تیرماه خونین
غروری به انبوهی جهلی برآمده از خودکامگیها،تلخناکیهای عطشناک انتظارات دیرپای رجالی فرصت یافته،منّیت های پنهان در آب و رنگهای آزادیخواهی و عافیتطلبی و بیتجربگیهای آنهایی که میخواستند قهرمان بمانند (یا بمیرند)،تیغ پنهان تفرقه را از نیام خونهای پاک شهدای راه حق و آزادی برکشید و بی ترحم بر پیکر نهال نوپای نهضتی مردمی،اسلامی و ملی فرود آورد و شد آنچه نباید فرصت وقوع مییافت...
این مجموعه بر آن است تا به سهم خود و با بهرهگیری از اسناد موجود در مرکز اسناد این مرکز فرهنگی و بویژه مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی در ادوار پانزدهم،شانزدهم و هفدهم به چگونگی و چرائی وقوع رویداد خونین سی تیر(در مرحلهء اول)و در مرحله بعد پاسخگویی به این سوال اساسی؛که چرا مردمی با بذل خون پاک شهدای خود،در آن برههء حساس،چنین پیروز سربلند از عهدهء این آزمون سنگین برآمدند،در زمانی کمتر از یکسال،تن به ظلمت استبدادی کینهتوز سپردند و آیا از همراهی با نهضت و تداوم آن خسته شده بودند؟
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 22)
--------------------------------------------------------------------------------
تیرماه خونین!
علی فقیهی محمّدی
تیرماه هر سال یادآور حماسهای خونین و بیاد ماندنی از تاریخ مبارزات این ملت مبارز،خداجوی و مسلمان است که سالها پس از انقلاب مشروطه و در راستای احقاق حقوق حقه خود در تعیین سرنوشت و منافع ملی کشور،برای چندمین بار توانست الگویی صحیح و کارساز از مبارزهای مردمی علیه استعمار و استبداد را به ملتهای رنج کشیده از این دو افت مهلک ارائه نماید.در سال 1331،واپسین روزهای این ماه، چون بسیاری از ایام طوفانخیز در سیر تاریخمند این سرزمین کهن، به خون مردان و زنان،جوانان و کودکانی است آغشته شد که با دستهایی پینه بسته و تنهایی رنجور از تازیانه ظلم و تبعیض در کوچهها،خیابانها و میادین تهران و بسیاری دیگر از شهرهای دور و نزدیک،با خون خود، شعارهای اصلی و بنیادین نهضت را بر سنگفرش تفتیده خیابانها نقش کردند.1
قیام ملی سی تیر که به فاصله چند دهه پس از انقلاب مشروطیت به وقوع پیوست،در واقع دنباله مبارزات پرشوری است که از شهریور 1320 آغاز شد و این بار نقطه عطفی در مبارزات نهضت ملی شدن صنعت نفت و یکی از جنبشهای اصیل سیاسی-اجتماعی-دینی تاریخ معاصر و اوج تجلی اراده مستقیم مردم در تأسیس دولتی مبتنی بر خواست ملت بود.اما علیرغم نزدیکی این واقعه به زمان ما،به دلیل رخداد آن در دوران ستمشاهی و نزدیکی زمانی آن با کودتای ننگین 28 مرداد، خیلی زود در محاق سانسور،پردهپوشی و تحریف قرار گرفت.این مبارزات که یکی از مهمترین فصول تاریخ اخیر ماست،عمدتا بر دوش قشرهای اسلامی قرار داشت و نهال آزادی را با خون مردم مسلمان آبیاری کرد،اما پس از اینکه به پیروزی کامل رسید،دچار توطئههای مختلف و رنگارنگ و پیچیده عوامل شرق و غرب و بویژه استعمار کهنه کار انگلیس شد.این توطئهها آن چنان دقیق بود که بسیاری از مردم از عمق آنها آگاه نشدند تا سرانجام در راستای آن تلاشها و تحریکات و ترفندها،کودتای سیاه 28 مرداد را بر مردم ما تحمیل کردند.تحریف و دگرگون جلوه دادن نقش نیرهای مذهبی و بخصوص مخدوش کردن و تخریب و ترور شخصیت برجسته آیت اللّه کاشانی،2آنچنان با مهارت پیگرفته شد که حتی برای بسیاری از افرادی که در جریانات سیاسی روز وارد نیز بودند امکان دستیابی به عمق حقایق فراهم نشد.مزدوران استعمار و فراماسونها-که در تمام دستگاههای مملکت و تمامی بخشهای آن رخنه داشتند،با همکاری عوامل امپریالیسم امریکا و تودهایهای نفتی، طوفانی سهمگین از تبلیغات جهتدار و یک سویه به راه انداختند با این هدف که برای مردم،امر مشتبه گردیده،به زعم آنان اعتبار رهبران (تصویرتصویر) مذهبی در جامعه کاهش یابد.
حاکمان پس از کودتای آمریکایی-انگلیسی،مجال،اجازه و امکان بررسی،تحقیق و پژوهش در این خصوص را به هیچکس ندادند و این چنین شد که علیرغم حیات بسیاری از افراد ذیربط و ذیدخل در وقایع آن ایام تاریخساز،بیش از ربع قرن در این درباره گفتن و نوشتن و سرودن متوقف ماند و هر آنچه که از اسناد و مدارک و تحلیلها و گزارشات در این باره،در حال حاضر مکتوب و مدون گردیده،نتیجه و حاصل تلاشهای تعداد معدودی از مطلعین و آگاهان به این ماجراست،که عمدتا در سالهای پس از انقلاب اسلامی فرصت و امکان نشر یافته است.
نهضت سی تیر 1331،علیرغم ابعاد مختلف و متنوعی که یافت و علیرغم انگیزههای چندگانه مقدسی که داشت و نیز دستاوردهای بسیار ارزشمند و تاریخساز آن،با موضوع ملی شدن صنعت نفت و خلع ید از استعمار پیر انگلیس که در قالب شرکت نفت انگلیس،سالهای
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 23)
--------------------------------------------------------------------------------
طولانی منابع سرشار و سهل الوصول این کشور را به غارت میبرد، عجین گردیده است.ماجراهای بعدی که بخصوص پس از کودتای ننگین 28 مرداد در راستای تلاشهای استعمار و حامیان داخلیاش، در تسلط مجدد برمنابع ارزشمند انرژی خاورمیانه و بویژه ایران روی داد و نیز توطئهها و دسایس متعدد آنها در تحریف واقعیات این مبارزات برحق،براهمیت این امر که ملی شدن نفت در ایران،تا چه اندازه بر تحولات،آگاهیها و سیر مبارزات مهم مردم منطقه و دیگر نقاط جهان تأثیر داشته،تأکید مینماید.3
شاید تا آن زمان،به جز مبارزین ملی،کمتر کسی در کشورهای همجوار(و شاید سایر مناطق)و حتی خود کشور ما به چنین باور و اعتقادی رسیده بود که میشود چنین صنعت مهم،تخصصی و ارزآوری را بیمدیریت و دخالت متخصصین انگلیسی یا آمریکایی اداره کرد.4آن هم در میان مخالفتها و کارشکنیهای وابستگان استعمار5و دشمنان.رسیدن ملتها به این باور،خود میتوانست برای استعمارگران خطرساز باشد و منافع حیاتی آنها را تهدید کند و چنین شد که حتی پس از پیروزی نهضت سی تیر در گامهای نخست مبارزه،باز هم شاهد تداوم سیاستهای کینهتوزانه و سلطهطلبانه آنها در تحریف،تغییر و تبدیل واقعیتهای این رویداد عظیم بودهایم.این مقاله،مجال پرداختن به این بخشی از ماجرا را ندارد و علاقهمندان را به اسناد،مدارک، مقالات و کتابهای متعدد تألیف شده در این باره از جمله کتابهای: جنگ نفت از محمود محمود/جنگ سرد نفت/جنگ سری/طلای سیاه(ابو الفضل لسانی)کتاب جاسوسی انگلیس(که به زبان فرانسه منتشر شد ولی از طرف انگلیسیها با شتاب جمعآوری شد)6/نفت برای جنگ و نفت برای صلح/نفت و دولت در خاورمیانه/جنگ تحمیلی برای نفت/بحران عالم/نیرنگبازان نفت/نفت و مجلس پانزدهم/کتاب سیاه(هفت جلد)/نظریات پروفسور ژیدل/اسناد نفت/ پنجاه سال نفت/جزوات رادیو ایران در زمان مصدق و...بخصوص هفت جلد«کتاب سیاه»*تألیف حسین مکی ارجاع میدهد.
امّا برای بررسی و مرور حوادث و رخدادهای مربوط به قیام ملی سیتیر،ناگزیر باید به بخشهایی از علل و انگیزههای متعدد مبارزات وسیع و گسترده مردم توجه کرد.
-با تلاشهای دکتر مصدق(به ویژه نطقهای مفصل او) و معدود وکلای آزادیخواه و با حمایت مستقیم آیت اللّه کاشانی علیه قرارداد 1933 و عاقدان آن(رضا شاه،تقیزاده و..)و تحت هدایت مستقیم افکار عمومی7و مطالبات مردمی آگاه و در صحنه،علیرغم توطئههای انگلیس و عمال داخلیاش8مجلس پانزدهم با تصویب لایحهای،واگذاری هر امتیازی از منابع نفت به بیگانگان را ممنوع کرد.(مهر ماه 1326)(سند شماره 1)
-این مصوبه در واقع قرارداد ذلتبار«قوام-سادچیکف» را کان لم یکن کرد9و برمبنای آن،دولت موظف شد برای استیفای حقوق ایران،با مسئولین و نمایندگان شرکت نفت انگلیس به مذاکره بنشیند.(سند شماره 2)اما این مذاکرات طولانی(که حدود 2 سال بطول) (تصویرتصویر) انجامید)تنها منتج به ارائه لایحه «گس-گلشائیان»10از سوی دولت ساعد به مجلس پانزدهم (در روز پایانی دوره قانونی)با قید یک فوریت شد.که در راستای مطالبات مردم نبود.این لایحه که به«لایحه الحاقی گس- گلشائیان»معروف شد،با هدف اعتبار بخشیدن به قرارداد رسوای 1933 تنظیم شده بود،اما با تلاشها و مقاومت اقلیت معدود نمایندگان آزادیخواه در آن دوره مجلس به تصویب نرسید11و دورهء قانونی مجلس تمام شد.
-پس از پایان دورهء پانزدهم،مرحله جدیدی از مبارزات ملت آغاز میشود،مردم تصمیم گرفته بودند مخالفان انگلستان و شرکت نفت انگلیس را به مجلس بفرستند و در مقابل،لندن و عوامل داخلی آنها در تلاش برای ممانعت از این کار،این مبارزه با ترور عبد الحسین هژیر وزیر دربار و عامل سرسپرده انگلیس به دست مجاهد شهید سید حسین امامی،عضو فدائیان اسلام به اوج رسید و در سایه این تلاشها،جبهه ملی که در اول آبان 1328 اعلام موجودیت کرده بود-توانست 8 تن از نمایندگان خود را(از تهران 7 نفر و از کاشان یک نفر)به مجلس بفرستد.12آیت ا...کاشانی نیز علیرغم این که در تبعید(لبنان)به سر میبرد از سوی مردم تهران به نمایندگی انتخاب شد و در خرداد 29 با استقبال پرشکوه مردم که در میان آنها مصدق و سایر نمایندگان جبهه ملی نیز حضور داشتند وارد تهران شد.
-در اواخر 27،کابینه حکیمی ناگهان استعفا کرد و دو روز بعد هژیر مأمور تشکیل کابینه شد اما او در بستن قرارداد جدید با شرکت نفت به موفقیتی دست پیدا نکرد و علت آن مخالفت شدید آیت اللّه کاشانی با او بود.13
-پس از استقرار مجلس شانزدهم،در تاریخ پنجم تیرماه 1329 با آن همه افتضاح انتخاباتی که تحت هدایت مستقیم عمال و کارگزاران فرمانبر انگلیس صورت گرفت کمیسیون خاص مرکب از 18 نفر از نمایندگان14برای بررسی و اعلامنظر در مورد قرارداد193315 و قرارداد الحاقی مأموریت یافت.در همین روز نخستوزیر منصور که محرز شده بود نمیتواند یا نمیخواهد از قرارداد الحاقی دفاع نماید مستعفی(یا وادار به استعفا گردید)و بلافاصله در روز ششم تیرماه،بدون رأی تمایل قبلی مجلس،فرمان نخستوزیری رزمآرا،دیکتاتور قلدر مآب توسط شاه(و در وقع بخواست انگلیس)صادر شد.این کمیسیون به ریاست دکتر مصدق به بررسیهای دقیق و کارشناسانهای در موضوع نفت پرداخت و در نهایت پس از 25 جلسه به عنوان نتیجه کار،لایحه ملی شدن نفت به مجلس ارائه گردید.
-به موازات این اقدامات،به ابتکار و تلاش نمایندگان عضو فراکسیون وطن،در شهریور 1329،رزمآرا(نخستوزیر وقت پس از
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 24)
--------------------------------------------------------------------------------
دولتهای ساعد و علی منصور)به دلیل کوتاهی در استیفای حقوق ملت ایران از شرکت نفت انگلیس،استیضاح شد.در جریان استیضاح، افکار عمومی بیش از پیش به آگاهیهای عمیق و گستردهای از جنایات شرکت انگلیس و آثار زیانبار این غارت و چپاول،دست یافت.16
-ساعت 11 صبح روز 16/12/1329 سپهبد رزمآرا،حامی امپریالیسم انگلیس و مهره اصلی او،که سعی و تلاش همه جانبه برای تصویب قرارداد الحاقی داشت و در مجلس به تمامی ملت اهانت کرده بود،در صحن مسجد شاه(امام«ره»)هدف گلولههای قهرمان راه وطن و اسلام،استاد خلیل طهماسبی(عضو فدائیان اسلام)قرار گرفت و جان سپرد.و به این ترتیب از صحنه سیاست خارج شد.رئیس وقت مجلس دورهء شانزدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملّی
جلسهء 126 صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه 17 اسفندماه 1329
فهرست مطالب:
1)تصویب صورت مجلس
2)بیانات آقای رئیس دائر بابراز تاسف از قتل مرحوم رزمآرا
... مجلس ساعت ده و چهل دقیقه صبح بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
1-...
2-بیانات آقای رئیس دائر بر ابراز تاسف از قتل مرحوم رزمآرا
رئیس-خاطر آقایان نمایندگان محترم از واقعهء ناگوار دیروز قتل مرحوم مغفور رزمآرا نخستوزیر مطلع شده است یقین دارم تمام آقایان از این عمل زشت که ترور باشد کمال انزجار را دارند(صحیح است-صحیح است)تاسف و تاثر خود و نماندگان را در این حادثه اظهار میدارم و از درگاه خداوند میخواهم که روح آن مرحوم را غریق رحمت...
(رضا حکمت)از این حادثه بطور مختصر یاد و اظهار تأسف کرد.17
-تحت فشار افکار عمومی و مبارزات همه جانبه آزادیخواهان18در مجلس به رهبری مصدق و در سطح جامعه با (تصویرتصویر) نمایندگان هیئت مختلط و هیئت موقت:از راست به چپ:مهندس بازرگان،دکتر علی آبادی، مهندس بیات،ناصر قلی اردلان،حسین مکی
هدایت آیت اللّه کاشانی در تاریخ 24/12/1329،ماده واحده«ملی شدن نفت19»در مجلس شورای ملی تصویب شد.(سند شماره 3)
-در هفتم اردیبهشتماه 1330 طرح سه فوریتی ترتیت اجرای اصلی ملی شدن صنعت نفت در 9 ماده به تصویب مجلس رسید(سند شماره 4) در پی این امر حسین علاء نخستوزیر،وزیر فراماسونر وقت،که خود را قادر به ایستادن در مقابل ملت و حفظ منافع انگلیس نمیدید استعفا داد.
(تصویرتصویر) نمایندگان عضو فراکسیون نهضت آزادی
در این ایام تحرکات و توطئههای متعددی برای تضعیف روحیه ملت مبارز از سوی دشمنان و عمال مزدور آنها اجرای میشد، حزب توده به مخالفت علنی با ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور پرداخته و در ظاهر تنها با ملی شدن نفت در جنوب موافقت داشت. آنها دکتر مصدق و یارانش را عامل جیرهخوار امپریالیسم آمریکا مینامیدند و شدیدترین حملات را به آنها در روزنامههای وابسته به خود(بسوی آینده-شهباز-چلنگر-رزم-مردم،ظفر طلوع- فرمان-آتش)انجام میدادند.اما مبارزات و اعتراضات مردم نیز، نسبت به حکومتهای دست نشانده انگلیس،بالا گرفت تحت فشار افکار عمومی،مجلس علیرغم مخالفت تعداد زیادی از نمایندگان،به نخست وزیری مصدق رأی تمایل داد.(7/2/30)در جلسه بعدی(12 اردیبهشت)مصدق،کابینه و برنامه دولتش را که در دو اصل ذیل خلاصه میشد،به مجلس ارائه نمود:
1-اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت
2-اصلاح قانون انتخابات مجلس و شهرداریها
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 25)
--------------------------------------------------------------------------------
-مجلس شورای ملی با 99 رأی سفید(از 102 نماینده حاضر در جلسه)به دولت دکتر مصدق و برنامههای پیشنهادی رأی اعتماد داد.(سند شماره 5)
-بنابه گزارش یونایتدپرس،انگلستان در تاریخ 4/3/30 از ایران به دیوان دادگستری لاهه شکایت برد.
-هیئت مختلط منتخب مجلس و نمایندگان دولت در روز 20/3/1330 در میان تظاهرات و ابراز احساسات شدید مردم،وارد خرمشهر گردیده،تابلوی«هیئت مدیره موقت ایران،مأمور اجرای ملی شدن صنایع نفت»برفراز ساختمان شرکت نفت انگلیس نصب گردید.
-با کشف اسناد اداره اطلاعات شرکت نفت و خانه«سدان» مشخص شد که بسیاری از رجال وقت(امثال جواهر کلام-رضا فلاح -شاهپور بختیار-متین دفتری-خواجه نوری)با شرکت نفت انگلستان همکاری دارند.20
-پس از چند ماه گفتگو و با پادرمیانی نماینده دولت آمریکا، انگلیس اصل ملی شدن نفت را به رسمیت شناخت و نماینده خود را برای مذاکره و رفع اختلاف به ایران فرستاد،اما به دلایل مفصل این مذاکرات شکست خورد و در پی آن دولت انگلیس در 9/7/30 به شورای امنیت شکایت برد.روز بعد به دستور دولت و ضمن تقویت قوای ملی جنوب برای حفظ آمادگی در مقابل تهدیدات انگلیس، کارشناسان انگلیس پس از چهل سال از ایران اخراج شدند.
-نخستوزیر در رأس هیأتی برای تنویر افکار عمومی جهان به آمریکا سفر نموده و در جلسات تاریخی شورای امنیت،حقایق چندی از مداخلات و سیاستهای استعماری انگلیس را بازگو کرد و بعنوان اعتراض به صلاحیت شورای امنیت برای رسیدگی به امور داخلی ایران،از حضور در آخرین جلسه شورا خودداری نمود.
-انگلیس محاصره اقتصادی ایران را که از چندی پیش آغاز نموده بود،تشدید کرد و ضمن ممانعت از فروش نفت ایران(توقیف کشتیها(3/4/30)و...)وجوه متعلق به ایران را مصادره کرد.دولت مصدق نیز برای مقابله با محاصره اقتصادی،به انتشار اوراق قرضه21، برنامه اقتصاد بدون نفت،تعدیل بودجه و اصلاحات مالی،پولی و بانکی دست زد.
