مديريت گام به گام امام تا سرنگوني رژيم ستمشاهي

وقوع انقلاب اسلامی ایران، نقطه عطف و سرآغازی بر روند تاریخ تحولات معاصر ایران و جهان محسوب می شود. این انقلاب در شرایطی ظهور کرد که جهان تحت سلطه نظام دو قطبی و رقابت مناقشه آمیز دو بلوک قرار داشت و کشورهای جهان در کشمکش منازعات ناشی از این ساختار، مقهور قدرت های بزرگ بوده و تلاش می کردند در یکی از دو اردوگاه آمریکا و شوروی سابق پهلو بگیرند، جنبش ها و حرکت های رهایی بخش نیز در هر گوشه از جهان از چپ مارکسیستی گرفته تا ناسیونالیست ها و حتی قیام های مذهبی ترجیحاً به نوعی تحت تأثیر فضای حاکم بوده و پایان خوشی نمی یافتند.
گام اول: دعوت به قیام لله
ورود امام به عرصه فعالیت ها و مبارزات سیاسی، به 15 اردیبهشت 1323 و انتشار پیامی که به «قیام لله» مشهور است، باز می گردد. در این پیام که تاریخی ترین سند مبارزاتی امام محسوب می شود به مشکلات و مصیبت هایی که ملت ایران و شیعیان و مسلمانان جهان با آن مواجهه اند، پرداخته و ضمن انتقاد و افشای اقدامات رضاخان، علما و ملت ایران را به «قیام برای خدا» دعوت کردند. امام با نگاهی هوشمندانه و دقیق از روند تحولات سیاسی، لازمه مواجهه با ستیزه گران با دین و منافع ملی را برپایی قیام دانسته و در فراز پایانی هشدار می دهد که اگر به حق مشروع خود قیام نکنید «به همین زودی بر شما تفرقه زده|ها چنان چیره شوند که از زمان رضاخان روزگارتان سخت تر شود.»
هشدار امام جدی گرفته نشد و کشور و ملت ایران به مدت بیش از سه دهه گرفتار استبداد پهلوی دوم گردید. تصویری که امام در کتاب کشف اسرار و بیانیه سیاسی «قیام لله» ارائه نمود، سرآغاز نهضتی شد که حدود 34 سال بعد در انقلاب شکوهمند اسلامی سال 57 نتیجه داد و حکومت دینی مبتنی بر ولایت فقیه تحقق یافت.
گام دوم: آغاز مبارزه و نهضت
پس از رحلت آیت الله العظمی بروجردی (فروردین 1340) رژیم پهلوی تصور می کرد نیروی روحانیت از نظر مرجعیت سیاسی رو به ضعف نهاده است. از طرفی، حضرت امام خمینی(ره) پس از ارتحال آیت الله العظمی بروجردی و علیرغم استقبال حوزه علمیه و مردم، کوچک ترین قدمی برای مرجعیت خود برنداشت و حتی در مقابل پیشنهادات و اقدامات دوستان خویش در این مسیر سرسختانه مقاومت می کرد. در چنین شرایطی بود که رژیم پهلوی فرصت را مناسب دید و تغییرات ساختاری مورد نظر آمریکا را به سرعت در دستور کار خود قرار داد.
