انتخابات مجلس مؤسسان در اسناد وزارت خارجه آمريكا
نظامنامة انتخاب اعضاء و وظايف مجلس مؤسسان بدون فوت وقت اعلام شد. روزنامه ستاره ایران در شمارة مورخ 2 نوامبرش (1925) خواهان اقدام عاجل جهت خاتمة کار دولت موقت و استقرار رژیم جدید «پادشاهي انتخابي با پادشاهي آقاي پهلوي» شد. اموری میافزاید: «ایران (3 نوامبر): نظامنامة ناظر بر انتخابات اعضا، تشکيل و کار مجلس مؤسسان براي تعيين شکل دائمی حکومت را منتشر ميکند. این روزنامه همچنين دستور آقای پهلوی به وزیر داخله مبني بر انتشار و اجراي فوري نظامنامة فوق را به چاپ رساند. طبق نظامنامة مزبور انتخاب اعضای مجلس مؤسسان به همان شيوة انتخاب نمایندگان مجلس صورت ميگيرد، ولي تعداد نمايندگان هر حوزة انتخابيه در مجلس مؤسسان دو برابر تعداد نمایندگان همان حوزه در مجلس شوراي ملي خواهد بود، و نامزدي نمایندگان مجلس پنجم (مجلس فعلی) براي عضويت در مجلس مؤسسان بلامانع است. شرایط نامزدهاي مجلس مؤسسان و نیز رأيدهندگان همان است که در قانون انتخابات برای نمایندگان و رأیدهندگان پيشبيني شده است. مجلس مؤسسان به محض اینکه دو سوم اعضایش در تهران حاضر شوند، کار خود را با دستور رئیس دولت موقت آغاز خواهد کرد. مجلس مؤسسان پس از تعیین دولت دائم منحل خواهد شد.»
انتخابات مجلس مؤسسان در ماه نوامبر 1925 برگزار شد: «رویدادهای دو هفته گذشته روندی نسبتاً آرام و بيدردسر داشته است. در واقع از ظواهر امر چنين برميآمد كه حتي ميتوان گفت که دورة استثنائاً آرامي بوده است. روزنامهها بیشتر صفحات خود را به اخبار انتخابات مجلس مؤسسان اختصاص دادهاند، ولي اخبار منتشره کلاً ماهیتی مکانيکي دارند و صرفاً پيشرفت و نتایج انتخابات را منعکس میسازند. به طور کلی هیچ خبری از اخبار مهمتر، يعني حال و هواي مردم و افکار عمومی، در این صفحات به چشم نمیخورد. بديهي است کسانی که قدرت را در دست دارند میکوشند تا انتخابات با کمترین تأخیر ممکن انجام شود، درست همانطور که پیشبینی میشود پس از تشکيل مجلس مؤسسان نيز همانها براي تسريع هر چه بيشتر اقدامات به اعضاي مجلس فشار بياورند تا فرصت را از آنهايي که ميخواهند نقشه پهلوي را نقش بر آب کنند، بگيرند. همانطور که «جنبش ملی» شور و شوقي در مردم نيانگيخته بود، انتخابات مجلس مؤسسان نیز واقعاً علاقهاي در مردم ايجاد نکرد. بسیاری از واجدين حق رأی پای صندوقها حاضر نشدند. جایی که جهل و فقر ریشه دوانده باشد جز این انتظار نیست، ولي در اين مورد خاص بيشتر مردم احساس ميکنند که نتيجه از پيش تعیین شده و همين مزيد بر علت شده است. نتيجة شمارش آراء حوزه انتخابيه تهران تازه دارد اعلام ميشود. در میان نامزدهايي که بيشترين رأي را آوردهاند اسامي کساني به چشم میخورد که در داخل و خارج از مجلس از حامیان جدی «جنبش ملی» بودند. پیشبینی میشود