-در این زمان ملت و دولت در سه جبهه درگیر شده بودند: 1-جبهه عمال داخلی انگلیس در ایران 2-جبهه دولت انگلیس در ایران و جهان 3-جبهه کادر رهبری حزب توده و به قول مصدق،توده انگلیسی.22(که علیرغم ژستهات و شعارهای ضد امپریالیستی عملا آب به آسیاب دشمن میریختند.)
-در تاریخ 1/11/30 تمام کنسولگریهای انگلیس برچیده شد و بیستونهم اسفند روز صنعت نفت نام گرفت.
-در ابتدای سال 1331 دکتر مصدق در رأس هیأتی برای دفاع از حقوق ملت ایران در دادگاه لاهه23(هلند)حضور یافت.
-مجلس هفدهم گشایش یافت و نیروهای هواخواه غرب، با ترفندها و نیرنگهای گوناگون،موفق شدند حکومت دکتر مصدق را ساقط نمایند و در پی ابراز تمایل مجلس به قوام24،در 31/4/27 فرمان نخستوزری او صادر شد.
موضوع استعفای دکتر مصدق در آن ایام بحرانی(که به دفعات هم به اینکار تصمیم میگرفت)و روی کار آمدن قوام با حمایت عوامل انگلیس در داخل مجلس،دربار و جراید همراه آنها،موضوعی است که مستقیما وقایع و رخدادهای خونین سیام تیر را باعث شد،به همین دلیل لازم است کمی به عقب بازگردیم.
در اواخر دورهء شانزدهم که نسختوزیر برای حضور در جلسات شورای امنیت،در آمریکا به سرمیبرد،مخالفین دولت و عمال امپریالیسم که برای انتخابات بعدی،در صورت تداوم زمامداری مصدق،خوابهای آشفتهای برای خود میدیدند زمینه را برای تحرکات و بهانهجوئیهای خود مناسب دیدند.
در این زمان مطبوعات خارجی25نیز از زوایای مختلف تحولات ایران را مورد بررسی قرار میدادند-و برعکس بخشی از نیروهای مبارز و ملی،که شاید تحرکات عناصر و عوامل وابسته را چندان جدی نمیگرفتند- خبر از تحولات جدی و اساسیای میدادند که ای کاش توسط دولتمردان آن روزها هم،جدیتر گرفته میشد.
حادثهء خونین 23 تیر 1330 در آستانه ورود هریمن نماینده رئیس جمهور آمریکا به کشور به دستور دربار و کمکهای عمال انگلیسی و حزب توده،شکل گرفت.در پی این عملیات که در غیاب نخستوزیر انجام شد،مشخص گردید که دولت و مصدق هیچ کنترلی بر ارتش و نیروهای انتظامی ندارند و آنان مستقیما از شخص شاه دستور میگیرند.از این طرف نمایندگان وابسته به دربار و مخالف دولت نیز با طرح مسائلی محدود و کم اهمیت،مثل درگیری در دانشگاه تهران26(سند شماره 6) و...میکوشیدند دولت را ناتوان از کنترل امور قلمداد نموده،در غیاب نخستوزیر،طرحی را مبنی بر تأخیر در برگزاری انتخابات دوره هفدهم به تصویب رساندند.
(تصویرتصویر) تظاهرات مردم در روز 30 تیر
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 26)
--------------------------------------------------------------------------------
هدف واقعی آنها از این اقدام،ساقط کردن دولت27در ایام فترت بود تا دولت دلخواه آنها انتخابات مجلس هفدهم را به انجام برساند.برای تسهیل در شناسایی و درک موقعیت آن ایام و موضعگیریهای جهتدار نمایندگان(و مجلس)،مذاکرات آخرین جلسه رسمی دوره شانزدهم منتهی به جلسه خصوصی منعقده در همان روز که نکات حائز اهمیتی را در بردارد در بخش ضمیمه بعنوان (سند شماره 11)میآید.
رجوع به صورت مذاکرات جلسات آن روزهای پایانی مجلس شانزدهم و بخصوص جلسه 198(پنجشنبه نهم آبان 1330) به بعد،بسیار توضیح دهنده است و حکایتهای تخلی از عمق ارتباط ماجراهای داخلی با خط دهیهای سرویسهای خارجی دارد. به عنوان نمونه،بخشهایی از مذاکرات جلسات هفدهم و نوزدهم آذرماه 1330 به عنوان سند شماره 8 آورده شده است.
درگیری علنی نمایندگان مجلس شانزدهم با مصدق ریشه در مسائل مختلفی داشت که در این مختصر،بررسی تمامی آنها امکانپذیر نیست،اما اجمالا به تحریکات عوامل داخلی و خارجی وابسته به دربار28و انگلیس باید به عنوان مهمترین انگیزه این امر اشاره کرد.اوج این تقابل به حضور مصدق در جلسه علنی مجلس(یکشنبه سوم آذرماه 1330)(سند شماره 7)برمیگردد.در این تاریخ نخستوزیر ضمن توضیح نتایج سفر و گزارش مذاکرات انجام گرفته در سفر هیئت ایرانی به آمریکا و شرکت در جلسه شورای امنیت29،تصمیم جدی دولت برای برگزاری انتخابات دوره هفدهم را اعلام نمود.براساس سوابقی که ذکر شد(طرح تصویبی برای به تأخیر انداختن انتخابات)رئیس وقت مجلس(سردار فاخر حکمت) ضمن مخالفت با تصمیم دولت رسما اعلام کرد:رأی مجلس(و تصویب لایحه مذکور)دارای اعتبار است و...این حرف طبعا مورد مخالفت و اعتراض نخستوزیر قرار گرفت.حسین مکی در کتاب «وقایع سیام تیر 1331»خود صفحه 59 در شرح کامل این ماجرا مینویسد:« و از این جلسه به بعد حملههای علنی و رسمی از سوی مخالفین به دکتر مصدق آغاز شد و روزبهروز برشدت این حملات افزوده میگشت،تا آنجا که به وی اهانتها کردند(سند شماره 8)و بعنوان اینکه تأمین جانی ندارد در مجلس متحصن شدند و بالاخر ورقهء استیضاحی را که ذیلا آمده است30تقدیم کردند. منتهی چون به علت عدم اکثریت،جلسهای در مجلس تشکیل نشد، این استیضاح مطرح نگردید و دورهء قانونی مجلس خاتمه یافت. (نقس از جلسهء مورخ پنجشنبه 5 دیماه 30)(سندهای شماره 9 و 10) چند ماه پس از این ماجرا،انتخابات مجلس هفدهم بصورت ناقص برگزار شد(از 136 نفر نمایندهای که باید انتخاب میشدند،فقط 79 نفر برگزیده شدند.)و گزارشهای دریافتی حکایت از دخالت گسترده و تعیینکننده ارتشیها در فرایند انتخابات داشت.نخستوزیر در پی دریافت گزارشهای این تخلفات،در ملاقات با شاه،تهدید به استعفا نمود.در این ملاقات حسب ظاهر،موضوع حل شده و به ارتش که مستقیم زیر نظر شاه بود دستور عدم دخالت داده شد.اما باز هم در بعضی مناطق،بویژه حوزههای عشایری،چهرههای مورد حمایت دربار (ارتش)و فئودالها برگزیده شدند.نخستوزیر در اعتراض به این امر در جلسه افتتاحیه شرکت نکرد و به جای آن نامهای به مجلس نوشت که در آنجا صراحتا اعلام میدارد که بیست درصد نمایندگان انتخابی نبوده و تحمیل شدهاند.متن این نامه در اختیار رسانهها قرار گرفت و نه تنها در داخل،که در جراید خارجی از جمله فیگار و چاپ پاریس و دیلی میل و دیلی تلگراف چاپ انگلستان نیز مقالات و اخباری علیه مجلس درج گردید.این مقالات بعضا ترجمه و در جراید داخلی نیز منعکس میشد. (از جمله:مقالات مورد اشاره در شماره 72 سال دوازدهم خواندنیها منتشر گردید.)
حسین مکی این اتفاقات را دلایل تضعیف پارلمان دانسته و مینویسد:«...نتیجه تضعیف مجلس این شد که پارهای از مقامات مانند ستاد ارتش و دربار و شاید خارجیها از وضعی که پیش آمده بود سوء استفاده نموده در انتخابات هیئت رئیسه مجلس دخالت کردند و برخلاف نظر جبهه ملی وملیون،[سید حسن امامی]امام جمعه تهران را که[با ترفندها و تقلباتی وکیل ارومیه شده بود و به همین دلیل]حتی با اعتبار نامهاش هم مخالفت شده بود،به ریاست مجلس منصوب نمودند...»31البته او دو جلسه بیشتر برمسند ریاست تکیه نزد و با رویداد حوادث خونین سی تیر استعفا داد.(سند شماره 11)
حسب عرف قانونی معمول پس از رسمیت یافتن مجلس، دولت میبایست استعفا میداد تا طبق سنتهای پارلمانی،مجلس شورا و سنا،به نخستوزیر قبلی یا فرد دیگری ابراز تمایل نمایند و بعد حکم نخستوزیر از سوی شاه صادر شود،چنین هم شد و کابینه در روز یکشنبه 15 تیرماه 1331 استعفا نمود.شاه از مجلسین خواسته بود تا مشترکا یا جداگانه نسبت به نخستوزیر آینده ابراز تمایل نمایند.
درج اخبار و گزارشهای مربوط به مجلس و موضعگیریهای جدید نمایندگان(که در زمان رأیگیری برای ریاست مجلس کاملا وضوح یافته بود و به عنوان نمونه،بخشی از مذاکرات جلسه 12 تیرماه 31 و تذکر مکی،بعنوان سند شماره 12 آورده میشود)،مردم را در سراسر کشور به هیجان آورده بود32و آنها با دقت و حساسیت ویژهای عملکرد مجلس را از همان جلسه نخست تحتنظر داشتند.در پی استعفای کابینه،جلسه خصوصی(در روز یکشنبه 15/4/31)برای بررسی و تعیین فرد پیشنهادی برای نخستوزیری برقرار گردید و مذاکرات از سوی مخالفین و مدافعین دولت آغاز و دلایلی له و علیه مصدق اقامه گردید.به پیشنهاد 15 نفر از نمایندگان جلسه سری برای رأی نهایی تشکیل و نتیجه(از عده حضار 65 نفر،دکتر مصدق 52 رأی قوام 2 رأی...)مشخص شد.اما مصدق تشکیل کابینه را موکول به گرفتن اختیارات ویژه کرده بود اما مجلس در آخرین جلسه خصوصی خود در 24 تیر با این امر موافقت نکرد.همان روز وکلای هوادار وی با او ملاقات و توصیه کردند.چون این امر(گرفتن اختیارات 6 ماهه)عملی نیست و مجلس زیر بار نخواهد رفت خوبست کابینه تشکیل شود و بعد این امر
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 27)
--------------------------------------------------------------------------------
دنبال شود.(یادداشتهایی ارسنجانی)
این زمان مصادف بود با اوج فعالیتهای دربار و شخص اشرف33و وابستگان به آنها برای تهاجم همه جانبه به دولت مصدق و شخص او و نیز در حمایت از زمامداری قوام السلطنه(مهره اساسی و کارساز و مورد اعتماد انگلیس).در عین حال جراید مخالف دولت و ایادی حزب توده نیز بشدت برای ترور شخصیت و تخریب وجهه ملی نخستوزیر،اعضاء کابینه و نمایندگان نهضت ملی،از هر وسیلهای استفاده میکردند و با بزرگنمایی مشکلات ناشی از محاصره اقتصادی و تنگناهای دولت و...فرصت را برای سقوط دولت مناسب میدیدند، در بازار و میان صنوف مختلف هم به مرور علیه نخستوزیری او بحثهایی میشد و طومارهایی له یا علیه وی تنظیم میگردید.این موضوع با طرح اختیارات ویژه،گستردهتر مینمود.متأسفانه این بخش از ماجرا هنوز هم،چندان مورد تحلیل قرار نگرفته و جای کار بسیار دارد،اما اجمالا عجله و شتابزدگی نخستوزیر در استعفا و عدم مشورت او با اشخاص صاحب نفوذ در میان مردم،بویژه آیت اللّه کاشانی،فرصت مناسبی را برای آزمایش توطئهای فراهم آورده که هرچند در سیام تیرماه 31 با رشادتهای مردم بیدار و رهبریهای خردمندانه آیت اللّه کاشانی،مبارزات تعدادی از نمایندگان و خون شهدای راه حقیقت و آزادی به فرجام نرسید،اما یک سال بعد با کودتای سیاه آمریکایی- انگلیسی به بار نشست و شد آنچه نباید میشد.آیت اللّه کاشانی پس از سالها مبارزات طولانی با دولتهای دست نشانده قوام،ساعد، منصور،رزمآراء و علاء،بشدت و با تمام توان،نیرو،بسیج امکانات و حمایتهای مردمی،از دولت مصدق حمایت میکرد و اگر این اتحاد و وفاق و پیوستگی برقرار میبود،هرگز کودتای سیاه بوقوع نمیپیوست. این را در ادامه نوشتار پی میگیریم.
چیزی که بسیار روشن بود و همه میدانستند،همگرایی تمام فعالیتهای مخالفین دولت و ملت روی دو محور متمرکز شده بود و عمل میکرد:1-سقوط دولت مصدق 2-زمامداری قوام34
پس از اخذ رأی مجلس شورای ملی،مجلس سنا جداگانه در روز دوشنبه 16 تیر تشکیل جلسه داد و سناتورها نظر خود را نسبت به نخستوزیر آینده به نظر شاه35موکول کردند این اقدام بیسابقه و نوظهور حکایت از وجود ابهاماتی در تصمیمگیریها و دلالت بر وقوع جریاناتی پشتپرده داشت.دکتر مصدق در دیدار روز بعد با شاه(17/4) به همین دلیل زمامداری را نپذیرفت.شاه به مجلس سنا دستور داد مثل مجلس شورای ملی عمل نماید.جلسه سنا روز 18/4 برگزار و از 36 نفر عده حاضر تنها 14 نفر به مصدق ابراز تمایل کردند اما برای خروج از بنبست،پس از جلسهای محرمانه در دربار،چند تن از سناتورها مأمور میشوند به مصدق بگویند که چهارده رأی تمایل سنا،مانع از تشکیل دولت او نخواهد بود،و مصدق هم این نظریه را پذیرفت.روز بعد(9/4)فرمان نسختوزیری وی صادر گردید.دکتر مصدق نیز در روز یکشنبه 21 تیر در جلسه خصوصی مجلس شورا حاضر گردید و با ارائه لایحهای،مسأله اختیارات 6 ماهه را مطرح نمود.36پس از بحثهای مخالف و موافق،مجلس لایحه را تصویب نکرد و به بعد از تشکیل کابینه محول نمود.
بهر حال مصدق در ساعت 11 صبح زود چهارشنبه 25 تیرماه در دیدار با شاه(زمانی که برای دریافت فرمان نخستوزیری رفته بود) به دلایل چندی که مهمترین آنها شاید دخالت ارتش در انتخابات مجلس هفدهم بود و دریافت گزارشهای متعدد از عدم تمکین فرماندهان ارتشی از مقامات سیاسی(و بویژه در مناطق حکومت نظامی)و با آگاهی از ملاقاتهای پیدرپی مقامات عالی رتبه ارتش با اشرف،قوام،سفیران آمریکا و انگلیس و احتمال طرحریزی کودتایی علیه دولت ملی بود، تصمیم داشت خود مسئولیت وزارت جنگ را برعهده بگیرد37و این به مذاق شاه قطعا ناخوشایند بود و به همین دلیل پس از سه ساعت38مذاکره در شرایطی که همه ملت منتظر معرفی کابینه او بودند،در میان بهت و حیرت همگان استعفا کرد.39و این امر،تمام آن روز به خواست و اصرار خودش از همه کس مخفی ماند و جز دربار و تعدادی از نمایندگان و مراکز تصمیمسازی چون لندن و...تا صبح روز پنجشنبه 26 تیرماه اکثریت قریب به اتفاق مردم از این اقدام اطلاعی نداشتند و این را خیلی از تحلیلگران وقایع آن روز،اشتباه مهم و اساسی او میدانند و معتقدند او نهضت را در اوج پیروزی رها کرد و در معرض خطر جدی قرار داد.وی نمیبایست در چنان اوضاعی دست به استعفا زده و سنگر را رها کند چرا که پر واضح بود.نتیجه این عمل،تحمیل سلطه استعمار بر سرنوشت این ملت بود آنها مهره خود را آماده ورود به صحنه کرده بودند.و مسلم بود قوام با نیروی نظامی درصدد تصفیه رهبران و سرکوبی ملت و حل مسأله نفت برخواهد آمد.
در حاشیه این اتفاقات تلاشهای دربار و وابستگان برای توجیه نمایندگان و رایزنیهای مکرر برای قوام بسیار و با شدت در جریان بود. همان صبح پنجشنبه با تلاشهای علاء(وزیر دربار)که خبر استعفای مصدق و قبولی آن را از طرف شاه به مجلس اعلام میکند و امامی (رئیس مجلس)با 42 نفر نماینده حاضر در مجلس-که حد نصاب قانونی محسوب نمیشد-رأی تمایل به قوام داده میشود،نمایندگان مخالف(طرفدار مصدق)که 28 نفر بودند در اعتراض به تعجیل امامی، از حضور در جلسه خودداری میکنند(ابستراکسیون)و برای شکایت، تقاضای ملاقات با شاه را مینمایند.وقت این دیدار،روز شنبه ساعت 11 صبح تعیین میشود.شاه فرمان نخستوزیری قوام را روز جمعه 27/4 ساعت 9 صبح همراه با اعطای مجدد لقب«حضرت اشرف»به او میدهد.ساعت 2 بعد از ظهر همان روز رادیو،اعلامیه معروف اقوام «کشتیبان را سیاستی دگر پدید آمد»40را پخش میکند که در آن ضمن تهدید مبارزین به برخورد شدید،بطور رسمی موضع خود مبنی بر جدائی دین از سیاست را اعلام مینماید،این علامیه که در آن هیچ اشارهای به ملی شدن نفت نشده و به علاوه لبه تیز حمله متوجه دین و نقش اساسی آن در سیاست بود،به یکباره پرده از نقشهها و نیات سوم شاه،قوام،دربار و اربابانشان برمیدارد و بیش از پیش مردم را مصمم میسازد که به هر قیمت شده با سرنگونی قوام،نگذارند این توطئه به ثمر برسد.
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 28)
--------------------------------------------------------------------------------
نکته بسیار مهمی که باید بطور جدی مورد توجه و تحلیل و بررسی بیطرفانه قرار گیرد اینست که پس از حضور علاء در مجلس و قبل از اظهار رأی تمایل در جلسه غیر قانونی پنجشنبه(که به حد نصاب نرسیده بود)نمایندگان هوادار دولت(با مخالف قوام)در چه وضعیتی بسر میبردند؟فرصت بسیار مغتنم آن روز صبح در این وضعیت به هدر رفت چرا که نمایندگان به هر دلیل در ابتدا با استعفای مصدق کنار آمده بودند و ساعات گرانبهای بعدی در رایزنیهای میگذشت که هر کدام از آنها به فکر جانشین بعدی مصدق(و بعضا)برای خود درصدد جمعآوری آراء بودند.41
اما مردم،از روز پنجشنبه که در جریان رأی تمایل مجلس به قوام قرار گرفته بودند ضمن تعطیل مغازهها و بازارها،در خیابانها و مبادین تجمع مینمودند،مردم تهران پس از تعطیل بازار،دستهدسته به منزل آیت ا...کاشانی هجوم آوردند.از طرف دربار هم42با آیت ا.. کاشانی تماس میگرفتند تا ایشان مردم را به آرامش دعوت نماید. فرماندار نظامی تهران ضمن اطلاعیهای مردم را آشوبطلب خواند و در پی آن نیروهای نظامی و انتظامی با تانک و زرهپوش و کامیونهای مسلح و پر از نیرو،مراکز مهم مثل بازار،دانشگاه،بهارستان و...را محاصره کردند.
