دستگیری و تبعید مدرس و ناآرامی در تبریز در اسناد وزارت خارجه آمريكا
مجلس هفتم در 5 اکتبر 1928 کارش را آغاز کرد. پس از آن، روند حوادث سريعتر شد. تریت در گزارشی مورخ 18 اکتبر 1928 دستگیری مدرس را گزارش میکند: «چند روز پیش مدرس، یکی از نمايندگان با نفوذ مجلس ششم دستگیر شد، و تا آنجا که خبر داریم همچنان در زندان به سر می برد. برخی میگویند که احتمالاً تبعیدش ميکنند يا بلاي بدتري سرش ميآورند. برخي دلیل دستگیریاش را اين مسئله ميدانند که اخيراً با انتشار يکي از «شب نامههاي» مشهور شاه و دولت را از جنبههای مختلف، به خصوص نحوه برگزاری انتخابات اخير، شدیداً مورد انتقاد قرار داده است. سفير کبیر ترکیه که یکی از این شبنامهها را دیده بود به من گفت که محتوای آن بسیار شديداللحن است. يک وقت هم شایع شد که مصدق و تقیزاده نیز به سرنوشتی مشابه دچار شدهاند، ولی معلوم شد که صحت نداشته است، اگرچه شايعات فوق چندان هم قوي نبود.» فرین در گزارشي تحت عنوان «ناآرامی در تبریز» در 22 اکتبر 1928 از آشوب و دستگیری ملاهای با نفوذ شهر سخن میگوید: «احتراماً به اطلاع وزارت خارجه ميرساند که در پی اجرای قانون جدید خدمت وظيفه اجباری ناآرامی اندکی در تبریز به وجود آمد. بنا بر گزارش حسنعلیخان آصف، کارمند کنسولگری تبریز، اعلامیه سربازگیری در بعد از ظهر 12 اکتبر در این شهر پخش شد. صبح روز بعد بازارها تعطیل شد و مردم در يک مسجد تجمع کردند و عدهای هم در بيت مجتهدین، میرزا صادق آقا و حاجي میرزا عبدالحسن آقا، بزرگان ديني تبریز، گرد هم آمدند. تلگرامهای زيادي در مخالفت با سربازگیری و همچنین کلاه پهلوی و پيشنهاد کشف حجاب زنان به تهران ارسال شد. در 14 اکتبر، عدهای از مردم به سمت قرارگاه سربازگیری به راه افتادند که نیروهاي قشون با شلیک هوایی جمعیت را متفرق ساخت. در 17 اکتبر، عده دیگری به سمت کنسولگری روسیه حرکت کردند، که هدفشان مشخص نبود، ولی ظاهراً قصد داشتند خود را تحت حمایت روسها قرار دهند. شلیک چند گلوله هوایی کافی بود تا این جمعیت نیز متفرق شود. همان شب مجتهدين فوق و تجار بانفوذ شهر، از جمله کرباسی، وانامیکر* تبریز، دستگیر شدند. در 18 اکتبر، بازار کارش را از سر گرفت و به نظر میرسید که حرکت مردم خاتمه يافته است. مردم تبریز غیر مسلح هستند، و نیروهای نظامی مستقر در این شهر پرشمار و کارآمدند. بنابراین گمان نميرود که شورشي جدی شروع شود.» فرین میافزاید: «اوضاع تهران آرام است، هر چند که بازاريان از قانون سربازي و اصلاح لباس بد ميگويند، و ده روز پیش، سید حسن مدرس*، یکی از ملاهای شهر و نماینده سابق مجلس، به اتهام آشوبگري دستگیر و به عراق تبعید شد. او در سال 1924 در برابر جنبش جمهوریخواهی جانب سلطنتطلبان را گرفت. حدود 10000 نیروی نظامی در تهران مستقر هستند که میتوانند هرگونه مخالفت علنی با دولت را به سرعت سرکوب کنند.» در 26 نوامبر 1928 تریت میافزاید: «در مورد ناآرامیها مطلع شدیم که از زمان ارسال گزارش شماره 20 آقای فرین به تاريخ 22 اکتبر 1928، اتفاق مهمی نيفتاده است. مخالفت با سربازگیری همچنان ادامه دارد، ولی به حدی نیست که موجب ناآرامی شود.»
همانطور که در بالا اشاره شد، کنسول فولر از مخالفت مردم با تخریب یک گورستان در رشت خبر داده بود. با فرا رسیدن دسامبر 1928 اوضاع به کلی تغییر کرده بود. حسنعلی آصف در تاريخ 6 دسامبر 1928 از تبريز به فرين مینویسد: «سياست کلي شهرداری تعريض خیابانهای شهر است. کار ساخت خیابان بسیار عریضی آغاز شده است که از مسجد آجري (درست رو به روی باغ ملی ایران) شروع ميشود و درست به سمت بازار کشیده میشود، و بخشي از بازار را تخریب ميکند و خدا میداند که به کجا ختم شود. همچنین قرار است بزرگراه ششکلان نیز تعریض شود و از باغشاه عبور کند. خیابانهای دیگری هم قرار است تعريض شوند. ملاهای شهر ميترسند که اعتراضي بکنند. گورستان گجيل** (که بخش وسیعی از این منطقه را به خود اختصاص داده است) صاف شده و بقایای مردگان به اطراف پراکنده شده است. گفته میشود که قرار است در این مکان يک باغ ملی بنا شود.» در 20 دسامبر 1928، آصف در نامه دیگری به فرین میافزاید: «مسجد آجري که رو به روی باغ ملی ایران قرار داشت يادتان هست: همين اخیراً شهرداری آن را خراب کرد تا جاده بسازد. چندین مسجد دیگر هم براي ساختن جاده ویران شدهاند. میدانید که قبلاً کسی نمیتوانست دست به تخریب مساجد بزند.»