حضرت امام که روند تحولات سیاسی کشور را به دقت تعقیب می کرد، نسبت به تصویب این طرح های آمریکایی واکنش نشان داد و به صورت جدی وارد مبارزه با رژیم شد. مهم ترین این طرح ها عبارت بودند از:
1- لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و موضوع «قسم به کتاب آسمانی به جای قرآن در مراسم تحلیف نمایندگان»
2- رفراندوم برای تصویب اصول شش گانه اصلاحات آمریکایی (انقلاب سفید)
3- لایحه مصونیت مستشاران نظامی آمریکا در ایران (کاپیتولاسیون)
حضرت امام با اعتراض به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی در پاییز سال 1341 مبارزه را به طور جد آغاز نمود. تلاش ایشان با لغو این لایحه به ثمر نشست، اما مدتی نگذشت که این بار اصول شش گانه انقلاب سفید شاه در بهمن سال 41 به رفراندوم گذاشته شد و مبارزه وضعیت جدی تری به خود گرفت. حضرت امام(ره) دست بردار از مبارزه نبود و سال 42 را با عزمی راسخ تر آغاز کرد و در تداوم مبارزه منفی با دربار، در نوروز آن سال اعلام عزای ملی کرد. کشتار طلبه های بی گناه مدرسه فیضیه قم در فروردین سال 42 نیز مانع از ادامه کار حضرت امام(ره) نشد تا اینکه سرانجام ماه محرم فرا رسید و حضرت امام(ره) تمام مراکز مذهبی را به تریبونی برای رسوایی رژیم پهلوی مبدل ساخت.
شاه که حکومت خود را در مهار نهضت، ناتوان و عزم امام و ملت انقلابی را برای سرنگونی رژیم سلطنتی جدی دید، به دنبال سخنرانی حماسی و انقلابی امام در عصر عاشورا (13 خرداد 42)، اقدام به دستگیری امام نمود. خروش علما و مردم در اعتراض به اقدام رژیم، منجر به نهضتی در 15 خرداد 42 و رویارویی رژیم با مردم در شهرهای مختلف به ویژه قم، تهران و ورامین شد. هرچند قیام 15 خرداد به ظاهر ناکام ماند اما به دلیل اهمیت تاریخی آن، بسیاری آن را سرآغاز نهضت اسلامی ملت ایران که به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 57 منجر شد، می دانند.
چند ماه اسارت و محاصره شاید خیلی از افراد را از ادامه مبارزه ناامید می کرد، اما حضرت روح الله همچنان استوار در صحنه مبارزه حاضر بود. این استواری در تداوم مبارزه را می توان در اعتراض تاریخی ایشان به تصویب مخفیانه لایحه کاپیتولاسیون در چهار آبان سال 43 مشاهده نمود که در آن حضرت امام(ره) سخنان خود را پس از نام خدا با آیه استرجاع (انالله و انا الیه راجعون) شروع و اعلام عزای عمومی کرد.
پس از این سخنرانی، امام (ره) اعلامیه ای منتشر کرد و اقدام ننگین و اسارت بار دولت و مجلس را پیرامون تصویب لایحه کاپیتولاسیون افشا و محکوم نمود و آن را «سند بردگی ملت ایران» و «اقرار به مستعمره بودن ایران و ننگین ترین و موهن ترین تصویب نامه غلط دولت های بی حیثیت» نامید.
همین سخنان بود که رژیم را بر آن داشت تا در 13 آبان 43 اقدام به تبعید حضرت امام(ره) نماید در حالی که راه دیگری برای مهار امام باقی نمانده بود.