از همان ظهر پنجشنبه،ادارات مخابرات به دستور نخستوزیری از ارسال تلگرافات حمایت از مصدق و...خودداری میکردند.از عصر آن روز هم نظامیان با ادوات سنگین،علاوه بر تهران،در شهرهای مهم دیگر نیز حضور یافتند.در این زمان که شاه و قوام ارتش را در اختیار داشتند،سکوت آقای کاشانی(که در تمام دوران نخستوزیری قبلی قوام-22 ماه-در تبعید بسر برده بود) و عدم دخالت او در ماجرا میتوانست علیرغم مخالفتهای تعدادی از نمایندگان و مقاومتهای اجتماعی دیگر،قوام را موفق کند.در آن روزهای بحرانی تنها موقعیت تعیینکننده ایشان به عنوان رهبر مذهبی جامعه میتوانست با بسیج ملت،تمام نیروهای پشتیبان قوام را درهم بکوبد.و او بود که با وجود تمام تلاشهای شاه و قوام و امتیازات پیشنهادی آنها سرسختانه ایستاد و موضع خود را در این مبارزه حتی یک قدم تغییر نداد.
در ملاقات روز شنبه نمایندگان43با شاه،نتیجهای حاصل نشد و به همین دلیل قرار گذاشتند بیانیهای صادر و روز دوشنبه سیام تیر را در سراسر کشور تعطیل عمومی اعلام کنند.ساعت یک بعد از ظهر همان روز این اطلاعیه صادر شد که با استقبال گسترده و کمنظیر مردم مواجه گردید.این گروه از نمایندگان که اکثر اقدامات خود را با آقای کاشانی هماهنگ مینمودند،تلگرافی هم به شاه زدند که در آن به کشتار مردم توسط ارتشیان اعتراض شده بود.44آیت ا...کاشانی در ملاقات علاء با ایشان(در همان روز پنجشنبه 26/4 که علاء خبر استعفای مصدق و قبولی آن از طرف شاه را برای مجلس میبرد)، ارسنجانی و نیز دوبار ملاقات آقای دکتر امینی45که حامل پیشنهادی از سوی قوام بود،موضع مشخصی داشت و آن اینکه با بودن دکتر مصدق،هیچکس نمیتواند نسختوزیر باشد.از آنجا که مشخص بود در صورت حضور و مقاومت مردم در تظاهرات روز بعد،جمع کثیری از مردم بیگناه،کشته خواهند شد،آیت اللّه کاشانی ملی اطلاعیهای،خطاب به سربازان و افسران ضمن هشدار توطئه اجانب برای رویارویی ارتش با مردم،آنها را آگاه میسازد:«...اعمال احمد قوام که تنها برای جاهطلبی و برگشت انگلیس و استعمار است نباید به دست شما انجام و شما را در مقابل خونها و حقکشیها مسئول کند.»
در 28/4 علاء برای بار دوم با آیت ا...ملاقات نمود،اما ایشان نظر خود را این بار مکتوب در نامهای که روز 29/4 برای علاء میفرستد،اعلام میدارد که حمایت از دکتر مصدق همچنان حرف اصلی است.این نامه در واقع اتمام حجت بسیار سهمگینی از سوی آقای کاشانی با دربار و شخص شاه بود.46آقای کاشانی همچنین در اعلامیهای که برای دعوت از مردم به مبارزه علیه قوام در همان روز صادر کرد، ضمن برشمردن برتریهای مصدق نسبت به قوام،وی را(احمد قوام) عنصری که در دامان دیکتاتوری و استبداد پرورش یافته و تاریخ حیات سیاسی او پر از خیانت و ظلم و جور است و دادگاه ملی حکم مرگ و قطع حیات سیاسی او را صادر کرده،معرفی مینماید و از مردم برای شرکت در این جهاد اکبر،دعوت مینماید.47مجمع مسلمانان مجاهد(از بازوان قوی نهضت ملی که مستقیما در ارتباط با آقای کاشانی بود و نقشی فعال در تمای مراحل نهضت ملی داشت)نیز پیرو اطلاعیه ایشان اعلامیهای صادر کرد که«...تا آخرین قطره خون برای تجدید زمامداری دکتر مصدق مبارزه خواهیم نمود و با کمال صراحت اعلام میداریم که به هیچ شخصی و دستهای جز دکتر مصدق اجازه به دست گرفتن زمام امور را نخواهیم داد...»48
آقای کاشانی ابتکارات دیگری نیز طراحی و به انجام رساند از جمله،حدود 50 نفر از نمایندگان را انفرادی و بعضا گروهی به منزل خود دعوت نموده و از آنها،قول و تعهد برای امضاء ورقه عدم اعتماد به دولت تشکیل نشده قوام،گرفت.همچنین برای مصاحبه با خبرنگاران اعلام آمادگی کرد طبق این برنامهریزی روز یکشنبه 29/4،خبرنگاران داخلی و خارجی در منزل ایشان تجمع نمودند.
در این مدت قوام و دربار نهایت سعی خود را به کار گرفته بودند تا از این اقدام ممانعت نمایند،اما موفقیتی در کار نبود و آقای کاشانی در این جلسه تصمیم قطعی خود را مبنی بر تشدید مبارزه آشتیناپذیر خود تا سقوط قوام و روی کار آمدن مصدق در ساعت 30/6 بعد از ظهر در جمع خبرنگاران اعلام نمود و گفت:«...بخدای لایزال اگمر قوام نرود اعلام جهاد میکنم و خودم کفن پوشیده و با ملت در پیکار شرکت مینمایم.»49
قوام که درصدد گرفتن اختیارات ویژه(و از جمله انحلال مجلس،بازداشت مخالفین و بویژه آیت ا.. کاشانی و...)بود،علیرغم وعدههای درباریان و سفرای آمریکا و انگلیس و...به این امر موفق نشد.از سیر وقایع و گفتههای بعدی برمیآید که پس از مصاحبه و اعلامیه تند و تعیینکننده آیت اللّه کاشانی و تهدیدات ایشان،تمامی
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 29)
--------------------------------------------------------------------------------
حامیان قوام،ناامید و مأیوس از نتیجه کار،وی را رها کردند،و او هم برای مقابله با تظاهرات سی تیر دستورات شدید و غلیظی به استانداران، فرمانداران و رؤسای شهربانی و ژاندارمری میدهد.از جمله دستگیری آیت اللّه کاشانی و تعدادی از نمایندگان مجلس(مکی،بقایی و...)
پس از تهران،ابتدا از اصفهان و قزوین و آبادان و بعد کرمانشاه خبر از ناآرامی و تظاهرات رسید،اولین تظاهرات با جمعی شد،در قزوین هم مثل تهران،رشت و بعضی جاهای دیگر روز 29 تیر هم مثل روزهای قبل مغازهها و بازار تعطیل بود.در تهران کارگران کارخانهها اعتصاب کرده بودند،سرویسهای سیگانه اتوبوسرانی دست از کار کشیده پمپهای بنزین از فروش بنزین خودداری میکردند.در این روز(29 تیر)درگیری و زد و خوردهای پراکندهای بخصوص در نقاط حساسی چون بازار،مخبر الدوله و بهارستان در جریان بود.اولین درگیری صبح 29 تیر در نزدیکی صفی علیشاه(محل حزب زحمتکشان) بین مأمورین و اعضای حزب و بعد دیگر دستجات طرفدار نهضت ملی با شعارهای مرگ بر قوام،زنده باد کاشانی،زنده باد مصدق اتفاق افتاد، به گفته شاهدان عینی بیش از 30 تانک(و زرهپوش)در بهارستان مستقر شده بود اما مردم با میلههای آهنی مانع از حرکت آنها میشدند. محتوای شعارهای مردم در بعضی نقاط(سبزه میدان،بازار و...) مذهبیتر مینمود.
از کرمانشاه که یکی از کانونهای مهم خیزش مردمی بود، بیش از سیصد نفر کفنپوش عازم تهران شدند.سرلشکر وثوق از عاملان قوام با سرباز و ساز و برگ در کاروانسرا سنگی تهران در مقابل آنها و مردم همدان-که برای یکسره کردن کار قوام به تهران میآمدند ایستاد و از ادامه حرکت آنها جلوگیری کرد.به شهادت مطلعین،اسناد و مدارک و شهادت برخی از ناظرین،او نقش فعالی که سرکوبی جنبش در بخشهای مختلف کشور ایفا نمود.
برای ثبت در تاریخ لازم است یادآوری کنیم که حزب توده در این جریانات و بعدها کودتای سیاه مرداد 32 از علل اصلی اختلافات و تعارضها بود.آنها که درصدد تأمین منافع همسایه شمالی بودند،بنابر شهادت اسناد و مدارک متقن،هرگز منافع ملی را در اولویتهای خود به حساب نمیآوردند و اگر به ظاهر با انگلیس و امریکا مخالفت میورزیدند،در حقیقت در پی تضمین امتیازات ویژهای برای کمونیستها و سوسیالیستهای شمالی بودند.در این ماجرا نیز با آن هم غوغا سالاری و بهانهجوئی در جراید و نشریات متعدد خود، اهداف دیگری را دنبال میکردند،که شاید سقوط قوام هم یکی از آنها محسوب میشد اما خط مشی و سیاست آنها استقلال ملت مسلمان نبود و دعوت آنها به ائتلاف با گروههای ملی(که قبولشان هم نداشتند) و مذهبی،تنها برای عوام فریبی و...و در نهایت سهم بردن و شراکت در دستاوردهای نهضت بوده است...در قیام سی تیر نیز آنها(حزب توده)تنها در بعد از ظهر روز قیام،که دیگر جنبش حماسی مردم مسلمان و مبارز با رهبری آیت اللّه کاشانی و مجاهدتهای نمایندگان نهضت ملی ایران و با ایثار و از خود گذشتگی صدها شهید،به پیروزی قطعی رسیده بود و قوام،بالاجبار در حال تنظیم استعفا نامه خود بود،دستور شرکت در اعتصاب عمومی را صادر نمودند،این امری است که خود آنها در قطعنامه پلنوم چهارم به صراحت،آنها را بعنوان اشتباه پذیرفتند. اعتقادات ملی و مذهبی،همراه با سایر مردم مسلمان در صحنه حاضر بودند.
در بعضی از کتب منتشره و نیز اسناد و مدارک موجود، اشاراتی به توطئههای گستردهای شده است که قرار بود هم زمان با واقعه به زیان ملت و حکومت ملی انجام شود.طرح کودتا و دستگیری گسترده مخالفین از این موارد است،که خوشبختانه با رشادتهای مردم، فرصت وقوع نیافت.
در اواخر شب روز یکشنبه 29 تیر که فضا آبستن حوادث هولناکی مینمود،اعلامیه نمایندگان نهضت ملی توسط یک افسر نظامی از رادیو تهران مبتنی بر درخواست از مردم برای عدم تجمع در روز سیام50تیر قرائت میشود،این اعلامیه نتیجه جلسهای51بود که همان شب در بهارستان تشکیل و به دلیل احتمال بروز وقایع حاد و کشت و کشتار وسیع،صادر شده بود.
علیرغم این وضعیت ملتهب و پرتنش،مکی در خاطراتش مینویسد:«دکتر مصدق از روزی که استعفا داد تا روزی که مجددا کابینه خود را به مجلس معرفی نمود از شهر خارج نشد و با کسی هم ملاقات نکرد فقط با نمایندگان فراکسیون یک مرتبه ملاقات نمود و اصولا فعالیتی نداشت و به استراحت پرداخته بود...»
از عصر روز 26/4 تا 30/4 درگیریهای متعددی بین مردم و مأمورین به وقوع پیوست،تقریبا تمامی شهرها به حال نیمه تعطیل در آمده و ایران سراسر مبارزه شده بود.بالاخره روز سرنوشت،روز اقتدار مردم،روز پیروزی حق علیه باطل،دوشنبه سیام تیر ماه فرارسید.از یک سو مردم مبارز و هدفمند،با مشتهای گره کرده،و از سوی دیگر نیروهای نظامی و انتظامی.از ساعت 7 صبح خیابانهای شهر را انبوه جمعیت پر کرده بود.52حوالی ساعت 9 صبح با افزایش جمعیتی که در بهارستان،مخبرالدوله-ژاله و...تجمع کرده بودند،در حوالی بهارستان درگیریها شروع شد.مردم پیکر پاک شهدا را که دقایقی پیش به ضرب گلوله از پای در آمده بودند به سمت مجلس تشییع میکردند و با خشم و نفرت از عمال قوام،فریادهای زنده باد مصدق،زنده باد کاشانی و مرگ برقوام،انتقام،انتقام،سرمیدادند.گروهی از زنان داغدار،که عزیزانشان به شهادت رسیده بودند،شیون کنان خود را به مجلس و رئیس آنکه قصد داشت به دربار برود،رسانده،او را که مسبب جریانات میدانستند به باد فحش و ناسزا و ضرب و شتم گرفته بودند.حوالی ساعت 11 خبر رسید که آیت اللّه کاشانی با جمع زیادی کفنپوش آماده حرکت به سمت بهارستان است.این خبر برهیجان و التهاب و انگیزه مردم افزود.هر شهیدی عزم آنان را جزمتر و پایداریشان را استوارتر میکرد و اینها همه شبیه اتفاقاتی بود که در سایر نقاط کشور روی میداد.در
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 30)
--------------------------------------------------------------------------------
خیابانهای منتهی به بهارستان(سعدی،فردوسی،ری،پامنار،برق و ...)مردم را بیامان به گلوله میبستند،مردم در سنگرهایی که از واژگون کردن خودروهای ارتش درست کرده بودند مبارزه میکردند. و با پرتاب سنگ و...پلیس را عقبنشینی وادار میکردند.مردم، سرباران و افسران را مخاطب قرار داده با نشان دادن پیکر غرقه به خون شهدا،از آنها میخواستند به ملت بپوندند.صحنههای پراحساسی از پیوستن بخشی از نیروهای نظامی به مردم گزارش شده است.در پارک شهر مردم مجسمه شاه را به آتش میکشند.
از حوالی ظهر بود که دیگر پیروزی مردم قعطی شده بود، سربازان و درجهداران مرعوب شهامت مردم،دیگر مقاومت نمیکردند و حتی عدهای از آنها در همراهی با مردم اشک میریختند.اما فرماندهانشان همچنان به جنایات خود ادامه میدادند.آنها توسط مردم برای مجازات مرگ شناسایی میشدند.میگفتند برخی از آنان بیش از 50 نفر از مردم را به دست خود شهید کردهاند.بیشترین جنایتها در اطراف خیابان ملت رخ داد.نمایندگان نهضت ملی که شب قبل را هم در مجلس بیتوته کرده بودند،با نگرانی فعالیتهای شدیدی را پی میگرفتند.از جمله سعی داشتند اخبار این کشتار غیر قانونی و فجیع را به دربار برسانند،حوالی ظهر چهار تن از آنان(دکتر معظمی، دکتر شایگان،مهندس رضوی و یوسف مشار)به دربار رفتند و پس از ملاقات با شاه به مجلس برگشتند و به خبرنگاران گفتند تا چند دقیقه دیگر نتیجهء تصمیم را از دربار اطلاع خواند داد.
حوالی ساعت 4 بعد از ظهر نیروهای انتظامی شهر را تخلیه کرده و مردم کلانتریها را اشغال نمودند.حوالی ساعت 30/5 بعد از ظهر،که بیش از 50 هزار نفر در بهارستان گرد آمده بودند و پرچم احزاب مختلف در اهتزاز بود،شاه در تماس تلفنی با مجلس به مهندس رضوی(از نمایندگان نهضت ملی)گفت:خواسته ملت انجام و قوام معزول گردید.این خبر به سرعت برق و باد در بهارستان و کلیه نقاط تهران و تمامی کشور پیچید و مردم حاضر یکصدا،سرود پیروزی خواندند.
قوام حوالی ساعت 5 بطرف کاخ سعدآباد میرود،اما قبل از ملاقات با شاه خبر استعفای او از رادیو پخش میشود.تاریخ گواهی میدهد که در این لحظات حساس و پس از موافقت شاه با عزل قوام، بعضی از سران جبهه ملی(مثل دکتر معظمی و...)در این فکر بودند که حالا که مصدق رفته و قوام هم میرود،آنها کرسی نخستوزیری را تصرف کنند.ارسنجانی به این موضوع در یادداشتهای خود اشاره کرده است.53دربار همین پیام(یعنی کنار گذاردن مصدق و قوام و...) را برای آقای کاشانی فرستاد ولی ایشان با سرسختی پاسخ میدهد که غیر از دکتر مصدق هیچکس نمیتواند نسختوزیر بشود.این پاسخ توطئه مذکور را خنثی میکند.
نظامیها به سربازخانهها برگشتند و از عصر آن روز مردم قدرت و انتظامات شهر را بدست گرفتند،رادیو تصرف شد.همان شب خیابانها را از خون شهدا شستند.روز بعد 31/4 دیگر از افراد شهربانی و ارتش در خیابانها شهر خبری نبود.ساعت 9 صبح مجلس در جلسه سری خود با 61 رأی از 67 نفر نمایندگان حاضر به دکتر مصدق رأی تمایل داد.در میان انبوه گزارشاتی که خبرنگاران خارجی مخابره میکردند بر این نکته تأکید میشد که تهدید آیت ا...کاشانی(که گفته بود ظرف 24 ساعت قوام باید برود)ظرف کمتر از 20 ساعت محقق شد.54یونایتدپرس در تفسیر جریانات این ایام با این عبارت سخن را آغاز میکند:«حکومت چهار روزه قوام و تجدید زمامداری مصدق،نشانه بارزی است که دیگر غیر ممکن است یک نهضت سیاسی و ملی را در خاورمیانه که از طرف سازمان مذهبی تقویت میشود،درهم شکست.»
آیت ا...کاشانی پس از پیروزی،طی پیامی ضمن تشکر از فداکاریهای مردم،که بزرگترین و گرانبهاترین افتخارات را برای دین و شرف مملکت و تاریخ خود ذخیره کردند،نهضت آنها را سرمشق ملل اسلام دانست...55به دستور ایشان یکی از تجار تهران قطعه زمینی در این بابویه برای دفن شهدا تهیه کرد و آن را آرامگاه جاوید شهدای اسلام در ایران نامید.
