خروج عراق از پیمان دفاعی ایران و ترکیه

 روز هفدهم مهرماه 1334، محمدرضا پهلوی درهیئت وزیران از دوران گوشه نشینی و انزوا طلبی از تحولات سیاسی دنیا انتقاد کرد والحاق ایران را به پیمان دفاعی ترکیه و عراق لازم و ضروری دانست. دو روز بعد حسین علاء نخست وزیر لایحه الحاق ایران به پیمان همکاری متقابل بین ترکیه وعراق را که دولت های پاکستان وانگلستان نیز به آن ملحق شده بودند را به صورت ماده واحده به مجلس سنا ارائه کرد.



این پیمان مشتمل بر هشت ماده بود. دولت شوروی نسبت به الحاق ایران به پیمان دفاعی ترکیه و عراق به شدت اعتراض کرد و متن یادداشت اعتراضیه خود را به کاردار ایران و شوروی تسلیم نمود و دولت ایران نیز پاسخی به شوروی داد.

 

اولین جلسه کنفرانس دفاعی ترکیه و بغداد در روز 29 آبان ماه 1334 با شرکت نخست وزیران ایران، ترکیه، عراق، پاکستان و انگلستان و وزیرامورخارجه آمریکا درقصرگل ها در بغداد به ریاست نوری السعید، نخست وزیر عراق افتتاح شد.


علاء دراین کنفرانس اعلام کرد این پیمان برای تجاوز به وجود نیامده بلکه هدف آن فقط دفاع مشروع از حقوق ملی است. کنفرانس بغداد پس از سه روز بحث و سخنرانی با صدور اعلامیه نوزده ماده ای به کار خود پایان داد. دولت شوروی مجدداً اعتراض خود را نسبت به الحاق ایران به نحو شدیدتری عنوان کرد و روابط دو کشور ایران و شوروی سخت تیره شد و این تیرگی روابط در دوران نخست وزیری دکتر اقبال( از فروردین ماه 1336 تا شهریور 1339) به وضع حادی ادامه داشت.

 

جلسات پیمان بغداد مرتباً هرماه یکبار در پایتخت های یکی از کشورههای عضو تشکیل می گردید. روز 23 تیرماه 1337 درحالی که رهبران و وزیران امورخارجه ایران، ترکیه، پاکستان، آمریکا، و انگلستان منتظر ملک فیصل پادشاه عراق و نوری السعید نخست وزیر ان کشور بودند، گروهی از افسران آزاد عراق به رهبری ژنرال عبدالکریم قاسم کودتای نظامی درعراق، که در نتیجه ملک فیصل و ملک عبدالله و نوری السعید و عده ای از مقامات آن کشور را به وضع فجیعی به قتل رساندند، زمام امور را به دست گرفتند.


 این کودتا در بین اعضاء پیمان ترس و وحشت زیادی ایجاد کرد و بیش از همه اسکندرمیرزا رئیس جمهور پاکستان و محمدرضا پهلوی به وحشت افتادند ولی ایران و سایرکشورهای عضو پیمان، رژیم جدید عراق را به رسمیت شناختند. ولی عراق از پیمان تدافعی خارج شد و پیمان بغداد به پیمان مرکزی تغییر نام داد.

مهمتر این که اعلامیه بیان می داشت که دولت آمریکا به منظور حفظ صلح جهانی و به دنبال تصویب کنگره موافقت می کند که با امضاء کنندگانه اعلامیه برای حفظ امنیت ودفاع آنان همکاری و به زودی اقداماتی دراین زمینه به عمل آورد.

خروج جمهوری عراق از پیمان وارسال اسناد سری آن به قاهره موجب گردید که دولت های ایران، پاکستان  وترکیه از آمریکا تقاضا کنند رسماً دراین پیمان منطقه ای که اکنون نام آن به سازمان پیمان مرکزی (سنتو) تغییر یافته بود شرکت کند. اگر چه آمریکا درتمام کمیته های سنتو عضویت داشت اما از الحاق رسمی به آن با توجه به حساسیت موقعیت خودداری نمود و درعوض پیشقدم شد تا پیمان های دوجانبه با سه کشور منطقه تنظیم و امضاء نماید ومتعهد گردد که هرگاه یکی از کشورهای فوق مورد حمله کمونیسم بین المللی قرار بگیرد بی درنگ به کمک آن ها بشتابد.

براین اساس دولت آمریکا طرح موافقتنامه ای تنظیم ودراختیار دولت دکتر اقبال قرارداد که براساس آن درصورت تجاوز به خاک ایران ، دولت آمریکا براساس قانون اساسی آن کشور اقدام مقتضی، که شامل استفاده از نیروهای نظامی خواهد بود با موافقت طرفین و برحسب درخواست دولت ایران به عمل خواهد آورد.

ضمناً دولت آمریکا طبق قانون امنیت مشترک مصوب 1954 میلادی و اصلاحات آن و سایر قوانین مربوطه و قراردادهائی که تا آن وقت باایران بسته بود، به منظور حفظ استقلال و حاکمیت ملی ونیز به منظور پیشرفت اقتصادی این کشور همچنان به کمک های نظامی واقتصادی خود ادامه دهد.


ولی عملاً آمریکا دراین مورد تا حدی تعلل ورزید و ایران به روس ها پیشنهاد داد که حاضر است با آنها پیمان عدم تعرض منعقد کند روس ها هم پذیرفتند وهیئتی تحت ریاست قائم مقام وزارت امورخارجه وارد ایران شدند و مذاکرات برای پیمان عدم تعرض آغاز شد.