مردم و هنرمندان عید سال ۱۳۳۷ کجا رفتند؟/ هزینه ۱۵ روز سفر برای هر نفر ۱۵۰۰ تومان

در این رپورتاژ شما با شهرستان‌هایی که در ایام عید بیشتر به آنها مسافرت می‌شود و ارقامی که صرف این چند روز تفریح می‌گردد آشنا می‌شوید.
 
چندین سال است که عده زیادی در ایام عید خارج از تهران و در ممالک خارجی یا شهرستان‌ها بسر می‌برند و این ایام را دور از جنجال و غوغای تهران به تفریح و خوشگذرانی می‌پردازند. در گذشته رسم بر این جاری بود که در ایام عید اگر رییس یک خانواده‌ای هم در ماموریت خارج از مرکز بسر می‌برد به هر ترتیبی بود این چند روزه را مرخصی می‌گرفت و به تهران می‌آمد که نزد همسر و خانواده و در کانون سعادت خود بسر برد. اما متاسفانه این رسوم هم کم‌کم به دست فراموشی سپرده می‌شود و هر کس سعی می‌کند که در ایام عید دور از تهران بسر برد، حال عده‌ای به تنهایی بار سفر می‌بندند و عده دیگری هم که وضع مرتب و مرفهی دارند باتفاق اعضای خانواده عازم سفر می‌شوند.
 
و حالا بد نیست بدانید که از ما بهتران در این ایام به کجاها می‌روند و چه پول‌هایی می‌دهند و به چه وسیله وقت خود را می‌گذرانند.
 
 
مسافرت به خارجه و شهرستان‌ها
 
همانطور که گفته شد در ایام عید عده‌ای به خارج از ایران و عده دیگری هم در شهرستان‌های خودمان بسر می‌برند. عده‌ای که به خارجه می‌روند جزو طبقه اول مملکت محسوب می‌شوند و برای دیدن فرزندان خود که در کشورهای خارجی مشغول تحصیل می‌باشند عازم ممالک خارجی می‌شوند و تحف و هدایایی نیز با خود همراه می‌برند که باعث مسرت خاطر و خوشحالی نورچشمی‌ها گردد.
 
برای این افراد گرانی و هزینه سفر و مسافرت معنی و مفهومی ندارد و اگر در این چند روزه هفتاد هشتاد الی صد هزار تومان هم بپردازند ککشان نمی‌گزد و خم به ابرو نمی‌آورند.این‌ها بلیط هواپیما را از یک ماه دو ماه قبل از عید تهیه کرده و ضمن این چند روزه عزیمت می‌کنند.
 
و اما عده‌ای که به شهرستان‌ها می‌روند، این‌ها افرادی هستند که بدون هیچ هدف و مقصودی و تنها به خاطر تفریح و خوشگذرانی به سوی شهرستان‌ها رهسپار می‌گردند تا این ایام را دور از تهران و در نقاط باصفا و خوش آب و هوا بسر برند و به حساب خود غم دنیا و مافیها را فراموش نمایند.
 
از یکی دو ماه قبل در برابر شرکت‌های مسافربری و گاراژها و ایستگاه راه‌آهن برای تهیه بلیط مسافرت غوغای عجیبی بوده و هنوز هم ادامه دارد.
 
در این قبیل مواقع آنچه البته به حساب نمی‌‌آید هزینه گزاف و سنگین ایاب و ذهاب و مخارج این چند روز دور از تهران بسر بردن است. مثلاً از همان یک ماه قبل بهای بلیط‌های شرکت‌های مسافربری به یک برابر و نیم تا دو برابر افزایش یافته و مردمی که عازم مسافرت هستند ناگزیر به تهیه بلیط می‌باشند و چه بسا که حاضرند در تمام طول راه اگر صندلی برای نشستن نباشد ایستاده رنج سفر را به خود هموار سازند.
 
آبادان – اهواز – شیراز – اصفهان – رشت – بندر پهلوی – رامسر – بابلسر و به طور کلی صفحات شمال از نقاطی است که این روزها بیشتر از هر نقطه دیگر شلوغ است و مردم به آنجاها مسافرت می‌کنند.
 
