توافقنامه انگلستان – ايران در اسناد وزارت خارجه آمريكا
عليرغم حمايتهاي بيدريغ انگلستان از دولت وثوقالدوله، تلاش براي سرنگون كردن كابينه وثوق ادامه داشت. فرانسيس وايت، كاردار سفارت آمريكا در 14 ژانويه 1919 در تلگرام خود چنين مينويسد: «در هفته گذشته تلاشهايي براي سرنگون كردن كابينه صورت گرفت... حمايت انگلستان از وثوقالدوله اين تلاشها را ناكام گذاشت و اكنون كابينه وي از هر زمان ديگري مستحكمتر است.»
در تلگرام 16 ژانويه آمده است: «شاه اطمينان خود را نسبت به كابينه وثوقالدوله ابراز كرد. در حال حاضر كابينه وي بيش از هر زمان ديگري مستحكم به نظر ميرسد. كابينه تصميم گرفته است اجازه دهد دمكراتهاي تبعيدي، از قزوين بازگردند.» وايت در 25 ژانويه گزارش ميدهد: «اوضاع در ايران بدون تغيير و آرام است. روابط شاه با كابينه كاملاً دوستانه و جايگاه كابينه بسيار مستحكم به نظر ميرسد.» تفصيل ماجرا در گزارشي در همان تاريخ چنين آمده است: «به نظر ميرسد شاه و وثوقالدوله به اختلافات خود پايان داده و كابينه قدرتمندتر از هر زمان ديگري است... چند روز پيش شاه عموي خود، نصرتالسلطنه را نزد وزيرمختار انگلستان فرستاد تا به او بگويد كه شاه دستورهاي اكيد داده است تمام توطئهها عليه كابينه فوراً پايان يابد. نصرتالسلطنه همچنين اضافه كرد، از آنجا كه به حمايت انگلستان از كابينه وثوق واقف بوده، شخصاً هيچ گاه [خود] در انديشه توطئه عليه اين كابينه نبوده است. اكنون تمام اين قضايا خاتمه يافته تلقي ميگردد.» اما روابط انگليس و احمد شاه همچنان سرد باقي ماند. وايت در 28 مارس 1919 مينويسد: بر اساس اخبار محرمانهاي كه به من رسيده است، شاه با جديت در پي آن است كه براي استراحت به اروپا سفر كند. دولت انگلستان زمان فعلي را براي سفر شاه مناسب نميداند و در فراهم آوردن تسهيلات سفر شاه تعلل ميورزد... اخيراً توطئهها عليه رئيسالوزرا بسيار كمتر شده است و اگر شاه به اروپا برود. او نيز با اطمينان خاطر به سفر خواهد رفت.
در تلگراف 12 آوريل 1919 وايت چنين مينويسد: «دولت انگلستان قول داد تسهيلات سفر شاه را فراهم كند به شرطي كه شاه نيز تضمين كند در اروپا هيچ كاري برخلاف منافع انگلستان نكند. اما شاه سفر خود را به علت گرمي هوا تا فرا رسيدن پاييز به تعويق انداخته است. در نتيجه وثوقالدوله نيز به مسافرت نخواهد رفت.»
