سرعت گرفتن حرکت انقلاب - نقش ارتش در انقلاب ۱۳۵۷

در پى سرعت گرفتن حرکت انقلابى مردم در سال ۵۶ و افزایش ناآرامى ها در سال ،۵۷ شاه براى بازگرداندن آرامش به کشور مجبور به استفاده از ارتش شد. شاه به دلیل آگاه نبودن از عمق نارضایتى مردم، براین نارضایتى ها دامن زد و حرکت مردم را به استهزا گرفت. به طورى که در مصاحبه مطبوعاتى روز ۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۷ در مورد اوضاع بحرانى ایران گفت: این شورش ها به عقاید بچگانه، احمقانه، عجیب و غیرقابل درک مربوط مى شوند.

با افزایش ناآرامى ها، دولت شریف امامى با پیشنهاد ساواک و اداره دوم ستاد ارتش، در روز ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ در تهران و ۱۱ شهر بزرگ دیگر حکومت نظامى برقرار کرد. بدین ترتیب شهربانى و ژاندارمرى با فرماندهى فرمانداران نظامى که خود زیر نظر وزارت جنگ بود قرار گرفت، در نخستین روز حکومت نظامى ۱۷ شهریور، فاجعه میدان ژاله رخ داد و سبب نفرت و انزجار مردم از نیروهاى مسلح شد.

در آبان ماه ،۱۳۵۷ اعتصاب ها و شورش ها به صورت گسترده اى آغاز شد، براى رفع این مشکل سه راه حل ممکن به نظر مى رسید.

۱ـ تشکیل حکومت از سوى مخالفان و توافق با گروه هاى مخالف براى اصلاح سیستم

۲ ـ راه حل نظامى و برخورد خشونت آمیز با مردم یا انجام کودتا

۳ـ وقوع ناگهانى انقلاب با تبعات پیش بینى نشده

دولت براى آرام کردن اوضاع دست به عزل و نصب هاى جدیدى زد تا شاید بتواند تمام مشکلات را متوجه چند نفر کند و اساس و کلیت دولت را مبرا جلوه دهد.

به همین منظور دولت عده اى از سران نظامى بازنشسته و غیربازنشسته را محاکمه کرد یا مجبور به استعفا کرد. از جمله ارتشبد نصیرى و سرلشگر مزین در بین نظامیان عالى رتبه استعفا کردند و پرونده اى مبنى بر فساد مالى ارتشبد نصیرى و وزیر دارایى دولت شریف امامى مطرح شد. همچنین پرونده هایى بر ضد ارتشبد نصیرى به اتهام زندانى کردن غیرقانونى و دادن دستور شکنجه به دادرسى فرستاده شد.

پس از اعتصاب کارگران و کارمندان پالایشگاه نفت آبادان، نیروهاى مسلح در این پالایشگاه مستقر شدند، حتى در برخى قسمت ها مشغول به کار شدند. در پى اعتصاب کارمندان وزارت دارایى، ارتش در این نهاد نیز مستقر شد.

در ۱۴ آبان در گفت وگویى فضل الله قاضى، وزیر علوم و آموزش عالى به روزنامه کیهان گفت نیروهاى نظامى نباید در اجتماع و تظاهرات دانشجویان وارد شوند و این عمل را خلاف سیاست هاى دولت در زمینه حفظ حرمت دانشگاه ها عنوان کرد.

تشکیل دولت نظامى

وابستگى شاه به نیروهاى مسلح براى حفظ تاج و تخت سلطنتى وى در ۱۵ آبان ‎/ ۶ نوامبر که نظامیان ارشد خود را براى اداره یک دولت نظامى جدید به صحنه آورد، آشکارتر شد. در این روز به دنبال استعفاى شریف امامى، ارتشبد ازهارى (رئیس ستاد ارتش) به فرمان شاه مأمور تشکیل دولت شد. ۷ نفر از اعضاى کابینه ازهارى نظامى و ۳ نفر باقیمانده، غیرنظامى بودند. این نظامیان مانند نخست وزیر خود داراى تجربه سیاسى نبودند و ضمن قبول مسئولیت وزارت در کابینه مقام و منصب نظامى خود را نیز در اختیار داشتند. در کمتر از ۲ ماه، در برابر اوج گیرى قیام مردم، این دولت مجبور به استعفا شد. البته، کشور تا دوماه دیگر که رژیم سلطنتى سقوط کرد، در حکومت نظامى قرار داشت.

