بازخواني نقش آمريكا و رژيم صهيونيستي در تشكيل ساواك

در 23 اسفند سال 1335 خورشيدي نمايندگان مجلس به اصطلاح ملي كه بر اساس كارويژه ذاتي خود وظيفه اي جز دفاع از حقوق ملت بر عهده آن گذاشته نشده بود قانوني را به تصويب رساندند كه منجر به تشكيل جلادخانه ساواك شد. براي اين سازمان كه با نظارت مستقيم سرويسهاي اطلاعاتي آمريكا و اسرائيل تشكيل شده بود وظيفه اي جز كشتار ملت اساساٌ تعريف نشده بود.
دخالتهاي  بيگانگان به ويژه آمريكا در امور داخلي كشورمان بيش از هر زمان ديگر در دوراني متجلي گشت كه ايالات متحده اقدامات گسترده اي را بر عليه خواست و مطالبه ملت  ايران در دوران انقلاب اسلامي اسلامي صورت داد. در اين مقاله به تشكيل سازمان امنيت و اطلاعات كشور كه به اختصار به سازمان ساواك مشهور شده بود به عنوان نمود يكي از آشكارترين اقدامات مداخله گرانه امريكا در امور داخلي ايران خواهيم پرداخت.
آمريكا از جنبش هاي ملي ايران به ويژه از جنبش هاي دوران حكومت دكترمصدق و ملي شدن صنعت نفت تجربه تلخي داشت , پس از كودتا28ي مرداد  به تدريج آمريكايي ها تعريفي دقيقي از امنيت ملي در ايران صورت دادند و  تلاش خود را براي تقويت پايه هاي امنيت حكومت پهلوي دوچندان نمودند. در اين زمينه, شاهد شكل گيري ساواك در سال ١٣٣٥ توسط اعضاي سيا هستيم. قانون تشكيل سازمان اطلاعات و امنيت كشور (ساواك ) در اسفند 1335 به تصويب مجلسين شوراي ملي و سنا و سپس به امضاي شاه رسيد. بر اساس ماده اول قانون مذكور هدف از تاسيس ساواك حفاظت از امنيت كشور و جلوگيري از هر گونه توطئه عليه مصالح عمومي كشور بود. ساواك از نظر تشكيلاتي وابسته به نخست وزيري بود و رئيس آن سمت معاونت نخست وزير را داشت و با فرمان شاه منصوب مي شد .[1]
ساواك با طرح و برنامه ريزي مستشاران آمريكايي تاسيس شد و تيمور بختيار كه تا آن زمان رياست فرمانداري نظامي را بر عهده داشت و نزد مستشاران آمريكايي شاغل در اداره دوم ارتش محبوبيت زيادي بدست آورده بود با نظر آمريكايي ها به رياست ساواك منصوب شد .[2] سازماندهي ساواك توسط مستشاران آمريكايي بر اساس سازمان « سيا »[3] انجام گرفته شد با اين تفاوت كه « سيا » تنها وظيفه بررسي اطلاعات خارجي را بر عهده داشت و وظيفه امنيت داخلي آمريكا بر عهده اف . بي . آي[4] بود اما ساواك هم اطلاعات خارجي و هم امنيت داخلي را در حيطه وظيفه و اختيار خود داشت . در حقيقت ساواك از نظر كاركرد تركيبي از وظايف دو سازمان « سيا » و اف . بي . آي را بر عهده داشت .
با تاسيس ساواك فعاليت هاي ضد براندازي و ضد جاسوسي از عهده شهرباني خارج شد و اداره كل سوم ساواك مشمول ضد براندازي و اداره كل هشتم آن مسئول عمليات ضد جاسوسي شد. گردآوري اطلاعات غيرنظامي از كشورهاي همسايه و كشورهاي هدف از عهده ركن دوم ستاد ارتش خارج و به اداره كل دوم ساواك محول شد و اداره كل هفتم ساواك مسئول بررسي اينگونه اطلاعات گردآوري شده قرار گرفت .[5] پس از تاسيس رسمي ساواك باتوجه به خواست آمريكايي ها ساواك و سازمان جاسوسي اسرائيل وارد ارتباط وهمكاري با يكديگر شدند وماموران ساواك را آموزش مي دادند.
