینویسد: «از هر طرف خبر ميرسد که کابینه فعلی در میان مردم و همچنین نمايندگان مجلس هيچ محبوبيتي ندارد، و به همين دليل روز به روز شایعات بيشتري دربارة قريبالوقوع بودن سقوط آن بر سر زبانها ميافتد. نکته مهم و روشنگر اين است که در چند هفته گذشته هیچ یک از لوایح دولتی در مجلس رأی نیاورده است، با اين حال، هنوز تغییری در کابینه رخ نداده است. اخيراً داور، وزیر عدلیه، و یکی از اعضای مثلث قدرت، لایحهاي را با قيد يک فوریت به مجلس تسليم کرد؛ ولي وکلای مجلس براي نشان دادن اعتراض خود به داور و نه لایحه، مخفیانه صحن مجلس را ترک کردند، و در نتیجه هنگام رأيگيري جلسه از حدنصاب افتاده بود؛ این اتفاق دو یا سه مرتبه تکرار شده است. اخيراً، يکي از رجال برجسته ايراني در گفتگو با من نظرش را دربارة اوضاع جاري اينطور بيان کرد: «هر وقت که دولت واقعاً خواهان تصویب لایحهای باشد، شاه وکلای مجلس را به کاخش دعوت و گوششان را پر ميکند؛ـ و لایحه تصويب ميشود. آنها یادشان نرفته است که وقتي نمايندگان مجلس از اجراي دستورات سرپيچي کردند سربازان مجلس را به محاصره درآوردند. این حکومت کارش را با ارعاب پيش ميبرد و مشروطه و قانوني خواندنش مضحک و خندهدار است.» طی دو هفته گذشته، لايحة بودجه سال 1306 مملکتي به مجلس ارائه شده است. با اینکه نه ماه از سال جاری گذشته هنوز این بودجه به تصویب نرسیده و مخالفت نمایندگان با آن کاملاً آشکار است. سخنرانی شدیدالحن مدرس باعث شد که دولت لایحه بودجه مذکور را برای «بررسی بیشتر» پس بگیرد.» فيليپ اوضاع را در گزارش مورخ 21 فوریه 1928 خود اينطور توصیف کرده است: «احتراماً به اطلاع ميرساند که اوضاع کلی سیاسی در ایران طی یک ماه گذشته تغيير چنداني نکرده است. با وجود اين، عدم محبوبیت آشکار دولت فعلی و نارضایتی گسترده تمام اقشار جامعه، بجز کسانی که در کنف حمايت شاه هستند، فضاي سنگيني از اضطراب و بلاتکليفي بر جامعه حاکم کرده که به هیچ وجه امیدوارکننده نیست. شاه که معمولاً در کاخهاي سلطنتیاش خلوت گزيده... بیش از پیش به مردی مرموز تبدیل شده است. عبدالحسین تیمورتاش، وزیر دربار، زمام تمام امور اجرایی کشور را به دست دارد و اکنون در واقع ریاست کابينه را بدون اينکه رييسالوزرا باشد بر عهده دارد. آقای هدایت، رئیسالوزرای فعلی، نشان داده است که به داشتن نقشي اندک در امور دولتی رضایت دارد، و همينقدر که بتواند مقام و منصبی برای خویشاوندان بسیارش فراهم کند، راضي است. فیروز، داور و ستارگان کمفروغتر سلطه خود را بر دولت همچنان حفظ کردهاند. ژنرال عبداللهخان، وزیر فوايد عامه، همچنان برای انجام برخي امور در کردستان به سر میبرد، که در این باره هیچ اطلاعي در دست نیست. به نظر میرسد ساير وزرا کابینه کاملاً مطيع و پیرو رهبري و سیاستهای تیمورتاش هستند، که نماینده اصلی شاه است. مجلس در تصويب لوايح عملاً استقلال سازندهاي از خود نشان نمیدهد، ولي هميشه اکثريتي مشتاق براي تصويب لوایحی وجود دارد که شاه نسبت به آنها ابراز علاقه کرده است. خلاصه اينکه، حکومت کنوني ايران شديداً رنگ و بوي استبداد شرقي را دارد، و شاید بتوان گفت که از زمان برکناری دکتر میلسپو، مدیر کل آمريكایی ماليههاي ايران، اين کشور از بسیاری جهات به یک قرن پیش بازگشته است. البته، عامل اصلی قدرت اين حکومت ارتش است. شاه هنوز علاقهاش را به اين وزارتخانه از دست نداده است؛ سردار اسعد بختیاری، وزیر جنگ، تنها عنوان وزير را یدک میکشد و هیچ نقشی در امور نظامی ندارد... انتصاب ژنرال [احمد] خانِ نخجوان (امیر موثق) به ریاست کل ارکان حرب و برکناری ژنرال شیبانی از این سمت اعلام شده است. ژنرال نخجوان از چهرههاي سرشناس تهران و از هواداران سرسخت شاه است.» همانطور که در فصل یازدهم ذکر شد، ژنرال شیبانی در اعتراض به اعدام کلنل پولادین در 14 فوریه 1928 از مقام خود استعفا داد. در روزهای پایانی ماه مارس 1928، چنانکه در فصل سیزدهم آمده است، رضاخان در حرم مقدس قم، یک روحانی سالخورده را کتک زد. در 7 آوریل 1928، فیلیپ مینویسد: «به تازگی اين شايعه قوت گرفته است که میرزا مهدی قلیخان هدایت خيلي زود از ریاست کابينه استعفاء خواهد داد... همچنين شاهزاده فیروز را رئیسالوزرای احتمالی آتي ميدانند... لازم به ذکر میدانم که هیچ یک از شایعات فوق به معنای آن نيست که ساختار فعلی کنترل دولت دچار تغییر و تحول عمیق خواهد شد. ایران همچنان عملاً تحت کنترل شاه و وزیر دربارش باقی خواهد ماند.»