در اواخر آبان و هفته اول آذر ۵۷ در تهران، شیراز، اصفهان و بسیارى از شهرها تظاهراتى بر ضد دولت نظامى به وقوع پیوست که باعث کشته و مجروح شدن مردم شد. دولت نظامى براى برخورد با اعتصاب ها و تظاهرات ضددولتى ناگزیر از انتشار روزنامه هاى اصلى کشور جلوگیرى کرد. تنها وسیله ارتباط جمعى تعطیل نشده صداوسیما بود که زیر نظارت مستقیم ارتش فعالیت مى کرد.

ورود بختیار به صحنه سیاسى ایران

در روز ۱۰ دى ۱۳۵۷ ‎/ ۳۱ دسامبر ۱۹۷۸ اعلام شد شاهپور بختیار به مقام نخست وزیرى تعیین شده است و شاه براى تعطیلات و معالجه به خارج از کشور خواهد رفت.

برخى از فرماندهان نظامى تندرو به جناح اردشیر زاهدى ملحق شدند و با جدیت کوشیدند تا شاه را از خروج از ایران منصرف کنند. در این هنگام برخى از امیران ارتش براى حفظ امنیت فردى و خانوادگى خود با سرعت خانواده و دارایى هاى خود را از کشور خارج کردند.

تیمسار اویسى فرمانده نیروى زمینى و فرماندار نظامى تهران در روز ۱۴ دى به آمریکا سفر کرد. تیمسار نجیمى به عنوان جانشین او و تیمسار قره باغى هم به ریاست ستاد مشترک نیروهاى مسلح منصوب شد.

نام ارتشبد اویسى و ۷۷ نفر دیگر در لیست افرادى که از کشور به طور غیرقانونى ارز خارج کرده بود از سوى دادستانى تهران ممنوع خروج شدند ولى با این وجود ارتشبد اویسى از کشور خارج شد و در پى آن در ۱۸ دى ماه خبر خروج ارتشبد غلامرضا ازهارى نخست وزیر پیشین، به منظور معالجه منتشر شد.

درباره فعالیت هاى ضدانقلاب این اشخاص گزارش هایى ارائه شد. بدین ترتیب افسران عالى رتبه وسرسخت ارتش شاهنشاهى یکى پس از دیگرى فرار کردند.

در پى تصویب بختیار و کابینه وى در روز ۲۶ دى از سوى مجلس شوراى ملى، شاه با همسرش تهران را به مقصد مصر ترک کرد. پس از فرار شاه، فرماندهان نظامى به ظاهر پشت سر بختیار موضع گرفتند. با این حال بختیار همواره از وقوع کودتاى نظامى بر ضد خود بیمناک بود و اگرچه به وى اطمینان داده شد بود که هایزر (ژنرال آمریکایى که به تهران اعزام شده بود تا فرماندهان ارشد ارتش را متقاعد کند که به جاى شاه، به بختیار وفادار باشند) از راهبران ارشد نظامى قول گرفته است که علیه بختیار کودتا نکنند.

تقریباً بلافاصله پس از عزیمت شاه برخى از واحدهاى نظامى در چندین شهر به غارت پرداختند و به تظاهرکنندگان تیراندازى کردند و برخى دیگر از آنها به جرگه انقلابیون ملحق شدند. هزاران سرباز گریختند و به خانه هایشان رفتند. افسران ارشد باقى مانده در کشور از اطاعت دستور یکدیگر و یا فرمانبردارى از غیر نظامیان سر باز زدند و به منظور آمادگى براى تحولات اجتماعى شروع به برقرارى ارتباط هایى با گروه هاى اسلامى و انقلابى کردند. بنابراین تنها گروهى که مى توانست شاه را بر صدر قدرت نگه دارد به علت رفتارهاى شخص شاه از دور خارج شد.

به این ترتیب سران ارتش به سه دسته تقسیم شدند:

۱ـ کسانى که براى بازگشت شاه فعالیت مى کردند

۲ـ کسانى که به حمایت از بختیار برخاستند

۳ـ کسانى که با رهبران انقلابیون به مذاکره مشغول شدند

سیاست نرمش انقلابیون در برابر نظامیان

در پى فرمان امام خمینى مبنى بر برخورد مهرآمیز با نظامیان و بخصوص سربازان مردم تهران و شهرهاى دیگر در تظاهرات با انداختن صدها شاخه گل به سر و روى سربازان در طول مسیر راهپیمایى، از آنها خواستند به توده مردم بپیوندند.

به گزارش روزنامه هاى داخلى، مردم عکس هایى از حضرت آیت الله العظمى خمینى (ره) را بر کامیون ها و زره پوش هاى ارتش چسبانده بودند و هنگامى که تظاهرکنندگان از کنار آنان مى گذشتند گاهى سربازان را بر روى دوش مى گرفتند و مسافتى را با خود مى بردند. برخى از سربازان عکس هاى آیت الله خمینى (ره) را به تظاهرکنندگان نشان مى دادند و به مردم دست تکان مى دادند.