که بسیاری از وکلای مجلس کنونی به مجلس مؤسسان راه یابند. در کل، به تدريج دارد روشن ميشود که منتخبین اين مجلس معرّفِ طبقة جديدي در عرصه سياست ايران هستند، و اينکه پهلوي و جنبش او دارند از عناصري استفاده ميكنند كه تاكنون نفوذ چنداني در جامعه نداشتند، که شايد بتوان گفت احتمالاً سياستمداراني پرانرژيتر هستند، ولي نسبت به کساني که مردم ايران در حکم طبقه حاکم به آنها عادت کردهاند، شخصيت و اصالت کمتري دارند.» اموری نمونهاي از گزارش روزنامهها را درباره انتخابات در گزارش خود ذکر ميکند: «روزنامة ایران (10 نوامبر): بیانیه آقای پهلوی، رئیس دولت موقت، را منتشر ميکند که تا پایان برگزاری انتخابات مجلس مؤسسان حکومت نظامی اعلام نخواهد شد. روزنامة شفق سرخ (15 نوامبر): انتخابات مجلس مؤسسان در تهران که از 10 آغاز و تا 14 نوامبر ادامه داشت، دیروز بعد از ظهر پایان یافت. کلاً 27501 نفر رأی دادند. (توضيح: این رقم تقريباً یک سوم واجدين حق رأی است.)... روزنامة ستارة ایران (16 نوامبر): اين روزنامه در سرمقالة خود به دلیل حضور پر شور مردم تهران در انتخاب اعضای مجلس مؤسسان به آنها تبریک گفت. شمار آراء حاکی از علاقه وافر مردم به مسئله حاکمیت ملی است... روزهاي 15، 16، 17 و 18 نوامبر: همة روزنامهها گزارشهایي تلگرافی از پيشرفت و نتایج انتخابات مجلس مؤسسان در ايالات مختلف منتشر کردند. لحن این گزارشها به گونهای است که گويي دارند گلهاي سرسبد این مملکت را بر روی امواج شور و اشتیاق مردم ایران به تهران میفرستند!» اموری در گزارش مورخ 4 دسامبرش (1925) مینویسد: «اوضاع ظاهراً آرامی که در آخرین گزارش مطبوعاتي خود به آن اشاره کردم در دو هفته گذشته نیز ادامه داشت. با وجود اين، با نزدیک شدن زمان تشکیل مجلس مؤسسان، جريانهايي که قبلاً هم تا حدودي قابل تشخيص بودند شکل قطعیتری به خود میگیرند... ولي بيش از هر چیز ديگري شاهد انزجار و تنفر روز افزون مردم از شيوة عمل اخير پهلوی هستيم. نارضایتی مردم ولايات مختلف از رفتار خودسرانه، نامعقول و مزوّرانة بسیاری از افسران ارتش و اين احساس روز افزون که پهلوي و ارتشش- که معرّف قدرت سياسي و نظامي اوست- از موقعيت خود براي تأمين هر چه بيشتر منافع شخصيشان استفاده ميکنند، مزيد بر علت شده است. ميزان وفاداري و حمايت زيردستان پهلوي از او معلوم خواهد کرد که چنين احساسي چقدر ممکن است به عاملي تعيينکننده تبديل شود. ولي از آنجا که... ارتش و، از قضا، سرويس اطلاعاتي آن به طور قابل ستايشي سازمان يافتهاند، در حال حاضر اجازه هیچگونه نافرمانی و رقابتي را نخواهند داد... اعلامیههای اخیر او را مشتي دروغ خواندهاند. اگر قبول ميکرديم که نيّتش خير و بيشائبه است، شايد ميشد با اغماض بيشتري به شيوة طراحي «جنبش ملی» و برگزاري انتخابات مجلس مؤسسان نگاه کرد.»