 
هتل‌ها و مهمانخانه‌ها چگونه از اهالی تهران پذیرایی می‌کنند
 
طی یک محاسبه خیلی ساده و با در نظر گرفتن حداقل مخارج هر یک نفر برای پانزده روز خارج از تهران بسر بردن باید هزار و پانصد تومان بپردازد. فراموش نشود که این حساب با در نظر گرفتن حداقل خرج و صرفنظر از هزینه سفر می‌باشد. به این معنی که روزانه هزار ریال به این ترتیب: سیصد ریال برای تختخواب در مهمانخانه‌های درجه ۲ و مسافرخانه‌ها (هتل‌ها دو تا سه برابر این پول را مطالبه می‌کنند)، چهارصد ریال مخارج غذا (یک صبحانه مختصر یک ناهار معمولی و یک شام ساده) و سیصد ریال فقط برای راه رفتن و به تفریحگاه‌ها سر زدن که جمعا می‌شود هزار ریال و برای پانزده روز پانزده هزار ریال.
 
عده‌ای از افرادی که به شهرستان‌ها می‌روند آشنایان و دوستانی در آن نقاط دارند اما اکثریت با افرادی است که بدون داشتن آشنا و خویش و قومی عازم شهرستان‌ها می‌گردند و باید در هتل‌ها و مهمانخانه‌ها و مسافرخانه‌ها بسر برند.
 
در این قبیل مواقع دیگر انصاف و مروت برای صاحبان و مدیران مهمانخانه‌ها مفهومی ندارد و برای یک تختخواب اگر زورشان برسد و به احتیاج مسافرین پی ببرند پانصد تا ششصد ریال دریافت می‌دارند و از حیث خوراک و غذا هم که دیگر نگو و نپرس که چه نوع خواروبار و گوشت‌های چند روز مانده به مصرف می‌رسانند و شاید شما که هنوز ایام عید مسافرتی به خارج از تهران نکرده‌اید برایتان غیرقابل قبول باشد که این‌ها تنها برای یک فنجان چای ده بیست ریال مطالبه می‌کنند. مردم هم این پول‌ها را می‌دهند و خوشند که دور از تهران بسر می‌برند و از پذیرایی و دید و بازدید عید خلاص هستند.
 
و البته ناگفته نماند که این افراد برای خالی کردن شانه از زیر مخارج عید و خرید شیرینی و آجیل و میوه نیست که به سفر می‌روند، نه! زیرا در مسافرت و دور ماندن این چند روزه از تهران ده تا پانزده برابر مخارجی که در تهران ممکن است داشته باشند از کیسه می‌پردازند بلکه فقط برای آن است که از دیگران در این راه عقب نمانند و بقول خودشان برای اینکه از پذیرایی کردن و ملچ و ملوچ ایام عید در امان باشند اینطور به جانب شهرستان‌ها هجوم می‌برند. و این پول‌ها را در عین آنکه از نظر جا و مکان در مضیقه هستند می‌دهند.
 
 
و عده‌ای که به تهران می‌آیند
 
در این بین و در گرماگرم هجوم مردم تهران به شهرستان‌ها عده زیادی هم از اهالی شهرستان‌ها برای دیدار دوستان و آشنایان خود و استفاده از آب و هوا و تنوع به تهران می‌آیند، زیرا آن‌ها هم از زندگی یکنواخت در شهرستان‌ها که برای افراد تهرانی تا این قدر دلپذیر است به ستوه آمده‌اند و ایام عید را با هر ترتیبی هست به تهران می‌آیند تا ضمن آنکه دیداری تازه می‌کنند، تغییر آب و هوایی داده و تنوعی برای خود بوجود بیاورند.
 
این افراد هم خرجشان کمتر از افرادی که به خارج از تهران می‌روند نیست و صرفنظر از سوغاتی‌هایی که باید برای دوستان و خویشاوندان خود بیاورند متحمل مخارج و هزینه‌های زیادی نیز می‌شوند.
 