حوالی ساعت هشت،شب شهد شیرین پیروزی ملت در مبارزه خونین سیام تیر-علیرغم از دست دادن بیش از 500 شهید-با دریافت رأی صادره از سوی دیوان دادگستری لاهه56،مبنی بر عدم صلاحیت برای رسیدگی به مسألهء نفت ایران(شکایت انگلیسیها)،دو چندان شد و آقای کاشانی به همین مناسبت نیز اعلامیهای صادر و از مردم خواست تا آن شب را جشن بگیرند.57نکته جالب،رأی قاضی انگلیسی دیوان بود که به زیان کشورش رأی داد.(از 14 قاضی با اکثریت 9 رأی در مقابل 5 رأی)
آن شب را نمایندگان نهضت ملی در مجلس به سروسامان دادن به کارها و تصمیمگیری درباره نظم عمومی شهر و پیگیری مطلبات مردم در خصوص تشکیل کمیتهای برای تحقیق در مورد جنایتکاران این وقایع و...گذراندند.از جمله این اقدامات اعلام عزای عمومی و برگزاری مجلس سوگواری در روز چهارشنبه و جلسه رسمی در روز دوشنبه58بعد،برای تجلیل و بزرگداشت شهدای قیام بود.در مجلس سوگواری شهدا در مسجد شاه و خیابانهای اطراف،بیش از 35 هزار نفر جمعیت عزادار جمع آمده.خواستهای مردم که با فریاد و توسط بعضی از آنها و یا نمایندگان در این مجلس بر زبان میآمد عبارت بودند از:
محاکمه و اعدام قوام محاکمه وکلایی که به نخستوزیری او رأی دادهاند و همکاران انتخابی او-توقیف و مصادره اموال آنان به نفع بازماندگان شهدا-محاکمه و مجازات سناتورهای هوادار او-مجازات عاملین کشتار مردم.
در جلسهء فوق العاده مجلس(دوشنبه دوم مرداد)علاوه برتصویب لایحه اختیارات،ماده واحدهای تصویب شد که روز سی تیر را قیام مقدس ملی و شهدای آن روز را شهدای ملی نامید.(سند شماره 14)در این جلسه و جلسات بعد دیگر امامی(رئیس وقت)شرکت نداشت متعاقبا در جلسه بعد(5 مرداد)کابینه جدید دکتر مصدق معرفی شد.(سند شماره 15)و در جلسه هفتم مرداد نمایندگان به دولت او رأی اعتماد داد و برنامه ایشان به تصویب رسید.(سند شماره 16)
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 31)
--------------------------------------------------------------------------------
اسناد مربوط به پیشنهاد نمایندگان برای نامگذاری روزی سیام تیرماه به عنوان روز قیام ملی
(تصویرتصویر) جریانات قانونی(در مجلس)
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 32)
--------------------------------------------------------------------------------
(تصویرتصویر) دورهء هفدهم مجلس شورای ملی (سند شماره 16)
مذاکرات مجلس شورای ملّی
جلسهء 21 مذاکرات مجلس شورای ملی صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه هفتم مردادماه 1331
فهرست مطالب:
1-تصویب صورت مجلس.
2-بیانات آقای نایب رئیس راجع بانتظامات مجلس بمناسبت تظاهر تماشاچیان علیه آقای میراشرافی قبل از رسمیت جلسه
3-تصویب دو فوریت طرح پیشنهادی راجع به توقیف و مصادره اموال آقای احمد قوام.
4-اعلام تصویب نمایندگی آقای مجدزاده از رفسنجان پس از استرداد مخالفت آقای بهادری.
5-طرح و تصویب برنامه دولت آقای دکتر مصدق نخستوزیر
6-تعیین موقع و دستور جلسهء بعد-ختم جلسه
مجلس ساعت 10 و بیست دقیقه صبح بریاست آقای مهندس رضوی (نایب رئیس)تشکیل گردید.
3-تصویب دو فوریت طرح پیشنهادی راجع بتوقیف و مصادرهء اموال آقای قوام
نایب رئیس-ماده واحده راجع به تعقیب و ضبط اموال قوام مطرح است این ماده با سه فوریت از طرف عدهای از نمایندگان محترم تقدیم شده است بعدا با مذاکراتی که خود آقایان نمودهاند یک فوریت آن را پس گرفتند(صحیح است)که با دو فوریت مطرح شود و چاپ بشود و بین تمام آقایان توزیع گردد و در اولین جلسهای که پس از برنامه دولت خواهیم داشت در دستور بطور مقدم قرار خواهیم داد که لایحه با مطالعه کامل و با منظور کردن تمام جهات از حیث قوانین جزائی و حقوقی بتصویب مجلس شورای ملی البته هر طور که رأی اکثریت محترم اقتضا داشته باشد برسد حالا ماده واحده خوانده میشود و بفوریت اول رأی بگیریم.
(بشرح زیر ماده واحده قرائت شد)
نظر باینکه در جریان 3 روز اخیر و کشتار فجیع یکی از عوامل آن قوام رئیس دولت غیر قانونی وقت بوده است امضاءکنندگان ذیل ماده واحده زیر با قید سه فوریت بمجلس تقدیم و تقاضای طرح و تصویب فوری آنرا داریم.
ماه واحده-بلافاصله پس از تصویب این قانون احمد قوام توقیف و تحت تعقیب قرار گیرد و اموال او نیز بعنوان خونبهای شهدا مصادره شود.
مهندس حسیبی-بنده توضیحی دارم.
نایب رئیس-تقاضا دارم صرفنظر بفرمائید.
مهندس حسیبی-تذکری است.
نایب رئیس-بعد بفرمائید رأی میگیریم بفوریت اول ماده واحده پیشنهادی نمایندگان محترم آقایانیکه موافقند قیام بفرمایند.
(تمام نمایندگان قیام نمودند)
باتفاق آراء تصویب شد.
شمس قناتآبادی-باتفاق آراء نبود آقای عامری بلند نشدند مردم باید بدانند که آقا تا چه حد دنبال قوام است.
نایب رئیس-باکثریت تا تصویب شد آقا موافقت بفرمائید جلسه بدون تشنج بانجام وظایف قانونی خودش بپردازد.فوریت دوم مطرح است مخالفی نیست(گفته شد خیر)آقایان موافقین قیام فرمایند.
(تمام نمایندگان قیام نمودند)
آقای عامری در حین قیام اظهار نمودند این هم بمحض خاطر آقای قنات آبادی«خنده نمایندگان»(باتفاق آراء تصویب شد)ماده واحد طبع و توزیع خواهد شد که آقایان محترم با مطالعه کامل نظریاتی که دارند در جلسه آتیه یعنی جلسهای که مطرح خواهد بود به نظر نمایندگان محترم خواهند رسانید.
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 33)
--------------------------------------------------------------------------------
(تصویرتصویر)
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 34)
--------------------------------------------------------------------------------
همچنین در جلسه 12/5/31 مجلس طرح فوریتی ارائه شده راجع به توقیف و مصادره اموال قوام و در جلسه روز پنجشنبه 31/5/16،تحت هدایت و خواست مردم آگاه و انقلابی و به پیشنهاد تعدادی از نمایندگان،طرح سه فوریتی عفو استاد خلیل طهماسبی،را از تصویب گذارند در همین جلسه استعفای امامی از ریاست مجلس و انتخاب آیت اللّه کاشانی به ریاست مجلس اعلام نمودند.(سند ش 17)
(تصویرتصویر) (تصویرتصویر)
جریانات قانونی(در مجلس
(تصویرتصویر)
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 35)
--------------------------------------------------------------------------------
همچنان که ملاحظه میشود طرح توقیف و مصادره اموال قوام،متضمن شناسایی او به عنوان مفسد فی الارض و خائن به ملک و ملت بود.اما ظاهرا"در دولت و تصمیمگیرندگان اصلی،ارادهء لازم برای برخوردهای شدید و عدالت محور با قوام و دیگر آمرین به جنایت وجود نداشته و این بود که علیرغم تصمیم مجلس،طرح مذکور با لایحه پیشنهادی دولت تعویض شد و طبعا لایحه مذکور-که چندان هم در عمل جدی گرفته نشد-قاطعیت و صلابت طرح پیشنهادی را نداشت.
دورهء هفدهم مجلس شورای ملی (سند شماره 17)
مذاکرات مجلس شورای ملّی
جلسهء 24 مذاکرات مجلس شورای ملی صورت مشروح مذاکرات روز پنجشنبه شانزدهم امرداد ماه 1331
فهرست مطالب:
1-تصویب صورت مجلس
2-بیانانت قبل از دستور آقایان دکتر فاخر،کریمی،خلخالی،مکی و وکیلپور
3-معرفی آقای دکتر مهندس درایوش بمعاونت وزارت پست و تلگراف بوسیله آقای مهندس معظمی وزیر پست و تلگراف
4-اخطار نظامنامه آقای اخگر طبق ماده 90 و آقای ناصر ذوالفقاری طبق ماده 18
5-تقدیم یک فقره طرح 3 فوریتی راجع به تبرئهء استاد خلیل طهماسبی بوسیله آقای قناتآبادی
6-قرائت نامه مجلس سنا راجع به اصلاح عبارتی قانون قیام ملی و شهداری روز 30 تیر
7-انتخاب 5 نفر جهت عضویت در هیئت مختلط نظارت در اجرای قانون ملی شدن صنایع نفت
8-طرح و تصویب طرح 3 فوریتی به عفو استاد خلیل طهماسبی
9-قرائت استعفای آقای دکتر سید احمد امامی از ریاست مجلس و انتخاب آقای آیت اللّه کاشانی بریاست مجلس
10-تعیین موقع جلسه بعد-ختم جلسه
مجلس ساعت ده و سی دقیقه صبح بریاست آقای محمد ذوالفقاری (نایب رئیس)تشکیل گردید.
5-تقدیم یک فقره طرح 3 فوریتی راجع به تبرئهء استاد خلیل طهماسبی بوسیله آقای قناتآبادی
شمس قناتآبادی -بنده هم اخطار دارم.
نایب رئیس-طبق چه مادهای؟
شمس قناتآبادی-طبق همان ماده 18.
نایب رئیس-جزو دستور است.
شمس قناتآبادی-اجازه بفرمائید بنده میخواستم طبق همین مادهای که آقای ذوالفقاری اخطار نمودند اخطار بکنم و حالا که ایشان موفقیت فرمودند که هیأت مختلط مقدم باشد و موضوع خواندن نامه استعفای آقای رئیس(ناصر ذوالفقاری -بشرط که کسی بیرون نرود)هیچکس هم بیرون نخواهد رفت و مینشینیم معلوم شود و مخالفتی نداریم که طرحی بامضای سی نفر با قید سه فوریت هست که تقدیم میکنم.
6-قرائت نامه مجلس سنا راجع به اصلاح عبارتی قانون قیام ملی و شهدای روز 30 تیر
نایب رئیس-یک نامهای از مجلس سنا رسیده که قرائت میشود(بشرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
در جواب مراصله شماره 3551-5/5/1331 راجع به طرح قانونی مربوط به شناسایی قیام روز سیام تیرماه 1331 بنام قیام مقدس ملی که برای تصویب به مجلس سنا ارسال شده است اشعار میدارد طرح مزبور در جلسه روز شنبه پانزدهم مرداد ماه 1331 مجلس سنا مورد شور قرار گرفت و با اصلاح عبارتی بتصویب رسید.اینک عین ماده واحده مصوبه مجلس سنا منضما ارسال میگردد تا اصلاح عبارتی مزبور باطلاع مجلس شورای ملی برسد.
نایب رئیس مجلس سنا-دکتر سعید مالک
طرح قانون مربوط به شناسائی قیام روز 30 تیرمه 1331 بنام قیام مقدس ملی.
ماه واحده-مجلسین سنا و شورای ملی قیام روز دوشنبه 30 تیرماه 1331 را که در سراسر کشور برای پشتیبانی از نهضت ملی ایران انجام پذیرفت قیام مقدس ملی شناخته و شهدای آن روز را بعنوان شهدای ملی مینامد.
ماده واحده مندرج در فوق در جلسه روز شنبه یازدهم مردادماه 1331 بتصویب مجلس سنا رسیده است.
نایب رئیس مجلس سنا-دکتر سعید مالک
8-طرح و تصویب طرح 3 فوریتی به عفو استاد خلیل طهماسبی
نایب رئیس-آقای مهندس رضوی
مندس رضوی-چون بین آقایان نمایندگان محترم ممکن بود یک سوء تفاهمی ایجاد شده باشد باید البته آقایان توجه داشته باشند که طرح یک موضوعی که بصورت لایحه که از طرف آقایان نمایندگان داده میشود محتاج بحضور وزیر یا معاون پارلمانی ایشان است و این طرح که فعلا تقدیم شده با تشریف آوردن آقای لطفی گمان میکنم اشکالی نباشد طبق آئین نامه اقدام فرمائید که مطرح شود.
نایب رئیس-طرح قرائت میشود(بشرح زیر توسط آقای ناظرزاده قرائت شد)
چون افرادی که ثابت شود علیه ملت و منافع اجتماع قیام بنفع بیگانه بنمایند در هر مسلک و مذهب مهدورالدم هستند لذا ما امضاءکنندگان ذیل ماده واحد را با قید سه فوریت تقدیم میداریم.
ماده واحده-چون خیانت حاج علی رزمآراء و حمایت او از جانب برملت ایران ثابت است بر فرض اینکه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد از نظر ملت بیگناه و تبرئه شده شناخته میشود.
شمس قناتآبادی،کریمی،سید جوادی،مهندس حسیبی،دکتر شایگان،ناصر جلالی،انگچی،دکتر بقائی،علی زهری،حسین مکی،زیرکزاده،دکتر ملکی،پارسا،مدرس،دکتر فلسفی،ناظرزاده،حائریزاده،اقبال،وکیلپور،اخگر،میلانی، شاپوری،فرزانه،معتمد دماوندی،ناصر ذوالفقاری،دکتر سنجابی و نریمان.
نایب رئیس-رأی میگیریم بفوریت اول آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند)تصویب شد فوریت مطرح است(گفته شد-مخالفی نیست رأی میگیریم بفوریت دوم آقایانی که موافقند قیام فرمایند(اکثر برخاستند)تصویب شد حالا فوریت سوم مطرح است آقایانی که موافقند فی المجلس مطرح شود استدعا میکنم قیام بفرمایند(اکثر برخاستند)تصویب شد،اصل طرح مطرح است قرائت میشود.(مجددا بشرح سابق قرائت میگردید)
نایب رئیس-ماده واحده مطرح است مخالفی نیست؟
مهندس رضوی-بنده پیشنهاد اصلاحی دارم.
نایب رئیس-کسی اجازه نخواسته پیشنهادات قرائت میشود(پیشنهاد آقای مهندس رضوی بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم بجای ماده واحده پیشنهادی ماده ذیل بعنوان اصلاحیه مورد تصویب قرار گیرد.
ماده واحده-چون خیانت حاج علی رزمآراء بر ملت ایران ثابت گردیده هرگاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد بموجب این قانون مورد عفو قرار میگیرد. احمد رضوی
نایب رئیس-توضیحی دارید بفرمائید.
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 36)
--------------------------------------------------------------------------------
مهندس رضوی-این پیشنهاد اصلاحی که بنده تقدیم کردم تفاوت معنوی با آن پیشنهاد ندارد ولی بنظر بنده اینطور آمد که عمل مجلس از نظر قانونگذاری اگر مبنی بر عفو قاتل باشد بهتر است تا جمله تبرئه داشته باشد باین دلیل این پیشنهاد را تقدیم کرده و تصور میکنم که اشکالی بین نباشد.
نایب رئیس-آقای وزیر دادگستری نظرتان را بفرمائید.
حاج سید جوادی-حضور وزیر دادگستری شرط است نظر ایشان شرط نیست.
وزیر دادگستری-بنظر بنده استعمال کلمه عفو بهتر از تبرئه است قاتل معقول است(صحیح است)
نایب رئیس-مخالفی نیست با این پیشنهاد آقایان توجه بفرمائید رأی بقابل توجه بودن این پیشنهاد میگیریم...
دکتر بقائی-یک کلمه اضافه شود عفو و آزاد میگردد.
مهندس رضوی-معنای قانونی آن فرقی نمیکند مانعی ندارد اضافه شود.
نایب رئیس-با اصلاحی که شده مجددا قرائت میشود(بشرح ذیل قرائت شد)
ماده واحده-چون خیانت حاج علی رزمآراء بر ملت ایران ثابت گردیده هرگاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد بموجب این قانون مورد عفو قرار میگیرد و آزاد میشود.
نایب رئیس-رأی بقابل توجه بودن آن میگیریم آقایانی که موافقند قیام بفرمایند(اکثر برخاستند)تصویب شد این پیشنهاد بجای ماده واحده میشود پیشنهاد دیگری قرائت شود.
(پیشنهادی آقای پورسرتیپ بشرح زیر قرائت شد)
مقام منیع ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم تبصره ذیل بآخر طرح اضافه شود.
تبصره-دولت موظف است زندگی و اعاشه خلیل طهماسبی را از هر حیث تأمین و رفاه و آسایش او را مادام العمر فراهم سازد.
قناتآبادی-او تا بحال از بازوی خودش نان خورده و حالا هم احتیاج بکسی ندارد.
حاج سید جوادی-مردم او را از روی سرش میشناسند.
حسیبی-پیشنهاد خرج است وکیل حق چنین پیشنهادی ندارد.
پورسرتیپ-اجازه بفرمائید عرایضم را بکنم.
نایب رئیس-پیشنهاد خرج است نمیشود طرح کرد رأی کلی گرفته میشود و بمجلس سنا میرود آقایانی که موافقند قیام فرمایند(اکثر برخاستند)تصویب شد به مجلس سنا فرستاده خواهد شد.
9-قرائت استعفای آقای دکتر سید احمد امامی از ریاست مجلس و انتخاب آقای آیت اللّه کاشانی بریاست مجلس
نایب رئیس-نامه آفاق دکتر امامی قرائت میشود.
(بشرح زیر بوسیله آقای ناظرزاده خوانده شد)
مجلس مقدس شورای ملی
معروض میدارم چون برای معالجه و مداوای درد دست که مدتی است مبتلا هستم ناچار بمسافرت شده و نمیدانم چند مدت تحت مداوا خواهم بود و نمیخواهم کارهای مجلس در غیاب بند بلاتکلیف بماند لذا با سپاسگذاری از الطاف نمایندگان محترم که نسبت به بنده مبذول فرمودهاند استعفای خود را تقدیم میدارم و امیدوارم که خداوند قادر متعال نمایندگان محترم را در راه خدمت بملت و مملکت توفیق عنات فرماید،انشاء اللّه
سید حسن امامی
نایب رئیس-طبق نظامنامه بلافاصله پس از خواندن نامه باید رأی گرفته شود و باین جهت اگر نظری دارید راجع باین موضوع بفرمائید(رأی-رأی)اعلام رأی میشود برای انتخاب یکنفر رئیس آقایان داشته باشند که در مرحله اول اکثریت تام و بعد نسبی است(حاج سید جوادی-این قرآن مقدسی است که بسر نیزه زده شد اکثریت تام دارد)اسامی را قرائت بفرمائید.
(اسامی آقایان نمایندگان بقرار ذیل بوسیله آقای ناظرزاده(منشی)اعلام و در محل نطق حاضر و رأی دادند)
نایب رئیس-عده حاضر 64 نفر حضرت آیت اللّه کاشانی 47 رأی،آقای دکتر معظمی 10 رأی ورقه سفید 4 برگ خلخالی یک رأی(خلخالی-این شوخی نتیجه نطقی است که بنده کردم)بنابراین حضرت آیت اللّه کاشانی باکثریت تام بریاست مجلس شورای ملی انتخاب شدند(نمایندگان-مبارک است)(کفزدن و تظاهر از طرف تماشاچیان)...