ژنرال عبداللهخان طهماسب، وزير فوايد عامه، در اوايل ماه آوریل 1928، در لرستان به قتل رسید. فیلیپ در تلگرام 4 می 1928 خود جانشین او را معرفی میکند: «حبیبالله شیبانی، رئیس سابق کل ارکان حرب، روز سوم ماه جاری، به وزارت فوايد عامه منصوب شد.» او در گزارشي مورخ 6 مي توضيح بيشتري در اين باره ميدهد: «عموماً از انتصاب ژنرال حبیباللهخان شیبانی به وزارت فوائد عامه به جای ژنرال عبداللهخان استقبال شده است. استعفای ناگهانی ژنرال شیبانی از ریاست کل ارکان حرب بسیاری از کساني را که پيشبيني ميکردند اين افسر محترم و باهوش در نتيجه استعفايش مورد غضب شاه قرار خواهد گرفت، نگران و نااميد ساخته بود.» فیلیپ نيز اوضاع سیاسی را اينطور گزارش میکند: «جشن سالگرد تاجگذاری شاه طبق سنوات گذشته در بیست و چهارم آوریل برگزار شد... چراغانیها و آتشبازیها چندان مردم را به وجد نياورد و اثری از شور و هيجان در مردم دیده نمیشد.» فیلیپ گزارشش را با اين جملات خاتمه ميدهد: «هفته گذشته اين شايعه بر سر زبانها افتاد که سوءتفاهمي میان شاه و داور، وزیر عدلیه، به وجود آمده و موجب شده است که داور در خانه بماند. شواهدي در تأييد این شایعه در دست نیست، ولي تصور ميشود که داور، که اصلاحات پر سر و صدايش در عدليه بسيار مأيوس کننده بوده است، پس از دهم مه مدت زیادی بر مسند وزارت نخواهد ماند.» این داستان در گزارشي به تاریخ 2 ژوئن 1928 ادامه پیدا میکند: «در پاراگراف آخر گزارش شماره 598 مورخ ششم مه، به شایعه بروز سوءتفاهم بين شاه و داور، وزیر عدلیه، اشاره کرده بودم، که به هیچوجه تأييد نشده است. لازم به ذکر ميدانم که وزیرمختار بریتانیا پيش از آنکه در 23 مه براي گذران تعطيلات به انگلستان برود به من گفت که فهميده است خيلي خوب ميشود با داور معامله کرد و کنار آمد. [اما] بنده و اکثر قریب به اتفاق همکارانم چنین تجربهاي نداشتهايم.» فیلیپ میافزاید: «چند شب پیش در یک ضیافت رسمی که در این سفارت برگزار شد، با ژنرال شیبانی صحبت کردم و از پیشرفت کارش در وزارت فوائد عامه پرسيدم... نظر ژنرال شیبانی... درباره کارش در اين وزارتخانه خيلي بدبینانه بود. گفت پُستي را به او واگذار کردهاند که هیچ شناختی از آن ندارد؛ متوجه شده است که پروژههاي مهمي به دست دیگران آغاز شده و بيخبري او از پيشينة اين طرحها توان او را در كنترل اوضاع با مشكل مواجه ساخته است. با توصيفي که از موقعيتش کرد، احساس کردم بسيار سرخورده شده است، و ظاهراً آرمانهايي که او و سايرين چند سال پس از جنگ بزرگ براي اصلاح و ترقي ايران براي خود در نظر داشتند، لااقل عجالتاً، محکوم به شکست است.»