در پى این سیاست انقلابیون روند گرایش نظامیان رده پائین به جنبش انقلابى افزایش پیدا کرده، حتى در مواردى سربازان، درجه داران و افسران جزء اقدام به حذف فیزیکى مأموران شهربانى و یا فرماندهان نظامى کردند.

مسأله بازگشت امام خمینى (ره) و کودتاى احتمالى

بختیار در اول بهمن ۵۷ هنوز به نخست وزیرى خود امیدوار بود، در پاسخ به این پرسش خبرنگار رادیو و تلویزیون ملى ایران که «در صورتى که حضرت آیت الله خمینى (ره) به تهران بیایند و تشکیل یک دولت بدهند، وضع شما به عنوان نخست وزیر ایران چگونه خواهد بود؟» بختیار پاسخ داد:«همان طور که گفتید من نخست وزیر هستم و وظیفه اى جز ادامه نخست وزیرى نخواهم داشت.» در روز دوشنبه ۲ بهمن ، هایزر به واشنگتن گزارش کرد ورود امام خمینى (ره) تهدید بالقوه اى براى سقوط رژیم پهلوى و دولت بختیار است و همچنین توانایى سران ارتش را براى اداره امور کشور پس از انجام کودتاى موفقیت آمیز بدبینانه ارزیابى کرد.

در روز سه شنبه ۳ بهمن ماه ۱۳۵۷ ارتشبد قره باغى رئیس ستاد ارتش درمراسم فارغ التحصیلى ستاد مشترک دانشگاه پدافند ملى، بر دخالت نکردن ارتش در سیاست تأکید کرد.

در روز ۴ بهمن ۱۳۵۷ چندهزار ایرانى شامل افسران، همافران و درجه داران نیروى هوایى و اعضاى خانواده هاى آنها براى نشان دادن حمایت خود از امام خمینى(ره) به منزل آیت الله طالقانى رفتند و شعار «ما پرسنل هوایى هستیم ـ مامنتظر خمینى هستیم» سر دادند.

در روز ۵ بهمن بیش از ۱۰۰۰نفر از کارکنان بانک ملى ایران هنگامى که تصمیم داشتند قطعنامه استقبال خود را از حضرت آیت الله خمینى (ره) صادر کنند به وسیله نیروهاى ارتش در محاصره قرار گرفتند. همچنین هایزر از دستگیرى عده اى از افسران نیروى هوایى و همافران به علت حمایت از آیت الله خمینى (ره) خبر داد.

در روز ۷ بهمن در سالروز رحلت پیغمبر اکرم(ص) و حضرت امام حسن مجتبى(ع) حدود یک میلیون نفر از مردم در خیابان ها راهپیمایى کردند. دراین راهپیمایى مأموران فرمانداران نظامى و مأموران انتظامى وارد عمل نشدند.

در روز ۸ بهمن ، امام خمینى (ره) در مصاحبه اى مطبوعاتى در نوفل لوشاتو بر غیرقانونى بودن دولت بختیار تأکید و قاطعانه اعلام کرد، هرچه زودتر به ایران باز مى گردد و از کودتاى نظامى ترسى ندارد. ایشان در پاسخ به پرسش مربوط به ملاقات خود با بختیار اظهار کرد: من کراراً گفته ام که اصولاً شاه سابق قانونى نبود، مجلسین قانونى نیست، بختیار قانونى نیست، من کسى را که قانونى نیست نخواهم پذیرفت.

در روز ۹ بهمن ۱۳۵۷ حضرت آیت الله خمینى (ره) در پیامى خطاب به نظامیان بیان داشتند:

من از طبقه شریف ارتش که دستشان به خون جوانان آلوده نشده است مى خواهم که ننگ اطاعت از جنایتکاران را تحمل نکنند و با قاطعیت آنان را از مقابله با ملت بازدارند. ملت از خود شماست، براى منافع اجانب برادرکشى نکنید و با پشتیبانى از اسلام و ملت نام خود را در تاریخ ایران جاودانه کنید.

رابطه ارتش و مردم پس از ورود امام خمینى (ره) به ایران

سرانجام در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ رهبر انقلاب اسلامى ایران پس از ۱۴ سال تبعید با هواپیماى ایرفرانس اجاره اى وارد تهران شد.

هواپیماى حامل امام(ره) پس از چندبار مانور بر روى فرودگاه مهرآباد و بازدید اوضاع فرودگاه در ساعت ۳۰:۹ به زمین نشست. درساعت ۳۵:۹ آیت الله خمینى (ره) در حالى که توسط مهمانداران ایرفرانس همراهى مى شد، در بالاى پلکان هواپیما دیده شد. و طنین الله اکبر تمام محوطه فرودگاه را پر کرد.