پس از این همه ایثار و خون و مبارزه و فداکاریهای مثال زدنی نیروهای مذهبی و ملی،انتظار بر این بود که صفوف متحد مردم و مسئولینی که با نثار خون مردم به زمامداری رسیدند،مستحکمتر شود و دولتمردان که در اثر این رشادتها،با افتخار و غرور،کرسیها و صندلیهای وزارت و وکالت را تصاحب کردند،ضمن کوتاه کردن دست خیانتکاران،از مسئولیتهای اجرایی و سیاسی و نظامی،مسببین این خیانتها و جنایتها را شناسائی،دستگیر و به مجازات عدل اسلامی تأدیب نمایند.این توقعات که چندان هم غیر قابل دسترسی نبود،بر سنگفرش خیابانها و با خون شهدای قیام حک شده بود و در آن روز تاریخی و روزهای پس از آن هماره مورد تقاضا و تأکید مردم بود و مسئولین مردمی نیز قول این کارها را داده بودند.
این بار رئیس دولت(مصدق)به تمامی خواستههای خود، وزارت جنگ،اختیارات ویژه و...رسیده بود(سند شماره 18)اما...
دورهء هفدهم مجلس شورای ملی (سند شمارهء 18)
مذاکرات مجلس شورای ملّی
جلسهء 23 مذاکرات مجلس شورای ملی صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه دوازدهم امرداد ماه 1321
فهرست مطالب:
1-تصویب صورت مجلس
2-بیانات آقای رئیس راجع بشرکت در کنفرانس اتحادیه بین المجالس
3-اعلام تقاضای آقای راشد دائر بکسالت و ابراز رأی اعتماد بدولت آقای دکتر مصدق
4-اخذ رأی و تصویب یک دوازدهم بودجه تیرماه 1331
5-طرح و تصویب طرح پیشنهادی راجع به خارج شدن اموال احمد اقوام از ملکیت او
6-طرح و تصویب لایحه اختیارات آقای دکتر محمد مصدق نخست وزیر
7-بیانات آقای نایب رئیس بمناسب چهل و هفتمین سال مشروطیت
8-تعیین موقع و دستور جلسهء بعد،ختم جلسه
مجلس یکساعت و نیم قبل از ظهر بریاست آقای مهندس رضوی(نایب رئیس)تشکیل گردید.
5-طرح و تصویب طرح پیشنهادی راجع به خارج شدن اموال احمد قوام از ملکیت او
نایب رئیس-دو لایحه فوری در دستور داشتیم که هر دو فوریتش تصویب شده.
مکی-هیئت مختلط نفت مقدم است کار مجلسمان را بکنیم بعد بکار
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 37)
--------------------------------------------------------------------------------
دولت بپردازیم.
نایب رئیس-لوایحی که در فوریتشان تصویب شده است قبلا مطرح میشود بعد آخر جلسه کار هیئت مختلط انجام میشود.
مکی-آخر جلسه اکثریت نیست مشکل هم میشود.
نایب رئیس-بنابراین ماده واحده مربوط به احمد قوام مطرح است و بجای ماده واحده پیشنهادی سابق ماده واحده دیگری رسیده است که برای اطلاع آقایان نمایندگان محترم قرائت میشود.
دکتر معظمی-طرحی که اول پیشنهاد شده است قرائت شود بعد طرح اصلاحی.
نایب رئیس-طرح پیشنهادی اول قرائت میشود.
(بشرح زیر خوانده شد)
نظر بر اینکه در جریان دو سه روز اخیر و کشتار و قتل عام فجیع که یکی از عوامل آن قوام رئیس دولت غیر قانونی وقت بوده امضاءکنندگان ذیل ماده واحده زیر را با قید سه فوریت(نایب رئیس-دو فوریت است که یک فوریتش را پس گرفتند)با قید دو فوریت بمجلس تقدیم و تقاضای طرح و تصویب فوری آنر داریم.
ماده واحده-بلافاصله پس از تصویب این قانون احمد قوام توقیف و تحت تعقیب قرار گیرد و اموال او نیز بعنوان خونبهای شهداء مصادره شود.
نایب رئیس-بجای این ماده واحده ماده واحده اصلاحی پیشنهاد شده است.قرائت میشود.
(بشرح آتی خوانده شد)
ماده واحده ذیل را بجای ماده واحده پیشنهادی که دو فوریت آن قبلا تصویب شده است پیشنهاد و تقاضای تصویب آنرا داریم.
ماده واحده-چون احمد قوام یکی از عوامل مؤثر قتل و فجایع اخیر که منتهی بکشتار دستهجمعی روز سیام تیرماه 1331 و قیام مسلحانه علیه ملت ایران شده است تشخیص و مفسد فی الارض شناخته شده است علاوه بر تعقیب و مجازات قانونی بموجب این قانون کلیه اموال و دارائی منقول و غیر منقول احمد قوام از ملکیت او خارج و جزء اموال عمومی میگردد.
تبصره 1-هرگاه در اموال و املاک احمد قوام پس از تاریخ 25 تیرماه 1331 نقل و انتقالی بهر عنوان و بهر صیغه ولو بصورت سند رسمی صورت گرفته باشد آن نقل و انتقال از درجه اعتبار ساقط و آن اموال،اموال قطعی قوام محسوب و جزء اموال عموی میگردد.
تبصره 2-اسناد غیر رسمی ذمهء و یا مربوط بهر نوع نقل و انتقال اموال قوام بهر تاریخی باشد از درجه اعتبار ساقط است مگر آنچه که مربوط بعملیات و مطالبات جاری و عادی بهرهبرداری باشد.
تبصره 3-اموال غیر منقولی که صورتا باسم دیگران خریداری و قیمت آنها از محل اموال اقوام پرداخت شده مشمول ماده واحده خواهد بود.
تبصره 4-وجوهی که بنام حزب دمکرات سابق یا سازمان وابسته بآن در بانکها و یا نزد اشخاص موجود باشد از اموال دولتی محسوب و ضبط خواهد شد.
تبصره 5-از اموال احمد قوام پنج میلیون ریال برداشت و طبق موازین شرعی بین زن و فرزندش تقسیم میشود.
تبصره 6-آئیننامه اجرای این قانون و طریق توزیع عوائد آن اموال بین وراث شهدا و مجروحین جریانات 26 تا 31 تیرماه 1331 و امور خیریه بپیشنهاد دولت و تصویب کمیسیون دادگستری تنظیم میگردد.
تبصره 7-مقررات این قانون بهیچوجه مانع تعقیب جزائی سایر مسببین و مباشرین جریانات اخیر تیرماه 1331 نخواهد شد.
نایب رئیس-ماده واحده مطرح است آقای قناتآبادی مخالف هستند؟
قناتآبادی-بلی
نایب رئیس-بفرمایید.
قناتآبادی-بنده با این ماده واحده پیشنهادی از لحاظ اینکه کامل نیست مخالفم و علتش هم این است که در این ماده واحده تکلیف اموال احمد قوام معلوم شده اما تکلیف خود قوام و مسببین کشتار سیام تیر معلوم نشده اینجا صحبت شده بود که مجلس در جزئیات دخالت نمیتواند بکند بعد که مراجع کردیم بسواق دیدیم که مجلس حتی حکم قتل جنایتکارانی که برعلیه مصالح ملت قیام کردهاند مثل سالار الدوله و امثال او را داده بنابراین هیچ اشکالی ندارد یک پیشنهادی هم در این زمینه کردهام و تقدیم مقام ریاست نمودهام و هیچ اشکالی ندارد که مجلس تصمیم بگیرد و تصویب بکند و بدولت ابلاغ بکند که مسببین سیام تیر از رئیس ژاندارمری رئیس حکومت نظامی آن سرهنگ قربانی جنایتکار که با دست خودش ده دوازده نفر را شهید کرده است آن ستوان فاطمی و امثال او را باید بلافاصله توقیف کنند و بجزای قانونیشان یعن باعدام آنها را برسانند باینجهت بنده مخالفم(کریمی-در کرمانشاه سرگرد رضائی)مقصودم در تهران نیست در تمام شهرستانها در اهواز و کرمانشاه این کشتار بعد از سقوط قوام اتفاق افتاد(خسرو قشقائی-پس مخالف نیستند)بنابراین این پیشنهاد را هم دادم و باین دلیل مخالفم.
نایب رئیس-آقای حاج سید جوادی موافقید؟
حاج سید جوادی-بنده موافقم با آن قید و شرطی که آقای قناتآبادی فرمودند که اول خود او را دخلش را بیاورند بعد هم خدمت اموالش برسند.
نایب رئیس-مثل اینکه این پیشنهاد مربوط باین لایحه نمیتواند باشد. آقای پورسرتیپ
پورسرتیپ-ما اگر تصدیق بخواهیم بکنیم که گذشته خیانت کردهاند باین کشور مسلما باید آنها را هم مجازات بکنند.حالا آقای حائریزاده گفتند که آنها را هم اموالشان را ضبط بکنند و بآن پیشنهاد مجلس رأی نداد.حداقل مانعی ندارد که بعد از این سرکار نیایند.
امامی اهری-یکمرتبه دیگر خواده شود. (بشرح فوق خوانده شد)
مهندس حسیبی-پس بگیرید(پورسرتیپ-پس گرفتم)
نایب رئیس-پیشنهاد آقای وکیلپور قرائت میشود. (بشرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که در دنباله تبصره 2 این عبارت:(مگر نقل و انتقالهایی که صحت وقوع آن قبل از تاریخ 25/4/31 محرز شده باشد.)اضافه شود.
نایب رئیس-آقای وکیلپور
وکیلپور-بنده باحترام فرمایش جناب آقای مکی این پیشنهاد را پس میگیرم ولی از جناب آقای دکتر شایگان و دکتر معظمی تقاضا میکنم که به تبصره 2 این لایحه یک توجهی بفرمایند که موجب اضرار غیر نشود ما در این ماده واحده قصدمان اینست که مسبب قتل و جنایت را مجازات کنیم نه اینکه مردم را موجب ضررشان بشویم.ایشان نوشته شده است که اسناد غیر رسمی ذمه یا مربوط بهر نوع نقل و انتقال اموال قوام متعلق بهر تاریخی باشد از درجه اعتبار ساقط است مگر آنچه که مربوط بعملیات و مطالبات جاری و عادی بهرهبرداری باشد.در صورتیکه ممکن است یک شخص یک ملکی را از او خریده باشد و این معامله با سند عادی یا ذمهای صورت گرفته باشد و انحاء تصرفات مالکانه هم در آن ملک کرده باشد آنوقت باید از او خلع ید کرده حالا جناب آقای شایگان و جناب آقای دکتر معظمی باید باینموضوعات توجه بفرمایند(مهندس حسیبی-خواهش میکنم پس بگیرید برای اینکه تمام اینها دقت شده است)عرض کردم پس میگیریم ولی خواهش میکنم ایشان توجه بفرمایند.
نایب رئیس-...بنابراین ماده واحده با اصلاحاتی که در آن شده است مطرح است آقایان اگر مایلند قرائت بشود(چند نفر از نمایندگان-خوانده شود)توجه بفرمایید قرائت میشود.
(بشرح زیر قرائت شد)
ماده واحده ذیل را بجای ماده واحده پیشنهادی که فوریت آن قبلا تصویب شده است پیشنهاد و تقاضای تصویب آنرا داریم:
ماده واحده-چون احمد قوام یکی عوامل مؤثر قتل و فجایع جریان اخیر که منتهی بکشتار دسته جمعی روز سیام تیرماه 1331 و قیام مسلحانه علیه ملت ایران شده است تشخیصی و مفسد فی الارضشناخته شده.علاوه بر تعقیب و مجازات قانونی به موجب این قانون کلیه اموال و دارائی منقول و غیر منقول احمد قوام از مالکیت او خارج میگردد.
تبصره 1-هرگاه در اموال و املاک احمد قوام پس از تاریخ 25 تیرماه
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 38)
--------------------------------------------------------------------------------
1331 نقل و انتقالاتی بهر عنوان و بهر صیغه ولو به صورت سند رسمی صورت گرفته باشد آن نقل و انتقال درجه اعتبار ساقط و اموال اموال قطعی قوام محسوب میگردد.
تبصره 2-اسناد غیر رسمی ذمهای و یا مربوط بهر نوع نقل و انتقال اموال قوام متعلق بهر تاریخی باشد از درجه اعتبار ساقط است مگر آنچه که مربوط بعلمیات و مطالبات جاری و عادی بهرهبرداری باشد.
تبصره 3-اموال غری منقولی که صورتا باسم دیگران خریداری و قیمت آنها از محل اموال قوام پرداخت شده نیز مشمول مادهء واحده خواهد بود.
تبصره 4-وجوهی که بنام حزب دموکرات سابق یا سازمانهای وابسته بآن در بانکها یا نزد اشخاص موجود باشد از اموال دولتی محسوب و ضبط خواهد شد.
تبصره 5-از اموال احمد قوام 5 میلیون ریال برداشت و طبق موازین شرعی بین زن و فرزندش تقسیم میشود.
تبصره 6-آئیننامه اجرای این قانون و طریق توزیع عواید آن اموال بین وراث شهدا و مجروحین جریانات 26 تا 31 تیرماه 1331 و امور خیریه به پیشنهاد دولت و تصویب کمیسیون دادگستری تنظیم میگردد.
تبصره 7-مقررات این قانون بهیچوجه مانع تعقیب جزائی سایر مسببین و مباشرین جریانات أخیر تیرماه 1331 نخواهد شد.
تبصره 8-مجلس شورایملی بمنظور رسیدگی و تشخیص عده و هویت کلیه مقتولین و مفقودین وقایع اخیر و تحلیل از فداکاریهای آنها و از طرف دیگر بمنظور رسیدگی و تحقیق و تشخیص و مسببین و مسئولین این فجایع کمیته تحقیق منتخبه از طرف نمایندگان طرفدار ادامه نهضت ملی را تنفیذ مینماید و کمیته نامبرده کلیه اختیارات قانونی لازمه را جهت انجام مقاصد بالا دارا میباشد و نتیجه را در مدت دو ماه باطلاع مجلس شورای ملی خواهد رسانید.
نایب رئیس-اعلام رأی میکنم نسبت بماده واحده تبصرههای ضمیمه و اصلاحاتی که امروزه مورد توجه واقع شده است آقایانی که موافقند با ماده واحده و اصلاحات پیشنهادی قیام بفرمایند(اکثر برخاستند)تصویب شد.این لایحه چون تصویب شد بمجلس فرستاده خواهد شد لایحه اختیارات دولت مطرح است.
مکی-آقا هیأت مختلط را یک رأی بگیرند بعد لایحه اختیارات را مطرح کنید.
6-طرح و تصویب لایحه اختیارات آقای دکتر مصدق نخستوزیر
نایب رئیس-لایحه اختیارات دولت مطرح است قرائت میشود.(بشرح زیر قرائت شد)
ماده واحده-بآقای دکتر مصدق نخستوزیر اختیار داده میشود که از تاریخ تصویب این قانون تا مدت 6 ماه لوایحی که برای اجرای مواد نهگانه برنامه دولت ضروری است و در جلسه هفتم مردادماه 1331 مجلس شورایملی بشرح ذیل:
1-اصلاح قانون انتخابات مجلس شورایملی و شهرداریها
2-اصلاح امور مالی و تعدیل بودجه بوسیله تقلیل در مخارج و برقراری مالیاتهای مستقیم و در صورت لزوم مالیاتهای غیر مستقیم.
3-اصلاح امور اقتصادی بوسیله افزایش تولید و ایجاد کار و اصلاح قوانین پولی و بانکی.
4-بهرهبرداری از معادن نفت کشور.
5-اصلاح سازمانهای اداری و قوانین استخدام کشوری و قضائی.
6-ایجاد شورای محلی در دهات بمنظور اصلاحات اجتماعی و تأمین مخارج این اصلاحات بوسیله وضع عوارض
7-اصلاح قوانین دادگستری
8-اصلاحات امور فرهنگی و بهداشتی و وسائل ارتباطی
تصویب شده است تهیه نموده و پس از آزمایش آنها را تقدیم مجلسین نمایند و تا موقعی که تکلیف آنها در مجلسین معین نشده لازم الاجراء میباشد.
نایب رئیس-بنابراین اعلام رأی میکنیم بلایحه اختیارات دولت با توجه باصلاحات پیشنهادی که مورد توجه شد آقایانیکه موافقت با اختیارات دولت دارند قیام خواهند کرد(چند نفر از نمایندگان با ورقه رأی بگیرید قسمت مالی هم دارد)
نایب رئیس-لازم نیست اختیارات یک لایحه اعمی است احتیاج بورقه نیست آقایانیکه موافقت دارند قیام بفرمایند(اکثر برخاستند)تصویب شد. (در این موقع تماشاچیان کف زدند)تظاهرات لازم نیست.
پس از پیروزی قیام،ملکه مادر و اشرف-که دخالتهای مستقیم آنان در این ماجراهای خونین به رسوائی کشیده بود-تبعید شدند و دفاتر ویژه شاهپورها،تعطیل شد.اما سایر عوامل خیانت پیشه و توطئهگران و دشمنان نهضت بر جای ماندند و صاحب مقام و مسئولیت شدند و توانستند ظرف مدت کوتاهی،ضمن ایجاد اختلاف و دو دستگی در صفوف متحد مردم و مسئولین،از همان روز نخست پیروزی،مقدمات اجرا و انجام کودتای ننگین مرداد سال بعد را فراهم آورند،واقعه تلخی که آثار آن تا مدتها در جامعه باقی ماند و حکومت کرد.در واقع مصدق آخرین نخستوزیری بود که با رأی تمایل مجلس،نخستوزیر شد.
(تصویرتصویر) نامهء آیت اللّه کاشانی به دکتر مصدق چند روز پس از واقعهء سی تیر
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 39)
--------------------------------------------------------------------------------
پاسخ دکتر مصدق به نامه آقای کاشانی تاریخ ششم مرداد 31
(تصویرتصویر) براثر تلاش نمایندگان و درخواستهای مردم،لایحه پیشنهادی دولت مبنی بر اجازه تعقیب قوام السلطنه به مناسبت وقایع 26 تا 31 تیرماه(در واقع بجای مصوبه مجلس که به مصادره اموال هم اشاره داشت)را تصویب کرد(سیزدهم آبان)پس از تصویب این لایحه،قوام که پیشنهاد پناهندگی و حمایت آمریکا را به هر دلیل نپذیرفته بود،در منزل خودش دوبار از سوی دادسرای تهران بازجویی شد.این پرونده خیلی سریع بسته شد و بسیار هم مبهم و بالاخره قوام این نخستوزیر 4 روزه در دست در سی تیر سه سال بعد(1334) درگذشت.فاعتبروا یا اولی الابصار.
موضوع و بهانه این نوشتار،نهضت ملی سی تیر بود و شاید در روزهایی دیگر،این فرصت برای پرداختن به حوادث کودتای ننگین مرداد سال بعد فراهم آید آن هم برای یافتن پاسخ به این سؤال،که چرا ملت مسلمانی که کفنپوش و دست خالی حماسه سی تیر را رقم زد، نتوانست از وقوع کودتای سیاه و امپریالیستی 28 مرداد جلوگیری کند؟ آیا این کودتا قابل اجتناب نمود؟اما در اینجا تنها به علل شکلگیری اختلافات،میان رهبران برجسته نهضت اشاره میشود:
1-عدم تعقیب و مجازات عاملین و مسببین جنایات سی تیر
2-بیتوجهی و بیاعتنایی به خواست مردم شهید داده در اصلاح سیستمهای غلط و حذف چهرههای مزدور و منافق(انتظار تشکیل محاکم انقلابی برای مجازات قوام و سایر جنایتکاران)59
3-انتصابات انجام شده پس از سی تیر توسط نخستوزیر و کابینه(از جمله:سرلشکر وثوق،مشاور نظامی قوام و رئیس ژاندارمری -دکتر اخوی وزیر اقتصاد،نصرت ا...امینی شهردار تهران و...)