تشكيلات ساواك
ساواك داراي تشكيلات وسيعي بود و از سه قسمت زير تشكيل يافته بود :
١ ـ اداره كل يكم : در راس اين اداره رئيس ساواك قرار داشت و شامل بخش هاي كارگزيني , ارتباط و مخابرات , عمليات سري , بخش تشريفات , مشاوران و بازرسان و دبيرخانه بود.
٢ ـ اداره كل دوم : كار اين شعبه كسب اطلاعات در خارج از كشور بود و با ستاد ارتش همكاري داشت .
٣ ـ اداره كل سوم : اين شعبه به كميته شهرت داشت و مسئوليت حفظ امنيت داخلي كشور را به عهده داشت . كميته مركب از نمايندگان ارتش , شهرباني و ژاندارمري بود.
ساواك براي اهداف زير به وجود آمده بود :
الف ) تامين امنيت منافع آمريكا  و رژيم استبدادي شاه و سركوب توده هاي مردم
، اين سركوب نه تنها از طريق كشتار , شكنجه , زندان , تبعيد , احضار و غدغن كردن اجتماعات انجام مي گرفت , بلكه از راه هايي چون خبرچيني , پرونده سازي , دخالت در زندگي شخصي افراد , توطئه چيني , فاشيزه كردن محيط كار و زندگي , نظامي كردن همه شئون , ايجاد سازمان هاي فاشيستي صورت مي گرفت و توسعه مي يافت.
ب ) اشاعه فرهنگ استعماري و سركوب فرهنگ مذهبي و ملي مردم
پخش و اشاعه ي فرهنگ نو استعماري گاه به طور مستقيم از طريق سازمان هاي جاسوسي صورت مي گرفت , مانند انجمن هاي دوستي ايران و آمريكا , ايران و انگليس , سپاهيان صلح , ميسيون هاي مذهبي , كلوپ هاي مختلف , كنفرانس هاي علمي كه بودجه آن از طريق بنيادهاي خصوصي و گاه ازطريق ساواك تامين مي شد. اين سازمان با در دست داشتن راديو , تلويزيون , اداره هنرهاي زيبا , سازمان هدايت جوانان , كاخ جوانان , بنگاه هاي تعاوني روستايي , سازمان هاي دولتي دانشجويي به پخش فرهنگ استعماري مي پرداخت . همكاري ساواك با سازمان هاي جاسوسي بيگانه براي توطئه , خرابكاري , پرونده سازي , تربيت گروه هاي ضدپارتيزاني , اجراي نقشه كودتا بود. همكاري ساواك با پليس در كشورهاي خارجي و روابط با سازمان هاي جاسوسي آن ها به منظور پرونده سازي براي دانشجويان مبارز خارج از كشور و توطئه عليه آنان و سازمان هاي آن ها بود.
پس از بركناري بختيار رياست ساواك بر عهده پاكروان قرار گرفت و حسين فردوست با عنوان قائم مقام ساواك وارد آن سازمان شد. در اين دوره ماموران ساواك توسط يكي از اساتيد سازمان جاسوسي اسرائيل (موساد) تحت آموزش « بازجويي » قرار گرفتند. به نظر سيا، نقش اصلي كه ساواك مي بايد ايفا مي كرد حفظ ثبات كشور بود.[6] رژيم شاه باهدايت و زير نظر آمريكاييها به استفاده از مربيان و متخصصان اسرائيلي اقدام نمودند و اسرائيلي ها هم با استفاده از فرصت به دست آمده، ضمن آموزش نيروهاي ساواك، قسمت اعظم اطلاعات خود را درباره كشورهاي عربي بين ايران و اسرائيل از طريق ساواك به دست مي آوردند.