جزئيات ماجرا در تلگرافي به تاريخ 14 آوريل 1919 چنين شرح داده شده است: «با پايان يافتن اختلافات شاه و وثوقالدوله در اواخر ژانويه، شدت توطئهها عليه كابينه بسيار كاهش يافت. سفارت انگلستان مصمم است از كابينه وثوقالدوله حمايت كند و او را حتيالامكان بر سر قدرت نگاه دارد. به دليل همين حمايتها موقعيت كابينه عملاً تزلزلناپذير شده است... وضع دولت به قدري مستحكم و اطمينانبخش است كه وثوقالدوله كه اخيراً وضع مزاجي مساعدي نداشته است، تصميم گرفته است براي استراحت به اروپا سفر كند. بر اساس اخبار محرمانهاي كه به من رسيده، شاه نيز بنا به دلايل مشابهي در صدد سفر به اروپا است. اما دولت انگلستان كه همه چيز را از اينجا كنترل ميكند، مطمئن نيست كه اكنون زمان مناسبي براي سفر باشد در نتيجه در فراهم آوردن تسهيلات سفر شاه تعلل ميورزد. در صورت مسافرت شاه به اروپا، به نظر ميرسد كه وثوقالدوله نيز حتماً به اروپا خواهد رفت؛ زيرا در غياب وي، امكان هيچ تغييري در دولت وجود ندارد... شاهزاده صارمالدوله وزير ماليه، نصرتالدوله وزير عدليه و سپهدار وزير جنگ، سه عنصر اصلي و مؤثر كابينه هستند.» وايت در مورد روابط ايران و آمريكا چنين مينويسد: «نگرش بسيار دوستانه مردم ايران نسبت به ايالات متحده تغيير نكرده است و اقشار مختلف جامعه با ديده احترام و صميميت به آمريكا مينگرند. افراد بسياري خواهان روابط نزديك دو كشور؛ و براي تحقق اين امر مشتاقانه منتظر برقراري صلح هستند.» وايت روابط انگلستان و ايران را چنين توصيف ميكند:
روابط ايران و انگلستان مهمترين بخش روابط خارجي ايران است. در ظاهر كابينه فعلي زمام امور را به دست دارد، اما در پس پرده كاملاً پيرو تمنيات اين قدرت خارجي است. انگلستان ماهانه سيصد و پنجاه هزار تومان به ايران كمك مالي ميكند كه اين رقم تنها هزينههاي جاري اين كشور را برآورده ميسازد؛ در مقابل انگلستان انتظار دارد كابينه بر اساس خواستههاي او رفتار كند. همانطور كه در آخرين گزارش فصلي ذكر شد، اكنون ترديدي نيست كه سفارت انگليس مانع سفر هيأت ايراني به ايالات متحده شد؛ زيرا انگليسيها نميخواستند تبليغات اين هيأت، احساسات دوستانه آمريكاييها را نسبت به ايران برانگيخته يا موجب جلب توجه آنها به اهميت ايران شود. واضح است كه انگلستان در پي آن است كه ايرانيان تنها به كمك و حمايت او چشم بدوزند و اين بارها به اثبات رسيده است. به عنوان مثال وزيرمختار انگلستان در ايران، به يك تاجر معتبر زرتشتي گوشزد كرد كه انگلستان تنها كشوري است كه به ايران كمك ميكند و او نبايد در معاملات خارجي خود منافع انگلستان را در نظر نگيرد. چندي بعد سفارت انگلستان به بهانه اينكه اين تاجر زرتشتي با اهداف سياسي به آمريكا سفر ميكند و درصدد است براي استخدام مستشار اقتصادي رايزني كند، از اعطاي تسهيلات به وي دريغ كرد و مانع سفر او شد... مدتي پيش از امضاي توافقنامه آتش بس در اواخر نوامبر، كلنل والاس، نماينده شركت نفت ايران و انگليس، براي كسب امتيازات بيشتر به تهران آمد. مهمترين مسئلهاي كه در جريان مذاكرات كلنل والاس با مقامات ايران مطرح شد، امتياز تأسيس خط آهن از محمره، يا هر بندر ديگر در خليج فارس، به سمت لرستان (خرم آباد و بروجرد)، و ادامة آن از طريق سلطان آباد يا همدان به سمت تهران، بود. والاس همچنين در اين مدت مذاكرات خود را با خوشتاريا *، تاجر گرجستاني، پيگيري كرد. خوشتاريا امتياز بهرهبرداري از تمام معادن استانهاي گيلان، مازندران و استرآباد را در اختيار دارد.
البته اين تنها اشارهاي به امتيازات خوشتاريا بود و در پژوهش ديگري داستان اين تاجر گرجي شرح داده شده است.