4-انتخابات هیئت رئیسه مجلس رئیس از برکناری رئیس قبلی(امامی)
5-نامه مأیوسکننده مصدق به آیت ا...کاشانی در ششم مرداد و درخواست عدم دخالت در امور
6-قوانین مصوب(براساس لایحه تفویض اختیار به نخست وزیر)از جمله قانون امنیت اجتماعی،قانون منع مشروبات الکلی و...
7-عدم موافقت دولت با برگزاری کنگره بینالملل اسلامی (که قرار بود به ابتکار و مسئولیت آقای کاشانی برگزار گردد)
8-انحلال مجلس شورای ملی،علیرغم آن نقش تعیین کنندهاش در حوادث 30 تیر
9-عدم توجه به هشدارهای مکرر دوستان قدیمی که وقوع این حوادث را پیشبینی میکردند.
برای تکمیل این نوشتار باید اضافه کنم که به غیر از عوامل فوق الذکر،تحلیل و شناخع مسائلی که به سردی و تیرگی روابط جبهه متحد مسئولین مذهبی و ملی و حتی رنجش بخشی از دوستان و یاران مبارز و همراه دکتر مصدق انجامید و عمدتا ریشه در وقایع بعد از سی تیر دارد.قبل از پرداختن به علل انحراف نهضت با وقوع کودتای سیاه، ضروری است.60
این نوشتار با محورهای بعدی نیز میتوانست تکمیلتر شود (تصویرتصویر)
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 40)
--------------------------------------------------------------------------------
(تصویرتصویر) که به دلیل ضیق وقت و طولانی شدن مطلب،آن را به فرصتی دیگر وامینهیم:
-نقش مطبوعات در حوادث پیش و پس از سی تیر
-حضور گسترده زنان در این قیام
-سی تیر در شهرستانها
-عملکرد رجال و شخصیتهای آن عصر و...
(تصویرتصویر)
پاورقیها:
(1)-گوشه گوشههای این قیام،سرشار از حماسه،رشادت و ایثار ملتی است که با نثار خون خود،نهال آزادی و استقلال را پاس داشتند.مثل پیکر پاک زن شهیدی در زیر تانک، شهامت و شهادت جوان یخفروش خیابان ملت و فداکاری جوانی و غوطهور در خون با انگشتهای لرزان و خون خودش بر سنگفرش خیابان نوشت:«این خون زحتمکشان ایران است،زنده باد دکتر مصدق!»
(2)-سید ابو القاسم کاشانی فرزند آیت اللّه حاج سید مصطفی در کاشان متولد شد.برای ادامهء تحصیل به عتبات عالیات رهسپار گردید و درجهء اجتهاد خود را از میرزای شیرازی و یکی دو نفر دیگر از علمای طراز اول دریافت کرد.
در جنگ بینالملل اول که دولت عثمانی شکست خورد و امپراطوری عثمانی تجزیه گردید،آیت اللّه حاج سید مصطفی کاشانی که مرجع تقلید و از علمای مورد قبول عصر خود بود،به اتفاق بعضی دیگر از مراجع تقلید فتوای جهاد علیه انگلیسیها را صادر نموده و خود همراه فرزندش سید ابو القاسم کاشانی در جنگ با انگلیسیها شرکت نمود. در همان جنگ آیت اللّه حاج سید مصطفی بشهادت رسید؛ملیون بین النهرین(عراق)شکست خوردند.و آقای کاشانی و عدهای دیگر به ایران تبعید گردیدند.
ایشان در پامنار منزل موروثی سکنی گزید،در آذر ماه 1304 در زمرهء نمایندگان مجلس مؤسسان درآمد،پس از آن به امور شرعی مردم پرداخخت تا جنگ دوم جهانی درگرفت.پس از شهریور 1320 همواره علیه انگلیسها تبلیغ مینمود و با مفتی اعظم فلسطین که او هم از مخالفین سرسخت انگلیسیها بود،روابطی حسنه داشت به همین بهانه متهم به همکاری با آلمانها گردید و مورد تعقیب انگلیسیها قرار گرفت.آیت اللّه کاشانی مدتی مخفی شد،ولی انگلیسیها از محل اختفا خبردار شده ایشان را دستگیر نمودند. مدتها زندانی انگلیسها و در تبعید به سر میبرد،ولی به دلیل مقبولیت عمومی در دورهء چهاردهم با آنکه در زندان بود از طرف مردم پایتخت به نمایندگی مجلس انتخاب گردید،پس از خاتمهء جنگ دوم آزاد شد.در دورهء زمامداری قوام السلطنه در سال 1324 علیه قوام و انتخابات فرمایشی به مخالفت برخاست.قوام السلطنه او را به قزوین تبعید نمود و مانع از انتخاب ایشان گردید.پس از سقوط کابینهء قوام السلطنه یعنی در دورهء پانزدهم با معدود نمایندگان مخالف کابینهء هژیر همکاری نزدیک داشت در همین زمان بود که به دکتر مصدق اعتراض و ایراد گرفت که چرا سکوت کرده گوشهنشینی اختیار کرده است.
در کابینهء ساعد که مسئله نفت در پشت پرده جریان داشت،آیت اللّه کاشانی اعلامیهء شدیدی علیه شرکت نفت و انگلیسیها صادر نمود.چند روز بعد از صدور اعلامیهء مزبور وقایع 15 بهمن 1327 دانشگاه روی داد و شبانه ایشان دستگیر در قلعهء فلک الافلاک خرمآباد زندانی و سپس به ترکیه تبعید گردید؛ولی در بیروت که از هواپیما پیاده شد از رفتن به ترکیه امتناع نموده در بیروت بحال تبعید سکنی گزید تا انتخابات دورهء شانزدهم پیش آمد.آیت اللّه کاشانی از تبعیدگاه نیز برای انتخاب نمایندگان اقلیت دورهء پانزدهم و دکتر مصدق تبلیغ و فعالیت مینمود.
در دو نوبتی که انتخابات دورهء شانزدهم جریان پیدا کرد،کاشانی جزو نفرات اول منتخبین تهران بود پس از افتتاح مجلس شانزدهم و تشکیل کابینهء منصور الملک، نخستوزیر تلگرافا از ایشان عذرخواهی نموده،مراجعت به ایران را درخواست کرد.
هنگام ورود کاشانی به تهران از طرف جبههء ملی و اهالی پایتخت تجلیل فوق العادهای به عمل آمد.دکتر مصدق و سایر اعضای جبههء ملی و بعضی نمایندگان دیگر
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 41)
--------------------------------------------------------------------------------
قمانند خسرو قشقائی و غیره در فرودگاه از آیت اللّه کاشانی استقبال نمودند.
آیت اللّه کاشانی در تاریخ یکشنبه 28 خرداد 1329 در جلسهء 36 دورهء شانزدهم در پیامی که به وسیلهء دکتر مصدق قرائت شد،علت توقیف و تبعید خود را توضیح میدهد.اینک متن پیام ایشان به نقل از صورت مشروح مذاکرات:
«رئیس-چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند؛آقای مکی بفرمایید.
مکی-بنده نوبتم را به جناب آقای دکتر مصدق واگذار میکنم.
رئیس-جناب آقای دکتر مصدق.
دکتر مصدق-حضرت آیت اللّه کاشانی پیامی دادهاند(کشاورز صدر-بلندتر بفرمایید)که بنده پیام ایشان را به عرض آقایان محترم میرسانم:بسم اللّه الرحمن الرحیم شانزده ماه پیش از اینجانب را برخلاف حق و قانون بدون تقصیر و محاکمه با وضع فجیعی که حتی در حکومتهای جابر استبدادی هم کمتر سابقه دارد،شبانه تبعید کردند و چون باعث تأثر هر شنونده است نمیخواهم عملیات وحشیانهء مشتی جاسوسان بیگانه را در آن شب شرح دهم.
اگر این ظلم عظیم و ستمکاری بینظیر مبتنی بر علل شخصی بوده و به حقوق ملت ایران بستگی نداشت ابدا درصدد اظهار آن برنمیآمدم،ولی از انجا که تبعید اینجانب مطلقا جنبهء شخصی نداشته و صرفا برای ارعاب مردم و انصراف ملت ایران از مطالبهء حقوق منصوبهء خود و تهیهء مقدمات حکومت استبدادی و خودسری و سلب آزادی که شرح مقدس و قانون اساسی برای عموم ملت ایران شناخته است،بعمل آمده،ناچارم علل تبعید خود را به وسیلهء مجلس شورای ملی بسمع ملت ایران و ملل آزاده جهان برسانم.وقتی که مسئله نفت مطرح شد وظیفهء دینی و ملی خود دانستم که نظر ملت ایران را در باب مظالم شرکت نفت و حقوق منصوبهء ملت ایران در طی اعلامیهای منتشر کنم.و جدا استیفای حقوق از دست رفتهء آنها را بخواهم و مخالف مردم را با هر قرارداد یا عملی که مشعر بر تثبیت و تأیید عقد اکراهی غیر نافذ سنهء 1312 شمسی مطابق با سال 1933 میلادی باشد،اظهار نمایم؛از طرف دیگر چون بیگانگان و عمال داخلی آنها برای تأمین اغراض خائنانه خود محتاج به اقدامات مقدماتی و بزمینه سازیهای خطرناک منجمله تغییر قانونی اساسی بودند و از علاقهء شدید ملت ایران به قانون اساسی و عقاید اینجانب در این باب مطلع بودند،میخواستند بهر بهانهای که باشد این امکان تشکیل مجلس مؤسسان و تغییر قانون اساسی مرا از ایران دور کنند،زیرا مطمئن بودند که با وجود اینجانب در مملکت مشکل است به آسانی بتوان بوسیلهء مجلس ساختگی و بیاساسی که روح ملت ایران هم از آن بیزار و مصنوع دشمنان ملک و ملت است بتوانند قانون اساسی یعنی خونبهای رادمردان و آزادیخواهان ایران را پایمال کنند.
توضیح واضح-نمایندگان محترم مجلس شورای ملی مستحضرند تا زمانی که ملت ایران بتواند آزادانه اظهار عقیده کند،مجلس شورای ملی تحت فشار و شکنجه عمال اجنبی که ناچار لباش دیکتاتوری بر تن کنند،قرار نخواهد گرفت و عرق اسلامیت و ایرانیت نخواکد گذارد که هیچ فردی از افراد این مملکت بضرر ملت خود قدمی بردارد.
به این مناسبت اجانب بهتر و مؤثرترین وسائل پیشرفت شوم خود را در علم کردن یک فرد مطلق العنان میدانند که بدست او مشروطیت دموکراسی را تعطیل و به حقوق که شرع و قانون برای مردم واجب و محترم شناخته پشت پا زده و اغراض فاسدهء خود را بر مردمی که از نعمت آزادی محروم شدهاند،تحمیل نماید.
برای اجتناب از طول کلام خلاصهء مطالبم را در چند جمله بیان میکنیم:
اعلامیههای اینجانب یکی علیه غصب حقوق ملت ایران از طرف شرکت نفت و اعمال دسائس متنوع و رنگارنگ و دیگر علیه تغیر قانون اساسی و خطمشی مستمرهء اینجانب در مبارزه بازور و قلدری و بی اعتنائی به قوانین عمومی مملکت و لجام گسیختگی طبقهء حاکمه و مزدور عقیده و نظریهء اینجانب را بالصراحه روشن شناخته و محلی برای هیچگونه ابهامی باقی نگذارده و مردم ایران را نیات اینجانب مستحضر نموده،ملت ایران عموما و مردم تهران خصوصا که تردیدی در ثبات عقیده و نیات این جانب نداشتهاند، هر وقت فرصت بدست آوردهاند جدا از عقاید این جانب پشتیبانی کرده و در مبارزات اجتماعی تأییدم نمودهاند.
چنانکه خطر نمایندگان مستحضر است،زمانی که در تبعید بسر میبردم با انتخاب یکبار به نمایندگی سنا دو بار به نمایندگی مجلس شورای ملی و هم با تظاهر و تمایلی که در ورود اینجانب به تهران از خود ابراز کردند،نشان دادند،که زبان اینجانب زبان ملت ایران است و آنچه گفته و نوشتهام و هر عمل اجتماعی که بدان اقدام کردهام به نمایندگی آنها و به تبعیت از افکار و عقاید آنها است.
اکنون نیز بنا به تکلیف دینی و ملی و وظیفهء اجتماعی بار دیگر به وسیلهء مجلس شورای ملی عقاید ملت ایران را در چند جمله به سمع عالمین میرسانم.
اولا-نفت ایران متعلق به ملت ایران است و بهر ترتیبی که بخواهد نسبت به آن رفتار میکند و قرارداد غیر قانونی که به اکراه و اجبار تحمیل شود،هیچ نوع ارزش قضائی ندارد و نمیتواند ملت ایران را از حقوق مسلمهء خود محروم کند.
ثانیا-مجازات کسانی را که برخلاف قانون و عدالت و بدون هیچ گناه باعث تبعید اینجانب و کسانیکه با کشتن فخر آرائی مانع کشف دسیسهء خائنین و ستمکاران شده با رعایت مقررات قوانین عمومی تحتنظر و مراقبت عدهای از وکلای محترم مجلس خواستارم.
ثالثا-ملت ایران مشروطیت را با خون خود گرفته و زیربار استبداد و دیکتاتوری نمیرود و البته با خون خود هم از آن دفاع خواهد کرد.
رابعا-مجلس مؤسسان با کیفیتی که همه از جریان انتخابات آن مبسوقند که چگونه بازور سرنیزه صورت گرفته اعتبار و اثری ندارد.
و السلام علی من اتبع الهدی.
سید ابو القاسم کاشانی
روزنامهء معروف لوموند چاپ پاریس در آن زمان دربارهء آیت اللّه کاشانی چنین مینویسد:
«تام آیت اللّه کاشانی پیشوای سیاسی و مذهبی ایران امروز نه تنها در ممالک اسلامی بلکه در تمام دنیا مشهور شدو هرکس که کمی وارد در سیاست جهان باشد، این نام را شنیده است؛ولی خیلی پیش از اینها،یعنی ایامی که نام کاشانی به گوش کسی نخورده بود،انتلیجنس سرویس و وزارت خارجهء انگلیس میدانستند که این مرد مقتدر روزی بلای جان آنها خواهد شد.»
در پروندههای انتلیجنس سرویس(ادارهء جاسوسی انگلیسی)و فورین آفیس وزارت خارجهء انگلیس راجع به پیشوای بزرگ مذهبی ایران چنین نوشتهاند:«آیت اللّه کاشانی،قائد مذهبی ایران،که از اخلاف پیغمبر اسلام است،در سال 1889 در کاشانی بدنیا آمده است.پدرش«حاج سید مصطفی»هم از پیشوایان مذهبی بود که علیه سیاست دولت اعیلحضرت پادشاه انگلستان مبارزه میکرد و در نتیجهء این مبارزه بقتل رسید.
این قتل اولین عامل مؤثر در حیات سیاسی کاشانی بود که او را کمکم یک محرک و مبلغ خطرناک و آشتیناپذیر با انگلستان نمود.این عنصر ترسناک و غیر قابل تطمیع فعالیتهای خود را در عراق و سوریه و لبنان و ایران توسعه داد.در سال 1940 با مفتی اعظم فلسطین و آلمانها تشریک مساعی نمود و در نتیجهء این فعالیتها در سال 1941 در تهران دستگیر گردید.»
در سال 1945 با آنکه تبعیدی و در خارج از ایران بود،بقدری محبوبیت داشت که از تهران به نمایندگی مجلس انتخاب گردید.به تهران برگشت و پس از یک توقیف دیگر مجددا انتخاب شد،ولی هرگز در جلسات مجلس شرکت نکرد.
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 42)
--------------------------------------------------------------------------------
(3)-رئیس جمهور وقت هند در این باره میگوید:«ملی شدن نفت ایران،فصلی از بیداری ملل آسیاست.»
(4)-رزمآرا نخستوزیر نشانده وقت در مجلس گفته بود:«ایرانی عرضه لولهنگ ساختن را ندارد،چطور میتواند نفت را اداره کند.»
(5)-به شهادت اسناد مکتوب نه تنها شاه و وابستگان به او و دربار و عوامل شناخته و ناشناخته انگلیس با این خواست و تقاضای مردم مخالف بودند،بلکه بسیاری از صاحبان جراید و مرتبطین با حزب توده نیز-که در آن ایام فعالیتهای گستردهای داشت-علیرغم شعارهای ضد امپریالیستی،رسما در مقابل اقدامات نمایندگان نهضت ملی در مجلس و دکتر مصدق موضعگیری مخالف داشتند.
(6)-کتاب«تحلیلی از مبارزات ملت ایران...»-مقدمه صفحه 7.
(7)-استیضاح کابینه حکیمی در مجلس پانزدهم بر سر مسائل نفت،نمونه کاملی از وقوف مردم ایران به حقوق طبیعی خود بود و ملت ایران با پشتیبانی صمیمانه از نمایندگان اقلیت در این دوره،در واقع دست رد به سینه کمپانی گذاشت.
(8)-افشاگریها در داخل و خارج کشور در خصوص قرارداد مذکور،آن را در ایران و دنیا بیاعتبار و رسوا ساخت،اطلاعیه شدیداللحن آقای کاشانی علیه شرکت نفت انگلیس و ارائه و تقدیم طرح الغاء از سوی تعدادی از نمایندگان به مجلس،شرایط را برای لغو امتیاز فراهم آورده بود.در چنین وضعیت بحرانی برای امپریالیسم،آنها با کمک آبادی خود و به منظور تغییر شرایط،حادثه 15 بهمن دانشگاه(تیراندازی به شاه)را تدارک دیدند.در این توطئه چه شاه کشته میشد چه نجات پیدا میکرد،منافع انگلیس تأمین بود. مطابق اسناد و قرائن موجود،رزمآرا-رئیس ستاد ارتش-زمام امور را بدست میگرفت و شرایط را برای آنها مهیا میکرد،چنین نشد اما شاه و دربار و...از این حادثه سوء استفاده کرده به سرکوب آزادیخواهان پرداختند.آیت ا...کاشانی با وضعیت اهانتآمیزی شبانه دستگیر و بعد به لبنان تبعید شد.حزب توده غیر قانونی اعلام،بسیاری از جراید توقیف و مجلس فرمایش مؤسسان تشکیل و قانون اساسی را به نفع شاه تغییر داد.
(9)-حسین مکی در جلد دوم کتاب سیاه خود آورده است:«مخصوصا در مجلس نمایندگانی نظیر مهندس رضوی،عباس اسکندری،غلامحسین رحیمیان و حائریزاده مطالبی دربارهء تعدّیات شرکت نفت گفته بودند.بعلاوه نگارنده نیز طرح الغای قرارداد امتیازی شرکت نفت انگلیس و ایران را تهیه و به امضای یازده نفر رسانیده بود و فقط چهار امضای دیگر لازم داشت تا قابل طرح در جلسهء علنی باشد که مصادف با واقعهء 15 بهمن دانشگاه گردید.این واقعه تمام جریانات مملکتی را تحت الشعاع خود قرارداد و ناگهان اختناق و حکومت پلیسی شدیدی حکمفرما شد.آیت اللّه کاشانی که در خارج از مجلس علمدار مبارزه با انگلیسیها و شرکت نفت بود با وضع فجیعی دستگیر و زندانی و به لبنان تبعید گردید.حکومت نظامی تسمه از گردهء همه کشیده،بیش از صد روزنامه و مجله توقیف گردید.حائریزاده و من دربارهء بیقانونیها و توقیف آیت اللّه کاشانی و توقیف جراید،دولت ساعد را استیضاح کردیم ولی برخلاف اصل مسلم قانون اساسی،دولت از دادن پاسخ مدتها طفره رفت و برای جواب حاضر نشد.