 
درآمد روزنامه‌ها از این موقعیت
 
حتماً شما هم که اهل مطالعه و روزنامه خواندن هستید در این ایام در جراید بخصوص جراید یومیه عصر زیاد چشمتان به اعلانات و آگهی‌های «تودیع» و «عرض معذرت از عدم شرفیابی» و «شرمندگی» خورده است. در عید هر روز تعداد زیادی از مردم به مسافرت می‌روند و قبلا قصد خود را به اطلاع همگان می‌رسانند. این هم موقعیت خوبی است برای روزنامه‌ها و قسمت مهمی از درآمد آن‌ها را تشکیل می‌دهد. زیرا برای هر سطر اعلان خداحافظی و دادن توضیح به دوستان راجع به این که در این ایام در تهران نخواهیم بود سی چهل تومان می‌پردازند و مثلا اگر اعلام آن‌ها مفصل‌تر باشد شصت هفتاد تومان هم برای این موضوع باید پرداخت کنند و همانطور که می‌دانید و ملاحظه می‌کنید اکنون همه روزه دو سه صفحه روزنامه‌ها به همین اعلانات اختصاص دارد.
 
 
هنرمندان به کجا می‌روند؟
 
هنرمندان، خوانندگان و نوازندگان و هنرپیشه‌ها هم در ایام عید برای خود برنامه‌هایی دارند و اغلب سعی می‌کنند که ایام عید را در خارج از تهران بسر ببرند. عده‌ای از هنرمندان البته بنا به دعوت قبلی که از آن‌ها شده به شهرستان‌ها می‌روند و عده دیگری نیز خود برنامه کنسرت تهیه کرده در شهرستان‌های مورد نظر اجرا می‌کنند.
 
امسال نیز هر یک از هنرمندان قصد عزیمت به شهرستانی را دارند و به طوریکه اطلاع دارید خانم دلکش از سایرین جلو افتاده و دو هفته قبل باتفاق صادق محسنی به سوی مازندران و گیلان عزیمت نموده. دلکش تصمیم دارد تا اواخر سال در مازندران بسر برد و چند روز اول فروردین را نیز در رشت بسر خواهد برد و سپس از آنجا به کویت و بیروت می‌رود، به احتمال قوی تا پایان ماه رمضان به مسافرت خود ادامه می‌دهد.
 
طبق اطلاع خانم شمس هم بنا به دعوتی که از وی شده برای اجرای چند کنسرت به اصفهان و شیراز می‌رود و تا پانزده فروردین ‌ماه در آن صفحات بسر خواهد برد.
 
بانو شاپوری استراحت و تفریح را بر اجرای کنسرت ترجیح داده و در نظر دارد ایام عید را به طور خصوصی با همسرش عباس شاهپوری در بابلسر بگذراند.
 
ویگن نیز گویا مسافرت گذشته‌اش به آبادان برایش جالب و توام با خوشی بوده، ایام عید را به مناطق نفت‌خیز مسافرت می‌کند و احتمال دارد تا اواسط فروردین در آن مناطق بسر برد و بقیه هنرمندان نیز از یک ماه پیش مشغول تنظیم برنامه‌های مسافرت خود می‌باشند و به طور کلی از کلیه هنرمندان تئاتر و سینما و رادیو بیش از چند نفری در تهران نمی‌مانند که البته آن‌ها هم محظوراتی دارند و در غیر اینصورت از دوستان خود عقب نمی‌ماندند.
 
ضمنا به طوری که می‌دانید خانم روحبخش نیز از دو ماه قبل عازم مسافرت به خارج از کشور شده و خانم فرح پناهی هم سال‌هاست دور از وطن بسر می‌برند.
 
روی هم رفته طوری که خبرنگار خواندنیها از شرکت‌های بزرگ مسافربری و راه‌آهن و شرکت‌های هواپیمایی تحقیق کرده از یک ماه قبل تاکنون جمعاً قریب سیصد هزار نفر عازم کشورهای خارجی و شهرستان‌های ایران گردیده‌اند و یا بلیط رزرو کرده‌اند که پس از اتمام کارهایشان عازم گردند و با این ترتیب تا روز بیست و نهم اسفندماه تعداد مسافرین شهرستان‌ها و خارج از ایران از سیصد هزار نفر هم تجاوز می‌کند.