فردوست در اين خصوص مي گويد:
«هنگامي كه از انگلستان و آمريكا درخواست اسناد ضد براندازي كردم، صلاحشان نبود كه بفرستند و مي خواستند كه ساواك وابسته و متكي به اسرائيل باشد ».
همچنين اشاره ميكند:
«... در آغاز، دو يا سه تيم و هر تيم مركب از حدود ده نفر از ادارات كل عملياتي (دوم، سوم، هشتم) براي آموزش به اسرائيل اعزام شدند. مدت آموزش هر تيم بين يك تا دو سال و نتيجه آموزش، عالي بود».
اسرائيل از آموزش و تجهيز ساواك اهدافي ذيل را پي مي گرفت:
1 ـ آغاز روابط
يكي از مهمترين و اصلي ترين اغراض اسرائيل در امر آموزش و تجهيز امكانات اطلاعاتي كشورهاي گوناگون دست يابي به متحداني تحت سلطه تشكيل پايگاه در نقاط مختلف جهان و برقراري و گسترش روابط رسمي ديپلماتيك است . اگرچه رژيم صهيونيستي با ارسال تجهيزات تكنولوژيك نظامي اطلاعاتي خود به منافع بيشمار مادي دسترسي پيدا مي كند ولي در واقع اغراض خاص ديگري را پيگيري مي كند. صهيونيست ها با وابسته كردن كشورها آن ها را تحت انقياد خود درآورده و سران آنها را وادار به پذيرش روابط رسمي و يا شناسائي رژيم غاصب به عنوان يك كشور در عرصه جهاني مي كنند.
2 ـ تعميم ارتباط اطلاعاتي
يكي از اهداف اساسي اسرائيل ايجاد ارتباط اطلاعاتي و سپس تقويت گسترش آن در ابعاد سياسي فرهنگي و اقتصادي است . ارتباط اطلاعاتي از جايگاه ويژه اي در نزد سران صهيونيستي برخوردار است . امر آموزش و تجهيز نيز سرفصل و آغازگر ارتباط اطلاعاتي اسرائيل با ديگر كشورهاست . اسرائيل تحت پوشش آموزش در بدنه سازمان اطلاعاتي بعضي كشورها نفوذ مي كند و آنگاه با گسترش روابط خود در جنبه هاي مختلف فني و فرهنگي نيز رسوخ مي كند. اين شيوه بارها توسط اسرائيل مورد استفاده قرار گرفته است .
« در ... دهه 1950 و اوايل دهه 1960 تمامي آموزش ساواك به وسيله سازمانهاي اطلاعاتي بين المللي انجام مي شد اما در 1966 (1345 ) ساواك قادر به آموزش پرسنل خود از لحاظ مباني كار اطلاعاتي بود . اگرچه ماموران ساواك اغلب براي آموزش تخصصي به آمريكا، اسرائيل، انگليس، فرانسه و آلمان مي رفتند و مربياني از اين كشورها گهگاه براي آموزش به ايران مي آمدند .[7]
در آن دوران روابط ايران و اسرائيل در سطحي گسترده تر و در قالب ارتباطهاي دوجانبه و سه جانبه ادامه داشت :
« ... بتدريج ساواك در زمينه آموزش به خودكفايي رسيد و اساتيد كافي تربيت شد ولي رابطه با اسرائيل قطع نشد و گاهي از اساتيد اسرائيلي دعوت به عمل مي آمد و گاهي هيئتهاي 5 ـ6 نفره در مواردي كه استاد مربوطه نمي توانست به تهران بيايد به اسرائيل اعزام مي شد. ... » [8]
3 ـ تشكيل سازمان اطلاعاتي مشابه