(10)-بخشهایی از:
لایحه الحاقی گلشائین-گس که بمجلس شورای ملی دوره پانزدهم ارائه گردید بتاریخ 26 تیرماه 1328
مجلس شورای ملی
در اجرای قانون سیام مهرماه 1326 و در نتیجه مذاکرات مفصلی که در ظرف ماه اخیر بین دولت شاهنشاهی و شرکت نفت انگلیس و ایران بعمل آمده و موافقتهایی نسبت به تغییرات بعضی از مواد امتیازنامه بین دولت شاهنشاهی و شرکت مزبور حاصل گردیده و اینک متن موافقتنامه که بصورت قرارداد الحاقی ضمیمه قرارداد اصلی خواهد بود بضمیمه ماده واحده زیر بقید یک فوریت برای تصویب تقدیم مجلس شورای ملی میگردد:
ماده واحده-مجلس شورای ملی قرارداد الحاقی را که مشتمل بر یازده ماده است و جزء قانون اعطاء امتیاز نفت بشرکت نفت ایران و انگلیس محدود میباشد تصویب و بدولت اجازه مبادله آنرا میدهد.
نخستوزیر
محمد ساعد
وزیر دارائی گلشائیان
قرارداد الحاقی بین دولت شاهنشاهی ایران و کمپانی نفت انگلیس و ایران محدود تهران،مورخه 7 ژوئیه 1949 تیرماه 1328
نظر بقرارداد(که در این قرارداد،قرارداد اصلی نامیده میشود)منعقده در تاریخ 29 آوریل 1933 بین دولت شاهنشاهی ایران از یک طرف و کمپانی نفت انگلیس و ایران محدود از طرف دیگر که بموجب آن امتیازی برای تنظیم روابط بین طرفین مذکور در فوق برقرار گردیده است و نظر باینکه متعاقب مذاکرت کامل و دوستانه دولت و کمپانی موافقت نمودهاند که بملاحظه تغییراتی که در نتیجه جنگ جهانی 1939-1945 در اوضاع اقتصادی حادث شده مزایای مالی که طبق قرارداد اصلی بدولت تعلق میگیرد بایستی به میزان و بترتیب آتی الذکر افزایش یابد.
این قرارداد قرارداد الحاقی است و جزء لاینفک قرارداد اصلی محسوب میشود.برای سال مسیحی که به 31 دسامبر 1948 منتهی گردیده و از آن به بعد میزان حق الامتیاز سالیانه بموجب جزء I) -الف)ماده 10 قرارداد اصلی بدولت تعلق میگیرد از چهار شلینگ برای هر تن نفتی که برای مصرف داخلی در ایران بفروش برسد و یاز از ایران صادر شود ترقی داده خواهد شد.
در اجرای تغییر مقرر در بند الف ماده 3 این قرارداد بطور عطف بماسبق که شامل سال مسیحی منتهی به 31 دسامبر 1948 میگردد و با منظور داشتن مقررات جزء V) -الف) ماده 10 قرارداد اصلی کمپانی در ظرف 30 روز از تاریخ اجرای این قرارداد سه میلیون و شصت و چهار هزار و پنجاه و نه لیره استرلینگ(459،346،3 لیره استرلینگ)بدولت خواهد پرداخت.
چنانچه بابت هر دوره مالی که برای آن حسابهای کمپانی نفت انگلیس و ایران محدود(از تاریخ دوره مالی منتهی به 31 دسامبر 1948 به بعد)تنظیم شده جمع مبلغی که کمپانی باید طبق بند الف ماده 4 قرارداد فعلی و جزء I) -ب)ماده 10 قرارداد اصلی بدولت بپردازد احیانا از چهار میلیون لیره استرلینگ(000,000,4 لیره استرلینگ)را بدولت خواهد پرداخت.
معهذا مقرر است که چنانکه در طی یک از دورههای مالی مذکور کمپانی بر اثر حوادثی که خارج از اختیار او باشد نتواند نفت از ایران صادر نماید از میزان مبلغی که کمپانی باید بابت چنین دوره طبق مقررات سابق الذکر جزء(ب فرعی)قرارداد فعلی بدولت بپردازد مبلغی کسر گردد که نسبت آن با میزان مبلغ سابق الذکر همان نسبتی را دارا باشد که بین مدت این تعطیل و دوره مالی مذکور وجود دارد.
هرگاه موقعی یکی از طرفین تصور نماید که قیمتهای رومانی و یا قیمتهای خلیج مکزیک دیگر مبنای مناسبی برای تعیین«قیمتهای اساسی»نمیباشد قیمتهای اساسی با توافق طرفین و در صورت عدم توافق طبق ماده 22 از طریق حکمیت تعیین خواهد شد«قیمتهای اساسی»که باین نحو تعیین میگردد بوسیله موافقتی که با تبادل نامه بین دولت(که صلاحیت لازم برای موافقت مزبور دارد)و کمپانی بعمل خواهد آمد برای طرفین لازم الرعایه خواهد بود.
ب-از تاریخ اول ژوئن 1949 بهائی که کمپانی بنزین و نفت و مازوت محصول نفت ایران را بمصرفکنندگان غیر از دولت برای مصرف داخلی ایران خواهد فروخت عبارت
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 43)
--------------------------------------------------------------------------------
قخواهد بود از«قیمتهای اساسی»با کسر بیست و پنج درصد(25 درصد)بحای کسر ده درصد(10 درصد)که در بند(ب)ماده 19 قرارداد اساسی پیشبینی شده است.
ماده 9-در مقابل پرداخت مبالغ مزبور از طرف کمپانی موافقت مینماید که کلیه تعهداتی که یکی از آها تا تاریخ 31 دسامبر 1948نسبت به دیگر در مورد بند I) -الف)و بند I) ب)ماده 10 و نسبت به ماده 11 قرارداد اصلی و همچنین آنچه مربوط به«ذخیره عمومی»میباشد کاملا انجام یافته است.
ماده 10-با رعایت مقررات این قرارداد مقررات قرارداد اصلی در کمال قوت و اعتبار خود باقی خواهد ماند.
ماده 11-این قرارداد بعد از تصویب مجلس شورای ملی و از تاریخ صحه ملوکانه به مواقع اجراء گذاشته خواهد شد دولت متعهد میشود که این قرارداد را هر چه زودتر ممکن شود برای تصویب مجلس شورای ملی تقدیم دارد.
تهران به تاریخ 17 ژوئیه 1949-26 تیرماه 1328
(11)-حسین مکی در جلد اول کتاب سیاه در این باره مینویسد:«علت اینکه وقت،این قرارداد را در آخرین روزهای عمر دورهء تقنینه تقدیم کرده این بود که تصویب آن از طرف نمایندگان در گرو انتخاب دورهء شانزدهم نمانیدگان نگاهداشته تا هریک از نمایندگان بدان رأی مثبت دهند در دورهء بعد انتخاب شوندو اگر رأی منفی دهند از انتخاب آنها جلوگیری نمایند.»
(12)-دکتر مصدق-دکتر شایگان-دکتر بقایی-حسین مکی-نریمان-الهیار صالح-حائریزاده و عبد الغدیر آزاد.
(13)-به ضمیمه توجه شود.
(14)-اسامی 18 نفر اعضاء کمیسسیون مخصوص نفت:
رئیس-دکتر مصدق سید ابو الحسن حایریزاده
نایب رئیس اول-میر سید علی بهبهانی اللهیار صالح
نایب رئیس دوم-جواد گنجهای دکتر سید علی شایگان
مخبر-سید حسین مکی جمال امامی
منشی-خسرو قشقائی سرتیبزاده
منشی-دکتر حسن علوی دکتر محمد علی هدایتی
جواد عامری پالیزی
ناصر ذوالفقاری فقیهزاده
دکتر کاسمی
(15)-بخش مختصری از:
قرارداد 1933 موافقت نامهء بین دولت شاهنشاهی ایران و شرکت نفت انگلیس و ایران محدود منعقده در تهران بتاریخ آوریل 1933 مقدمه
به قصد برقرار کردن امتیاز جدیدی بجای امتیازی که در تاریخ 1901 به ویلیام نکس دارسی داده شده بود این امتیاز را دولت ایران اعطاء و کمپانی نفت انگلیس و ایران محدود آنرا قبول مینماید.
روابط طرفین مذکور در فوق در آتیه بر طبق این قرارداد خواهد بود.
مادهء اول
دولت بر طبق مقررات این امتیاز حق الغیر تفحص و استخراج نفت را در حدود حوزهء امتیاز به کمپانی اعطاء میکند و همچنین حق انحصاری تصفیه و هر نوع عملی را در نفتی که خود تحصیل کرده و تهیهء آن برای تجارت خواهد داشت و همچنین دولت در تمام وسعت خاک ایران به کمپانی حق غیر انحصاری حملونقل نفت و تصفیه و هر نوع عملی در آن و تهیهء آن برای تجارت و همچنین فروش آن در ایران و صادر کردن آنرا اعطاء مینماید. مادهء دوم
الف-حدود حوزه امتیاز تا تاریخ 31 دسامبر 1938 عبارت خواهد بود از حوزهای که واقع است در جنوب خط بنفشی که در روی نقشهای که طرفین امضاء کرده و منضم بقرارداد است رسم شده است.
ب-کمپانی باید منتهی تا 31 دسامبر 1938 در حوزه مذکور در فوق یک یا چندین قطعه زمین را بهر شکلی و وسعتی و در هر نقطه که مقتضی میداند انتخاب نماید.
مجموع سطح یک یا چند قطعه که انتخاب شده باشد نباید از یکصد هزار میل مربع انگلیسی(000,100 میل مربع)تجاوز نماید-هر میل ساده مطابق است با یک هزار و ششصد و نه متر. مادهء سوم
کمپانی حق غیر انحصاری ساختن و داشتن لولههای حمل نفت را خواهد داشت.کمپانی در تعیین محل سیر لولههای نفت خود و بکار انداختن آنها مختار است. مادهء چهارم
الف-هر زمین بایر متعلق بدولت که کمپانی برای عملیات خود در ایران لازم و از برای مقاصد عمومی مورد احتیاج دولت نباشد مجانا بکمپانی واگذار خواهد شد،... مادهء ششم
الف-کمپانی مجاز است که بدون تحصیل جواز مخصوصی آنچه را که منحصرا برای مصرف اعضاء و مستخدمین خود لازم دارد وارد نموده و حقوق گمرکی و مالیاتهای معموله حین ورود را بپردازد.
ب-کمپانی بدون تحصیل جواز مخصوص حق خواهد داشت که لوازم و مصالح و آلات طبی و جراحی و ادویه را که برای مریضخانهها و مطبهای خود در ایران لازم دارد وارد نماید و اشیاء و اجناس مذکوره در موقع ورود از تأدیه حقوق گمرکی و هر نوع مالیات و عوارض بدولت و ادارات محلی معاف خواهد بود.
ج-بدون تحصیل هیچگونه جوازی و بدون پرداخت هیچ نوع حقوق گمرکی مالیات و عوارض بدولت و ادارات محلی کمپانی حق خواهد داشت...
(16)-تودههای مردم در اثر درج و انتشار اخبار،تحلیلهای و مقالات آتشین و تندی در روزنامههای مترقی آن ایام(باختر امروز-جبهه آزادی-شاهد...)به هیجان آمده و در
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 44)
--------------------------------------------------------------------------------
قتمامی نقاط کشور خواهان ملی شدن صنعت نفت وتصویب لایحه ارائه شده-که نمایندگان در تصویب آن تردید داشتند-شده بودند.
(17)-به نقل از مشروح مذاکرات جلسه 126-17/11/1329:خاطر آقایان نمایندگان محترم از واقعه ناگوار بروز قتل مرحم مغفور رزمآرا نخستوزیر مطلع شده است یقین دارم تمام آقایان از این عمل زشت که ترور باشد کمال انزجار را دارند.(صحیح است-صحیح است)تأسف و تأثر خود و نمایندگان را درین حادثه اظهار میدارم و از درگاه خداوند میخواهم که روح آن مرحوم را غریق رحمت خود فرماید(انشاء اللّه)
(18)-اگر به روزنامهها و جراید آن ایام(در داخل و خارج کشور)توجه شود،اهمیت وابعاد بینالمللی این حوادث و تحلیل مفسران غرب و شرق،دوست و دشمن،همسایه و دور را به وضوح میتوان دریافت،در این پژوهش دو نکته بسیار بارزتر مینماید،یکی میزان و یا دوری کشورهای همسایه و غیر آن با ملت ایران و دیگری وحشت و اضطراب استعمارگران،متأسفانه فرصت طرح این مسائل بیش از این در این مقاله نیست.
(19)-متن طرح پیشنهادی ارائه شده:
به نام سعادت ملت ایران و به منظور کمک به تأمین صلح جهانی،امضاکنندگان ذیل پیشنهاد مینمائیم که صنعت نفت درسراسر کشور بدون استثناء ملی اعلام شود.یعنی تمام عملیات اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری در دست دولتایران قرار گیرد.دکتر مصدق/دکتر سید علی شایگان/دکتر مظفر بقایی/ابو الحسن حائریزاه/اللهیار صالح/ سید حسین مکی/محمود نریمان/میر سید علی بهبهانی/عبد الرحمن فرامرزی/عباس اسلامی.
(20)-چهره حقیقی مصدق/دکتر حسن آیت،ص 148.
(21)-به شهادت تمامی اسناد مکتوب و کتب تألیفی،آزادمردان و آزادزنان ایرانی در همان حالی که از تنگناهای مالی بشدت در مضیقه و به نان شب خود محتاج بودند با فروختن لوازم منزل و وسایل زندگی محقرانه خود،میلیونها تومان اوراق قرضه ملی را خریداری کردند.
(22)-حزب توده با برپایی تظاهرات غیر قانونی و راه انداختن آشوب و بلوا و غوغاسالاری،مجال اقدامات اصولی را از دولت سلب میکرد و توان نیروهای ملی را در دولت و مجلس برای مقابله با توطئهها و تحریکات انگلیس و عمال آن،تحلیل میبرد و فرصتهای ممناسبی را در اختیار دشمنان قرار میداد.دکتر مصدق در جلسه علنی در تاریخ 17/6/1330 میگوید:«اگر شما بفرمائید که در جاهای مؤثر عمال دولت انگلیس نیستند،هیچ کس از شما این مطلب را قول نمیکند،عمال انگلیس در مجلس،عمال انگلیس در دولت، عمال انگلیس در جامعه،عمال انگلیس در دربار و بالاخره در همه جا وجود دارد.»
(23)-پروفسور رولن دفاع ایران را در ایران دادگاه برعهده داشت و دکتر کریم سنجابی قاضی اختصاصی ایران بود.
(24)-در مورد این شخص باید به کتابهای مفصل رجوع گردد.اجمالا برادر وثوق الدوله عاقد قرارداد ننگین و استعماری 1919،قاتل مجاهدین صدر مشروطیت و قاتل کلنل محمد تقی خان پسیان،منشی مخصوص عین الدوله...بود.
(25)-مجله تایم در یکی از شمارهای اواخر آبان ماه 1330 خود مقالهای دارد تحت عنوان:«جانشین دکتر مصدق کیست؟»که حکایت از تصمیم و فعالیت شدید انگلیسیها در برانداختن دولت مصدق و روی کارآوردن قوام دارد.امری که چندی بعد اتفاق افتاد ولی ملت در روز سیام تیر با تقدیم شهدایی مانع از توفیق شهدایی مانع از توفیق آنها شد اما سال بعد با کودتای سیاه،نقشههای دشمنان ملت عملی گردید!
(26)-حسین مکی در کتاب وقایع سیام تیر(1331)مینویسد:«پس از مسافرت دکتر مصدق به آمریکا،مخالفین با این تصور که فعلا از شش نفر نمایندگان جبهه ملی،سه نفر (الهیار صالح رئیس هیئت مختلط،دکتر بقایی و دکتر شایگان)همراه نخستوزیر هستند و اکنونه سه نفر دیگر(حائریزاده،مکی و نریمان)در مجلس هستند که آنها هم از حضور متین دفتری در هیئت اعزامی،به مصدق معترضند،بهتر است به کار حمله به دولت شوند و برنامه مخالفت و سقوط دولت را فراهم آورند...بنابراین وقایع دانشگاه را بهانه قرار داده و...»
(27)-در همان ایام روزنامه لوپاریزن چاپ فرانسه این خبر را منتشر کرده بود:«..هر چه مراجعت دکتر مصدق(از آمریکا)نزدیکتر میشود،فعالیت مخالفین دولت در تهران توسعه مییابد.بطوری که گفته میشود زمینه برای ساقط کردن دولت در فاصله مراجعت دکتر مصدق تا شروع انتخابات فراهم شده است،کسی که بیشتر از همه برای نخستوزیری، فعالیت میکند قوام السلطنه است ولی تعداد طرفداران جدی او در مجلس فعلا بیش از پانزده نفر نیست»نقل از کتاب وقایع سیام تیر مکی،ص 57.
(28)-فعالیتهای مادر،برادران و خواهران شاه،به ویژه اشرف و خود شاه در مخالفت با مصدق در تمامی دوران زمامداری او،نقل محافل داخلی و خارجی بود و این مخالفتها(به خصوص از سوی اشرف)به جراید نیز کشیده شده بود.
(29)-در جلد چهارم کتاب سیاه/مکی،این گزارش بطور کامل درج گردیده است.
(30)-متن استیضاح:
ریاست محترم مجلس شورای ملی،امضاکنندگان دولت آقای دکتر مصدق را نسبت به مواد زیر استیضاح میکنیم:1-تخلف از قوانین کشور 2-سلب آزادی و امنیت از افراد ملت 3-سوء سیاست اقتصادی 4-عدم مراعات احترام مجلس شورای ملی(جمال امالی-دولتشاهی-سنندجی-تیمورتاش-پالیزی-قاسم فولادوند-غضنفری- پناهی و...)
(31)-در چنین هنگامهای که نمایندگان نهضت ملی در مجلس،در اقلیت شکنندهای قرار داشتند و صفبندیهای انجام گرفته در دور اول رأیگیری برای انتخاب رئیس(بنا به نقل از صورت مشروح مذاکرات جلسه علنی روز یکشنبه 7/4/31-عده حاضر 73 نفر،امام جمعه(دکتر سید حسن امامی،وکیل تحمیلی مهاباد و عضو فرآماسونری)33 رأی، دکتر معظمی 27 رأی،دکتر شایگان 16 رأی)بوضوح وضعیت را تبیین میکرد،متأسفانه باز هم برسیاست مدبرانهای برای دور مردم انتخاب رئیس،توافق شد و این امر(اهمال نمایندگان)مورد اعتراض نخستوزیر نیز قرار گرفت.