در هفتم جولاي 1919 وايت مينويسد:
... انگلستان منافع بسياري را در ايران دنبال ميكند و همان طور كه ذكر شد به نظر ميرسد سرمايهگذاران انگليسي آمادهاند هر چه سريعتر ساخت راه آهن را آغاز كرده و از منابع اين كشور بهرهبرداري كنند. طي چند ماه اخير رويكرد كابينه در دادن امتياز به انگلستان دستخوش تغييراتي شده است. شش ماه پيش كابينه دست خود را در انتخاب كشور خارجي براي گرفتن كمك مالي و دادن امتياز باز ميديد و بنابراين براي به كار گرفتن مستشاراني از آمريكا، فرانسه و ديگر كشورهاي بيطرف، وارد مذاكره شد. اين در حالي بود كه اقتصاد ايران بدترين دوران خود را پشت سر ميگذاشت و خزانه كشور حتي براي تأمين ضروريترين هزينههاي جاري دولت، بودجه كافي در اختيار نداشت. دولت انگلستان انگيزه و آمادگي كافي براي كمك به ايران داشت. از زمان روي كار آمدن كابينه وثوقالدوله در آگوست 1918، انگلستان ماهانه سيصد و پنجاه هزار تومان به ايران كمك مالي كرد. در مقابل انگلستان از دولت ايران خواست چنانچه درصدد استخدام مستشار يا به دنبال سرمايهگذارخارجي است، بايد اولويت را به انگلستان بدهد و نبايد برخلاف منافع اين كشور گام بردارد. شاهزاده صارمالدوله، يكي از مستعدترين و بانفوذترين اعضاي كابينه، صراحتاً اعلام كرد كه با توجه به كمكهاي مالي انگلستان، ايران بايد اين كشور را بر هر كشور ديگري مقدم دارد و تمام خواستههاي اين كشور را تأمين كند. اما وثوقالدوله هوشيارانهتر عمل ميكند و در همان حال كه صراحتاً از انجام كاري كه موجب نارضايتي انگليسيها شود پرهيز ميكند، تلاش ميكند مطلوبترين شرايط ممكن را براي ايران فراهم آورد و از منافع كشورش محافظت كند. وثوقالدوله به كار گرفتن مستشار خارجي يا جلب كمكهاي مالي كشوري غير از انگلستان را، بدون كسب اجازه از اين كشور، غيرمعقول ميداند. بسياري بر اين باورند كه اگر ايران درصدد كسب چنين اجازهاي برآيد، بدون ترديد با او موافقت خواهد شد، اما در عمل، انگليسيها با هر وسيله ممكن مانع انجام آن ميشوند. بنابراين روشن است كه انگلستان با نفوذ در امور مربوط به اقتصاد و توسعه و حتي امور حكومتي ايران در پي انحصار هر چه بيشتر اين كشور ميباشد. تا زماني كه اين كابينه قدرت را در دست دارد، كار براي انگليسيها آسان است و سفارت انگلستان براي تحكيم موقعيت خود توانايي انجام هر كاري را دارد. با اين اوضاع و احوال اين نتيجهگيري نيز اجتناب ناپذير است كه چنانچه كشوري خواهان سرمايهگذاري موفق در ايران باشد، بايد با انگلستان به توافق برسد و حمايت همهجانبه اين كشور را جلب كند.
وايت در خصوص روابط كابينه با آمريكا مينويسد:
نگرش مثبت مردم نسبت به ايالات متحده در فصل گذشته تغيير نكرده است. مسائل مربوط به پيشرفت ايران كابينه را بيش از پيش به انگلستان وابسته كرده است؛ لذا رويكرد كابينه نسبت به ايالات متحده دستخوش تغييراتي شده است. اين تغييرات تجار آمريكايي و ديگر كشورهاي خارجي را در برابر تجار و سرمايهگذاران انگليسي در وضعيت بدي قرار داده است. با اين حال، حسننيت تمام اقشار جامعه و همچنين كابينه نسبت به ايالات متحده، بدون تغيير باقي مانده است؛ تنها چيزي كه تغيير كرده، و افزايش تمايل انگليس براي انحصار منابع ايران است.