گزارش اموری دربارة افتتاح مجلس مؤسسان توسط رضا [خان] در تاريخ 6 دسامبر 1925 گزارشی کلاسيک است. محل برگزاری جلسه:
تکيه دولت که مجلس مؤسسان جلسات خود را در آن تشکيل داد تالار مدور بسیار بزرگی با دیوارهای آجري و سقفی برزنتي است که شیرهای ایرانی نقاشی شده روی آن خود نمایی میکنند. این مکان یک نسل پیش به دستور ناصرالدین شاه برای اجرای تعزیه ساخته شد. اما چنانکه ميگويند از اين مکان بيشتر براي نمايشهاي سبک غيرمذهبي استفاده ميشد. سکوی بزرگی در مرکز تکیه قرار دارد. اعضای مجلس به شکل نیم دایرهای بزرگ رو به يک سمت سکو مينشستند. مأموران ادارات دولتی نیز سمت دیگر سکو مينشستند. نمايندگان هيأتهاي دیپلماتیک نیز درست بالای سر اعضای مجلس مؤسسان و روبروی آن قسمت از سکو مينشستند که حکم جلوي سکو را داشت. اشخاصي که در این جلسه شرکت داشتند، معرّف طيف وسيعي از اقشار اجتماعی و سیاسی ايران امروز بودند. افسران ارتش، روحانیون و مقامات دولتی نيز در این جلسه شرکت داشتند. در اطراف سکو، علمای معزز يا همان نمایندگان مرتجعترین قشر ایران که پهلوی در پيشبرد جنبش خود مصالحه با آنها را لازم دیده بود، با ریشي انبوه و عمامهاي به سر و عبايي بر تن چهارزانو نشسته بودند. سه رئيسالوزراي سابق، فرمانفرما، سپهسالار اعظم و صمصامالسلطنه به همراه سعدالدوله، صدر اعظم پیشین، به نردههاي سکو تکيه داده و يا روی پلهها نشسته بودند. هر کدامشان بالاي هشتاد سال سن داشتند و در زمان تصديشان اتفاقاتي افتاده بود که حالا بيشتر به تاريخ باستان ميمانست. ملاهاي زيادي در میان اعضای مجلس مؤسسان ديده ميشدند. شیخ محمره که يکسال پيش در حکم زندانی سیاسی از خلیج فارس به تهران منتقل شده بود در لباس عربیاش کاملاً به چشم ميآمد. نزدیک به مرکز سکو تعداد زيادي از ژنرالهای ارتش ایستاده بودند. در يک طرف ديگر سکو همه کارمندان خارجی دولت ایران نشسته بودند که تعداد مستشاران مالي آمريكا از همهشان بيشتر بود. همه کلاه بر سر داشتند. در آخر، وزرای دولت در لباس رسمی رُباندارشان وارد جلسه شدند و کنار میز وسط سکو قرار گرفتند. سپس همگی قیام کردند. در اين هنگام، پهلوی با اونیفورم نظامی و کاملاً تنها وارد تکیه شد. در طول نیم ساعتي که از محل اقامتش راهي تکیه بود توپها با شلیک گلوله آمدن او را به همه خبر داده بودند. او به جایگاهش بر روی سکو رفت و نطق کوتاهی ایراد کرد که به ضمیمه این گزارش ارسال شده است. شايد به دليل وضعيت آکوستيک بد محل و شايد هم به دليل اينکه خودش نميخواست با صداي بلند صحبت کند، حرفهايش را فقط آنهايي شنيدند که نزديک سکو نشسته بودند. پس از اتمام نطق پهلوي، ملاهايي که به منظور تمجيد و تحسينش پايين سکو نشانده بودند به هنگام پايين آمدنش از پلهها شروع به تحسين او کردند تا اينکه پهلوی از تکیه بيرون رفت و اعضای کابینه نیز پس از او از محل خارج شدند. نمایش پهلوی تا حدودي مأيوسکننده بود. تالاری با این عظمت، حضور طيف عظيمي از نمايندگان مردم و آن همه انتظار براي ورود او شايستة پایانی بسیار تماشاييتر و تأثیرگذارتر بود. یک ارکستر نظامی، استقبالی پر شورتر و نطقي طولانيتر براي تکميل اين تصویر مناسبتر بود. اما حضار به تحسین و تشویقی کوتاه و اندک بسنده کردند. فضا به کلي خالی از شور و هیجان بود. ایرانيها این رویداد را نمایشی بيش تلقي نميکردند. پس از خروج پهلوی از تکیه، نمايندگان دیپلماتیک و ساير تماشاچيان ساختمان را ترک کردند و مجلس مؤسسان كار خود را آغاز کرد.