(32)-در جلسه دوم مجلس(با ریاست دکتر امامی،امام جمعه تهران)،تلگرافات و طومارهای متعددی از سوی اقشار مختلف مردم سراسر کشور در حمایت از دکتر مصدق،به وسیلهء نمایندگان به مجلس ارائه گردید.گفتهها و تذکرات نمایندگان دال بر تعطیلی عمومی بازار و کارخانهها در بعضی شهرهای مختلف،حکایت از دقتنظر مردم در ممانعت از توطئههای تدارک دیده شده علیه دولت وقت بود.این اسناد در آرشیو مرکز اسناد کتابخانه مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری و...موجوداست.و شکایتهای مکرر دکتر مصدق از اشرف(و دیگر وابستگان شاه)در ملاقاتهای او با شخص شاه و افراد مورد وثوق دربار مؤید این امر است و در این راه چند بار نیز تا مرحله استعفا پیش رفت. شاه خود نیز با مصدق مشکل داشت و اصرار زیادی برای برکناری و عزل او.در دیدار با نمایندگان جبهه ملی نیز ابراز تمایل کرده بود که حکومت دست آنها باشد.اما مصدق نباشد.(به نقل از کتاب«وقایع سیام تیر»مکی/ص 98)
(33)-برای روشنتر شدن اشرف و ملکه مادر در روی کارآمدن قوام و استعفای مصدق به مجموعه مقالاتی که در مجله خواندنیها به قلم علی اصغر امیرانی از شماره 87 سال 31 به بعد نوشته شده(یعنی دوران زمامداری مجدد مصدق)رجوع شود.
(34)-دو هفته قبل از حادثه سی تیر،روزنامه منچستر گاردین نوشت:«...در جریان هفته آینده ما شاهد حوادث مهمی در ایران خواهیم بود...سرنوشت حکومت مصدق هم در همین هفتهها معلوم خواهد شد و پس از آن میتوان گفت سرنوشت ایران چه خواهد شد...»،در همان ایام،بیست روز قبل از واقعه سی تیر روزنامه فرانسوی«پاری پرس»
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 45)
--------------------------------------------------------------------------------
قدر شماره 5 ژوئیه بحث درباره کاندیداهای نخستوزیری نوشت:«انگلیسیها و آمریکاییها بیشتر از همه به قوام السلطنه معتقدند زیرا به عقیده دیپلماتهای انگلیسی پس از سقوط مصدق فقط یک مرد قوی مانند قوام السلطنه میتواند آتش احساسات مردم را فرونشاند و با دول غرب سازش کند...»مطالب این دو روزنامه در همان ایام در جراید کشور منعکس گردید اما مانند اغلب پیشبینیها و تحلیلها در زمان خودش جلب توجه سیاستمداران را نکرد!
(35)-نایب رئیس سنا،نظر سناتورها را اینچنین به شاه منعکس کرد:«برای احتراز از پیشامد هر اختلافنظری در مورد ابراز رأی تمایل در این مورد بخصوص تقاضا میشود مقام سلطنت فرمان ملوکانه را صادر فرمایند و کابینه تشکل و معرفی گردد تا مجلس سنا نظر قطعی خود را پس از دقت در برنامه دولت اعلام دارد».
(36)-متن لایحه مذکور چنین بود:«برای اصلاح امور کشور مدت 6 ماه به آقای دکتر مصدق اختیار داده میشود تا در امور مالی،اقتصادی،پولی و بانکی،سازمانهای اداری، مقررات مختلف استخدامی،قوانین قضایی،ایجاد و اصلاح سازمانهای محلی آنچه لازم و ضروری بدانند اقدام نمایند».
(37)-در برخی از مقالات،تحلیلها و کتابهای چاپ شده درباره قیام سی تیر،برخی مخالفان(و یا حتی دشمنان)مصدق اصرار وی برتصدی وزارت جنگ را یک مانور فرعی برای بهانهگیری و ترک خدمت در بهترین وضعیت دانستهاند و علت اصلی را مخالف ضمنی مجلس هفدهم با تفنیض اختیارات ویژه به او میدانند.ارسنجانی که در دورهء چند روزه نخستوزیری قوام،معاون او محسوب میشد و در کابینههای بعدی به وزارت هم رسید.در یادداشتهای خود مینویسد:«دکتر مصدق چون وضع را در مجلس هفدهم متزلزل دید و با تقاضای اختیارات او مخالفت شد با زرنگی خاصی که از مختصات خود اوست ظاهرا با تشکیل دولت موافقت کرده و بعد موضوع وزارت جنگ را بهانه استعفای خویش قرار داده است تا موضوع عدم رضایت مجلس در مورد اختیارات و مخالفت مجلس سنا لوث شود و عنوان استعفای او وسیلهای برای تحریک احساسات عمومی باشد...»
(38)-ارسنجانی در خاطرات این روز مینویسد:«مصدق تا ساعت دو و نیم بعد از ظهر شرفیاب بود و میگویند ناهار را همان جا صرف کرد...»
(39)-بخشی از متن استعفا که خیلی مختصر تنظیم شده بود به نقل از مجله خواندنیها:«...چون در نتیجه تجربیاتی که در دولت سابق بدست آمده،پیشرفت کار در این موقع حساس ایجاب میکند که دولت آینده را کسی تشکیل دهد که کاملا مورد اعتماد باشد و بتواند منویات شاهانه را اجرا کند،با وضع فعلی ممکن نیست مبارزهای را که ملت ایران شروع کرده پیروزمندانه خاتمه دهد.»
(40)-در بخشهایی از این اطلاعیه آمده بود:«...به همان اندازه که از عوام فریبی در امور سیاسی بیزارم در مسائل مذهبی نیز از ربا و سالوس منزجرم،کسانی که به بهانه مبارزه با افراطیون سرخ،ارتجاع سیاه را تقویت نمودهاند لطمه شدیدی به آزادی واد ساخته زحمات بانیان مشروطیت را از نیم قرن به این طرف بهتر دادهاند من در عین احترام به تعالیم مذهب اسلام،دیانت را از سیاست دور نگه خواهم داشت...وای به حال کسانی که در اقدامات مصلحانه من اخلال نمایند و در راهی که در پیش دارم مانع بتراشند یا نظم عمومی را بر هم زنند اینگونه آشوبگران با شدیدترین عکسالعمل از طرف من روبرو خواهند شد...به عموم اخطار میکنم که دوره عصیان سپری شده روز اطاعت از اوامر و نواهی حکومت فرا رسیده است.کشتیبان را سیاستی دگر پدید آمد.(برگرفته از کتاب قیام ملت مسلمان ایران/دکتر محمود کاشانی)
(41)-صفحات 158 و 159 مدافعات دکتر بقایی در دادگاه تجدیدنظر نظامی در سال 1340 ه.ش
(42)-حسین علاء همان روز پنجشنبه دوبار با ایشان ملاقات داشت.
(43)-مشاور دکتر شایگان،حاج سید جوادی و کریمی نمایندگان منتخب برای ملاقات بودند.
(44)-متن تلگراف:«علحضرتا:مردم ایران را به جرم وطنپرستی و نهتض ضد بیگانه،بعضی از افراد ارتش و مأمورین،پارهپاره میکنند.در سراسر مملکت عده زیادی مردان شرافتمند و غیور به زندان تسلیم شدهاند.چندین نفر مردان ملی را در معابر عمومی شهید کردهاند.تا این ساعت این جریان قانون شکنانه و ناگوار ادامه دارد.مسلم است که این اعمان ناهنجار عواقب وخیم در برخواهد داست.ما نمایندگان ملت با توکل به خداوند و استفاده از کلیه حقوق خود برای دفاع از مردم قیام کردهایم و...(با امضاء 28 نفر نمایندگان نهضت ملی)
(45)-آقای دکتر شروین که ناظر این تماسها و ملاقاتها بود در شماره 1003،27/1/58 امید ایران مینویسد:«در این ایام آیت ا... کاشانی در منزل آقای حسن گرامی(یکی از دامادهایشان)واقع در خیابان گرگان اقامت داشت و بوسیله سربازان مسلح و توپ و تانک محصور بود در همین خلال آقای دکتر علی امینی به ملاقات آیت ا... کاشانی آمده و اظهار کرد که آقای قوام پیغام داده که چون به زودی فرمان نخستوزیری را خواهم گرفت،وزرای مورد اعتمادتان را معرفی فرمائید...عصر همان روز دوباره آقای امینی به دیدار آیت ا... کاشانی آمده و همان پیشنهاد را تکرار میکند...آیت ا...کاشانی با بیان جدیتر گفتند که سخن همان است که گفتهام تا آقای دکتر مصدق زنده است هیچکس نباید نخستوزیر باشد.
(46)-متن نامه آقای کاشانی به علاء:«دیروز بعد از شما آقای ارسنجانی از جانب قوام السلطنه آمد و گفت،بشرط سکوت،قوام انتخاب 6 وزیرش را در اختیار من میگذارد. همانطور که حضوری عرض کردم به عرض اعلیحضرت برسانید اگر در بازگشت دولت مصدق تا فردا اقدمام نفرمایند،دهانه تیر انقلاب را با جلوداری شخص خودم متوجه دربار خواهم کرد.در انتظار اقدامات مجدانه شما و السلام»
(47)-روزنامه شاهد ش 708(29/4/31)-روزنامه باختر امروز ش 866(29/4/31).
(48)-از متن اعلامیه مجمع مسلمانان مجاهد،روزنامه شاهد 28 تیر 1331.
(49)-مصاحبه مفصل آقای کاشانی،روزنامه باختر امروز ش 867 سهشنبه 31/4/1331.
(50)-متن اطلاعیه:«ملت رشید ایران!چون ممکن است در تطعیل فردا که بنا به تقاضای اینجانبان انجام میگیرد،دشمنان ایران بخواهند از ابراز احساسات ملی هموطنان عزیز سوء استفاده نمایند،تمنا داریم با کمال متانت و آرامش بدون تجمع و تظاهر و اجتناب از هرگونه تصادم با مأمورین انتظامی،بار دیگر رشد ملی خود را به جهانیان ثابت فرمایند با توسل به خداوند متعال»انگجی-اخگر-مهندس رضوی-زیرکزاده-شاهپوری-دکتر شایگان-صفاتی-قناتآبادی خسرو قشقایی-محمد حسین قشقایی- کریمی-دکتر معظمی-میلانی-مدرس-مشار-فرزانه-نریمان-مکی.
(51)-این جلسه به ابتکار فرماندار نظامی تشکیل و به استناد اخبار مثلا دریافتی از فعالیتهای تودهایها،نمایندگان نهضت را چنان از«عناصر اخلالگر»و«دشمنان ایران» ترساندند که به صدور اطلاعیه راضی شدند.در واقع این توطئه قوام بود که میخواست در ملیون این توهم شکل گیرد که اگر مردم در روز سی تیر تظاهرات کنند استفاده را تودهایی خواهند بود.
(52)-جراید آن ایام هریک به شرح بخشهایی از حوادث و وقایع این روز پرداختهاند که هر کدام گوشههایی از این نهضت را روشن میسازد.بخشی از وقایع روز سی تیر را خبرنگار پارلمانی روزنامه اطلاعات که آن هنگام در مجلس(بهارستان)حضور داشت از وقایع و حوادث مقابل مجلس گزارش نمود که در شماره 7863 آن روزنامه درج گردیده است.مجله خواندنیها در زیر عنوان«خبرهایی از میدان جنگ تهران»گزارشهایی از وقایع سی تیر را در شماره 95 خود(مورخ شنبه چهارم مردادماه)چاپ کرده است.
در کتاب«شهدای سیام تیر ماه به قلم احمد جعفری علیزاده»تحت عنوان«پرتاژی از میدان جنگ تهران»که بوسیله یکی از افراد سازمان علمی و هنری مرجان از روی موج 570،کلیه مخابرات ستاد ارتش و فرستندههای سیار فرماندار نظامی گرفته شده،گزارشی از وقایع این روز را ضبط کرده است.در این کتاب چگونگی قیام
پیام بهارستان » شماره 61 (صفحه 46)
--------------------------------------------------------------------------------
قدر قم،قزوین،شیراز،اصفهان،کرمانشاه،اهواز،آبادان و...هم آمده است.
روزنامه باختر امروز در شماره 868 و 867(مورخ 31/4)تحت عنوان«تهران در محاصره سرباز و پاسبان»شرح نسبتا کاملتری از وقایع را ثبت کرده و به دلیل حضور مکی و فاطمی(صاحب امتیاز و نویسنده اصلی روزنامه)در متن جریانات و بخصوص وقایع پارلمانی آن روز،حاوی نکات دقیقتر و منحصر به فردی است.
(53)-«...یک افسر ژاندارم بیش از ورود آقایان[عدهای از سران جبهه ملی که در آن هنگام به ملاقات با شاه رفته بودند]اطلاع دارد که در شهر جبهه ملی شایع کردهاند که قوام السلطنه استعفا کرده و دکتر معظمی نخستوزیر شده است و همه جا شعار زنده باد دکتر معظمی شنیده میشود...»یادداشتهای ارسنجانی صص 64 و 67.
(54)-باختر امروز اول مرداد 1331.
(55)-در بخش پایانی این پیام آمده است:«...به فردفرد شما اطمینان میدهم که تا این روح همکاری و همدردی و مبارزه را حفظ کرده و نظم و ترتیب در مبارزه را ملحوظ و منظور دارید توفیق نجات نصیب شما خواهد بود و خواهید توانست دست حریف حیلهگر را کاملا از سرنوشت و مقدرات خود برای همیشه کوتاه نمائید...»
(56)-بخشهایی از رأی دیوان:«دیوان نمیتواند این نظر را قبول کند که قرارداد منعقده میان دولت ایران و شرکت نفت ایران و انگلیس دارای خصوصیات دوگانه است.این قرارداد چیزی بیش از یک قرارداد میان یک دولت و یک شرکت خارجی نیست.دولت انگلیس طرف این قرارداد نمیباشد.هیچ قرارداد ضمنی بین دولت ایران و دولت انگلستان وجود ندارد...دولت ایران راجع به امتیاز جدید هیچ تعهدی و هیچ قولی به انگلستان نداد و صرف اینکه قرارداد امتیاز به اطلاع شورای(سازمان ملل)رسید و در دستور کار شورا ثبت شد،ماهیت آن را عوض نمیکند و آن را تبدیل به عهدنامهای که دولت ایران را در صورت توافق در مقابل دیوان نسبت به دولت انگلستان ملزم بدارد،نمیکند.»
(57)-متن اعلامیه آقای کاشانی:«پس از اسلام به عموم برادران عزیز دینی و ملت رشید و پرافتخار ایران،اکنون که دادگاه بینالمللی لاهه با توجه به فعالیت ایران علیه شکایت دولت استعماری انگلستان با تصدیق عدم صلاحیت خود،رأی داده است،لازم نمیدانم از عموم برادران عزیز تقاضا نمایم که امشب بشکرانه این موفقیت که به عنایت پروردگار و استعانت بینظیر شما به دست آمده،جشن عمومی برقرار نمایند.»
(58)-مجلس روز دوشنبه،ضمن تصویب قیام سی تیر به عنوان قیام مقدس ملی،قوام را مفسد فی الارض شناخت و قانون تعقیب و مجازات و مصادره اموال قوام را تصویب کرد.
(59)-این موضوع هم در بیانیهای که آقای کاشانی برای تشکیل مجلس ترحیم شهدای قیام صادر گردید به صراحت اشاره شد و هم در قطعنامه پایانی همین مجلس ترحیم به این بیان منعکس شد:ملت ایران تقاضا دارد هر چه زودتر محکمه انقلابی تشکیل و نمایندگان ملت و اصناف و پیشهوران،حکام و قضات آن محکمه باشند و کلیه مجرمین در این محکمه،محکوم و به دار آویخته شوند.فردای سی تیر برخی روزنامهها از جمله روزنامه شاهد با حروف درشت اعدام قوام السلطنهها،ارسنجانیها،اسکندریها را خواستار شده بودند.
(60)-دکتر فاطمی در 6/2/32 در جمع خبرنگاران به مناسبت آغاز سومین سال زمامداری دکتر مصدق«...دو سال پر حادثهای بود،دو سالی که حتی یک ساعت و یک روز دولت مصدق از تحریکات و کارشکنیها و خرابکاریهای سیاستی که نیم قرن است ملت محروم ما را غارت کرده،ایمن نبود...»
منابع:
1-مجله خواندنیها،سال 1330 و 1331.
2-چهره حقیقی مصدق السلطنه و یادداشتهای سیاسی حسن ارسنجانی/حسن آیت.-قم:جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،دفتر انتشارات اسلامی،1360.
3-یادداشتهای سیاسی/حسن ارسنجانی/-تهران:هیرمند،1366.
4-اسنادی از قیام سی تیر 1331/تهیه و تنظیم مرکز اسناد ریاست جمهوری؛به کوشش روح ا... بهرامی.-تهران:وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،سازمان چاپ و انتشارات، 1382.
5-مرداد خاموش،خرداد خودجوش؛[مصدق،خاتمی و تاریخ]/بهرامی افراسیابی.-تهران:بهرام افراسیابی،1379.
6-تحلیلی از مبارزات ملت ایران به رهبری دکتر مصدق:ملی شدن صنعت نفت،حماسه قیام ملی سی تیر حکومت دکتر مصدق-تهران:جبهه ملی ایران،حزب ایران،[1357].
7-سالهای بحران:خاطرات روزانه محمد ناصر صولت قشقائی از فروردین 1329 تا آذر 1332/به تصحیح و کوشش موسسه خدمات فرهنگی رسا.-تهران:خدمات فرهنگی رسا،1321.
8-قیام ملت مسلمان ایران 30 تیر 1331/از محمود کاشانی.-[بیجا]:خوشه،1359.
9-وقایع سیام تیر 1331/تألیف حسین مکی.تهران:انتشارات ایران،1369.
پژوهشگرانبرای تکمیل اطلاعات خود در این خصوص میتوانند به مقالات ذیل نیز مراجعه نمایند:
1-امجد،محمد.دربارهء دلیل اصلی استعفای مصدف در واقعهء سیام تیر.سیمرغ(امریکا).1(9/1367)،ش.11(54-57).
2-خامهای،انور.قیام 30 تیر و سه سند محرمانه.ایران فردا.سال 7،ش 54(مرداد 1377):30-31.
3-خامهای،انور،سی تیر،قیام ملت ایران،آدینه.ش 128(مرداد 1377):16.
4-رسولیپور،مرتضی.قیام سی تیر 1331(از زبان حسن گرامی)،تاریخ معاصر ایران،سال 9،ش 43(تابستان 1384):143-152.
5-سالمی،حسن.پنجاهمین سالگرد سیام تیر 1331.تاریخ معاصر ایران.سال 7،ش 62(تابستان 1382):9-25.
6-شاهحسینی،حسین.روایتی از قیام سی تیر.ایران فردا.ش 72(مهر 1375):30-33.
7-طاهباز،سیروس.30 تیر 1331 یک قیام،یک حماسه و یک سرود.کلک،ش 85-88(تیر 1376):231-238.
8-کاتوزیان،همایون.دلیل اصلی استعفای مصدق در واقعه سیام تیر،سیمرغ(لوس آنجلس)-1(9/1367).ش 7:88-94.
9-گلشنی،اسماعیل.خاطرهای از قیام ملی 30 تیر ماه سال 1331 شمسی در رشت.گیلسو.ش 1(بهار 1372):125-133.
10-میرزاده،وحید.30 تیر،روز ایستادگی ملت،ایران فردا،سال 7،ش 54(مرداد 1377):ص 27-29.
پایان مقاله