وايت در 10 جولاي 1919 مينويسد: «قرار است ظرف دو ماه آينده مقدمات سفر شاه به اروپا آماده شود. در اين سفر احمد شاه ابتدا چند ماه در سوييس توقف ميكند و پس از آن رهسپار فرانسه و انگلستان خواهد شد. احتمالاً وليعهد به تهران بيايد و در غياب شاه به رتق و فتق امور بپردازد.» 17 جولاي: «وليعهد تبريز را ترك گفته و انتظار ميرود ده روز ديگر به تهران برسد. وي در غياب شاه بر مسند وي تكيه خواهد زد. شاه در اواخر آگوست سفر خود را آغاز كرده و شاهزاده نصرتالدوله، وزير عدليه او را همراهي خواهد كرد.» 29 جولاي: «احتمالاً پيش از سفر تغييري در كابينه صورت گيرد و نصرتالدوله به وزارت خارجه گماشته شود... وليعهد به تهران رسيد.» 8 آگوست: «وزير امور خارجه جديد، نصرتالدوله هفته آينده در ركاب شاه به سفر اروپا ميرود.»
اين انتصاب بيدليل نبود؛ زيرا چند روز بعد توافقنامه انگلستان ـ ايران به امضاي نصرتالدوله رسيد. در يادداشت سفارت ايران به وزارت امور خارجه ايالات متحده در مورد نصرتالدوله فيروز چنين ميخوانيم: «نصرتالدوله فرزند فرمانفرما است. فرمانفرما عموزاده شاه است و در برهههاي مختلف رياست وزرا را بر عهده داشته و اكنون نيز والي فارس است. نصرتالدوله در سال 1916 وزير عدليه بوده و در سالهاي جنگ رابطه نزديكي با نيروهاي متفق داشته و از تمام نفوذ خود استفاده كرده تا مانع روابط ديپلماتيك ايران و آلمان شود.» احمد شاه در 12 آگوست كشور را ترك كرد. كالدول* گزارش ميدهد: «شاه به قصد سفري طولاني عازم اروپا شد. بسياري احتمال ميدهند كه شاه از اين سفر بازنگردد. البته اين مسئله بسيار محرمانه است. مردم ايران علاقهاي به او ندارند. به نظر من، نبايد انتظار بازگشت او را داشته باشيم. من اوراق قرضهاي را كه شاه از مؤسسه ليبرتي** خريداري كرده است به وي تحويل دادم و دو ساعت تمام هم دربارة سررسيد سود ماه يازدهم با من چانه زد. وي اين اوراق بهادار را به همراه جواهرات، پول و اوراق قرضه، با خود به خارج ميبرد. علاوه بر اين، به نظر ميرسد شاه به شدت نگران مطامع بلشويكها نسبت به ايران است. احمدشاه در استانبول به ديدار پدرش، محمدعلي شاه مخلوع ميرود. محمدعليميرزا چندي پيش تلاش ميكرد به تهران بازگردد.» در ارتباط با امور مالي احمد شاه، اسنادي در بايگاني وزارت خارجه آمريكا وجود دارد. در گزارش كاري كه كالدول در 21 مي 1919 از نيويورك مينويسد، آمده است: «در اين رابطه، به وزارت خارجه اعلان شده كه اينجانب همين امروز با شركت گارانتيتراست* تماس گرفته و اوراق قرضه ويكتوري** به مبلغ يكصد هزار دلار براي اعليحضرت شاه ايران خريداري كردهام.» كالدول در 8 جولاي 1919 از تهران به وزارت خارجه كشور خود چنين مينويسد: «احمدشاه بيست روز پيش 160000 دلار از حساب خود در بانك شاهنشاهي ايران به حساب شركت گارانتيتراست در نيويورك، منتقل كرد. اعليحضرت از من خواست كه به صورت محرمانه از طريق وزارت خارجه از تحويل اين وجه اطمينان حاصل كنم. لطفاً با تلگرام پاسخ دهيد.» در بيست و يكم جولاي وزارت خارجه چنين پاسخ ميدهد: «شركت گارانتيتراست اطلاع داد در تاريخ بيست و چهارم ژوئن، شعبه اين شركت در لندن مبلغ صد و شصت هزار دلار دريافت كرده و خبر دريافت آن در هشتم جولاي از طريق تلگرام تأييد شد. اين مبلغ با نام سلطاناحمد شاه، به حساب بانكي واريز شده است.»