نيروهاي اطلاعاتي كشوري كه به آموزش و بازسازي سازمان اطلاعاتي و امنيتي كشور ديگر مبادرت مي كند خواسته يا ناخواسته و در درازمدت مي كوشد سازماني مشابه سازمان خود بازسازي و پرورش دهد. براي نمونه در ابتدا آمريكايي ها با تاسيس « سازمان اطلاعات و امنيت كشور » در صدد برآمدند تا سازمان فوق را عينا شبيه سازمان هاي سيا و اف .بي .آي بازسازي كنند و در راستاي اغراض خود مورد استفاده قرار دهند. اسرائيل پس از حضور در صحنه آموزش و تجهيزات ساواك ساختار آن را به گونه اي مشابه سازمان هاي اطلاعاتي خود سامان داد. به عبارت ديگر « سازمان اطلاعات و امنيت كشور » طي يك برنامه ريزي منظم و دقيق به شعبه اي از سازمان هاي جاسوسي اسرائيل تبديل شد.  لذا اسرائيل نيز از فرصت حضور در ايران پهلوي ـ به عنوان يك كشور اسلامي و خصوصا شيعه استفاده كرده از آن به عنوان نيرويي متحد و كارا در پشت سر كشورهاي اسلامي بهره مند مي شد. استخدام نيرو در دوره هاي آموزشي به اسرائيل اختصاص نداشت وكشورهاي ديگر نيزبه بهانه آموزش سعي مي كردند نيروهاي مستعد را شناسايي و سپس آنها را به استخدام سازمان مطبوع خويش درآورند. از جمله مي توان به عملكرد (سيا) در سال هاي اوليه تاسيس ساواك و زمان آموزش توسط كارشناسان آمريكايي در ايران اشاره كرد. سيا در اين دوره مي كوشيد روابط نزديك با ساواك را حفظ كند تا بر فعاليتها و كارآيي ساواك نظارت داشته باشد وبا اين هدف تلاشهايي براي به استخدام درآوردن پرسنل ساواك به عضويت سيا انجام مي شد.
مطالب ارائه شده به خوبي گوياي اهداف ايالات متحده از تاسيس ساواك مي باشد. آمريكايي ها با تاسيس ساواك و در ادامه با هدايت آن به سمت اسرائيل به دنبال تامين منافع خود بودند لهذا  ترتيباتي را ايجاد نمودند تا با  رشد ديكتاتوري محمدرضا پهلوي و حمايتهاي همه جانبه از او به عنوان يكي از مزدوران خود در خاورميانه و  از بين بردن  آزادي مردم ايران توسط رژيم ديكتاتوري و ظالم پهلوي منافع خود رابيش از پيش تثبيت نمايند و در نمونه اي ديگر از تاريخ معاصر ايران بدخواهي و كينه توزي خود به ملت ايران را به اثبات برسانند.

 پي نوشت ها:
________________________________________
[1] - پيترآوري تاريخ معاصر ايران ج 3 ترجمه محمد رفيعي مهرآبادي عطايي چاپ دوم 1371 بخش ضمايم ص 90
[2] - حسين فردوست ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ج 1 تهران انتشارات اطلاعات چاپ اول 1370 صص 417 ـ416 و423
[3] - :C . I . ACentral Intelligence Agency
[4] - Federal Bureau of Investigation
[5] - حسين فردوست ظهور و سقوط سلطنت پهلوي ج 1 تهران انتشارات اطلاعات چاپ اول 1370 ص 494
[6] - كريستين دلانوآ ساواك ترجمه عبدالحسين نيك شهر طرح نو چاپ اول 1371 ص 222
[7] - سياست خارجي امريكا و شاه بناي دولتي دست نشانده در ايران مارك . ج . گازيوروسكي ; ترجمه : فريدون فاطمي نشر مركز تهران 1371 ص .204
[8] - ظهور و سقوط سلطنت پهلوي موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي ج 1 ص .445