رهبری امام درجریان اعتراض به لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی

لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی که به موجب آن شرط«مسلمان بودن،سوگند به قرآن کریم و مرد بودن انتخاب کنندگان و کاندیداها»تغییر می‌یافت،در 14 مهر 1341 ه.ش به تصویب کابینه اسد الله علم رسید. آزادی انتخابات زنان پوششی برای مخفی نگه داشتن هدفهای دیگر بود. حذف و تغییر دو شرط نخست دقیقا به منظور قانونی کردن حضور عناصر بهایی در مصادر امور کشور انتخاب شده بود. پشتیبانی شاه از رژیم صهیونیستی در توسعه مناسبات ایران

و اسرائیل شرط حمایتهای آمریکا از شاه بود. نفوذ پیروان مسلک استعماری بهاییت در قوای سه گانه ایران این شرط را تحقق می‌بخشید.امام‌خمینی(ره) به همراه علمای بزرگ قم و تهران به محض انتشار خبر تصویب لایحه مزبور پس از تبادل نظر دست به اعتراضات همه جانبه زدند.
نقش حضرت امام در روشن ساختن اهداف واقعی رژیم شاه و گوشزد کردن رسالت خطیر علما و حوزه‌های علمیه در این شرایط بسیار موثر وکارساز بود. تلگرافها و نامه‌های سرگشاده اعتراض آمیز علما به شاه و اسد الله علم موجی از حمایت را در اقشار مختلف مردم برانگیخت. لحن تلگرافهای امام خمینی به شاه و نخست وزیر، تند و هشدار‌دهنده بود. در یکی از این تلگرافها آمده بود:«اینجانب مجددا به شما نصحیت می‌کنم که به اطاعت خداوند متعال و قانون اساسی گردن نهید، واز عواقب وخیمه تخلف از قرآن و احکام علمای ملت و زعمای مسلمین و تخلف از قانون بترسید، و بدون موجب، مملکت را به خطر نیندازید؛والا علمای اسلام درباره شما از اظهار عقیده خود داری نخواهند کرد.»(1)
رژیم شاه ابتدا دست به تهدید و تبلیغات علیه روحانیت زد. اسد الله علم در نطق رادیویی خود گفت:«دولت از برنامه اصلاحی که در دست اجرا دارد عقب‌نشینی نمی‌کند»! با وجود این،دامنه قیام رو به فزونی نهاد؛ در تهران، قم و برخی شهرهای دیگر بازارها تعطیل و مردم و مساجد به حمایت از حرکت علما گرد آمدند.یک ماه و نیم پس از آغاز ماجرا،دولت یک گام عقب نشست و با ارسال پاسخ مکتوب شاه و نخست وزیر درصدد دلجویی علما و توجیه آنها برآمدند. رژیم شاه با شناختی که از شخصیت و انعطاف ناپذیری امام خمینی داشت،از ارسال پاسخ برای ایشان عمدا خودداری کرد.
برخی از علمای حوزه علمیه موضع دولت را قانع کننده تشخیص داده و خواستار پایان دادن به قیام بودند؛اما امام خمینی سرسختانه مخالفت کرد. حضرت امام معتقد بود که دولت می‌بایست رسما لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را لغو کند و خبر آن را انتشار دهد.ایشان در بیانیه‌ای که در پاسخ به سئوال اصناف و بازاریان قم صادر کرد ،صریحا هدفهای رژیم را از این مصوبه که نفوذ دادن عناصر بهایی و جاسوسان اسرائیلی در تشکیلات دولت ایران بود،افشا کرد و با صراحت اعلام داشت:«ملت مسلمان تا رفع این خطرها نشود،سکوت نمی‌کند. و اگر کسی سکوت کند،در پیشگاه خداوند قاهر مسئول و در این عالم محکوم به زوال است.»(2)
در همین بیانیه،امام خمینی (ره) به نمایندگان مجلسین سنا و شورا نسبت به تصویب لایحه پیشنهادی دولت هشدار داد و نوشت:«ملت مسلمان و علمای اسلام زنده و پاینده هستند،و هر دست خیانتکاری که به اساس اسلام و نوامیس مسلمین دراز شود قطع می‌کنند.»(3)
سر انجام رژیم شاه تن به شکست داد و رسما در 7 آذر 1341 هیات دولت،مصوبه قبلی را لغو کرد و خبر آن را به علما و مراجع تهران و قم اطلاع داد.امام خمینی(ره) در نشست با علمای قم مجددا بر مواضع خویش پای فشرد و لغو مصوبه در پشت درهای بسته را کافی ندانست و اعلام کرد تا زمانی که لغو آن در رسانه‌ها پخش نشود، قیام ادامه خواهد داشت.فردای آن روز خبر لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در روزنامه‌های دولتی منعکس شد  مردم نخستین پیروزی بزرگ خویش را پس از نهضت ملی شدن صنعت نفت جشن گرفتند.
امام خمینی(ره) در روزهای شادمانی ملت طی سخنان فرمود:«شکست ظاهری مهم نیست،آنچه مهم است،شکست روحی است...کسی که رابطه با خدا دارد شکست ندارد؛شکست مال کسی است که آمالش دنیا باشد...خدا شکست نمی‌خورد؛ولا تهنوا و لا تحزنوا...در این دو ماه که این پیشامد کرد؛ما نتوانستیم درست کار کنیم؛ شبهایی شد که من دو ساعت خواب کردم...باز اگر دیدیم شیطانی از خارج متوجه مملکت ما شد،ما همین هستیم ودولت همان...نصیحت از واجبات است....از شاه گرفته تا این آقایان،تا آخر مملکت،همه را باید علما نصیحت کنند.»(4)
بدین ترتیب ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی تجربه‌ای پیروز و گرانقدر برای ملت ایران بود بویژه از آن جهت که طی آن مردم ایران  ویژگیهای شخصیتی را شناختند که از هر جهت برای رهبری امت اسلام شایسته بود.
پی‌نوشت:
1- صحیفه امام،ج1،ص90
2- همان،ص110
3- همان،ص111
4- همان،ص 119 ،121