نیروهاى مسلح مستقر درساختمان هاى تلویزیون، صبح ۱۲ بهمن از ادامه پخش مستقیم برنامه ورود امام خمینى (ره) به کشور، به بهانه پخش نشدن سرود شاهنشاهى و تصویر شاه در ابتداى برنامه جلوگیرى کردند. گروهى از کارکنان اعتصابى این نهاد بلافاصله پس از قطع پخش، با روزنامه کیهان تماس گرفتند و گفتند:«ما درابتداى برنامه آرم برنامه را به این شکل پخش کردیم که به دست دو شیر: دو گل به جاى دو سر نیزه دادیم و به جاى سرود شاهنشاهى سرود ملى ایران یعنى «اى ایران، اى مرز پرگهر» را پخش کردیم. نظامیان پس از ورود، به این عمل اعتراض کردند و ما را از استودیو بیرون راندند. آنها گفتند شاه از ایران خارج شده است ولى استعفا نداده است و بایدبه عنوان پادشاه قانونى کشور در اول برنامه پخش شود. شوراى مؤسس رادیو و تلویزیون پس از قطع پخش برنامه به واحد سیار تلویزیون دستور داد که مراسم تاریخى را دقیقاً ضبط کنند ولى فیلم آن را به تلویزیون نیاورند، زیرا امکان توقیف و از بین رفتن آنها وجود دارد.

استراتژى انقلابیون

استراتژى انقلابیون در قبال نظامیان با تحلیل سخنان امام خمینى در بهشت زهرا در روز ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ آشکار مى شود. ایشان خطاب به ارتش چنین نصیحت کرد:

«و این جا باید یک نصیحت به ارتش بکنم و یک تشکر از ارکان ارتش، یک قشرهایى از ارتش، اما نصیحتى که مى کنم این است که ما مى خواهیم که شما مستقل باشید. آقاى ارتشبد شما نمى خواهید؟

شما نمى خواهید مستقل باشید؟ آقاى سرلشکر شما نمى خواهید؟ شما نمى خواهید مستقل باشید؟ شما مى خواهید نوکر باشید؟ من به شما نصیحت مى کنم که بیایید در آغوش ملت، همان که ملت مى گوید بگویید ما باید مستقل باشیم. ملت مى گوید ارتش باید مستقل باشد. ارتش نباید زیر فرمان مستشارهاى آمریکا و اجنبى باشد... و اما تشکر مى کنم از این قشرهایى که متصل شدند به ملت، اینها آبروى خودشان را، آبروى کشورشان را، آبروى ملتشان را اینها حفظ کردند. این درجه دارها، سربازها ، افسرهاى نیروهاى هوایى، اینها همه مورد تشکر و تمجید ما هستند. به اینهایى که متصل نشدند مى گوییم که متصل بشوند به اینها، اسلام بهتر از کفر است، ملت براى شما بهتر از اجنبى است. ما براى شما مى گوییم این مطلب را، شما براى خودتان این کار را بکنید. رها بکنید، این را خیال نکنید که اگر رها کردید ما مى آییم و شما را به دار مى زنیم، این چیزهایى است که شماها یا کسان دیگر درست کرده اند.»

از سخنان امام مى توان این گونه به راحتى فهمید که سیاست انقلابیون، سیاست عفو عمومى است و جنایت هاى عده اى خاص را به پاى تمام ارتشیان نمى نویسند و خواستار روحیه ملى و وطن پرستى به جاى شاه پرستى و اجنبى پرستى بودند. درباره برخورد ارتش با گروه هاى انقلابى، مى توان گفت یک سردرگمى در رفتار ارتش وجود داشت، به طورى که حتى امام هم براى اعلام تشکیل دولت خود منتظر رفتار ارتش ماند و همواره بیم این که یک حرکت انفعالى در ارتش رخ دهد وجود داشت.

پیام امام به ارتش

هزاران هزار ایرانى تا محل اقامت امام خمینى (ره) راهپیمایى و فریاد زدند :«ما همه سرباز توییم اى امام» و امام خمینى در پیام خود به مردم اظهار داشت:«از ارتش مى خواهم هرچه زودتر به ما متصل شود».

اعلامیه بى طرفى ارتش

شوراى عالى ارتش در ساعت ۱۰‎/۲۰ روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ در جلسه خود به اتفاق آرا تصمیم گرفت تا بى طرفى خود را در درگیرى هاى سیاسى اعلام کند. در این روز، به تمام واحدهاى نظامى دستور داده شد به پادگان هاى خود برگردند.