گام سوم: مدیریت در تبعید
تبعید حضرت امام(ره) پایان کار نبود بلکه آغاز مرحله نوینی از مبارزه بود که این بار رهبر آن از تبعید به مدیریت گام به گام انقلاب مشغول بود. این تبعید در دو مرحله قابل برسی است:
1- در ترکیه و عراق: امام ابتدا به ترکیه و حدود یک سال بعد به عراق تبعید شدند. امام ادامه رسالت انبیای الهی را وظیفه روحانیت می دانست و از هر فرصت و مناسبتی برای تداوم مبارزه و ایجاد آمادگی لازم بهره می جست. برخی از محورهای فعالیت های سیاسی و مبارزاتی امام در دوره تبعید را چنین می توان برشمرد:
- برقراری یک ارتباط مستمر با داخل کشور و جهت دهی انقلابیون
- ساماندهی مبارز انقلابی - اسلامی با تبیین شاخصه های آرمانی اسلام و انقلاب اسلامی
- تبیین مسائل جهان اسلام و تأکید بر استکبارستیزی و مخالفت با صهیونیسم و حمایت از جهاد فلسطین
- تدوین و ارائه اولین مدل نظام سیاسی طراز اول با تهیه و انتشار کتاب «ولایت فقیه و حکومت اسلامی»
- تربیت کادر انقلابی برای حکومت آینده
- روشنگری و افشای خیانت های رژیم پهلوی و دمیدن روح امید و مجاهدت
2- در فرانسه: سال 56 اوج گیری مجدد حرکت انقلابی ملت ایران به رهبری امام بود. این مرحله با شهادت فرزند امام در اول آبان 1356 و خیزش دوباره حوزه های علمیه و قیام پیروان امام آغاز شد. اقدام روحانیت انقلابی در اعتراض به درج مقاله ای توهین آمیز در روزنامه اطلاعات که به شهادت عده ای در 19 دی 56 قم منجر شد، سرآغاز یک قیام زنجیره ای در شهرهای تبریز، جهرم، شیراز، اصفهان، تهران و سایر شهرها شد. آنچه که این حرکت پیوسته را هدایت و فراگیر نمود، مدیریت هوشمندانه امام و اعلامیه ها و سخنرانی های ایشان بود. هر اقدام رژیم حتی جنایت هولناک 17 شهریور به جای بازدارندگی و مهار انقلاب اسلامی، شتاب، عمق و گستره آن را بیشتر می کرد.
فشارها به امام برای پایان دادن به مبارزه و عدم دخالت در امور ایران با پاسخ منفی و قاطع امام روبه رو شد و امام وادار به هجرت شدند. با حذف گزینه کویت، لبنان و سوریه به دلیل دخالت های رژیم پهلوی، فرانسه در 14 مهر، افتخار میزبانی یافت.
با آغاز شمارش معکوس فروپاشی رژیم پهلوی، بسیاری از افراد و گروه ها که در پی سهم خواهی بودند، تلاش کردند تا در پاریس به امام نزدیک شوند. اما با تأکید امام بر ماهیت اسلامی انقلاب و ضرورت وفاداری به اصول و آرمان های اصیل آن، راه نفوذ برخی عناصر فرصت طلب گرفته شد و عناصر منحرف نیز با برخورد قاطع امام روبه رو شدند. حضرت امام در پاریس و قبل از ورود به ایران گروهی را برای ساماندهی به روند مبارزه تا پیروزی انقلاب با عنوان «شورای انقلاب» در دی ماه 1357 تشکیل داد.

گام چهارم: بازگشت از تبعید و مدیریت در صحنه
امام که در این مرحله حساس، بودن در کنار مردم و مدیریت از نزدیک را ترجیح می داد، به رغم مانع تراشی و تهدیدات دشمنان انقلاب، در 12 بهمن ماه 57 وارد کشور شد و اقدامات نهایی را برای تشکیل نظام سیاسی مورد نظر آغاز کرد. امام با بی اعتبار دانستن نخست وزیر شاه و تشکیل دولت موقت انقلاب، استقبال از پیوستن نظامیان به صفوف مردم و جریان انقلاب، تشخیص درست کودتای آمریکایی در 21 بهمن و اقدام به موقع در فراخوان ملت برای حضور در صحنه و خنثی سازی کودتا، انقلابی را در 22 بهمن به پیروزی رساند که به تصریح معظم له: «با تأییدات غیبی الهی پیروز گردید... شک نباید کرد که انقلاب اسلامی ایران از همه انقلاب ها جدا است؛ هم در پیدایش و هم در کیفیت مبارزه و هم در انگیزه انقلاب و قیام و تردید نیست که این یک تحفه الهی و هدیه غیبی بوده که از جانب خداوند منان بر این ملت مظلوم غارت زده عنایت شده است.» (فرازی از وصیت نامه امام راحل)