حمايت از شاه در امريكا توسط مخالفان تصميم دولت كارتر (زندگي سياسي شاه- چالش‌هاي سياسي و فرارهاي شاه- حوادث انقلاب 57)

شماره صفحه:374    عنوان مطلب:   حمايت از شاه در امريكا توسط مخالفان تصميم دولت كارتر
...هنوز شاه حامياني در ايالات متحد داشت. او ده‌ها كارت پستال ونامه و دسته گل از افراد عادي امريكايي دريافت كرد. مردي در نامه خود كلبه‌اش را در كنار درياچه‌اي به او عرضه كرده و نوشته بود «شما در آنجا در امنيت به سر خواهيد برد». به تدريج كه قواي
شماره صفحه:375    جسماني‌اش را بازيافت چند نفر از او عيادت كردند كه از يك لحاظ جنبه‌هاي گوناگون روابط او با غرب را معرفي مي‌كردند. از جمله آنان هنري كيسينجر بود. كيسينجر او را تسليم ولي نگران اين موضوع يافت كه مبادا دستگاه حكومتي امريكا او را به ايران پس بفرستد. كيسينجر به او اطمينان داد كه چنين كاري تصور كردني نيست. شاه گفت معتقد است تمامي بحران با بركناري آيت‌الله خميني به دست تندروها خاتمه خواهد يافت. ديويد راكفلر نيز از او عيادت كرد. جاني آني يلي رئيس فيات كه از برجستگان جامعه بين‌المللي بود كه شامل شاه هم مي‌شد براي ديدن او در نيويورك توقف كرد. فرانك سيناترا هم آمد. او ابتدا به رابرت آرمائو تلفن زد و گفت چقدر از آنچه بر سر شاه آمده متاسف است و مي‌خواهد او را ببيند. آرمائو پاسخ داد كه خوشوقت خواهند شد. بعدها آْرمائو تعريف كرد« فرانك به ديدن شاه آمد و گفتگوي خوبي با شاه داشت. او شاه را به خانه‌اش در پالم اسپرينگز دعوت كرد. پس از آن هم چندبار به من تلفن كرد تا دعوتش را تاييد كند و بگويد شاه دوست من است رفتاري كه امريكا با او كرده باعث شرمساري است. خانه من در پالم اسپرينگز در اختيار اوست. او خيلي نسبت به شاه مهربان و مودب بود». ريچارد هلمز و همسرش سينتيا نيز براي عيادت آمدند. هلمز اكنون يك موسسه روابط عمومي به نام سفير را در واشنگتن اداره مي‌كرد كه واژه‌اي فارسي است. هلمز مي‌گويد شاه از نحوه‌اي كه هم كشورها و هم افراد به او خيانت ورزيدند افسرده بود. مي‌پرسيد چرا غرب او را نابود كرد؟ نيز درباره اسدالله علم وزير دربار سابق گفتگو كرد كه از همين بيماري و در همين بيمارستان در 1977 درگذشته بود. شاه گفت«علم در موقع مناسبي مرد».